يادداشت روز اوین نامه "جدي ترين رقيب آقاي روحاني در انتخابات پيش رو! "

 اوین نامه ی کیهان شنبه 7 اسفند ماه سال 1395
يادداشت روز  اوین نامه "جدي ترين رقيب آقاي روحاني در انتخابات پيش رو! "
هم قلم وهم لهجه وهمکار سربازجو شریعت  نداری متوجه نشده که عجب گافی داده  و دست به چه خودزنی زده است .چون بدون توجه به نمایش انتخابات ریاست جمهوری تیر 84 و خرداد 88 که با کمک تقلبات گسترده  آرا از سوی بسیج وپاسداران احمدی نژاد دو دوره رئیس جمهور شد تااهداف خامنه ای وپاسداران به خصوص برنامه ی هسته ای ودست یابی به سلاح هسته ای از سوی پاسداران را  به پیش  به برد .ولی چون شعار انرژی هسته ای حق مسلم سپاه ست منجر به تحریم ها ورشد تورم و گرانی وفقر و بحران اقتصادی وتعطیلی کارخانه ها وبیکاری واجراج کارکران ونارضایتی عمومی شد . بنابراین  نه نامزدان ریاست جمهوری اصول گرا درنمایش انتخابات ریاست جمهوری 24 خرداد-92 شکست خورده وبازنده شدند که درنمایش  دهمین دوره مجلس ارتجاع در7 اسفند  هم94 آنگونه شکست سختی محتمل شدند که حتی یک عضو مجلس ارتجاع  از حوزه 30 نفره تهران نتوانست وارد مجلس ارتجاع شود. . بهرحال همانگونه که اشاره شد. اکنون   قلمزن  یادداشت نویس دست به خودزنی زده ووارونه گویی کرده است .چون تلاش کرده باضرب سیلی صورت سرخ کند .زیرا  در بخشی از یادداشت  خود چنین ادعا کرده است:
 پيروزي در انتخابات غالبا براي جريان هايي که کارنامه قابل قبولي دارند، زياد سخت نخواهد بود. مردم پس از شنيدن وعده ها، با نيم نگاهي به گذشته و مقايسه شعارها با عملکردها، تصميم مي گيرند به چه شخص يا جرياني راي دهند. وعده هاي عملي شده هر قدر که بيشتر باشد، اعتماد مردم به آن جريان نيز بيشتر خواهد شد و بالعکس، هر چه وعده هاي بر زمين مانده بيشتر باشد، مردم از آن جريان رويگردان تر خواهند شد. اما لزوما اينگونه نيست که اگر جرياني کارنامه قابل دفاعي نداشت و مردم هم از آنها رويگردان بودند، اين جريان دست از رقابت بردارد. گاهي، کارنامه که ضعيف شد، «حاشيه سازي» رونق مي گيرد. در چنين شرايطي، از آنجا که دستاورد و اقدام مثبتي براي عرضه وجود ندارد، جريان ناکام، روي نقطه ضعف هاي حريف متمرکز مي شود و چنانچه نقطه ضعفي هم نيابد، براي رقيب نقطه ضعف مي تراشد!

کمتر از 3 ماه تا دوازدهمين دور از انتخابات رياست جمهوري کشورمان باقي مانده است. يعني نزديک به 3 سال و 9 ماه از 4 سال رياست جمهوري دولت يازدهم گذشته و جريان هاي سياسي خود را براي رقابتي تازه مهيا مي کنند. در چنين ايامي غالبا نامزدهاي انتخاباتي با کمک جريان هاي سياسي و رسانه اي خود تلاش مي کنند، با ارائه برنامه و دادن وعده هاي انتخاباتي در حوزه هاي مختلف سياسي، فرهنگي و اقتصادي، نظر افکار عمومي را به سمت خود جلب نمايند. در اين بين داشتن «کارنامه»، مي تواند نقش بسزايي در جلب آراي مردمي داشته باشد. هرقدر کارنامه «درخشان تر»، وعده هاي جديد انتخاباتي «قابل باورتر» و در نتيجه، آراي مردمي هم « بيشتر» خواهد بود. در مقابل اما، «نداشتن کارنامه» مي تواند براي جريان هاي سياسي «گران» تمام شود.
    پيروزي در انتخابات غالبا براي جريان هايي که کارنامه قابل قبولي دارند، زياد سخت نخواهد بود. مردم پس از شنيدن وعده ها، با نيم نگاهي به گذشته و مقايسه شعارها با عملکردها، تصميم مي گيرند به چه شخص يا جرياني راي دهند. وعده هاي عملي شده هر قدر که بيشتر باشد، اعتماد مردم به آن جريان نيز بيشتر خواهد شد و بالعکس، هر چه وعده هاي بر زمين مانده بيشتر باشد، مردم از آن جريان رويگردان تر خواهند شد. اما لزوما اينگونه نيست که اگر جرياني کارنامه قابل دفاعي نداشت و مردم هم از آنها رويگردان بودند، اين جريان دست از رقابت بردارد. گاهي، کارنامه که ضعيف شد، «حاشيه سازي» رونق مي گيرد. در چنين شرايطي، از آنجا که دستاورد و اقدام مثبتي براي عرضه وجود ندارد، جريان ناکام، روي نقطه ضعف هاي حريف متمرکز مي شود و چنانچه نقطه ضعفي هم نيابد، براي رقيب نقطه ضعف مي تراشد!

    رسيدن به «رونق اقتصادي» از طريق «لغو کامل تحريم ها» آن هم با استفاده از ابزار «مذاکره با غرب»، خلاصه تمام استراتژي دولت يازدهم بود که در سال 92 و با توجه به شرايط خاص اقتصادي وقت، اصطلاحا «گرفت» و بخشي از مردم را به سمت اين جريان که نام «تدبير و اميد» را براي خود برگزيده بود، متمايل کرد. گرايش به سمت اين جريان اگرچه زياد نبود اما، به اندازه اي بود که بتواند در کنار انشقاقي که بين جريان هاي سياسي رقيب وجود داشت، «تدبير و اميد» را پيروز اين دور از انتخابات کند. اگرچه، وعده هاي عجيب و غريبي که داده شد نيز به نوبه خود در اين پيروزي موثر بود.

     اما امروز با گذشت نزديک به 4 سال از روي کار آمدن اين جريان، به اعتراف دوست و دشمن دولت نتوانسته وعده هاي داده شده را عملي کند. شايد مهم ترين وعده اي که گرايش بخشي از مردم را هم در پي داشت، لغو همه تحريم هاي هسته اي به طور يکجا بود آن هم نه روي کاغذ! وعده هايي که بعد از روي کار آمدن دولت نيز يکي دوسالي پي درپي تکرار شد و امروز با گذشت حدود چهار سال، با هدف «توقع زدايي»، از آنها يک به يک عقب نشيني مي شود. اثبات اين ادعا کار زياد سختي نيست. بخوانيد:
    « با امضاي توافق نهايي هسته اي تا اوايل تيرماه آينده، ظرف هفته هاي بعد اجراي آن آغاز شده و در همان روز اجراي توافق، همه تحريم هاي مالي، اقتصادي و بانکي عليه ايران لغو خواهد شد.»(دکتر حسن روحاني- 14 فروردين 94)

    - «آنها در زمينه لغو تحريم ها، ابتدا مي گفتند بايد ماه ها بگذرد و اعتماد پيدا کنيم، آنگاه تحريم ها را نه لغو، بلکه تعليق مي کنيم و بعد از سال ها اگر آژانس گزارش مثبت داد و اعتماد پيدا کردند قدم به قدم لغو مي شود. اما امروز به ملت شريف ايران اعلام مي کنم که طبق اين توافق، در روز اجراي توافق، تمامي تحريم ها، حتي تحريم هاي تسليحاتي، موشکي هم به صورتي که در قطعنامه بوده، لغو خواهد شد. تمام تحريم هاي اقتصادي شامل مالي، بانکي، بيمه، حمل و نقل، پتروشيمي و فلزات گرانبها به طور کامل لغو خواهد شد و نه تعليق و حتي تحريم تسليحاتي هم کنار گذاشته مي شود.» (حسن روحاني- 23 تير 94).

    «تقريباً هيچ چيز از اين توافق که در روز 16 ژانويه اجرايي شد عايد ايران نشده است. يکي از نيازهايي که قطعاً ما داريم تبديل کردن ارز است براي اينکه بتوانيم به تامين کنندگان (کالا) پول پرداخت کنيم. اين، نيازمند دسترسي به نظام مالي آمريکا است... انتظار ما اين بود که بعد از توافق هسته اي ايران به سيستم اقتصادي بين المللي دوباره متصل شود اما تاکنون اين اتفاق نيفتاده است. ايران همچنان مشکلاتي براي دسترسي به دارايي هاي مسدود شده خود، که يکي از نتايج حاصل از توافق هسته اي بايد باشد، دارد. شرکاي ما در توافق هسته اي هنوز به تعهدات خود عمل نکرده اند. ايران به طور کامل به تعهدات خود پايبند بوده است اما آمريکا به تعهداتش عمل نکرده است... اگر اقدامات اخير آمريکا بر عليه ايران منجر به رويارويي ايران با بانک هاي بين المللي شود توافق هسته اي شکست خواهد خورد. (ولي الله سيف، رئيس بانک مرکزي ايران، 27 فروردين 1395)

    «اين واضح است که مردم ايران مي خواهند نتيجه توافق هسته اي را ببينند. هنوز موانعي در اين راه وجود دارد و بخصوص بانک هاي بزرگ براي بازگشت به تجارت با ايران از ترس مجازات هاي بالاي آمريکا ترديد دارند. ما از ايالات متحده تنها يک درخواست داريم و آن اينکه خود را قاطي و در اين کار دخالت نکند. آمريکايي ها بايد پشت طرح جامع اقدام مشترک بايستند. بايد براي آمريکا آشکار شود که انجام مبادلات تجاري با ايران بدون اما و اگر پاک و منصفانه است» ( محمدجواد ظريف، 30 فروردين 95)

    اين تنها گوشه اي «کوچک» از وعده هاي «بزرگ» دولت و اعتراف هاي صورت گرفته مبني بر موفق نبودن استراتژي دولت بود. اگرچه، رفتن بين مردم، بازاريان و کسبه و شنيدن حرف هاي آنها درباره آنچه که قرار بود بشود و آنچه که شد، بهتر از هر سندي نشان خواهد داد، بسياري از وعده هاي دولت بر زمين مانده است.

    بازگرديم به مبحث اصلي. همانطور که اشاره شد، در چنين شرايطي برخي جريان هاي سياسي، به دليل خالي بودن دست ها و نداشتن کارنامه به حاشيه سازي رو آورده و به تخريب رقبا مي پردازند چرا که براي ادامه حيات سياسي به اين حاشيه ها نياز دارند!

     زنجيره اي ها در هفته هاي آخر منتهي به 29 ارديبهشت 96 شديدتر از قبل پُرکار خواهند بود. تعريف و تمجيد خجالت آور از اوباما در کنار حمله به شوراي نگهبان و سپاه، پرداختن به مسائلي چون حادثه پلاسکو، جريان انحرافي، حقوق شهروندي، تلگرام، کنسرت و لغو سخنراني، فساد اقتصادي و... از جمله مواردي است که مي توان از هم اکنون پيش بيني کرد، پرداختن به آنها از اين پس، براي زنجيره اي هايي که دستانشان خالي است، از نان شب هم واجب تر خواهد بود. در اين بين اگر احيانا حادثه غم انگيز قطار سمنان، فاجعه جانسوز خوزستان، فساد رسواي کرسنت، رسوايي شرکت توتال و قطر، فيش هاي شرم آور نجومي و وعده هاي بر زمين مانده و... هم مطرح شود، با اعلام اينکه «سياسي کاري است»، «براي ديدن دستاوردها عينک بزنيد» يا « عذاب الهي بود»، براي نجات خود تلاش خواهند کرد. «نمي گذارند» يا «از دولت قبل خرابه تحويل گرفته بوديم» را نيز طبق معمول چاشني پاسخ هايشان مي کنند تا به هر شکل ممکن اعلام کنند: «ما خوب عمل کرديم اما اگر به نتيجه نرسيديم تقصير ديگران بود 

    حاشيه سازي، جابه جا کردن اولويت ها و تهمت زدن ها هم، نه به خاطر حل شدن همان مسائل حاشيه اي بلکه، با هدف انحراف افکار و فريب مردم صورت مي گيرند؛ وگرنه، نه آن فتنه گر در حصر براي اين قماش اهميت دارد نه لغو شدن يک درصدِ کنسرت ها و نه حتي، حل شدن فسادهاي اقتصادي! تاريخ مصرف اين چند قلم حاشيه تمام که شود، آن را بي آن که دغدغه اي داشته باشند - که از اول نيز نداشتند - ماجرا را کنار مي گذارند... خانم الهه راستگو فقط يک نمونه بود!

    دولت يازدهم در انتخابات پيش رو قبل از آن که نگران رقيب سرسخت باشد، نگران انتخابات سختي است که پيش رو خواهد داشت. به جرات مي توان گفت، جدي ترين رقيب آقاي روحاني، عملکرد اوست. سخت ترين حريف ايشان، کارنامه خالي اوست. اين کارنامه آنقدر خالي است که با تحويل گرفتن چند هواپيما در شب انتخابات، رفت و آمد هيئت هاي اقتصادي از کشورهاي نامدار اروپايي آن هم در شب انتخابات، فروش اقساطي خودرو با شرايط ويژه تر! ، آزاد گذاشتن واردات بي رويه کالابراي جلوگيري از افزايش تورم به هر قيمتي(حتي به قيمت تعطيلي کارخانه هاي بزرگ و پرآوازه و بيکاري کارگران ايراني) هم پُر نخواهد شد!
نويسنده: جعفر بلوري