نگاهي به ديروزنامه هاي زنجيره اي

نگاهي به ديروزنامه هاي زنجيره اي  19 اسفند-95
نگاهی از موضع گزینه برداری و بازجویی به برخی از مطالب نشریات رقیب با عنوان دیروزنامه های زنجیره ای نه اینکه اوین نامه وخامنه ای آویزان شده به 1400 سال پیش نمی باشند؟
رئيس جمهور به جاي انشاء خواندن بگويد چه گلي به سر مملکت زده است 
    سرويس سياسي- روزنامه آفتاب يزد در سرمقاله ديروز با عنوان «دو نکته درباره اظهارات روحاني» نوشت: «يک نکته را نبايد از ذهن دور نگه داشت که اکنون حسن روحاني در زنگ انشاء نيست و زنگ حساب آغاز شده است. ملزومات فضاي جديد روشن و بَين است. يعني ديگر رئيس جمهور نمي تواند بگويد «چه تحويل گرفته» بلکه بايد بگويد «چه کرده است». احمدي نژاد اگر هم زمين سوخته تحويل داده - که داده - اما بايد ديد دولت تدبير و اميد چه گلي به سر مملکت زده است».

    در ادامه اين يادداشت آمده است: «نقد دولت گذشته و افشاگري قصورات آن دولت، براي مردم ديگر «حرف حساب» تلقي نمي گردد. رئيس جمهور اگر معتقد است که تمام آنچه بايد گفته مي شده، نشده اکنون ديگر زمان چنين اظهاراتي نيست و زمان آن گذشته است».

    در بخش ديگري از اين يادداشت آمده است: «نگارنده تصور مي کند تکيه دولت بر دستاوردهايش و اطلاع رساني دقيق و ملموس، ضمن قياس آن با شرايط گذشته راه حل است. به عبارت ساده به جاي آنکه پاستورنشينان بگويند چه تحويل گرفته اند توضيح دهند چه کرده اند در حالي که چه بوده است».

    گفتني است دولت يازدهم با گذشت نزديک به چهارسال، اکنون با حجم انبوهي از مطالبات مردم مواجه است که در شعارهاي انتخاباتي سال 92 وعده آن داده شده بود. کارشناسان معتقدند که حواله دادن تمامي مشکلات به گذشته از سوي مقامات ارشد دولت يازدهم با بازخورد منفي افکار عمومي مواجه شده است. آش آن قدر شور شده است که حتي صداي روزنامه هاي زنجيره اي نيز درآمده است.

  
    
    
عقب نشيني زنجيره اي ها از استراتژي ضربه گير!
    روزنامه آفتاب يزد در مطلبي با عنوان «تکرار 24 خرداد با اجماع بر روحاني» نوشت: «اصولگرايان با استراتژي تکثر کانديدا در تدارک پهن کردن دام بزرگي براي حاميان روحاني هستند همان دامي که در دور قبل خود گرفتار آن شدند و حالامي خواهند با القاء کردن اين انگاره در ميان حاميان روحاني مبني بر اينکه حضور کانديداهاي متعدد در اردوگاه اصولگرايان باعث فشار و حمله سنگين به روحاني در کارزار انتخاباتي و مناظره ها خواهد شد و اين مهم مي تواند روحاني را ضعيف و از پاي درآورد پس در چنين شرايطي مي طلبد يک يا چند کانديداي موازي از اردوگاه اصلاح طلبان و اعتداليون در صحنه حضور داشته باشند تا قسمتي از اين فشار را متقبل شوند و از فشار وارده بر روحاني بکاهند! اما به عقيده نگارنده استراتژي کانديداي موازي براي روحاني در اردوگاه اصلاح طلبان و اعتداليون به نوعي بازي کردن در زمين حريف است و اين مي تواند قوي ترين راهبرد براي پيروزي اصولگرايان و ضعيف ترين رويکرد ممکن براي حاميان روحاني قلمداد شود که منجر به دو مرحله اي شدن انتخابات و در نهايت شکست روحاني خواهد شد».

    اين روزنامه زنجيره اي استراتژي «کانديداي موازي اصلاح طلبان در کنار روحاني» را دام بزرگ اصولگرايان معرفي کرده است. اين در حالي است که همين روزنامه در 19 بهمن ماه سال جاري در تيتر يک با عنوان «فداييان روحاني؛ اصلاح طلبان در انتخابات آتي کانديداي ضربه گير معرفي مي کنند» نوشت: «يک منبع آگاه به آفتاب يزد گفته است حسن روحاني در ديدار با سران اصلاح طلب خواستار حضور چند کانديداي اصلاح طلب در انتخابات رياست جمهوري به همراه وي شده است تا او را در برابر حملات اصولگرايان ياري کنند. در همين راستا از مسعود پزشکيان و علي مطهري به عنوان کانديداهاي ضربه گير نام مي برند».

    افراطيون مدعي اصلاحات به دليل نگراني از ناکامي روحاني در دفاع از کارنامه خود و ترغيب مردم به راي دادن دوباره به وي پيشنهاد نامزد موازي را مطرح کردند اما اکنون از اين استراتژي عقب نشيني کرده اند. در روزهاي گذشته «آذر منصوري» از فعالين مدعي اصلاحات گفته بود: «زماني که کانديداي اصلي يک جريان رئيس جمهور دولت مستقر است، علي القاعده طرح گزينه پوششي و آلترناتيو هيچ معنايي نمي تواند داشته باشد. رئيس جمهور مستقر بايد بتواند مدافعان و حاميان خود را به اين نتيجه برساند که با توجه به عملکردش مي تواند گزينه مناسبي باشد».

    
    
    
دست دولت پُر است اما به چشم نمي آيد!
    روزنامه آرمان در مصاحبه با «محمد صادق جوادي حصار» از فعالان مدعي اصلاحات نوشت: «دست دولت پر است اما اين موضوع به چشم نمي آيد. شايد حساب ارزي شخصي بسيار پر باشد اما نوع رفت و آمدهاي وي جلوه يک آدم مستغني را نداشته باشد. به نظر مي رسد که بخش تبليغاتي دولت مقداري خست به خرج مي دهد و سرمايه ها و داشته هاي خود را به نمايش نمي گذارد».

    روزنامه وقايع اتفاقيه نيز در مصاحبه با «اسماعيل شجاعي» سخنگوي حزب اعتدال و توسعه با استدلالي عجيب عدم لمس دستاوردهاي دولت توسط مردم را نتيجه عدم علاقه تيم اطلاع رساني دولت در پرداختن تمام و کمال به دستاوردهاي دولت روحاني دانست.

    اين استدلال عجيب در حالي است که اولابخش عمده اي از تيم اطلاع رساني دولت را نزديکان و بستگان رئيس جمهور محترم تشکيل مي دهند و در ثاني با وجود شبکه گسترده رسانه اي اعم از مطبوعات و سايت ها و رسانه هاي مجازي که در اختيار دولت يازدهم است، مسئله اصلي دولت کنوني نه ضعف اطلاع رساني و رسانه اي که ضعف از نظر اجتماعي و توان جلب توجه و رضايت افکار عمومي جامعه است. ضعفي که البته نشات گرفته از عملکرد غيرقابل قبول و ناکارآمدي هاي دولت در زمينه هاي گوناگون - به ويژه در عرصه اقتصادي- و عملي نشدن وعده هاي رئيس جمهور است. تا جايي که برخي از چهره هاي اصلاح طلب و حاميان دولت هم نسبت به آن اذعان دارند و در نهايت اين ضرب المثل قديمي که «شهري که از دور پيداست نيازي به راهنما ندارد».

    
    
     
مهره اي که ژست ناجي گري گرفت! 
    روزنامه دولتي ايران در سرمقاله خود به قلم «سعيد ليلاز» با عنوان «کاسبان ناراضي» نوشت: «طبيعي است که وقتي دولت يازدهم اين رانت ها، يعني رانت هاي واردات و واسطه گري تا رانت هاي ناشي از تلاطم هاي ارزي را از بين مي برد، گروه هايي که در سال هاي گذشته از اين رانت ها بهره مند مي شدند، ناراضي باشند و براي بي ثبات کردن کشور تلاش کنند... بسيار طبيعي است که اين جريان يا افراد از وضعيت فعلي کشور، به ويژه نحوه تعامل آن با جهان و رفع تحريم ها در رنج و ناراحتي باشند. از اين رو مي توان گفت کساني که نان آنان در بي ثباتي و تحريم اقتصاد ايران بوده است، از اين ناراضي اند که چرا رانت سالانه 40 تا 50 ميليارد دلاري خود را از دست داده اند».

     گفتني است، حسين رسام - دبير سياسي سفارت انگليس که در جريان سازماندهي فتنه و آشوب 88 دستگير شد- در دادگاه تصريح کرد طي چند سال 50 اصلاح طلب و از جمله عطريانفر، شمس الواعظين و سعيد ليلاز را جذب کرد. «کاسبان تحريم» فقط آنهايي نيستند که در اوج تحريم ها، به صورت غيرقانوني و بدون مجوز بانک مرکزي، صرافي زدند و دلار فروختند و امروز هم پرونده هاي متعدد و مفتوح اقتصادي دارند، بلکه اگر بخواهيم تعبير «کاسبان تحريم» را طوري معنا کنيم که حق آن ادا شود، بايد گفت کاسبان واقعي تحريم کساني هستند که با راه اندازي آشوب نيابتي سال 88 به نمايندگي از سرويس هاي جاسوسي انگليس، آمريکا و رژيم صهيونيستي نقشي مهم و تعيين کننده در لطمه به اقتصاد ايران و تشديد تحريم ها و کاهش قيمت نفت ايفا کردند و از اين جهت افراطيون مدعي اصلاح طلبي، بزرگ ترين خيانت ها و وطن فروشي ها را مرتکب شدند که آثار آن تا سال ها باقي خواهد ماند. حال اين جماعت با نزديک شدن به ايام انتخابات، «ژست ناجي گري» گرفته و براي معيشت مردم اشک تمساح مي ريزند.

    
    
    
پيش بيني باخت روحاني در روزنامه زنجيره اي
    روزنامه زنجيره اي قانون اظهارات اميرواعظ آشتياني عضو شوراي شهر دوم را تيتر کرد که «انتخابات به دور دوم کشيده شود روحاني مي بازد».

    در اين گفت و گو آمده است:«آقاي روحاني متاسفانه نتوانسته است نظر قاطبه مردم را در اين 4 سال جذب کند و به نظر من، اگر روحاني شانس بياورد به دور دوم مي رود و اگر به آن عرصه رقابت نيز برسد، در آن دوره راي نخواهد آورد».

    وي دولت روحاني را دولت فراگيري ندانسته و گفت: «در اين دولت، اصلاح طلبان زياده خواهي دارند و فکر مي کنند که اين دولت متعلق به آنهاست. براي همين، موضع گيري هاي محكمي ندارند و به گونه اي عمل مي كنند كه گويي سعي دارند يكي به ميخ بزنند و يكي به نعل!».

    عملکرد ناموفق دولت يازدهم به آن جا رسيده که روزنامه هاي زنجيره اي نيز نمي توانند آن را کتمان کنند و در يادداشت ها و همچنين گفت و گوهاي متعدد اين ناکارآمدي را به رخ روحاني مي کشند.

    
    
    
ترامپ به زودي سقوط خواهد کرد
    روزنامه شرق در شماره ديروز خود در يادداشتي با پيش بيني سقوط ترامپ در آينده نزديک نوشت: «اين حذف زودهنگام به علت رفتارهاي سياسي ناپخته يا کلام غيرديپلماتيک و جنجالي او نخواهد بود؛ نارضايتي گسترده زنان، مهاجران، رنگين پوستان، مسلمانان و مکزيکي تبارها از وي را هم فراموش کنيد؛ اين سناريو ربطي به موضع گيري هاي ضدايراني يا نارضايتي گسترده نخبگان سياسي آمريکا از وي هم ندارد. حتما مي پرسيد چه عامل ديگري وجود دارد که تاثيرش مي تواند از همه اين موارد بيشتر باشد؟ در اين سناريو، بساط قدرت ترامپ برچيده خواهد شد؛ چراکه سياست هاي وي برخلاف منافع غول هاي اقتصادي امروز آمريکاست. تفکرات اقتصادي ترامپ برگرفته از بازار املاک است و با اصول اقتصاد امروز آمريکا و جهان همخواني ندارد. تفکرات وي زماني مي توانست قدرت آفرين باشد که زمين، سرمايه و دسترسي به منابع زيرزميني، اهرم هاي اصلي ثروت آفريني بودند؛ اما چند دهه از آن زمان گذشته است».

    پيش بيني سقوط ترامپ از سوي مدعيان اصلاحات و زنجيره اي ها در حالي است که پيش از اين زماني که از فروپاشي آمريکا به دليل سياست هاي استکباري دولت هاي اين کشور چون شوروي سابق سخن گفته مي شد زنجيره اي ها آن را توهم مي خواندند!

    
    
    
بدهي 2 هزار و 600 ميليارد توماني وزارت راه دولت يازدهم
    روزنامه اعتماد در صفحه اقتصادي در گزارشي به «روايت بدهي هاي 2هزار و 600 ميليارد توماني وزارت راه و شهرسازي» پرداخته است و طبق روال معهود اين روزنامه ها ابتدا به فرافکني پرداخته است. 

    اين روزنامه نوشته است: «بدهي پشت بدهي. بدهي هايي كه بناي آن از دولت قبل گذاشته شد؛ حتي اگر سودش را هم محاسبه نكنيد، عددها رو به نجومي شدن مي گذارد. هر چند دولت مي گويد، اين بدهي ها به نسبت توليد ناخالص داخلي عدد بزرگي نيست، اما كارشناسان مي گويند، اين بدهي ها مي تواند پاشنه آشيل دولت بعدي باشد و البته روند توسعه كشور را هم كند مي كند. به خصوص كه بخش قابل توجهي از اين بدهي ها در بخش هاي عمراني و زيربنايي از جمله پروژه هاي نيمه تمام است

    اين گزارش در ادامه مي افزايد: «يكي از اصلي ترين مشكلات وزارت راه و شهرسازي در سال هاي گذشته با پيمانكاران راهي موضوع بدهي هاي انباشته اش است. به طوري كه بسياري از پروژه هاي عمراني مربوط به اين وزارتخانه درگير تاخير و تعطيلي شده بودند. انباشت بدهي هاي معوق و عدم تخصيص بودجه لازم به اين بخش در سال هاي اخير موجب شد تا بسياري از پيمانكاران راهي تمايلي به حضور در پروژه هاي عمراني نداشته باشند و در عين حال چشم انتظار روزي باشند كه اين وزارتخانه بدهي هاي انباشته شده شان را پرداخت مي كند».