دروغ نامه ی کیهان  3 شنبه  17 مرداد ماه سال 1391

نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان  " مقاومت سرنوشت ساز "  

"بهرحال مگر در 33 سال گذشته آمریکا در منطقه چه می خواسته که به آن دست نیافته  است. در صورتی که عامل هموار کردن این خواست حاکمان ایران باچتر شعار ضد آمریکایی شعاری بوده اند. از طرف دیگر مگر حاکمان ایران نیز ادامه ی بقای شان مدیون موضع گیری و اقدامات آمریکا د ر منطقه نیستند. زیرا که اشغال نظامی افغانستان و عراق به ویژه  خلع  سلاح کردن مجاهدین اشرف سازمان مشتکل مخالف حاکمان ایران و نگهداشتن نام شان توی لیست سیاه تروریست ها از سوی وزارت امور خارجه ی آمریکا وادامه ی سیاست خائنانه ی مماشات گری  بهترین هدایایی بوده است که تقدیم حاکمان یران شده که توانسته اند تا کنون به بقای ننگین شان ادامه دهند  "

عجیب است همزمان ارتباط دیدار وقول وقرار هایی که در سال 57 پروسه ی انقلاب  در زیر درخت سیب در پاریس از طریق واسطه ها با  از ما بهتران  با خمینی شیاد گذاشته می شد .از سوی دیگر سر وکله ژنرال هویزر آمریکایی در تهران پیدا شد و دیدار با راسپوتین آخوند بهشتی داشت و به این توافق رسیده شد که ارتش ا علام بی طرفی نماید  تا بافت آن تغییر نکند .سپس اعلام همبستگی با خمینی شیاد نماید تا بستر رادیکال بودن انقلاب  مسدود شود و ادامه نیابد تا جا به جایی بر حسب قول وقرار ها به پیش برود و فرصت برای حضور انقلابیونی که در زمان شاه مبارزه می کردند در صحنه ی  قدرت  وجود نداشته وحذف شوند و درون سیاه چال ها هزینه ی بس سنگین تر از زمان شاه به پردازند . به خصوص اینکه سولیوان سفیر آمریکا در تهران پیشنهاد مدل جمهوری اسلامی با رهبری خمینی شیاد را داد که سپس عملی شد  . بهرحال مگر در 33 سال گذشته آمریکا در منطقه چه می خواسته که به آن دست نیافته  است. در صورتی که عامل هموار کردن این خواست حاکمان ایران باچتر شعار ضد آمریکایی شعاری بوده اند. از طرف دیگر مگر حاکمان ایران نیز ادامه ی بقای شان مدیون موضع گیری و اقدامات آمریکا د ر منطقه نیستند. زیرا که اشغال نظامی افغانستان و عراق به ویژه  خلع  سلاح کردن مجاهدین اشرف سازمان مشتکل مخالف حاکمان ایران و نگهداشتن نام شان توی لیست سیاه تروریست ها از سوی وزارت امور خارجه ی آمریکا وادامه ی سیاست خائنانه ی مماشات گری  بهترین هدایایی بوده است که تقدیم حاکمان یران شده که توانسته اند تا کنون به بقای ننگین شان ادامه دهند  ؟ البته سیاست مماشات گری  بنا بر توصیه لابی های اعزامی مقیم آمریکا به پیش برده شده است .ولی اکنون یادداشت روز نویس وامدار غیر ایرانی با پاک کردن صورت مسأله آدرس غلط داده است  و بطور وارونه مدعی شده است که مظهر عيني و كامل صف آرايي حق و باطل در دوره ما «ايران» و «آمريكا» است. برای اینکه آمريكا از قبل از پيروزي انقلاب و در همان مرحله پيدايي به مصاف اين انقلاب آمده است  و ادامه با وارونه گویی  بیشتر افزوده است  آمريكا بعد از پيروزي انقلاب با گروه هاي مختلف ضد انقلاب- چپ و راست براي ساقط كردن انقلاب و تجزيه ايران به ائتلاف رسيده بود و اسناد آنهم كه شامل ارتباط ويژه با اعضاي نهضت آزادي، اعضاي جبهه ملي، اعضاي حزب خلق مسلمان و گروه هاي چپ مي شود. در ادامه مثل گذشته رجز ولغز خوانی های ادامه دار علیه ی آمریکا خوانده واز قدر وقدرتی  رژیم فاشیستی مذهبی یاد کرده است که چگونه مقابل آمریکا ایستاده وتوطئه هایش را خنثی نموده است . تا اینکه  به این ادعای وارونه رسیده که گفته است امروز اعتراف به اين كه ايران يك قدرت سياسي موثر است بگونه اي كه بسياري از پرونده هاي منطقه بدون كمك ايران از طریق ادامه ی سیاست صدور تروریسم و ارتجاع و بحران  به برون مرز ومداخله گری در امور داخلی کشورهای منطقه و همسایه قابل حل و فصل نيست. همچنین  اعتراف به اين كه ايران يك قدرت مهم علمي دنيا در حوزه هاي علوم انساني، علوم پايه و علوم تجربي است آنچنانکه  در دانشگاه ها طرح تفکیک جنسیتی وتغییر دروس علوم انسانی ووزوی کردنش اجرا می شود . بعلاوه  اینکه اعتراف به اين كه ايران يكي از چند قدرت مهم نظامي دنياست. چونکه هرروز با گرد وخاک کردن یک موشک باز سازی شده کره شمالی آزمایش می شود. مهمتر اینکه  اعتراف به اين كه ايران داراي يكي از قوي ترين نظام هاي مردم سالار دنياست می شود. آنگونه که 22 خرداد 88 پاسداران دست به کودتا زدند و معترضان مرگ بر دیکتاتور سرکوب شدند و رهبران رقیب در حصر خانگی قرار دارند و در بازداشتگاه کهریزک جنایات ضد انسانی رخ داده شد که منحصر به فرد است و دلیل اوج اقتدار رژیم ضد بشری وقرون وسطایی می باشد . همچنین  در شرایطی که هرروز برصف طویل زنان تن فروشان خیابانی افزوده می شود . ولی باپررویی  مدعی شده  اعتراف به اين كه ايران معنوي ترين مردم دنيا را در خود جاي داده است . بهر صورت   پس از دفاع کردن از سوریه که ادعا کرده چگونه با تولید سلاح های جدید آمریکایی در دست مخالفان مقاومت  کرده است وخبری از سقوط نیست . در خاتمه مدعی شده است که رژیم فاشیستی مذهبی کودتایی متزلزل که فقط با سرکوب وسانسور وجنایت ادامه دار مانده است ولی  این چنین  بین - حدفاصل 2015 تا 2050- بخش وسيعي از آسيا و آفريقا با نام ايران شناخته خواهد شد :

"صف آرايي حق و باطل در برابر يكديگر «وضعي كاملاً طبيعي» است و در طول تاريخ هم همواره اينگونه بوده است و البته در اكثر موارد به دليل سستي اهل حق، صحنه به «جولانگاه» باطل تبديل شده است.مظهر عيني و كامل صف آرايي حق و باطل در دوره ما «ايران» و «آمريكا» است آمريكا از قبل از پيروزي انقلاب و در همان مرحله پيدايي به مصاف اين انقلاب آمده است. سند آن اعزام معاون ستاد مشترك ارتش آمريكا و معاون ناتو به ايران- كريستوفر و هايزر- با هدف آماده سازي ارتش ايران براي كودتا بود كه در آذر ماه 75- بعد از راهپيمايي عظيم روزهاي تاسوعا و عاشورا- انجام شد و خود آمريكايي ها دهها سند را در اين رابطه انتشار داده اند هدف انتشار دهندگان دفاع از جيمي كارتر و اعضاي دولت او در برابر كساني بود كه آنان را به غفلت از پيامدهاي سقوط محمدرضا شاه متهم مي كردند.پس از اين هم اسناد مي گويند، آمريكا بعد از پيروزي انقلاب با گروههاي مختلف ضد انقلاب- چپ و راست- براي ساقط كردن انقلاب و تجزيه ايران به ائتلاف رسيده بود و اسناد آنهم كه شامل ارتباط ويژه با اعضاي نهضت آزادي، اعضاي جبهه ملي، اعضاي حزب خلق مسلمان و گروههاي چپ مي شود، بارها منتشر شده اند. بعد از شكست در اين مرحله، آمريكايي ها از طريق معاون وقت وزارت دفاع- رامسفلد- چراغ سبز حمله عراق به ايران را روشن كردند و طولاني ترين جنگ منطقه را عليه ايران رقم زدند .همزمان حمايت از تروريست ها عليه ايران در دستور كار قرار گرفت و گروهك هايي در مناطق جنوب شرقي، شمال غربي و جنوب غربي ايران به وجود آمدند كه يكي از اقدامات آنان منفجر كردن حرم رضوي و به شهادت رساندن نزديك به 003 نفر از هموطنان بلوچ در جنوب شرق كشور بود. دشمني آمريكا پس از پايان دوره كلينتون شتاب بيشتري گرفت مقامات آمريكايي در دوره 8 ساله بوش بارها از سرنگوني نظام جمهوري اسلامي حرف زدند و امكانات خود را براي تحقق آن به ميدان آوردند. اعمال فشار شديد عليه برنامه صلح آميز هسته اي ايران و ربودن و شكنجه ده ها ايراني زائر و ديپلمات در عراق و قرار دادن ايران در «محور شرارت» و نيز صدور پنج قطعنامه ضد ايراني در شوراي امنيت نشانه هاي شتاب سياست هاي ضد ايراني در دوره بوش است. در اين دوره آتش ضديت با ايران در آمريكا اينقدر شور شد كه باراك اوباما با وعده تغيير سياست هاي داخلي و خارجي آمريكا به ميدان آمد و از مردم رأي گرفت. سياست هاي ضد ايراني و ضد اسلامي آمريكا در دوره اوباما نه تنها فروكش نكرد بلكه به شدت افزايش پيدا كرد. صدور دستورالعمل ها و تحريم هاي يكجانبه دولت و كنگره آمريكا به نحو عجيب و بي سابقه اي افزايش يافت و به طور متوسط به تصويب ميانگين هر سه روز يك قانون رسيد و ادبيات مقامات دولت اوباما تشديد و به سمت ادبيات امنيتي و نظامي سوق پيدا كرد و مقامات آمريكايي با صراحت از تلاش براي سرنگون كردن جمهوري اسلامي حرف مي زنند. با اين وصف كاملا پيداست كه خط مقابله با «ايران اسلامي» در هيئت حاكمه آمريكا در طول 33 سال گذشته «خط ممتد» بوده و آنان ملاحظه هيچ دولتي- نه دولت ليبرال بازرگان و نه دولت سكولار محمد خاتمي- را هم نكرده اند و در طول اين دوران مصاحبه ها و نامه هاي بعضي از روساي جمهور ايران به مقامات آمريكايي كه توام با كرنش هايي نادرست بود، هم حتي به اندازه سر سوزني از شتاب اقدامات ضد ايراني آمريكا نكاست. اين شرح بحث، تا آنجايي كه به آمريكا مربوط مي شود و مي توان گفت آمريكا تكليف خود را با ايران مشخص كرده و 33 سال است كه استقلال، تماميت ارضي و هويت ايران و اسلام را هدف قرار داده است.امروز اعتراف به اين كه ايران يك قدرت سياسي موثر است بگونه اي كه بسياري از پرونده هاي منطقه بدون كمك ايران قابل حل و فصل نيست، اعتراف به اين كه ايران يك قدرت مهم علمي دنيا در حوزه هاي علوم انساني، علوم پايه و علوم تجربي است، اعتراف به اين كه ايران يكي از چند قدرت مهم نظامي دنياست، اعتراف به اين كه ايران داراي يكي از قوي ترين نظام هاي مردم سالار دنياست، اعتراف به اين كه ايران معنوي ترين مردم دنيا را در خود جاي داده است و اعتراف به اين كه در آينده نزديك - حدفاصل 2015 تا 2050م- بخش وسيعي از آسيا و آفريقا با نام ايران شناخته مي شود، فضايي فراگير را پوشش داده است. اين روزها سوريه يكي از اين صحنه هاي هماوردي است. در سوريه، جبهه آمريكا علنا انواع سلاح هايي كه در شرايط فعلي مي توان در حلب و... استفاده كرد به دست عناصر القاعده كه طي 14-51 ماه اخير توسط آمريكا بازتوليد شده است، مي دهد و حتي از اقدامات جنون آميز و چندش آور آنان- نظير فاجعه الحوله كه طي آن دهها زن و كودك به قتل رسيدند- هم حمايت مي كند و وزير خارجه (مقام ارشد ديپلماتيك) آن با صراحت و جلوي دوربين ها مي گويد براي سقوط اسد هر اقدامي مشروع است. اگر خوب به صحنه سوريه بنگريم مي بينيم كه آمريكا، انگليس، فرانسه، رژيم صهيونيستي، تركيه، عربستان و قطر يك جنگ سخت و كثيف تمام عيار را عليه يك كشور عضو سازمان ملل كه مراكز تحقيقاتي خود آنان مي گويند حداقل نيمي از مردم سوريه از اسد طرفداري مي كنند، به راه انداخته و براي رسيدن به مقصد، هيچ حدود و حريمي را محترم نمي شمرند. 71 ماه تلاش جبهه آمريكا تاكنون به جايي نرسيده و نشانه اي از تزلزل حكومت سوريه ديده نمي شود آيا خود اين موضوع نشان نمي دهد كه آمريكا ديگر آمريكاي يك يا دو دهه قبل نيست كه يك حكومت را در چند روز واژگون مي كرد؟بلي همانطوري كه حضرت امام خامنه اي- دامت بركاته- در ديدار اخير با جمعي از شعراي گرانقدر كشور فرمودند: «استكبار با همه قدرت تبليغاتي و سياسي خود در مقابل ملت ايران ايستاده است و ملت ما هم مقاومت مي كند، استكبار با همه قدرت خود نتوانسته گريبان خود را از دست ملت هاي مظلوم منطقه رها كند و دليل اصلي آن مقاومت است. اين مقاومت اگر از عرصه سياسي به عرصه هاي ديگر كه تاثيري ماندگارتر دارند- نظير عرصه اقتصاد- تعميم يابد، قطعا طي يك تا دو دهه آينده منطقه اي اسلامي منهاي غرب خواهيم داشت"

هوشنگ بهداد

http://www.kayhannews.ir/910517/2.htm#other200

دروغ نامه ی کیهان  3 شنبه  17 مرداد ماه سال 1391

مقاومت سرنوشت ساز (يادداشت روز)