دروغ نامه ی کیهان 4 شنبه 8 شهریور ماه سال 1391
نقد وبررسی : (يادداشت روز)دروغ نامه ی کیهان " جبهه غربي- عبري از چه نگران است ؟!  "
"این یک ترفند نخ نما شده ولورفته ای است که هرزمان خامنه ای رهبر ولی فقیه دیداری دارد. یا اینکه می خواهد به مناسبت هایی سخنرانی داشته باشد . چارچوب وسمت وسوی موضوعات  سخنرانی  وی در یادداشت های روز سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری در دروغ نامه ی کیهان تعیین وترسیم می شود وتبدیل به تابلوی آماده شده برای خامنه ای می  شود تا آن را الگوی گفتار خود قرار داده و از موضع روضه خوانی بسط دهد. بنابراین چون  5 شنبه  قرار است وی در جمع مهمانان خارجی دعوت شده به اجلاس غیر متعهد ها درتهران سخنرانی داشته باشد .لذا سر بازجو پاسدار شریعتمداری خارج از نوبت وارد صحنه ی قلم رسایی شده است تا نکات وموضوعات مهم روز که قرار است در اجلاس غیر متعهد ها به آنها پرداخته شود را  در یادداشت روز خود بازگو  و تبیین نماید تا رهبر بداند در چ چارچوب وموضوعاتی باید سخنرانی کند"
 
این یک ترفند نخ نما شده ولورفته ای است که هرزمان خامنه ای رهبر ولی فقیه دیداری دارد. یا اینکه می خواهد به مناسبت هایی سخنرانی داشته باشد . چارچوب وسمت وسوی موضوعات  سخنرانی  وی در یادداشت های روز سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری در دروغ نامه ی کیهان تعیین وترسیم می شود وتبدیل به تابلوی آماده شده برای خامنه ای می  شود تا آن را الگوی گفتار خود قرار داده و از موضع روضه خوانی بسط دهد. بنابراین چون  5 شنبه  قرار است وی در جمع مهمانان خارجی دعوت شده به اجلاس غیر متعهد ها درتهران سخنرانی داشته باشد .لذا سر بازجو پاسدار شریعتمداری خارج از نوبت وارد صحنه ی قلم رسایی شده است تا نکات وموضوعات مهم روز که قرار است در اجلاس غیر متعهد ها به آنها پرداخته شود را  در یادداشت روز خود بازگو  و تبیین نماید تا رهبر بداند در چ چارچوب وموضوعاتی باید سخنرانی کند. البته  سربازجو شریعتمداری مثل همیشه برای اینکه وانمود کرده باشد که یادداشت روز وی مستند می باشد واعتبار وسندیت دارد گزینه های انتخابی از  مطبوعات اروپایی و آمریکایی و اسراییل  پیرامون اهمیت اجلاس غیر متعهد ها را  ردیف کرده است آنگونه همه تغییر وتحولات منطقه وجهان وحتی فرو پاشی شوروی سابق و بهار عربی  مشتق از حکومت 33 ساله ایران بوده است  . در ادامه ی اینگونه  قلم فرسایی که کرده است. زور زده است تا نشان دهد چگونه  این تغییر وتحولات دربست  به نفع اهداف رژیم فاشیستی مذهبی کودتایی ایران وعلیه ی آمریکا تمام شده  است . بهرحال  پس از رجز ولغز خوانی های وارونه که کرده وامتیاز ویژه برای شانزدهمین اجلاس غیر متعهد ها در تهران قائل شده است  البته بدون آنکه بگوید که برای چه از تعداد 120 عضو غیر متعهد ها بیش از رهبران عضو این جنبش غیر متعهد ها در اجلاس تهران شرکت نمی کنند . ولی از موضع ضد آمریکایی و اسراییلی و  عربسان و ترکیه وقطر  و نمایندگی ملت فلسطین  و دفاع از هم پیمان سوریه این چنین  مدعی شده است  تغییر ساختار سازمان ملل ولغو وتو شده است که بایذ در  اجلاس تهران روی میز قرار گیرد تا بتواند از پيچ و خم هاي دست و پاگير و تشريفاتي خارج شود تا تبدیل  به يك راهكار منطقي سازمان بين المللي شود  و از هم اكنون نيز باید مسائل مهم و سرنوشت ساز جهان نظير تغيير ساختار سازمان ملل متحد، حذف حق ظالمانه وتو و نيز، موضوعات مهم و تعيين كننده در جغرافياي عدم تعهد، مانند موجوديت جعلي رژيم صهيونيستي و تشكيل دولت فلسطين از بحر تا نهر، و ده ها مسئله حياتي ديگر از جمله نجات مردم مظلوم بحرين از چنگال خونريز آل سعود، مقابله با تبعيض در برخورداري از فناوري هسته اي و... را به طور جدي در دستور كار خود قرار دهد و به عنوان نمونه مي تواند از بحران سوريه آغاز كند. چرا كه سوريه امروز به آوردگاه و نقطه تلاقي قدرت هاي استكباري- آمريكا، اسرائيل، ديكتاتورهاي عرب- با ملت هاي آزاده تبديل شده است.  بالاخره در پایان  افزوده چه كسي باور مي كند كه آمريكا و اسرائيل و عربستان و تركيه و تجارتخانه قطر نگران دموكراسي در سوريه باشند؟! و اگر مدعي اصلاحات هستند چرا بلافاصله بعد از شروع اصلاحات، گله تروريست ها را به سوريه مي فرستند و حمام خون برپا مي كنند؟! اجلاس تهران مي تواند براي بررسي همه جانبه و يافتن راه حل براي بحران سوريه گروه و هيئتي را به رياست تروئيكاي جنبش شامل روساي فعلي(ايران)، قبلي(مصر) و بعدي(ونزوئلا) جنبش عدم تعهد و با حضوركشورهاي همسايه سوريه كه عضو جنبش هستند، يعني سه كشور اردن، عراق و لبنان را مامور بررسي بحران سوريه كند. بهر صورت همانگونه که اشاره شد سرباز جو شریعتمداری خطوط ترسیم شده سخنرانی رهبر ولی فقیه در اجلاس غیر متعهدها در تهران را این چنین تبیین وتحلیل و  آمده کرده است"
" به اين گزاره ها توجه كنيد؛ «نشريه فرانسوي لوپوئن: اجلاس جنبش عدم تعهد در تهران، گوشمالي كشورهاي 1+5 است كه 6 سال است در پوشش سازمان ملل براي منزوي كردن ايران تلاش مي كنند»، «خبرگزاري رويترز: نشست عدم تعهد در تهران كودتاي ديپلماتيك عليه انزواي ايران است»، «نيويورك پست: برگزاري نشست غيرمتعهدها در تهران آخرين ميخي است كه ايران بر تابوت سياست هاي ضد ايراني آمريكا مي كوبد»، «واشنگتن پست: اجلاس تهران نشانه زوال حيثيت و اعتبار بين المللي واشنگتن است»، «لس آنجلس تايمز: ايران با برپايي اجلاس تهران به آمريكا دهن كجي كرده است»، «نوبل آبزرواتور: نشست نم مهر باطل شدي است كه ايران بر ادعاهاي غرب درباره انزواي اين كشور مي زند»، «آسوشيتدپرس: ايران اجلاس تهران را با سيلي به تحريم هاي شوراي امنيت سازمان ملل آغاز كرد»، «روزنامه اسرائيلي اورشليم پست: تحريم ها و فشارهاي آمريكا به كجا رسيد؟ اجلاس تهران نمايش عدم انزواي ايران است»، «الاهرام مصر: نشست عدم تعهد در تهران، خواب و خوراك را از واشنگتن و تل آويو گرفته است»، «روزنامه سوئيسي تاگس اسنايگر: برخلاف ادعاي آمريكا درباره انزواي ايران، اجلاس تهران نشان مي دهد كه اين كشور امروزه در مركز تصميم گيري هاي جهاني قرار دارد»، «نيويورك تايمز: بسياري از كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد به اجلاس تهران با چشم همايش اميد به آينده نگاه مي كنند» و... صدها نمونه ديگر كه شماري از آنها طي چند روز گذشته بر صفحات روزنامه كيهان نشسته است.
اكنون جاي اين سؤال است كه اينهمه نگراني آمريكا و متحدانش- بخوانيد جبهه غربي ، عبري- براي چيست؟ آيا اصول بنيادين جنبش عدم تعهد تغيير كرده است؟ كه نكرده است. آيا در فاصله بين دو نشست «شرم الشيخ» و تهران، عضو جديدي به جنبش عدم تعهد اضافه شده است؟ كه نشده است. آيا در اين فاصله، كشوري از عضويت جنبش كناره گرفته است؟ كه نگرفته است. بنابراين نگراني و اضطراب جبهه غربي- عبري از چيست؟!
نمايش شكست پروژه آمريكايي انزواي جمهوري اسلامي ايران اگرچه يكي از دستاوردهاي بزرگ و بااهميت اجلاس تهران است و همين نگراني به صورت «ترجيع بند» در اظهارات و گزارش هاي رسانه ها و مقامات آمريكايي و اسرائيلي و برخي كشورهاي عربي تكرار مي شود ولي علت اصلي اضطراب آمريكا و متحدانش را بايد در نقطه ديگري جستجو كردالف: در فاصله بين دو نشست ياد شده، موج بلند بيداري اسلامي سراسر منطقه را فرا گرفته و به قول نتانياهو «از تنگه خيبر در عربستان تا تنگه جبل الطارق در مراكش را به لرزه درآورده و حكومت هاي همپيمان غرب را يكي پس از ديگري ساقط كرده و يا در حال ساقط كردن است» جنبش را به آن بازگرداند و با فروپاشي شوروي سابق، يكي از دو قطب رو در روي جنبش حذف شد، اما آمريكا ساز دهكده جهاني با كدخدايي خود را آغاز كرد و با آهنگ بدصداي اين ساز و جنگ افروزي و قدرت نمايي كوشيد جاي خالي شوروي سابق را به نفع خود پر كند، كه به قول حضرت آقا ويتريني از شكست هاي خود را به نمايش گذاشت.بحران اقتصادي غرب، اصلي ترين امتياز حريف 57 ساله جنبش عدم تعهد يعني توان اقتصادي آن را به ضعف و استيصال كشانده است.د: در فاصله 3 ساله مورد اشاره، جنبش وال استريت نيز شكل گرفته و با شتاب پيش مي رود. اين جنبش فراگير در آمريكا و اروپا مقابله و ضديت با نظام سرمايه داري را محور حركت خود مي داند. به بيان ديگر ماهيت نظام هاي حكومتي آمريكا و اروپا را هدف گرفته است. قيام 99 درصدي ها عليه يك درصدي ها كه جنبش وال استريت به عنوان شعار محوري خود برگزيده است ترجمان روشني از ضديت با نظام سرمايه داري است، يعني حريف كه تاكنون در پي دست اندازي به حاكميت هاي غيرهمسو بود، امروزه با بحران جدي هويت روبروست.هـ: در فاصله ياد شده برخي از كشورهاي منطقه كه تا 3 سال قبل در اردوگاه آمريكا و از متحدان پرو پا قرص غرب بودند نه فقط از اين اردوگاه جدا شده اند بلكه تقابل با آمريكا و اسرائيل به خواسته بنيادين مردم اين كشورها تبديل شده است كه مصر به عنوان يكي از بنيانگذاران جنبش عدم تعهد از بااهميت ترين آنهاست.- امروز در شرايطي كه به آن اشاره شد، جمهوري اسلامي ايران به عنوان پرچمدار بيداري اسلامي و نماد پيروزي بر قدرت هاي استكباري ميزبان شانزدهمين اجلاس جنبش عدم تعهد در تهران است. اكنون به پاسخ سؤالي كه در ابتداي اين يادداشت مطرح شده بود نزديك شده ايم و علت اصلي نگراني و اضطراب آمريكا و متحدانش از اجلاس تهران به وضوح قابل ديدن است. شكست پروژه منزوي كردن ايران اگرچه يكي از دستاوردهاي بزرگ اجلاس تهران است ولي اضطراب جبهه غربي- عبري را بايد در نقش جمهوري اسلامي ايران در تبديل جنبش عدم تعهد به يك نهاد- سازمان- نقش آفرين در معادلات جهاني جستجو كرد.اين جنبش با 120 عضو دومين نهاد بين المللي جهان بعد از سازمان ملل متحد است و كشورهاي عضو آن بيش از دو سوم اعضاي سازمان ملل را تشكيل مي دهند بنابراين در صورتي كه از سوي يك نظام آبديده در كوران درگيري با قدرت هاي استكباري و داراي تجربه موفق و پيروز در مقابله با انواع چالش ها و برخوردار از اعتماد توام با اعتماد ملت ها مديريت شود، به آساني مي تواند نامعادلات ظالمانه حاكم بر روابط كنوني بين المللي را به سوي آموزه هاي ارزشمند الهي تغيير داده و دگرگون كند و اين يعني پايان حاكميت قدرت هاي استكباري بر معادلات بين المللي و عبور تاريخ از پيچ بزرگي كه نظام سلطه بين الملل را پشت آن جا گذاشته است. با توجه به آنچه گذشت، اجلاس تهران بايستي و مي تواند از پيچ و خم هاي دست و پاگير و تشريفاتي خارج شود و ضمن تعريف يك راهكار منطقي براي تبديل به يك سازمان بين المللي، از هم اكنون نيز مسائل مهم و سرنوشت ساز جهان نظير تغيير ساختار سازمان ملل متحد، حذف حق ظالمانه وتو و نيز، موضوعات مهم و تعيين كننده در جغرافياي عدم تعهد، مانند موجوديت جعلي رژيم صهيونيستي و تشكيل دولت فلسطين از بحر تا نهر، و ده ها مسئله حياتي ديگر از جمله نجات مردم مظلوم بحرين از چنگال خونريز آل سعود، مقابله با تبعيض در برخورداري از فناوري هسته اي و... را به طور جدي در دستور كار خود قرار دهد و به عنوان نمونه مي تواند از بحران سوريه آغاز كند. چرا كه سوريه امروز به آوردگاه و نقطه تلاقي قدرت هاي استكباري- آمريكا، اسرائيل، ديكتاتورهاي عرب- با ملت هاي آزاده تبديل شده است. چه كسي باور مي كند كه آمريكا و اسرائيل و عربستان و تركيه و تجارتخانه قطر نگران دموكراسي در سوريه باشند؟! و اگر مدعي اصلاحات هستند چرا بلافاصله بعد از شروع اصلاحات، گله تروريست ها را به سوريه مي فرستند و حمام خون برپا مي كنند؟!- اجلاس تهران مي تواند براي بررسي همه جانبه و يافتن راه حل براي بحران سوريه گروه و هيئتي را به رياست تروئيكاي جنبش شامل روساي فعلي(ايران)، قبلي(مصر) و بعدي(ونزوئلا) جنبش عدم تعهد و با حضوركشورهاي همسايه سوريه كه عضو جنبش هستند، يعني سه كشور اردن، عراق و لبنان را مامور بررسي بحران سوريه كند."
هوشنگ بهداد
دروغ نامه ی کیهان 4 شنبه 8 شهریور ماه سال 1391
جبهه غربي- عبري از چه نگران است ؟! (يادداشت روز)