سایت فرارو که وابسته به اصول گران است پیام رفسنجانی بمناسبت 8 شهریور وکشته شدن رجایی
و باهنر را بازتاب داده است . چون اعتراف به حذف ادامه دار یاران انقلاب کرده است
. باید افزود که مگر فراموش شده است که رفسنجانی ستون انقلاب نا میده می شد؟ خوب
اکنون پس از کودتای 22 خرداد88 وحذف رقبا
از صحنه شرایط آنگونه خفقانی وتحمل نا پذیر شده است که رفسنجانی با یاد نمودن از
رجایی و باهنر اعتراف کرده است که امروزه هم مخالفان داخلی و خارجی دست از برنامههای شوم خویش
در القای فاصله بین مردم و نظام برنداشتهاند و همچنان برای حذف فیزیکی و شخصیتی
دلسوزان نظام تلاش میکنند . پرسش است که مخالفان داخلی کیستند؟ مگر شک است که
منظور از مخالفان داخلی یاران امام؛ کودتاگران پاسدار و ولی فقیه و رئیس جمهور و حامیان شان می باشند؟ بنابراین سئوال است که آیا هنوز جای
خوش باوری باقی مانده است که بلی رژیم
فاشیستی مذهبی اصلاح پذیر است و می بایست
در نمایش های خیمه شب بازی انتصابات- تقلبات با پوشش ردگم کردن انتخابات شرکت نمود
وتبدیل به سیاهی لشکر برای تقلبات ومشروعیت تراشی کاذب شد؟ یا نه اینکه با تکای تجربه ی بسیار سنگین 33 ساله که
ثابت شده است رژیم فاشیستی مذهبی اصلاح نا پذیر می باشد . باید بی درنگ مبارزه
برای تغییرات دمکراتیک در ایران نمود؟
آیت الله هاشمی رفسنجانی با صدور پیامی یاد و خاطره "رئیس جمهور
و نخست وزیر شهید جمهوری اسلامی " را گرامی داشت و تاکید کرد: امروز هم
مخالفان داخلی و خارجی دست از برنامههای شوم خویش برنداشتهاند و همچنان برای حذف
دلسوزان نظام تلاش میكنند.به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی
رفسنجانی، متن کامل پیام رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بدین شرح است: هشتم شهریور ماه در تقویم ایران نقطه عطفی برای
اثبات مظلومیت انقلاب اسلامی از یک سو و رسوایی مدعیان دروغین حمایت از مردم از سوی دیگر
است. روزی که دستهای آلوده
التقاطیون از پس پردههای نفاق بیرون آمد و آغشته به خونهای پاک دو عزیزی شد که
برای هردو شیوه اداره جامعه، یعنی ریاست جمهوری و نخستوزیری، نماد مردمسالاری و
عصاره رأی مردم در انتخابات مستقیم و غیرمستقیم بودند.در بحرانهای سیاسی سال ۶۰ که حذف شخصیتی و فیزیکی مردان راستین انقلاب، هدف
مشترک گروهها و گروهکهای داخلی و سردمداران خارجی دو بلوگ شرق و غرب آن روزگار
بود، امام (ره) مسؤولین نظام، مردم و مخصوصاً رزمندگان خطوط مقدم دفاع، به هنر
مدیریتی شهیدان رجایی و باهنر، رجای واثق داشتند که اگرچه «دولت مستعجل» بودند،
اما در همان مدت کوتاه و در کوران توطئههای متعدد چون تحریک قومیتها، تجزیهطلبیها،
شورشهای کور، تسویهحسابهای متعصبانه و بالاتر از همه جنگ فراگیر تحمیلی، چنان
«خوش درخشیده» بودند که خدمات خالصانه آنها آیینهای برای تاریخ مدیریت بود.البته خون پاک و روح برافلاک رفته آنان، چنان
عظمتی داشت که انقلاب اسلامی توانست سرمایه گرانبها و گمشده سالهای مبارزه و
پیروزی، یعنی وحدت و همدلی را دوباره به دست آورد و با تکیه بر آن، از گردنههای
سختی عبور کند که هر کدام آنها در مقایسههای تاریخی میتوانستند برای مردم و
مسؤولین که تا حدودی سرگرم تقسیم غنایم قدرت شده بودند، گردند احد باشند و این بار
قلب امام (ره) را بشکنند.خدا را شکر که در آن شرایط دشوار تشخیص حق و ناحق،
خورشید حقانیت راه امام (ره) ابرهای نفاق و دلسردی را کنار زد و مردم برای ادامه
مجاهدتها دلگرم شدند و انقلاب اسلامی را به چنان مرتبتی در معادلات سیاسی و
اجتماعی جهان رساندند که قدرتهای مستکبر و اذناب مستبد آنها وقیحانه و به دور از
آداب سیاسی برای ممانعت از پیشرفتهای علمی و تکنولوژی ایران از تحریم و تهدید سخن
میگویند.وجه اشتراک تلاشهای دشمنان در همه دورهها، ترویج ایران هراسی، دمیدن
بر طبل اختلاف مسؤولین، تضعیف روحیه انقلابی مردم و ادعاهای پرطمطراق حقوق بشری
است که خوب است در آستانه شهریور که تاریخ آن نماد مظلومیت مردم ایران به عنوان
بیشترین قربانیان ترور میباشد، این سؤال را در افکار عمومی جهان مطرح کنیم که
تروریستها کجایند و چه دولتهایی از آنها حمایت میکنند؟!این روزها که در آستانه سالگرد شهادت مظلومانه
رئیس جمهور و نخستوزیر خویش هستیم، وقتی خاطرات را در ذهنم مرور میکنم، میبینم امروزه هم مخالفان داخلی
و خارجی دست از برنامههای شوم خویش در القای فاصله بین مردم و نظام برنداشتهاند
و همچنان برای حذف فیزیکی و شخصیتی دلسوزان نظام تلاش میکنند و آنچه که بازهم همه
توطئهها را نقش برآب مینماید، یکدلی و یکرنگی مردم است.