روزی نامه ی حکومتی
جمهوری اسلامی شنبه 4 شهریور ماه سال 1391
نقد و
بررسی : سرمقاله ی روزی نامه ی حکومتی جمهوری " پرونده ناتمام عدم تعهد "
"سرمقاله
نویس اعتراف کرده است که جنبش عدم تعهد نه از اهداف اصلی بنیانگذاری اش فاصله
گرفته است ، بلکه اعضایش تبدیل به سیستم
های دیکتاتوری شده اند. آنگونه که به جای مبارزه با استعمار دست به سرکوب مردم معترض
خود می زنند .بد تر اینکه برخی از این کشورهای عضو نه غیر متعهد که متعهد و وابسته
به آمریکا می باشند .از جمله به مصر و انور سادات و جانشین وی حسنی مبارک اشاره
کرده است. البته سر مقاله نویس در ادامه ی تحلیل خود فرصت طلبانه آویزان به خمینی
شیاد شده و مدعی شده است که انقلاب اسلامي ايران كه راهبرد مهم رهبر بزرگ آن
خميني شیاد بود و شعار "نه شرقي - نه غربي" سر داد ،موجب دمیدن جان تازهاي به كالبد نيمه جان ملتهاي جهان سوم
شد و ذهنها را بار ديگر متوجه اهداف جنبش
عدم تعهد و مراحلي بالاتر از آن كرد..."
به مناسبت فرار رسیدن برگزاری اجلاس بر گزاری جنبش عدم تعهدها در تهران جالب
است که سرمقاله نویس اعتراف کرده است که جنبش عدم تعهد نه از اهداف اصلی بنیانگذاری
اش فاصله گرفته است ، بلکه اعضایش تبدیل
به سیستم های دیکتاتوری شده اند. آنگونه که به جای مبارزه با استعمار دست به سرکوب
مردم معترض خود می زنند .بد تر اینکه برخی از این کشورهای عضو نه غیر متعهد که متعهد
و وابسته به آمریکا می باشند .از جمله به مصر و انور سادات و جانشین وی حسنی مبارک
اشاره کرده است. البته سر مقاله نویس در ادامه ی تحلیل خود فرصت طلبانه آویزان به
خمینی شیاد شده و مدعی شده است که انقلاب اسلامي
ايران كه راهبرد مهم رهبر بزرگ آن خميني شیاد بود و شعار
"نه شرقي - نه غربي" سر داد ،موجب
دمیدن جان تازهاي به كالبد نيمه
جان ملتهاي جهان سوم شد و ذهنها را بار
ديگر متوجه اهداف جنبش عدم تعهد و مراحلي بالاتر از آن كرد كه عبارت بودند از قدرت
ذاتي ملتها براي اداره كشور خود و ظرفيت بالاي اسلام براي مديريت كشورها خبر داد.
برای همین پاسدار احمدی نژاد مدعی تغییر ساختار جهان واصلاح آن ودر اختیار گرفتن
مدیریت آن شده است .مشروط بر اینکه وابستگی به روسیه وچین وکره ی شمالی و... چگونه نه شرقی ونه غربی می باشد . جالب تر
اینکه سرمقاله نویس اعتراف کرده است که جنگ افروزی خمینی شیاد در منطقه وهمسو با
غرب به ویژه آمریکا وحمایت کردن از
مخالفان کامل برمک ودکتر نجیب الله هم
موجب شکست روس ها در افغانستان شد .سپس بستر ساز فرو پاشی دیوار برلین و به سقوط
اتحاد جماهیر شوروی سابق و سو سیالیسم موجود منتهی شد که سرمقاله نویس آن را به
حساب انقلاب خمینی شیاد گذاشته ومدعی شده است که حوادث مهمي از قبيل فروپاشي شوروي، نيمه
جان شدن بلوك كمونيسم در ساير نقاط جهان، پيدايش تغييرات عمده در اروپاي شرقي،
سقوط بسياري از ديكتاتورها در جهان عرب و شمال آفريقا در اثر بيداري اسلامي شد که اکنون ادعا می شود رهبر آن علی خامنه است .
همچنین گسترش نهضت آزادي خواهي در مناطق
مختلف جهان به ويژه در قلمرو جغرافيائي جنبش عدم تعهد و سرانجام ضعف شديد بنيه
اقتصادي و سياسي اروپا و آمريكا كه اكنون درحال گسترش است، تحولات بزرگ و عميقي در
جهان پديد آوردهاند كه زمينه را براي تحقق اهداف اوليه جنبش عدم تعهد فراهم ساخته
است. بالاخره سر مقاله نویس در
پایان بدلیل اینکه رهبری 3 ساله جنبش عدم تعهد با رژیم فاشیستی مذهبی ایران می
باشد خطاب به رئیس جمهور پاسدار احمدی
نژاد گفته است با بهره گيري از اين زمينهها
و فرصت خوبي كه تحولات جهاني در اختيار قرار داده بايد حداكثر تلاش خود را براي
كامل ساختن پرونده نيمه تمام جنبش عدم تعهد به عمل آورد. در ادامه با نیش وکنایه
زدن به رئیس جمهور تأکید کرده است که اين
رياست نبايد تشريفاتي باشد. و بايد در عمل نشان داده شود ما كه اهل تشريفات نيستيم ، بلکه با
وعده بزک نمیر بهار میاد ، کمبیزه با خیار میاد .این چنین تأکید کرد که ما آماده ایم تا که درخشانترين دوران را براي جنبش عدم تعهد خلق كنيم
و گامهاي عملي مهمي براي تحقق اهداف اوليه آن بر داريم.
"سران 4 كشور آسيائي و
آفريقائي يعني جمال عبدالناصر (مصر)، جواهر لعل نهرو (هند)، احمد سوكارنو
(اندونزي) و قوام نكرومه (غنا) جنبش عدم تعهد را تأسيس كردند و اين جنبش طي اجلاسي
در شهر باندونگ اندونزي در سال 1334 اعلام موجوديت كرد. اهداف اصلي و مهم اين
جنبش، عدم وابستگي به هر دو ابرقدرت شرق و غرب، استعمارزدائي و ايجاد وحدت ميان
كشورهاي جهان سوم با تأكيد بر استقلال آنها بود. سران كشورهاي تونس (حبيب بورقيبه)
و يوگسلاوي (مارشال تيتو) نيز با پيوستن به بنيانگذاران جنبش عدم تعهد، در فهرست
هيئت مؤسس اين جنبش قرار گرفتند و بدين ترتيب، جنبش عدم تعهد علاوه بر آسيا و
آفريقا، تا اروپاي شرقي گسترش يافت و اولين اجلاس خود را در سال 1340 در شهر
بلگراد مركز يوگسلاوي تشكيل داد. جنبش عدم تعهد كه هنگام تأسيس فقط 22 عضو داشت
اكنون با گذشت 57 سال داراي 120 عضو ميباشد. عليرغم
گسترش كمي كه نصيب جنبش عدم تعهد شد، اين جنبش در طول بيش از نيم قرن عمر خود
متأسفانه براي رسيدن به اهداف كيفي توفيق چنداني نداشت. آنچه اكنون ميتواند موجب
خرسندي باشد فقط اينست كه اين سازمان بينالمللي موجوديت خود را حفظ كرده و ميتواند
زمينه مناسبي براي دست يابي ملتهاي آزاد به اهداف اوليه اين جنبش باشد كه هنوز
تحقق نيافتهاند. از
عوامل اصلي عدم تحقق اهداف جنبش عدم تعهد، يكي اين بود كه تعدادي از سران و بنيان
گذاران اين جنبش به ديكتاتورهاي نامدار عصر خود تبديل شدند و به جاي آنكه با قدرتهاي
استكباري مبارزه كنند به سركوب ملتهاي خود پرداختند و در نقش مهرههاي قدرتهاي
شرق و غرب بازي كردند. مارشال تيتو، حبيب بورقيبه و احمد سوكارنو در اوج
ديكتاتوري سقوط كردند و ناصر درحالي كه در نيمه راه ديكتاتور شدن بود سكته كرد و
مصر تحت سلطه انورالسادات مهره وابسته به آمريكا در آمد و بعد از آنكه در سال 1360
وي به دست سروان خالد اسلامبولي اعدام انقلابي شد، حسني مبارك جاي او را گرفت كه
در طول سه دهه حكمراني مستبدانه بر مصر اين كشور را به شديدترين وجه به آمريكا و
رژيم صهيونيستي وابسته كرد. بسياري از ديگر اعضاي جنبش عدم تعهد نيز برخلاف منشور
اين جنبش، به يكي از دو قطب قدرت شرق يا غرب وابسته بودند. جواهر لعل نهرو و قوام
نكرومه، تنها كساني از سران اوليه جنبش عدم تعهد بودند كه سالم ماندند و ديكتاتور
نشدند. انقلاب
اسلامي ايران، كه راهبرد مهم رهبر بزرگ آن حضرت امام خميني، شعار "نه شرقي -
نه غربي" بود، جان تازهاي به كالبد نيمه جان ملتهاي جهان سوم دميد و ذهنها
را بار ديگر متوجه اهداف جنبش عدم تعهد و مراحلي بالاتر از آن كرد كه عبارت بودند
از قدرت ذاتي ملتها براي اداره كشور خود و ظرفيت بالاي اسلام براي مديريت كشورها.
حوادث مهمي از قبيل فروپاشي شوروي، نيمه جان شدن بلوك كمونيسم در ساير نقاط جهان،
پيدايش تغييرات عمده در اروپاي شرقي، سقوط بسياري از ديكتاتورها در جهان عرب و
شمال آفريقا در اثر بيداري اسلامي، گسترش نهضت آزادي خواهي در مناطق مختلف جهان به
ويژه در قلمرو جغرافيائي جنبش عدم تعهد و سرانجام ضعف شديد بنيه اقتصادي و سياسي
اروپا و آمريكا كه اكنون درحال گسترش است، تحولات بزرگ و عميقي در جهان پديد آوردهاند
كه زمينه را براي تحقق اهداف اوليه جنبش عدم تعهد فراهم ساخته است. شرط اصلي و بسيار مهم
موفقيت جنبش عدم تعهد در آينده و كمال يافتن كارنامه نيمه تمام اين جنبش اينست كه
سران آن از سرنوشت بنيان گذاران عبرت بگيرند و در كام ديكتاتوري فرو نروند.
ديكتاتور شدن، ملازم وابسته شدن است و اين با فلسفه تأسيس جنبش عدم تعهد در تضاد
است. هر چند امروز، جهان از حالت دو قطبي خارج شده و فقط قطب غربي باقي مانده، ولي
تك قطبي بودن يعني يكه تازي آمريكا و اروپا كه خطر بزرگتري براي جهان است. البته
قدرتهاي جديدي درحال ظهور هستند كه به زودي بار ديگر شاهد دو قطبي شدن جهان
خواهيم بود. همين واقعيت نشان ميدهد جنبش عدم تعهد از اين پس نيز براي كشورهاي
درحال توسعه يك ضرورت است و نه تنها بايد باقي بماند بلكه بايد تقويت هم بشود و
البته براي باقي ماندن و تقويتي كه موجب كامل شدن پرونده ناتمام شود، اين جنبش به
مواظبتهاي زيادي نياز دارد تا مانع تبديل شدن سران كنوني آن به ديكتاتورهائي
همچون گذشتگان و مهرههاي وابستهاي همچون آنان گردد. رياست جمهوري اسلامي ايران بر جنبش عدم تعهد
در دور جديد يك فرصت مناسب براي تقويت اين جنبش است. اكنون مصر و تونس و تعدادي
ديگر از كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد با انقلابهائي كه در آنها رخ داده زمينههاي
خوبي براي كمك به تحقق اهداف جنبش عدم تعهد دارند. جمهوري
اسلامي ايران با بهره گيري از اين زمينهها و فرصت خوبي كه تحولات جهاني در اختيار
قرار داده بايد حداكثر تلاش خود را براي كامل ساختن پرونده نيمه تمام جنبش عدم
تعهد به عمل آورد. اين رياست نبايد تشريفاتي باشد. ما بايد نشان دهيم كه اهل
تشريفات نيستيم و درخشانترين دوران را براي جنبش عدم تعهد خلق ميكنيم و گامهاي
عملي مهمي براي تحقق اهداف اوليه آن بر ميداريم. "
هوشنگ بهداد
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی شنبه 4
شهریور ماه سال 1391
پرونده ناتمام عدم تعهد