روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 2 شنبه 17 مهرماه سال 1391
نقد وبررسی " سرمقاله  روزی نامه ی حکومتی جمهوری " پيام‌هاي يك اتفاق ناگوار "
"برای چه اکنون که دیوار رئیس جمهور کوتاه شده است همه نه از روی آن می پرند بلکه یک لگد به این دیوار می زند تا فرو ریزد؟ به خصوص اینکه سر مقاله نویس چون مشاور رفسنجانی است تصور کرده  برای اینکه شرایط اقتصادی وارزی بشدت بحرانی شده  اگر چنانچه انتقادات تند وتیز  از دولت و رئیس جمهور بشود .هم انتقام از رئیس جمهور  گرفته می شود که انتقاد به رفسنجانی می کرد؟ همچنین وی  و رفسنجانی امید دارند که فضا برای حضور رفسنجانی در صحنه قدرت بعنوان محلل یا مشکل گشا هموار می شود. بعلاوه چرا گفته نمی شود صاحبان خود روهای فوق لوکس خارجی وارداتی کیستند؟ چگونه صاحب ثروت های باد آورده شده اند؟ چه نسبتی به مقامات حکومتی دارند؟ چقدر ارز برای واردات این خود رو ها از کشور خارج شده است؟ مهمتر اینکه کپی  لیست بالا بلندی که سی ان ان از آخوند ها وآقازادها وپاسداران و دولت مردان  در فیس بوک  بازتاب داده  شده است که با ارقام نجومی وحساب بانک های میلیارد دلاری در کشور های منطقه وهمسایه و آفریقا و اروپا و کانادا وآمریکا و آمریکای لاتین  می باشد که چه ارقام وحشتناکی می باشد . به وضوح  نشان داده و فاش شده است که در آمد فروش نفت به چه حساب هایی واریز شده است وریشه اصلی تورم وگرانی ها وفقر وبیکاری کجاست؟"
 بدون شک خانه از پای بست  ویرانست ، خواجه در فکر نقش ایوانست . برایاینکه در 33 سال گذشته چه موقع شرایط حساس و دشمن فعال نبوده است که سر مقاله نویس اکنون کشف کرده که رژیم فاشیستی مذهبی کودتایی زیر شدیدترین وخصمانه ترین حملات ودسیسه های دشمنان در تمامی حوزه هابه ویژه حضور اقتصاد قرار دارد . البته وی نگفته  است که در این آدرس غلط دادن  برای چه بطورعمد صورت مسأله را پاک کرده است تا بتواند دشمن داخلی یعنی مردم ایران  را برگردان به دشمنان بیرونی نماید؟ چونکه اگر وی فراموش کرده است که خمینی شیاد در سال 59 اعتراف کرد وهوار ز د دشمن نه در شرق نه در غرب ، بلکه در همین تهران بغل گوش مان می باشد. دلیل نمی شود که دیگران همچون وی دچار فراموشی شده باشند . همچنین  چرا سرمقاله نویس نمی گوید که مگر خمینی شیاد نگفت اقتصاد مال خر است ؟بهمین دلیل احمدی نژاد پیرو خمینی شیاد پس از رئیس جمهور شدنش گفت که باور به تئوری های اقتصادی ندارد. از طرف دیگر مگر هرچه متخصص وکار شناس واساتید دانشگاه ها یا پاک سازی و زندان واخراج و خانه نشین یا مجبور به ترک وطن نشدند؟مهمتر اینکه  مگر  آخوند منبری بدون مدرک کلاسیک  علی خامنه ای بعنوان ولی فقیه همکاره در رأس هرم قدرت قرار نگرفته است که نه همکاره است و به کسی ونهادی  پاسخگوی نیست ، بلکه آشکارا قانون شکنی می کند؟ بطور مثال مگر از کودتاگران تقلب گر در سوم تیر 84 و22 تیر88 حمایت نکرد تااحمدی نژاد رئیس جمهور شود تا از یک طرف چپ و راست یقه رفسنجانی را بگیرد .از طرف دیگر مأمور سفرهای استانی شود تااز اهداف پروژه ی هسته ای وافزایش سانتر یفیوژ ها و غنی سازی اورانیم در تأسیسات هسته ای نطنز و... دفاع کند؟ مگر در صد بالای بودجه دولت یا در آمد نفت به همین پروژه اختصاص داده نشده است؟ مگر از این پروژه رهبر وسپاه پاسداران کودتاگر پشتیبانی نمی کنند؟ مگر این پروژه عامل  تحریم ها به خصوص تحریم نفتی  نشده است که موجب  وابستگی بیشتر به واردات و رشد تورم و گرانی و فقر وبیکاری و ورشکستگی اقتصادی وکاهش ذخیره ی  ارز   دولتی وافزایش قیمت ارز شده است؟ مگر با پشتیبانی رهبر وبازار مکاره وشورای نگهبان ومجمع مصلحت نظام با طرح قطع یارانه ها ونقدی کردن دولتی از سوی بازار مکاره تصویب نشد که موجب افزایش سر سام آور حجم نقدینگی در بازار و رشد تورم  وگرانی شد؟برای چه اکنون که دیوار رئیس جمهور کوتاه شده است همه نه از روی آن می پرند بلکه یک لگد به این دیوار می زند تا فرو ریزد؟ به خصوص اینکه سر مقاله نویس چون مشاور رفسنجانی است تصور کرده  برای اینکه شرایط اقتصادی وارزی بشدت بحرانی شده  اگر چنانچه انتقادات تند وتیز  از دولت و رئیس جمهور بشود .هم انتقام از رئیس جمهور  گرفته می شود که انتقاد به رفسنجانی می کرد؟ همچنین وی  و رفسنجانی امید دارند که فضا برای حضور رفسنجانی در صحنه قدرت بعنوان محلل یا مشکل گشا هموار می شود. بعلاوه چرا گفته نمی شود صاحبان خود روهای فوق لوکس خارجی وارداتی کیستند؟ چگونه صاحب ثروت های باد آورده شده اند؟ چه نسبتی به مقامات حکومتی دارند؟ چقدر ارز برای واردات این خود رو ها از کشور خارج شده است؟ مهمتر اینکه کپی  لیست بالا بلندی که سی ان ان از آخوند ها وآقازادها وپاسداران و دولت مردان  در فیس بوک  بازتاب داده  شده است که با ارقام نجومی وحساب بانک های میلیارد دلاری در کشور های منطقه وهمسایه و آفریقا و اروپا و کانادا وآمریکا و آمریکای لاتین  می باشد که چه ارقام وحشتناکی می باشد . به وضوح  نشان داده و فاش شده است که در آمد فروش نفت به چه حساب هایی واریز شده است وریشه اصلی تورم وگرانی ها وفقر وبیکاری کجاست؟:
"افت و خيزها و اتفاقات ناگوار هفته گذشته در بازار ارز حاوي پيام‌هاي بسيار مهمي است كه كم توجهي به آنها بدون شك پيامدهاي بسيار تلخ‌تري را براي اقتصاد و كشور به دنبال خواهند داشت. پيش و بيش از برشمردن برخي از اين پيام‌ها توجه به اين نكته نيز بسيار ضروري است كه در شرائطي كه كشورمان تحت شديدترين و خصمانه‌ترين حملات و دسيسه‌هاي دشمنان در تمامي حوزه‌ها خصوصاً حوزه اقتصاد قرار دارد و به همانگونه كه رهبر انقلاب گفته‌اند توسل به شيوه‌هاي اقتصاد مقاومتي براي عبور از گردنه دشوار فعلي بيش از هر زمان ديگري ضروري است، درك پيام‌هاي مستتر در رخدادهاي هفته گذشته و تنظيم شيوه‌ها و سياست‌هاي متناسب با تهديدات بالقوه و بالفعل موجود، واقعيتي است كه به هيچ وجه نبايد از كنار آن عبور كرد. با اين توضيح، مرور پيام‌هاي موجود در حوادث هفته گذشته، خالي از فايده نيستمدتها بود كه كارشناسان و دلسوزان نظام و كشور مرتباً به دولت هشدار مي‌دادند كه التهاب جاري در بازار ارز و طلا مي‌تواند به عامل و بهانه‌اي براي ايجاد ناآرامي و تنش در كشور تبديل شود. در چنين شرايطي لازم بود دولتمردان با تمهيدات ويژه‌اي، آرامش و اعتماد را به بازار باز مي‌گرداندند و تحريك بيشتر تقاضا پرهيز مي‌كردند. با اين حال، شاهد بوديم كه متأسفانه دقيقاً خلاف اين اصل عمل شد و مقامات مختلف دولتي با فرافكني، مشكلات را به گردن ديگران مي‌انداختند و به التهابات دامن مي‌زدند. مطرح كردن ادعاها و توسل به توجيهاتي از مقوله جنگ رواني، رقابت‌هاي سياسي و... آن هم توسط عالي‌ترين مقامات دولتي و اجرائي نه تنها كمكي به حل مشكلات نمي‌كند بلكه زمينه را براي سوءبرداشت و سوءاستفاده دشمنان نيز فراهم مي‌آورد.  - به فرض اينكه بپذيريم بخشي از افزايش قيمت بي‌سابقه ارزهاي مختلف خصوصاً دلار، محصول جنگ رواني و فضاسازيهاي عده‌اي خاص بوده است از اين واقعيت نمي‌توان گذشت كه موفقيت عمليات رواني منوط و مشروط به فراهم بودن بسترهاي تحقق شايعاتي است كه ايجاد و دامن زده مي‌شود به عبارت ديگر اگر عده‌اي به دنبال ايجاد تنش و التهاب در حوزه اقتصاد و به ويژه بازارهاي مالي هستند كه ارز و طلا يكي از زيرمجموعه‌هاي اين بازارهاست، تحقق شايعات و فضاسازيهاي آنان نيازمند بسترهاي اقتصادي لازم است. وجود نقدينگي سرگردان و مخرب در اقتصاد ايران دقيقاً همان بستر مناسب است كه با بهره گيري از آن به راحتي مي‌توان به ايجاد ناآرامي و تنش در هر بازاري دست زد. متأسفانه دولت آنقدر به اين توصيه و هشدار كم توجهي كرد تا سرانجام بالاترين مقام قانوني كشور در اقدامي كم سابقه، تذكر صريحي در مورد ضرورت مديريت نقدينگي دادند. به اين ترتيب ملاحظه مي‌شود كه بي‌توجهي به رابطه علي و معلولي در اقتصاد و ناديده انگاشتن اصول اين علم، مجموعه پيامدهايي را براي اقتصاد كشور بوجود آورده كه دامنه آن سلامت اجتماع و امنيت سياسي كشور را نيز گرفته است. - پيام سوم نيز به مسئله برخورد با اخلال گران باز مي‌گردد. از روز پنجشنبه به بعد از بازارهاي كشور خبر مي‌رسيد كه پس از برقراري آرامش، قيمت دلار به شكل چشمگيري افت كرده، گرچه معامله‌اي به صورت قابل ملاحظه‌اي انجام نمي‌شده است. برخي از اين افت قيمت اينگونه برداشت كردند كه دستگيري تعدادي از اخلال گران ارزي، اثر خود را گذاشته چرا كه افزايش شديد قيمت ارز طي هفته‌هاي قبل به علت فعاليت‌هاي مخرب اين افراد بوده است. ولي واقعيت عميق‌تر و پيچيده‌تر از اين است؛ رفتارهاي سفته‌بازانه كه در ادبيات اقتصادي از آن به حمله سفته بازانه به بازار تعبير مي‌شود بدون شك آثار مخربي بر بازار و قيمت‌ها مي‌گذارد اما بايد توجه داشت كه گستره و عمق اثرگذاري تعدادي اخلال گر هر چند هم دانه درشت، در مقايسه با عرض و طول بازار كشور در حد و اندازه‌اي نيست كه بتواند جهش‌هايي بلند در قيمت ارز ايجاد كند. نبود بازارهاي مولد و جذاب براي سرمايه‌گذاري در كنار وجود نقدينگي سرگردان زياد در جامعه، دو عاملي هستند كه دست به دست هم داده و قشرهاي مختلفي را با انگيزه كسب سود يا حفظ ارزش دارايي‌ها به سمت سوداگري ارز هدايت مي‌كنند"
هوشنگ بهداد
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 2 شنبه 17 مهرماه سال 1391
پيام‌هاي يك اتفاق ناگوار