روزی نامه ی حکومتی جمهوری
اسلامی 2 شنبه 8 آبان ماه سال 1391
نقد و
بررسی : سرمقاله ی روزی نامه ی حکومتی جمهوری " رنجي كه از فرافكني ميبريم
"
"بر
خلاف نظر سر مقاله نویس که چون تضاد با دولت ورئیس جمهور دارد تلاش کرده است از
ترفند سیاست برج مقابل بارو استفاده کند .
یعنی با دراز کردن وزیر صنعت وتجارت که
قصور خود را به دیگران نسبت داده است آن
را تعمیم به سایر وزرای کابینه داده که
هریک انتقاد وارده به خود را به دیگری پاس داده است . در نهایت رئیس جمهور مقصر
جلوه داده شده است و اشاره ای به دولت های پیشین ومسئولان سایر نهاد ها ورهبر
نکرده است . باید گفت همانگونه که در ابتدا اشاره شد از صدر تا ذیل این رژیم اصلاح
ناپذیر ارتجاعی آلوده به فساد است وعوامفریبی و
وارونه گویی وخالی بندی کردن همراه با تکذیب و انکار کردن واقعیات وحرف ها
وقول های داده شده از ابتدای شکل گیری این
رژیم بربر منش وتاریک اندیش دین فروش وجود داشته ومختص رئیس جمهور احمدی نژاد و
دولت وی نمی باشد که تلاش همه جانبه می شود همه کاسه و کوزه ها بر سرش شکسته شود
تا بقیه تبرئه شوند"
بانی و منادی ومبلغ و مروج فلسفه و
سیاست هیچ بقالی نمی گوید ماست من ترش است ومرگ خوبست بشرطی که برای همسایه باشد
خمینی شیاد بود. بنا براین چون گفته می شود خشت اول چون بنهاد معمار کج ، تا ثریا می رود دیوار کج. نمی شود به غضنفری وزیر صنعت وتجارت خرده گرفت
که چرا تقصیر گرانی های چند ماهه اخیر را به گردن همه کس انداخته است به جز سازمان
متبوع خودش . برای اینکه بازی کی بود کی بود من نبودم؟ که وی شروع کننده اش نبوده
است که قرار باشد آخرین نفر یا موردی باشد که این نقش را اجرا می کند . به ویژه
اینکه مگر رئیس جمهور در کنفرانس خبری نگفت تحریم ها موجب افزایش قیمت ارز شده
است؟ مگر رور بعد بلافاصله رهبر پاسخ دندان شکن نداد و تأکید نکرد که تحریم ها
ربطی به گرانی ها و پروژه ی هسته ای ندارد؟ مگر فراموش شده است که در آغاز شروع
دولت سازندگی و سیاست تعدیل اقتصادی سردار سازندگی که موجب پیدایش پدیده ی شوم
آقازاده پروری شد .سپس با شتاب هرچه بیشتر اختاپوس وار رشد کرد وهمه گیر شد. مهمتر
اینکه ترکیب وتلفیق با تز مشکل ارزانی و نه گرانی شد ؟ خوب شرایط کنونی با آن ادعا
وتز رفسنجانی بدر . زیرا که گفته می شود هرکه باد بکارد طوفان درو می کند. تازه
مگر از یاد رفته است که چگونه خمینی شیاد جنگ خانمان بر اندازانه ی 8ساله ایران و
عراق را موهبت الهی نامید ؟ مگر نام این جنگ موهبت الهی شیادانه به دفاع مقدس بر
گردان نشد؟ مگر شرایط کنونی ادامه ی همان موهبت جنگ خانمان سوز نمی باشد؟ خلاصه
اینکه مگر یک مورد یافت می شود که در مدت 34 ساله از رهبر گرفته تا سایر مسئولین
تناقض و وارونه گویی و خالی بندی وعوامفریبی نکرده باشد ومدعیان مسئولیت گفته های
خود را حاشا وتکذیب نکرده باشند؟ بطور مثال مگر رهبر ولی فقیه فرمان 8 ماده ای
مبارزه با فقر وبیکاری و تبعیض واختلاس و رشوه وارتشاء وتجمل گرایی واشراف گری واصراف صادر نکرد و آن
را چاشنی سال عدالت به نام علی نکرد؟خوب
نتجه این منشور 8 ماده ای چه شد؟ مگر رفسنجانی هرروز دها طرح های چند بار
افتتاح شده افتتاح نمی کرد؟ مگر راندمان 8 ساله 10 هزار طرح های ناتمام یا گورستان
طرح های رها شده نبود؟ مگر خاتمی شعار توسعه سیاسی و جامعه مدنی و گفتمان فرهنگ
تمدن ها نمی داد؟خوب عملکرد مگر جز اعلام
هر 9 روز یک بحران و افتخار تدارکاتچی بودن وجانشین احمدی نژاد نبود؟ مگر احمدی
نژاد ادعای کابینه 70 میلیونی امام زمانی نکرد؟ مگر سپس در هاله ای از نور مدعی
صدور عدالت با دانش بومی هسته ای به بندگان خدا در سراسر دنیا در سازمان ملل نشد؟
مگر در ادامه نگفت می خواهد جهان را تغییر دهد واصلاحش نماید ومدیریت آن را در
اختیار داشته باشد .چون سکاندار قطار هسته ای بی ترمز ودنده عقب کنده است که تا
پیوستن به باشگاه اتمی 8 کشور جهان وعضو نهم آن شدن توقفی وجود ندارد؟ مگر در جمع
بسیجیان نگفت که تصمیم دارد فرهنگ واقتصاد بسیجی را می خواهد به غرب به ویژه آمریکا صادر نماید تا نسجه تجویز
شده راه حل بحران و رکود اقتصادی وتورم پولی و بانکی شود؟. خوب نتیجه چنین سیاست
اقتصادی وپولی و بانکی اکنون در کشور حاکم شده است وگریبانگیر دولت عدالت محور و
ساده زیست وپاک ترین دولت تاریخ شده است . ناگفته نماند که سهم سیاست هسته ای با شعار انرژی هسته ای حق مسلم
ماست . از منظر ملت تحریم ها اثری ندارد و
پیام های نوروزی نوآوری و شکوفایی اقتصادی وکار وهمت مضاعف و جهاد اقتصادی واقتصاد
مقاومتی رهبر ولی فقیه که آشکارا در دفاع از پروژه ی هسته ای واهداف نظامی اش بوده
است .سهم بس بسزایی در به وجود آمدن بحران
اقتصادی و ارزی و بانکی کنونی داشته است
که ناشی از تحریم ها می باشد که رهبر با اصرار خاص منکرش می شود . بنابراین بر خلاف نظر سر مقاله
نویس که چون تضاد با دولت ورئیس جمهور دارد تلاش کرده است از ترفند سیاست برج
مقابل بارو استفاده کند . یعنی با دراز
کردن وزیر صنعت وتجارت که قصور خود را به
دیگران نسبت داده است آن را تعمیم به سایر
وزرای کابینه داده که هریک انتقاد وارده
به خود را به دیگری پاس داده است . در نهایت رئیس جمهور مقصر جلوه داده شده است و
اشاره ای به دولت های پیشین ومسئولان سایر نهاد ها ورهبر نکرده است . باید گفت
همانگونه که در ابتدا اشاره شد از صدر تا ذیل این رژیم اصلاح ناپذیر ارتجاعی آلوده
به فساد است وعوامفریبی و وارونه گویی
وخالی بندی کردن همراه با تکذیب و انکار کردن واقعیات وحرف ها وقول های داده شده از ابتدای شکل گیری این رژیم بربر منش وتاریک
اندیش دین فروش وجود داشته ومختص رئیس جمهور احمدی نژاد و دولت وی نمی باشد که
تلاش همه جانبه می شود همه کاسه و کوزه ها بر سرش شکسته شود تا بقیه تبرئه شوند.
"مجادلات چند روز اخير ميان برخي
مديران اقتصادي دولتي و نيمه دولتي در مورد علل و ريشههاي گرانيهاي چند ماهه
امسال، ابعاد جديدتري را از شيوه و رويكرد مديريتي دولت و نوع و عمق تجزيه و
تحليلي كه از مسائل مختلف در دولت صورت ميگيرد، نمايان ساخت. وزير صنعت، معدن و تجارت، آغازگر اين دور از
مجادلات بود. مهدي غضنفري در گفتگويي صريح، ضمن تأييد
عملكردهاي خود و وزارتخانه متبوعش تقصير و گناه گرانيهاي چند ماهه اخير را به
گردن همه كس انداخت جز دستگاههاي مرتبط با وزارتخانه صنعت، معدن و تجارت!نگاهي محتواييتر به سخنان اين وزير، نكات جالب و در عين
حال تأسف برانگيزي را از آنچه در ذهن و عمل مديران دولت ميگذرد، نمايان ميسازد،
مواردي كه نمونههاي شبيه به آن را در رفتار ساير مديران دولت حتي رئيس قوه مجريه
هم ميتوان سراغ گرفت. وزير صنعت،
معدن و تجارت به عنوان عضوي از دولت كه قاعدتاً بايد در چارچوب راهبرد كلان قوه
مجريه و همگام با ساير وزراي دولتي در مسير تعيين شده گام بردارد براي توجيه ضعفهاي
موجود در حوزه مديريت خود، به تخريب و زیرسؤال بردن آنچه ساير بخشهاي دولت از
آنها به عنوان دستاوردهاي بزرگ ياد ميكنند، ميپردازد. وزير صنعت به راحتي رشد
چشمگير شاخص بورس را طي چند هفته اخير، معلول بالا رفتن ارزش سهام شركتهاي
پتروشيمي و... ارزيابي نموده و به اين ترتيب تمام آنچه وزير اقتصاد و مديران بورس
طي چند هفته رشته بودند را پنبه ميكند. سخن بر سر
صحت و سقم ادعاهاي وزير صنعت يا وزير اقتصاد نيست، سخن بر
سر اين است كه چرا بايد روابط در دولت به گونهاي باشد كه يك وزير، مشكلات حوزه
خود را با مقصر دانستن يا تخطئه وزير ديگر و عملكردش، پنهان كند؟ سخن بر سر اين
است كه حتي اگر حق كاملاً با وزير صنعت است، آيا روش حل مشكلات درون ساختار دولت،
اعلام آن در رسانهها و براي افكار عمومي است؟ همانگونه كه گفته شد،
متأسفانه اين نوع رفتار در دولت مسبوق به سابقه است؛ وزير امور اقتصادي و دارايي
براي توجيه چالشهاي بازار ارز و سكه، رئيس كل بانك مركزي را مقصر و مسئول معرفي
ميكند درحالي كه خود چندين ماه است، سمت رياست كميته ساماندهي بازار ارز را
برعهده دارد يا در نمونهاي ديگر، رئيسجمهور براي شانه خالي كردن از پاسخ دادن به
علت تعطيلي يك روزنامه، وزير ارشاد دولت خود را مقصر اعلام ميكند و با صراحت حكم
به اشتباه بودن عملكرد وزير خود ميدهد و در عين حال هيچ اقدامي براي تصحيح اقدام
او نميكند و يا به اين سؤال كه در همان لحظه به اذهان راه يافت پاسخي نميدهد كه
اصولاً چرا به وزير خود اجازه چنين اقدامي را داده است؟ بي ترديد چنين رفتارهاي غيرمسئولانهاي از جانب
مديران دولتي، پيامدهاي بسيار ناگواري براي سرمايه اجتماعي كشور خواهد داشت و لطمه
عميقي به اعتماد عمومي به دولت خواهد زد. مردم مايل هستند مسئولان با آنها صادقانه
برخورد كنند. افكار
عمومي با مشاهده چنين رفتارهايي بيش از پيش به اين موضوع اعتقاد پيدا ميكند كه
مديران دولتي وقتي طرحها و ايدههايشان عملياتي نميشود يا در حوزه تحت مديريت
خود با مشكل مواجه ميشوند، به جاي پذيرش تقصيرها و ضعفها روش فرافكني در پيش ميگيرند
و غير از خودشان، همه را مقصر اعلام ميكنند. اينگونه ميشود كه بسياري از مردم
دولت را به عدم پذيرش مسئوليت تصميمات و عملكرد خود متهم ميكنند و اعتماد عمومي
نسبت به مديران اجرايي دچار لطمه و آسيب ميشود. با تكيه بر همين واقعيت، به مديران دولتي
توصيه ميكنيم به جاي فرافكني و پنهان سازي مشكلات مديريتي حوزه خود و نسبت دادن
آن به عملكرد ديگران اعم از بخشهاي دولتي و خصوصي، در حد مقدورات و مصالح، مشكلات
را به مردم بگويند و اين اطمينان خاطر را نيز به افكار عمومي بدهند كه تمام
تلاششان را براي حل مشكلات به كار ميبندند و اجازه ندهند به جامعه اينگونه القا
شود كه ميان مديران اجرايي رقابت و حسادت و... وجود دارد.
در اينكه گراني لجام گسيخته موجب نگراني مردم به ويژه خانوادههائي كه حقوق ثابت ميگيرند شده، ترديدي وجود ندارد. كسي هم نميتواند انكار كند كه مسئوليت مهار گرانيها برعهده مسئولان اجرائي و مجموعه دولت است. با توجه به اين واقعيتها، فرافكني مسئولان نه تنها مشكلي را حل نميكند بلكه موجب رنج روزافزون مردم و لاينحل باقي ماندن معضل گراني ميشود، ماده چركيني كه اگر امروز علاج نشود فردا دير است"
در اينكه گراني لجام گسيخته موجب نگراني مردم به ويژه خانوادههائي كه حقوق ثابت ميگيرند شده، ترديدي وجود ندارد. كسي هم نميتواند انكار كند كه مسئوليت مهار گرانيها برعهده مسئولان اجرائي و مجموعه دولت است. با توجه به اين واقعيتها، فرافكني مسئولان نه تنها مشكلي را حل نميكند بلكه موجب رنج روزافزون مردم و لاينحل باقي ماندن معضل گراني ميشود، ماده چركيني كه اگر امروز علاج نشود فردا دير است"
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 2 شنبه 8
آبان ماه سال 1391
رنجي كه از فرافكني ميبريم