روزی دروغ نامه ی
کیهان 4 شنبه 10 آبان ماه سال 1391
نقد وبررسی : (يادداشت روز)
دروغ نامه ی کیهان " آبي هاي
آب نديده !
"پاسدار شریعتمداری برج هاي سربه فلك كشيده متعلق به چه كساني است؟ اتومبيل هاي
چند صدميليوني را كه هر روز بر تعداد آنها افزوده مي شود، چه كساني سوار مي شوند؟
مالك ويلا ها و باغ هاي اشرافي چه كساني هستند؟! كاش مسئولان محترم اطلاعاتي و
امنيتي و يا هر مركز و نهاد مربوطه ديگر، براي يك روز و فقط يك بار، تعدادي از
اتومبيل هاي چندصدميليوني و مثلا تعدادي از پورشه هاي سفارشي را متوقف كرده و فقط
از هويت اين «پورشه» و «بنز» و «بي ام و» سواران سوال مي كردند و اينكه از كجا
آمده اند و اين ثروت هاي افسانه اي را از كجا آورده اند؟! و آنگاه متوجه مي شدند
كه «آسمان زر نريخته به سرش»، بلكه «يا خودش دزد بوده يا پدرش»! حالا به نقاط ديگر
همين شهر تهران يا هر شهر بزرگ ديگري هم سرك بكشيد. از آن جانباز ويلچرسوار بپرسيد
كه چه مي كند؟ و از كجا زندگي فقيرانه خود را تأمين مي كند؟"
پاسدار
شریعتمداری برای اینکه از پروژه ی هسته ای
دفاع کرده باشد و همچون رهبر ولی فقیه نقش
تحریم ها را کاهش داده باشد . در عوض عدم مدیریت در شتاب افزایش رشد تورم وگرانی
وفقر رابر جسته کرده و مکمل باند های مافیایی غارتگران ارزی و اقتصادی کرده
است .
البته خطاب به مسئولان 3 نهاد گفته مبارزه با رشد گرانی غفلت شده ولی نگفته که
دلیل تأخیر این غفلت چه بوده است؟ ناگفته
نماند که در مدت 34 سال شاه کلید حلال همه
معضلات و مشکلات اجتماعی وبحران اقتصادی دشمن بیگانه است که همه جا حضور دارد ونقش
محوری دارد. همینطور با وجود تعریف وتمجید
وستایش از پاسداران و بسیجیان جنگ افروز کردن
نگفته است اکنون فرمانده های
پاسداران اوضاع اقتصادی وثروت ودارایی های شان چگونه می باشد وچه می کنند و پیمان
کاران شان چه قرار های کلان چندین میلیارد دلاری منعقد می کنند؟ یااسامی
چندنفرشان توی لیست تروریست وتحریم ها می
باشد وچرا؟ آنگاه شرایط کنونی را با زمان جنگ خانمان سوز مقایسه کرده و گفته است آن روزها برادران جان بر كف سپاه و بسيج و ارتش
با تحمل سختي هاي فراوان كه شهادت شماري از آنان را در پي داشت، تعداد اندكي از
نفتكش هاي كشورمان را از تنگه هرمز و دهانه خليج فارس عبور مي دادند، تا محموله
نفتي آن را در بازارهاي آزاد نوتردام به بهاي بسيار اندك بفروشند. اشغال بخشي از
خوزستان و شرايط جنگي آن، شمار فراواني از هموطنان مان را آواره كرده بود. عراق با
استفاده از موشك هاي «اسكادبي» اهدايي شوروي سابق شهرهاي مرزي ايران در جنوب و غرب
را بمباران مي كرد و مردم را آواره و بي سرپناه. اما آن روزها، در اوج دست و پنجه
نرم كردن با دشواري هايي كه فقط به اندكي از آن اشاره رفت مشكلات بزرگ ديگري نيز
پيش روي داشتيم كه كارشكني هاي عمدي بني صدر در دو ساله اول جنگ و پس از آن و بعد
از شهادت رجايي و باهنر، سنگ اندازي هاي رئيس دولت وقت از جمله آنها بود. سنگ
اندازي هايي كه در جريان فتنه 88 معلوم شد از كجا ريشه مي گرفته است. البته این
موارد را ردیف کرده و لی نگفته است که عامل اصلی اقتضاد کشور ورشکسته شده چیست ؟ وفاصله عمیق طبقاتی ناشی از چیست که آنگونه شده است که 80% جمعیت کشور در زیر خط فقر
اقتصادی بسر می برند. در صوریتکه سربازجو
پاسدار وارونه گوی با آویزان شدن به گفته ولی فقیه مدعی شده است که عبور از این
مشکل بحران اقتصادی وگرانی دشوار نیست .چون مشکل توزیع ثروت می باشد. یعنی همان مشکلی که خاتمی شیاد در مرحله دوم تبلیغاتی
ریاست جمهوری اش در کرمان اذعان نمود ما نسئولین فقط مقابل همه ی قول های داده شده
مان به مردم توانسته ایم فقر را بطور منصفانه تقسیم یا توزیع نماییم. بهرحال سربازجو
پاسدار شریعتمداری بدون اینکه بر روی خودش آورد مگر ادعای نمی شود 3 قوای
حکومتی مستقل و از هم دیگر تفکیک شده اند؟ مگر با همین ادعا رئیس دستگاه فاسد
قضاییه به پیشنهاد رئیس جمهور برای بازدید از زندان اوین پاسخ نداد که مجاز
نیست در امورد اخلی دستگاه فاسد قضاییه مداخله کند؟ مگر رئیس دستگاه فاسد قضاییه
انتصابی رهبر نمی باشد؟مگر رئیس جمهور و دولت
ادعای ساده زیست وعدالت محور ندارد؟ مگر اینان مورد تأیید رهبر نیستند .پس اگر
چنانچه رژیم عوامفریب و دین فروش از صدر تا ذیل آلوده به فساد نباشد که آلودگی به
سراسر حکومت و جامعه بسط داده نشده است و اگر
چنانچه خانه از پای بست ویران نباشد. مگر امکان دامنه ی فساد وغارتگری و اختلاف
طبقاتی آنگونه شده باشد که سرباز جو شریعتمداری هم مجبور به اعتراف همراه با سئوال
شود خودرو های چند صد میلیون تومانی توی خیابان ها که ویژاژ می دهند چگونه وارد
شده وصاحبانش کیستند؟ چرا مأموران اطلاعاتی امنیتی جلوی اینان را نمی گیرند و پرسش
برای شناسایی نمی کنند؟ یا اینکه چرا قانون از کجا آورده ای اجرا نمی شود؟ گرچه
سئوال چنین سئول کردن نوعی زور زدن برای تبرئه کردن رهبر همکاره و غیر
پاسخگو وبرخی مسئولین می باشد . ولی واقعیت این است که ناخواسته مجبور به اعتراف
با خود زنی شده است .چونکه این اعتراف "برج
هاي سربه فلك كشيده متعلق به چه كساني است؟ اتومبيل هاي چند صد ميليوني را كه هر
روز بر تعداد آنها افزوده مي شود، چه كساني سوار مي شوند؟ مالك ويلا ها و باغ هاي
اشرافي چه كساني هستند؟! كاش مسئولان محترم اطلاعاتي و امنيتي و يا هر مركز و نهاد
مربوطه ديگر، براي يك روز و فقط يك بار، تعدادي از اتومبيل هاي چندصدميليوني و
مثلا تعدادي از پورشه هاي سفارشي را متوقف كرده و فقط از هويت اين «پورشه» و «بنز»
و «بي ام و» سواران سوال مي كردند و اينكه از كجا آمده اند و اين ثروت هاي افسانه
اي را از كجا آورده اند؟! و آنگاه متوجه مي شدند كه «آسمان زر نريخته به سرش»،
بلكه «يا خودش دزد بوده يا پدرش»! حالا به نقاط ديگر همين شهر تهران يا هر شهر
بزرگ ديگري هم سرك بكشيد. از آن جانباز ويلچرسوار بپرسيد كه چه مي كند؟ و از كجا
زندگي فقيرانه خود را تأمين مي كند؟" با هیچگونه اگر ومگر وسئوال و پرسش و شر
ط و شروط توجیه کردن وواقعیت کتمان کردنی نمی باشد. چونکه اعتراف شده آقازاده ها و
پدرشان دزد بوده اند آشکارا هوار زده شده است خانه از پای بست ویرانست خواجه در فکر نقش ایوانست.
"تحريم
هاي گسترده عليه ايران اسلامي و نقش - بيشتر- غيرمستقيم آن در گراني افسارگسيخته
برخي از كالا و خدمات مورد نياز مردم، اگرچه قابل انكار نيست ولي اقداماتي كه بايستي براي مهار گراني ها انجام مي پذيرفت و
متاسفانه انجام نپذيرفته است نيز در پيدايش اين پديده ناهنجار نه فقط موثر بوده
بلكه اصلي ترين نقش را داشته است.يعني هريك از دو عامل «تحريم ها» و «سوءمديريت» سهم
جداگانه اي در پيدايش پديده پلشت گراني هاي افسارگسيخته اين روزها داشته و دارند و
اگر مقابله با مافياي اقتصادي را نيز بخشي از وظيفه مسئولان نظام اعم از مجريه و
مقننه و قضائيه بدانيم- كه بي ترديد چنين است- مي توان نتيجه گرفت كه تحريم ها علي
رغم گستردگي آنها، سهم ناچيزي در پديده گراني داشته اند و اين پديده پلشت و
ناهنجار با مديريت هماهنگ و هوشمندانه مسئولان محترم كشورمان به آساني قابل مهار
كردن است. البته مقصود آن نيست كه در پي اين اقدامات هيچ اثري از
گراني ها باقي نمي ماند، بلكه با انجام اقداماتي كه بايد
انجام مي پذيرفت و تاكنون از آن غفلت شده است، واقعيات آنگونه كه واقعا هست به
عرصه آمده، رخ مي نمايد و در عرصه و فضاي واقعي، از يكسو، قيمت كالا و خدمات مورد
نياز مردم فرصت جهش هاي مصنوعي پيدا نمي كند و از سوي ديگر، التهابي كه دشمنان
بيروني و دنباله هاي داخلي آنها سعي در القاء آن دارند بي اثر مي ماند. اين
همه كه به آساني قابل انجام است فقط به دست هاي همتي نياز دارد كه بايد از آستين
دست اندركاران امور اجرايي و قضايي و مقننه كشور بيرون آيد.عبور از تحريم هاي كنوني به مراتب آسانتر از
عقبه هاي سخت و نفس گيري است كه تحريم هاي قبلي پيش روي مردم و نظام پديد آورده و
به سلامت از آنها عبور كرده بوديم.هيچيك از شركت هاي بين المللي بيمه حاضر به بيمه نفتكش هاي
ايراني نبودند. آن روزها برادران جان بر كف سپاه و بسيج و ارتش با تحمل سختي هاي
فراوان كه شهادت شماري از آنان را در پي داشت، تعداد اندكي از نفتكش هاي كشورمان
را از تنگه هرمز و دهانه خليج فارس عبور مي دادند، تا محموله نفتي آن را در
بازارهاي آزاد نوتردام به بهاي بسيار اندك بفروشند. اشغال بخشي از خوزستان و شرايط
جنگي آن، شمار فراواني از هموطنانمان را آواره كرده بود. عراق با استفاده از موشك
هاي «اسكادبي» اهدايي شوروي سابق شهرهاي مرزي ايران در جنوب و غرب را بمباران مي
كرد و مردم را آواره و بي سرپناه.همه
شواهد موجود حكايت از آن دارند كه ايران اسلامي كشوري ثروتمند و برخوردار از
امكانات و مواهب فراوان است و «ثروت» در مقياسي به مراتب فراتر از ميزان و نرم
متوسط جهاني توليد مي شود ولي يكي از اصلي ترين دشواري ها كه عبور از آن دشوار
نيست، «توزيع ثروت» است كه به قول حضرت آقا، عادلانه نيست.در اين باره گفتني است كه هر گاه سخن از اجراي قانون «از
كجا آورده اي؟» به ميان مي آيد، جريان خزنده اي مي كوشد همه نگاه ها را متوجه
مسئولان كند كه بايد گفت؛ اجراي اين قانون درباره برخي از مسئولان اگرچه ضروري است
ولي اين، همه ماجرا نيست، مگر چند مسئول را مي توان يافت كه صاحب ثروت افسانه اي
باشند؟! ماجرا -بخوانيد فاجعه- آن است كه در اين ميان، كلان سرمايه داران مفت خور
و زالو صفت در حاشيه امن قرار گرفته اند.برج هاي سربه فلك كشيده متعلق به چه كساني است؟
اتومبيل هاي چند صدميليوني را كه هر روز بر تعداد آنها افزوده مي شود، چه كساني
سوار مي شوند؟ مالك ويلا ها و باغ هاي اشرافي چه كساني هستند؟! كاش مسئولان محترم
اطلاعاتي و امنيتي و يا هر مركز و نهاد مربوطه ديگر، براي يك روز و فقط يك بار،
تعدادي از اتومبيل هاي چندصدميليوني و مثلا تعدادي از پورشه هاي سفارشي را متوقف كرده
و فقط از هويت اين «پورشه» و «بنز» و «بي ام و» سواران سوال مي كردند و اينكه از
كجا آمده اند و اين ثروت هاي افسانه اي را از كجا آورده اند؟! و آنگاه متوجه مي
شدند كه «آسمان زر نريخته به سرش»، بلكه «يا خودش دزد بوده يا پدرش»! حالا به نقاط
ديگر همين شهر تهران يا هر شهر بزرگ ديگري هم سرك بكشيد. از آن جانباز ويلچرسوار
بپرسيد كه چه مي كند؟ و از كجا زندگي فقيرانه خود را تأمين مي كند؟چه شده و
چه اتفاقي افتاده كه ثروت و امكانات كشور از دست صاحبان اصلي آن خارج شده و در
اختيار انگل ها قرار گرفته است؟!ياد آن
برادر بسيجي به خير كه خطاب به همين انگل ها سروده بود؛اي آب نديده ها و آبي شده
ها.بي جبهه و جنگ انقلابي شده ها.مديون شب حمله جانبازانيد.اي بر سر سفره آفتابي
شده ها.يكي از همين انگل ها، كه در جريان آشفتگي اخير
بازار ارز دستگير شده و تازه عامل دست چندم- و نه از عوامل اصلي- بوده است، اعتراف
مي كند كه طي آن دو هفته همه روزه مبلغ 10 ميليون دلار ارز مي فروخته و بابت هر
دلار از عامل اصلي- و پنهان- مبلغ 10 ريال- بله 10 ريال- دريافت مي كرده است. يعني
روزي 10 ميليون تومان! و...3-
يكي
از اصلي ترين مشكلات ديگر كه متاسفانه علي رغم نصايح دلسوزانه و اندرزهاي
پيامبرگونه و حكيمانه امام راحل(ره) و حضرت آقا، كمتر گوشي از مسئولان محترم به آن
بدهكار بوده است؛ وانهادن وظايف اصلي و مسائل حياتي كشور، از جمله مقابله با همين
گراني هاي افسارگسيخته و به جاي آن پرداختن به دعواهاي سياسي و خط و نشان كشيدن
براي يكديگر است... و اين ماجرا ادامه بلند ديگري نيز دارد."
هوشنگ
بهداد
روزی دروغ نامه ی کیهان 4 شنبه 10 آبان ماه
سال 1391
آبي هاي آب
نديده ! (يادداشت روز)