گزیده خبرهای ناامنی
های اجتماعی . 24 شهریور -93
شامل قتل و تجاوز و
مجازات اعدام و هشدار شیوع سرطان خون
کودکان که آلودگی هوا وعدم خدمات رسانی بهداشت
عمومی وتغذیه ناسالم است.
زوج جنایتکاری که دختر جویای کار را به
خانهشان کشانده و پس از آزار و اذیت به قتل رساندند، دیروز در حالی پای میز
محاکمه قرار گرفتند که حکم اعدام عامل قتل در دیوان عالی کشور تایید شده است.به گزارش
اعتماد، زن و مرد قاتل پس از کشتن دختر جوان جسد او را مثله کرده و در شهر رها
کردند. نهم دیماه 89، مأموران پلیس آگاهی ورامین از کشف جسد دختر جوانی در منطقه
قرچک باخبر شدند. مأموران پس از حضور در محل دریافتند عامل یا عاملان جنایت پس از
قتل دختر، جسد او را تکهتکه کرده و در دو منطقه شهر رها کردهاند.همزمان با
کشف جسد، خانواده دختری جوان به نام آمنه با مراجعه به پلیس از ناپدید شدن مرموز
دخترشان خبر دادند. با بررسیهای پلیسی مشخص شد جسد کشف شده متعلق به آمنه است.با مشخص
شدن هویت مقتول، مأموران در ادامه به ردیابی آخرین تماسهای آمنه پرداختند و در
این رابطه زن و مردی جوان به نام علی و مریم را دستگیر کردند. متهمان ابتدا منکر
قتل شدند اما در ادامه لب به اعتراف گشودند و به قتل آمنه اعتراف کردند.با تکمیل
تحقیقات، پرونده متهمان با صدور کیفرخواست برای محاکمه به شعبه 74 دادگاه کیفری
استان تهران فرستاده شد و زن و مرد جنایتکار محاکمه شدند. علی در جلسه دادگاه با
رد اتهاماتش گفت: مقتول را برای کار به خانهمان دعوت کردیم، بعد از دو ساعت همسرم
با او درگیر شد و با لیوان دو ضربه به سر آمنه زد.همسرم با داد و فریاد از من خواست که با
چاقو مقتول را بزنم، من هم تحت تأثیر حرفهای او دو ضربه چاقو به کمر دختر جوان
زدم. بعد از قتل، خانه را ترک کردم و وقتی صبح برگشتم همسرم جسد مقتول را در حمام
خانه تکهتکه کرده بود.مریم نیز در دفاع از خود گفت: وقتی آمنه
را به خانه آوردم، شوهرم طلاهای او را دید و وسوسه شد، به همین خاطر دست و پای
دختر جوان را با طناب بست و بعد هم با تهدید از من خواست با لیوان دو ضربه به سر
مقتول بزنم.قرار بود آمنه را بیهوش کرده و پس از سرقت طلاهایش، او را
مقابل خانهشان رها کنیم، اما نمیدانم چه اتفاقی افتاد که شوهرم او را با چاقو
کشت.بعد از دفاعیات متهمان و وکلای مدافع آنها، دادگاه بهصورت
غیرعلنی ادامه یافت و با تکمیل تحقیقات قضات، ختم رسیدگی به این پرونده اعلام شد.
قضات دادگاه پس از شور، علی را به اتهام قتل به قصاص، به اتهام تجاوز به اعدام و
به خاطر جنایت بر میت به دیه و به اتهام سرقت مقرون به آزار به زندان محکوم کردند.همسر او هم
به اتهام سرقت و جنایت بر میت به زندان و پرداخت دیه محکوم شد. با اعتراض متهمان،
پرونده برای رسیدگی به دیوان عالی کشور فرستاده شد که قضات دیوان عالی کشور حکم را
نقض کرده و برای رسیدگی دوباره به دادگاه کیفری بازگرداندند.صبح دیروز زوج جنایتکار دوباره پای میز
محاکمه قرار گرفتند. علی با رد جنایت بر میت و تجاوز گفت: هیچگاه مرتکب تجاوز به
عنف نشدم. پس از قتل خانه را ترک کرده و وقتی برگشتم متوجه شدم همسرم جسد را تکه
تکه کرده است.مریم هم با رد این اتهام گفت: من قسمت پاها و همسرم بالا
تنه مقتول را تکه تکه کردیم.پس از آخرین دفاعیات متهمان قضات دادگاه
برای صدور حکم وارد شور شدند.
رئیس انجمن
کلینیکال انکولوژی هشدار داد
رئیس انجمن کلینیکال انکولوژی با بیان
اینکه میزان ابتلا به سرطان خون به خصوص در کودکان شایع است، گفت: شاید یکی از
دلایل سرطان خون در اطفال به دلیل بنزین غیر استانداردی است که سالیان سال در کشور
وجود دارد. در واقع سرب باعث تحریک مغز استخوان می شود، که در نهایت سرطان خون را
در پی دارد. همچنین نقش مواد غذایی را نیز نباید فراموش کرد. به گزارش مهر، دکتر
محمدرضا قوام نصیری افزود: امروزه در کشورهای پیشرفته 40 درصد از مرگ و میرهای
ناشی از سرطان قابل پیشگیری است به همین جهت دولتمردان باید فکر اساسی در مورد
پیشگیری، تشخیص زودرس و درمان های صحیح این بیماری داشته باشند. وی با
تأکید بر اینکه پتانسیل انسانی خوبی در کشور به منظور پیشگیری از سرطان یا تشخیص
به موقع آن وجود دارد، گفت: در طرح تحول سلامت باید سرطان جایگاه خاصی داشته باشد.
خوشبختانه امروز داروهای بیماران مبتلا به سرطان به روز شده و داروهای خارجی نیز
بیشتر وارد کشور می شود، بطوریکه بیماران حتی از نظر پرداخت فرانشیز نیز با مشکلی
مواجه نیستند و بیمه هزینه این بیماران را تقبل کرده است. قوام نصیری در ادامه
به شیوع رو به افزایش سرطان دستگاه گوارش در ایران اشاره کرد و علت آن را، مصرف
مواد غذایی ناسالم و عادات نامطلوب غذایی دانست. نهمین
کنگره سالانه کلینیکال انکولوژی در روزهای 16 تا 18 مهرماه امسال در محل کتابخانه
ملی برگزار می شود.
مرد افغان که متهم است به دختری ایرانی
تعرض کرده، او را به قتل رسانده و جسدش را مثله کرده است برای بار دوم پای میز
محاکمه رفت. به گزارش خبرنگار ما، تابستان سال90 بود که
مادر دختری جوان به نام مینا به پلیس خبرداد این دختر گم شده است. او گفت: «دخترم
برای کار از خانه بیرون رفت. او قبل از خروج از منزل گفت اطلاعیهای را روی دیوار
دیده که نوشته بودند برای کارگاه کمربندسازی کارگر میخواهند. دخترم اول با آنها
تماس گرفت و بعد هم برای کار رفت اما دیگر از او خبری نشد.»پلیس چند روز بعد جسد مثلهشده دختری
جوان را پیدا کرد و مشخص شد جنازه متعلق به میناست. ماموران با بررسیهای بیشتر
کارگاه کمربندسازی را پیدا کردند و زوج افغان را که صاحب آن بودند مورد بازجویی
قرار دادند. هرچند این زوج ابتدا همه چیز را انکار کردند اما بعد از مدتی لب به
اعتراف گشودند و جزییات جنایت فجیع خود را فاش کردند. زن افغان گفت: «یک روز قبل
از حادثه مینا برای کار به کارگاه ما آمد. من انگشتر و گردنبند او را دیدم، فردای
آن روز که برای کار آمد با شوهرم نقشه سرقت را کشیدیم. ابتدا شوهرم او را مورد
تعرض قرار داد و بعد به قتل رساند و جواهراتش را برداشت. با هم تصمیم گرفتیم جسد
را مثله کنیم. سپس جسد را بیرون انداختیم تا ردی از ما نماند.»این گفتهها مورد تایید مرد افغان نیز
قرار گرفت و پرونده با صدور کیفرخواست علیه متهم به شعبه 74دادگاه کیفری استان
تهران فرستاده شد. در ابتدای جلسه رسیدگی بعد از اینکه نماینده دادستان در جایگاه
حاضر شد و برای هر دو متهم درخواست مجازات کرد مادر مقتول برای بیان درخواست خود
به جایگاه رفت. او گفت: «دخترم بسیار پاک و مهربان بود. او برای اینکه کمکخرج
خانواده باشد، تصمیم گرفت کار کند و متاسفانه به طرز فجیعی کشته شد. من هم
درخواست قصاص و مجازات برای هر دو متهم دارم.»در ادامه مرد افغان در جایگاه حاضر
شد. او اتهام قتل را قبول کرد اما گفت به دختر جوان تعرض نکرده است. او گفت:
«برای اینکه انگشتر این دختر را بگیرم به سمت او رفتم. دختر جوان مقاومت کرد و من
هم او را به قتل رساندم. تجاوز و مثلهکردن مقتول کار من نبود و این اتهام را قبول
ندارم.»وقتی همسر متهم در جایگاه حاضر شد، گفت: هر دو آنها با هم جنازه را مثله
کردند. او گفت: «شوهرم به مینا تجاوز کرد و بعد هم انگشترش را گرفت و ما با هم جسد
را مثله کردیم.»هیات قضات بعد از پایان جلسه محاکمه وارد شور شدند و مرد
افغان را به یکبار قصاص به جرم قتل عمدی، یکبار اعدام به جرم تجاوز و پرداخت دیه
به جرم مثلهکردن جسد محکوم کردند. همچنین زن افغان به حبس و پرداخت دیه محکوم شد.
پرونده با اعتراض متهمان به دیوانعالی کشور ارسال شد. قضات دیوان با تایید حکم
قصاص مرد افغان و احکام صادره برای همسر وی حکم اعدام و دیه مرد افغان را نقض
کردند و خواستار بررسی بیشتر شدند. روز گذشته متهمان یکبار دیگر پای میز محاکمه
رفتند و مرد افغان باز هم مدعی شد تجاوزی در کار نبوده و مثلهکردن جسد هم کار او
نیست اما همسرش گفت: «من و شوهرم با هم جسد را مثله کردیم. من پایین تنه و شوهرم
بالاتنه مقتول را تکهتکه کردیم؛ اینکه به تنهایی چنین کاری کرده باشم، امکان
ندارد چون اصلا زورم نمیرسید و به کمک نیاز داشتم. شوهرم در مثلهکردن حضور داشت؛
ضمن اینکه به مقتول تجاوز هم کرد.»بعد از اینکه وکیلمدافع متهم ردیف اول
دفاعیات خود را مطرح کرد قضات با شنیدن آخرین دفاع متهم برای صدور رای وارد شور
شدند.
پسری جوان که دختر مورد علاقهاش را به
قتل رسانده بود با رضایت اولیایدم از قصاص نجات پیدا کرد و از دادگاه خواست او
را بهخاطر جوانیاش ببخشد. به
گزارش خبرنگار ما این پرونده سال87 به جریان افتاد. آن زمان مادر دختری 16ساله به
نام نرگس اعلام کرد تنها فرزندش در بیمارستان فوت شده و به گفته پزشکان او را خفه
کردهاند. این زن گفت: «از آنجایی که دخترم روز حادثه همراه پدرام، پسری که از قبل
با او رابطه عاطفی داشت، بود به او مظنون هستم.» این
زن مدعی شد مردی به نام کیوان نیز دخترش را تعقیب کرده و شاهد بوده که پدرام او را
مقابل بیمارستان رها کرده است. وقتی کیوان مورد بازجویی قرار گرفت، گفت: «من مادر
نرگس را از قبل میشناختم. روز حادثه او به من گفت دخترش و پدرام را تعقیب کنم من
هم این کار را انجام دادم اما بعد از چند ساعت آنها را در جنگلهای لویزان گم کردم
و زمانی پدرام را دوباره دیدم که داشت برمیگشت و بعد هم جسم بیجان نرگس را جلو
بیمارستان انداخت.»پدرام
بعد از بازداشت به قتل اعتراف کرد و گفت: «چند سال بود که با نرگس رابطه داشتم و
به شدت به او دلبسته بودم. حتی به خواستگاریاش رفتم خانواده نرگس در جریان رابطه
ما بودند. من، نرگس و مادرش با هزینه من به شیراز رفتیم و چند روزی با هم بودیم.
با هم خیلی سفر میرفتیم. او مثل همسرم بودم و مادرش به من گفته بود دخترش کمی
بزرگتر شود او را به من میدهد. برای نرگس هرکاری میکردم. همه وسایل اتاقش را من
برایش خریدم. این کارهای من با اعتراض خانوادهام همراه بود اما آنقدر نرگس را
دوست داشتم که هرکاری بهخاطر او میکردم. وضع
مالیام خوب بود و حاضر بودم هرچه دارم به پایش بریزم. من خودم سهسال از نرگس
بزرگتر بودم؛ اما از بچگی کار کردم و برای خودم زندگی ساختم. تا اینکه بعد از
مدتی متوجه شدم نرگس به من خیانت میکند. او میگفت به کلاس کنکور میرود و با
دوستانش است، بعد متوجه شدم دروغ گفته؛ فهمیدم نرگس با پسر دیگری رابطه دارد، او
دیگر به من علاقهای نداشت و میخواست ترکم کند. از طرفی نمیتوانست چون من همه
کارهایش را میکردم. چند روز قبل از حادثه وقتی دیدم سوار ماشین مردی شد و به خانه
رفت خیلی ناراحت شدم. وقتی با من بود تلفنهای مشکوک زیادی داشت. برای
اینکه با او صحبت کنم از وی خواستم با هم بیرون برویم همینطور که در خیابانها
پرسه میزدیم به سمت جنگل لویزان رفتیم، تلفنش مرتب زنگ میزد و هربار میپرسیدم
چه کسی اینقدر زنگ میزند؟ جواب نمیداد. به او گفتم گوشی را به من بده، نداد آن
را خاموش کرد و بیرون انداخت. ما باهم دعوا کردیم و او سیلی به گوش من زد، مرتب
جیغ میکشید و فحاشی میکرد دستم را روی دهانش گذاشتم تا بتوانم ساکتش کنم یک لحظه
حس کردم بدنش شل شد. خودم فکر میکردم بیهوش شده است و بلافاصله او را به
بیمارستانی بردم و جلو در بیمارستان رها کردم، اصلا فکر نمیکردم مرده باشد.»کیفرخواست
علیه متهم با توجه به اعترافات پدرام و مدارک بهدست آمده و اینکه پزشکیقانونی
علت مرگ را خفگی ناشی از فشار بر عناصر تنفسی اعلام کرد صادر و پرونده برای رسیدگی
به شعبه71 دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد. با توجه به درخواست قصاص از سوی
اولیایدم، متهم به مرگ محکوم شد و رای صادره در دیوانعالی کشور مورد تایید قرار
گرفت. بعد از ششسال خانواده پدرام موفق به جلب رضایت اولیایدم شدند.
روز گذشته این جوان برای دفاع از خود در برابر شکایت دادستان به شعبه 71 منتقل شد. نماینده دادستان تهران در ابتدای جلسه در جایگاه حاضر شد و گفت: «پدرام سال87 نرگس، دختری 16ساله را که از قبل با او رابطه عاطفی داشت، سوار خودرواش کرد و وی را پس از درگیری لفظی به قتل رساند. با توجه به اینکه اولیایدم اعلام گذشت کردهاند درخواست دارم به لحاظ جنبه عمومی جرم متهم مورد محاکمه قرار گیرد.» در ادامه متهم در جایگاه حاضر شد. او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: «من نرگس را دوست داشتم و هرکاری از دستم برمیآمد برایش انجام میدادم. همه زندگیام را به پایش ریختم اما بعد از مدتی نرگس از من خسته شد و وقتی به خواستگاریاش رفتم بهصورت ناگهانی جواب رد داد و بعد هم گفت پدر و مادرش مخالف هستند. احساس شکست میکردم. قصدم کشتن او نبود. میخواستم با صحبت راضیاش کنم با من ازدواج کند اما با هم درگیر شدیم و وقتی قصد داشتم او را ساکت کنم خفه شد. ششسال است که در زندان هستم و این مدت خیلی به من سخت گذشته است ضمن اینکه از زندگی عقب افتادهام و بهترین سالهای عمرم را از دست دادهام. درخواست دارم من را آزاد کنید تا بتوانم زندگی سالمی را شروع کنم.»قضات بعد از پایان جلسه رسیدگی برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.
روز گذشته این جوان برای دفاع از خود در برابر شکایت دادستان به شعبه 71 منتقل شد. نماینده دادستان تهران در ابتدای جلسه در جایگاه حاضر شد و گفت: «پدرام سال87 نرگس، دختری 16ساله را که از قبل با او رابطه عاطفی داشت، سوار خودرواش کرد و وی را پس از درگیری لفظی به قتل رساند. با توجه به اینکه اولیایدم اعلام گذشت کردهاند درخواست دارم به لحاظ جنبه عمومی جرم متهم مورد محاکمه قرار گیرد.» در ادامه متهم در جایگاه حاضر شد. او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: «من نرگس را دوست داشتم و هرکاری از دستم برمیآمد برایش انجام میدادم. همه زندگیام را به پایش ریختم اما بعد از مدتی نرگس از من خسته شد و وقتی به خواستگاریاش رفتم بهصورت ناگهانی جواب رد داد و بعد هم گفت پدر و مادرش مخالف هستند. احساس شکست میکردم. قصدم کشتن او نبود. میخواستم با صحبت راضیاش کنم با من ازدواج کند اما با هم درگیر شدیم و وقتی قصد داشتم او را ساکت کنم خفه شد. ششسال است که در زندان هستم و این مدت خیلی به من سخت گذشته است ضمن اینکه از زندگی عقب افتادهام و بهترین سالهای عمرم را از دست دادهام. درخواست دارم من را آزاد کنید تا بتوانم زندگی سالمی را شروع کنم.»قضات بعد از پایان جلسه رسیدگی برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.