گزیده خبرهای 11 آبان
-93 . قسمت - 3
پيرزن 73 ساله با آشفتگي و پريشاني به
محل كار برادرش ميرفت غافل از اينكه حادثهيي هولناك انتظار او را ميكشد و اين
رفتن، بازگشتي براي او ندارد.مهرماه امسال و به دنبال اطلاع پليس از
وقوع يك فقره درگيري شديد منجر به قتل، تيمي از كارآگاهان پليس آگاهي اراك به سرعت
در محل حادثه حاضر شدند و بررسيهاي اوليه خود را آغاز كردند.گزارشهاي مردمي در تماس با فوريتهاي
پليسي 110 اراك نشان ميداد كه به دنبال وقوع يك فقره درگيري در يكي از نمايشگاههاي
اتومبيل در اين شهر پيرزني مسن بهشدت مجروح شده و جان خود را از دست داده است.به اين
ترتيب و با حضور ماموران در محل حادثه تحقيقات اوليه از آثار به جا مانده در صحنه
جرم آغاز شد. همزمان گروه ديگري از ماموران به انجام تحقيقات گسترده خود از
اطرافيان و آشنايان مقتول پرداختند كه در جريان آن مشخص شد مالك نمايشگاه اتومبيل
برادر پيرزن است كه اختلافات شديدي با او داشته و بارها درگيريهاي لفظي بين اين
دو ديده شده است.پس از آن تحقيقات پليس روي فرضيه قتل به دليل اختلافات
خانوادگي متمركز شد. با اين حال رسيدگي به پرونده احتياج به سرنخهاي بيشتري براي
شناسايي قاتل داشت. به همين دليل ماموران دستور انتقال جسد به پزشكي قانوني را
صادر كردند.در گزارشهاي نهايي پزشكي قانوني، برخورد شديد جسم سخت با
سر مقتول به عنوان علت اصلي مرگ عنوان شد. عاملي كه مهر تاييد بر درگيري شديد
فيزيكي منجر به قتل در روز حادثه زد و روند رسيدگي به پرونده را وارد مسير تازهيي
كرد. تحقيقات پليس نشان ميداد مقتول پيرزني 73 ساله است كه در روز حادثه به
نمايشگاه اتومبيل برادرش ميرود اما بعد از مدتي با او بر سر مسائل خانوادگي دچار
درگيري لفظي شديدي ميشود. درگيرياي كه سرانجامي ناگوار براي او رقم ميزند و او
را به كام مرگ ميفرستد.
به گفته سرهنگ رضا احمدي، رييس پليس آگاهي مركزي انگشتنگاريها و بررسيهاي صحنه جرم نشان ميداد كه مقتول در روز حادثه پس از درگيري شديد فيزيكي با برادرش به عقب پرتاب شده و با از دست دادن تعادل خود به زمين افتاده و به دليل برخورد سرش به جدول كنار خيابان بهشدت مجروح شده و در دم جان خود را از دست داده است.اطلاعاتي كه سرنخهاي مهمي پيش روي ماموران گذاشت و باعث شد تا پليس با احضار برادر مقتول روند بازجويي از او را آغاز كند.سرهنگ احمدي در تشريح روند رسيدگي به پرونده گفت: با متمركز شدن تحقيقات روي فرضيه قتل به دليل اختلافات خانوادگي بازجوييها از برادر مقتول آغاز شد كه به دنبال آن متهم به قتل به درگيري شديد با مقتول در روز حادثه اعتراف كرد اما اتهام قتل را نپذيرفت و ادعا كرد كه پسرش در روز حادثه وارد درگيري شده است.اعترافات برادر مقتول از رد پاي برادرزاده در قتل عمه خبر ميداد. ردپايي كه شكي در قاتل بودن برادرزاده باقي نميگذاشت. به اين ترتيب تيمي از ماموران پليس آگاهي با كسب مجوز از مراجع قانوني برادرزاده مقتول را به اتهام قتل عمه دستگير و براي انجام بازجوييها به پليس آگاهي منتقل كردند. اقدامي كه روند رسيدگي به پرونده را در سراشيبي دستگيري قاتل قرار داد.سرهنگ احمدي در تشريح جزييات اين پرونده با اشاره به جريان اعتراف متهم اصلي به قتل گفت: متهم در ابتدا سعي داشت مسير پرونده را با كتمان حقيقت منحرف كند اما زماني كه با كشفيات و سرنخهاي مهم ماموران مواجه شد لب به اعتراف گشود و گفت: از مدتها قبل به دليل اختلافات خانوادگي پدرم، چندين بار با عمهام درگير شده بودم. در روز حادثه هم براي صحبت با عمهام كه به نمايشگاه آمده بود به بيرون نمايشگاه آمدم و از او خواستم تا به مشاجره خود با پدرم پايان دهد كه متاسفانه او هيچ گونه توجهي به اين موضوع نكرد و به درگيري خود و ايجاد سر و صدا در محل كارمان ادامه داد كه در يك لحظه از خود بيخود شده و او را به عقب هل دادم كه روي زمين افتاد و سرش به جدول كنار خيابان برخورد كرد و جان خود را از دست داد.
به اين ترتيب و با اعتراف صريح متهم، پرونده مختومه و براي سير مراحل قانوني به مراجع قضايي تحويل داده شدمنبع: روزنامه اعتماد
به گفته سرهنگ رضا احمدي، رييس پليس آگاهي مركزي انگشتنگاريها و بررسيهاي صحنه جرم نشان ميداد كه مقتول در روز حادثه پس از درگيري شديد فيزيكي با برادرش به عقب پرتاب شده و با از دست دادن تعادل خود به زمين افتاده و به دليل برخورد سرش به جدول كنار خيابان بهشدت مجروح شده و در دم جان خود را از دست داده است.اطلاعاتي كه سرنخهاي مهمي پيش روي ماموران گذاشت و باعث شد تا پليس با احضار برادر مقتول روند بازجويي از او را آغاز كند.سرهنگ احمدي در تشريح روند رسيدگي به پرونده گفت: با متمركز شدن تحقيقات روي فرضيه قتل به دليل اختلافات خانوادگي بازجوييها از برادر مقتول آغاز شد كه به دنبال آن متهم به قتل به درگيري شديد با مقتول در روز حادثه اعتراف كرد اما اتهام قتل را نپذيرفت و ادعا كرد كه پسرش در روز حادثه وارد درگيري شده است.اعترافات برادر مقتول از رد پاي برادرزاده در قتل عمه خبر ميداد. ردپايي كه شكي در قاتل بودن برادرزاده باقي نميگذاشت. به اين ترتيب تيمي از ماموران پليس آگاهي با كسب مجوز از مراجع قانوني برادرزاده مقتول را به اتهام قتل عمه دستگير و براي انجام بازجوييها به پليس آگاهي منتقل كردند. اقدامي كه روند رسيدگي به پرونده را در سراشيبي دستگيري قاتل قرار داد.سرهنگ احمدي در تشريح جزييات اين پرونده با اشاره به جريان اعتراف متهم اصلي به قتل گفت: متهم در ابتدا سعي داشت مسير پرونده را با كتمان حقيقت منحرف كند اما زماني كه با كشفيات و سرنخهاي مهم ماموران مواجه شد لب به اعتراف گشود و گفت: از مدتها قبل به دليل اختلافات خانوادگي پدرم، چندين بار با عمهام درگير شده بودم. در روز حادثه هم براي صحبت با عمهام كه به نمايشگاه آمده بود به بيرون نمايشگاه آمدم و از او خواستم تا به مشاجره خود با پدرم پايان دهد كه متاسفانه او هيچ گونه توجهي به اين موضوع نكرد و به درگيري خود و ايجاد سر و صدا در محل كارمان ادامه داد كه در يك لحظه از خود بيخود شده و او را به عقب هل دادم كه روي زمين افتاد و سرش به جدول كنار خيابان برخورد كرد و جان خود را از دست داد.
به اين ترتيب و با اعتراف صريح متهم، پرونده مختومه و براي سير مراحل قانوني به مراجع قضايي تحويل داده شدمنبع: روزنامه اعتماد
شده است در یکقدمی چوبهدار قرار گرفت.این پرونده
از زمانی تشکیل شد که کارآگاهان جنایی استان فارس جنازه دختری جوان را در منطقهای
کوهستانی پیدا کردند. شواهد اولیه نشان میداد این دختر در همان محل به قتل رسیده
است. شواهد و نشانههای موجود از آن حکایت داشت که قربانی قاتل یا قاتلان را از
پیش میشناخته و به همین دلیل با آنها همراه شده و به محلی خلوت رفته است.
کارآگاهان بعد از انتقال جسد به پزشکیقانونی، هویت قربانی بهنام مریم را فاش
کردند و به تحقیق از اعضای خانواده او پرداختند. در این اثنا پزشکیقانونی اعلام
کرد مریم با جسمی نرم و قابلانعطاف خفه شده است. همچنین در این نظریه تاکید شد
قربانی مورد آزار جنسی نیز قرار گرفته است. به همین دلیل افسران جنایی به تحقیق
درباره زندگی خصوصی مریم پرداختند و پی بردند او از چندی قبل با پسری جوان بهنام
داریوش رابطه داشته.کارآگاهان پی بردند داریوش و مریم به هم
علاقهمند شده بودند و هرازگاهی با هم ملاقات میکردند. در این میان شاهدی پیدا شد
که خبر داد روز حادثه مریم را سوار موتوسیکلت داریوش دیده است. به این ترتیب پسر
جوان بهعنوان مظنون اصلی پرونده شناسایی و بازداشت شد. او که ابتدا قصد داشت خودش
را بیگناه معرفی و وانمود کند از قتل مریم اطلاعی ندارد، وقتی تحت بازجوییهای
تخصصی قرار گرفت به ارتکاب این جنایت اقرار کرد.متهم گفت: «من و مریم از مدتها قبل با
هم دوست بودیم و به یکدیگر علاقه داشتیم. روز حادثه قرار گذاشتیم تا برای تفریح به
کوه برویم. در آنجا با مریم رابطه برقرار کردم. او از این کار بهشدت ناراحت شد و
گفت موضوع را به خانوادهاش اطلاع میدهد اینطور بود که با هم مشاجره کردیم و من
کمربند مانتو او را دور گردنش انداختم و خفهاش کردم.» داریوش از کاری که کرده بود
ابراز پشیمانی کرد و گفت: «آن لحظات بهشدت عصبانی بودم و نتوانستم خودم را کنترل
کنم.»
متهم بعد از تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست در دادگاه کیفری استان فارس پای میز محاکمه رفت. اولیایدم مقتول در جلسه دادگاه خواستار قصاص متهم شدند. سپس داریوش در جایگاه قرار گرفت و گفت: «آن روز بعد از اینکه مریم تهدید کرد موضوع رابطهمان را به خانوادهاش میگوید گفتم اگر چنین کاری بکند او را میکشم. سپس کمربند را دور گردن مریم انداختم اما دلم برای او سوخت و به مریم گفتم بهتر است حرفش را پس بگیرد اما او همچنان روی گفتهاش پافشاری کرد و من که بهشدت عصبانی شده بودم اینبار او را خفه کردم و بعد، از ترس، سریع از آن محل دور شدم.»هیات قضات متهم را بعد از اتمام جلسه محاکمه به اتهام قتل به قصاص محکوم کردند که این رای مورد تایید دیوانعالی کشور قرار گرفت. این در حالی است که داریوش به اتهام آزار و اذیت قربانی نیز به مرگ محکوم شده بود که این حکم در دیوانعالی کشور نقض شده و قضات دادگاه کیفری باید یکبار دیگر رای خود را در این خصوص اعلام کنند.منبع: روزنامه شرق
متهم بعد از تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست در دادگاه کیفری استان فارس پای میز محاکمه رفت. اولیایدم مقتول در جلسه دادگاه خواستار قصاص متهم شدند. سپس داریوش در جایگاه قرار گرفت و گفت: «آن روز بعد از اینکه مریم تهدید کرد موضوع رابطهمان را به خانوادهاش میگوید گفتم اگر چنین کاری بکند او را میکشم. سپس کمربند را دور گردن مریم انداختم اما دلم برای او سوخت و به مریم گفتم بهتر است حرفش را پس بگیرد اما او همچنان روی گفتهاش پافشاری کرد و من که بهشدت عصبانی شده بودم اینبار او را خفه کردم و بعد، از ترس، سریع از آن محل دور شدم.»هیات قضات متهم را بعد از اتمام جلسه محاکمه به اتهام قتل به قصاص محکوم کردند که این رای مورد تایید دیوانعالی کشور قرار گرفت. این در حالی است که داریوش به اتهام آزار و اذیت قربانی نیز به مرگ محکوم شده بود که این حکم در دیوانعالی کشور نقض شده و قضات دادگاه کیفری باید یکبار دیگر رای خود را در این خصوص اعلام کنند.منبع: روزنامه شرق
نيش عقرب، كودك 4 ساله
لرستاني را كشت
يك كودك چهارساله پلدختري از توابع استان
لرستان بر اثر نيش عقرب جان خود را از دست داد. سرپرست شبكه بهداشت و درمان
پلدختر در گفت و گو با ايرنا، گفت:پسر بچه چهار سالهاي در روستاي 'آب بيد
چغاميان' بادامك از توابع شهرستان پلدختر شب هنگام به علت عقرب گزيدگي از ناحيه
گردن بيهوش و به بخش اورژانس بيمارستان پلدختر انتقال داده شد. "احمد
كرموند" افزود: اين كودك بلافاصله توسط پزشك عمومي مورد معاينه قرار گرفت كه
پزشك معالج به علت مشكلات تنفسي، قلبي و كليوي كودك، خواستار حضور پزشك متخصص
بربالني بيمار شد. به گفته وي بنا به تشخيص پزشك متخصص پس از معاينه و به جهت
نياز به اقدامات درماني بيشتر براي اين كودك در يكي از بيمارستانهاي اصفهان براي
آسيب ديده محلي رزرو شد ولي خانواده اين كودك اصرار داشتند كه بيمار به بيمارستان
خرم آباد اعزام شود و راضي به اعزام به اصفهان نشدند. وي اظهار كرد: فرد آسيب
ديده بنا به درخواست خانوادهاش به بيمارستان تامين اجتماعي خرم آباد اعزام شد كه
به علت وخامت حال، شدت سم، خونريزي و سن كم جان خود را از دست داد. سرپرست
مركز بهداشت و درمان پلدختر به كمبود سرم ضد عقرب نيز دراين شهرستان اشاره كرد و
گفت: در شهريور و مهر امسال درخواست سرم ضد عقرب از مركز استان شده كه به علت
كمبود اين نوع سرم در سطح كشور تاكنون به دست ما نرسيده است.
زورگيري از مسافران بهشت
زهرا با قمه
زورگيراني كه در پوشش خانواده از مسافران
بهشت زهرا زورگيري ميكردند، توسط پليس شناسايي و دستگير شدند. صبح دهم آبان
ماه جاري ماموران گشت كلانتري صحن مطهر در حال تردد در پاركينگ شمالي حرم مطهر
امام(ره) بودند كه به يك دستگاه خودروي پرايد با 3 سرنشين مرد و زن،مظنون ميشوند. ماموران
سريع خودرو را متوقف كرده و در حال بررسي مدارك خودرو بودند كه راننده با خودزني و
جو سازي سوار بر خودرو خود شده و در حالي كه قصد داشت به يكي از ماموران آسيب
برساند، از محل متواري شد. ماموران با شليك يك تير هوايي عمليات تعقيب و گريز
را آغاز كردند و پس از طي مسافتي موفق شدند خودرو را متوقف و سه سرنشين به نامهاي
"نصرت"، "محسن" و "نازنين" را دستگير كنند. عوامل
كلانتري در بازرسي از متهمان و خودرويشان، 2 عدد قمه و چاقو و همچنين تعدادي گوشي
موبايل گران قيمت كشف و ضبط كردند. پس از انتقال متهمان به كلانتري مشخص شد
كه اين افراد در پوشش خانوادگي اقدام به زورگيري از مسافران و رهگذران ميكنند. سرگرد
"وليالله سعيدي" رئيس كلانتري 205 صحن مطهر درباره اين خبر به باشگاه
خبرنگاران، گفت: اين افراد كه از اعضاي باند زورگيران خشن محدوده بهشت زهرا بودند،
جهت بررسي بيشتر و كشف ساير جرائمشان به پايگاه نهم پليس آگاهي منتقل شدند.
آوار مرگبار ساختمان مسكوني بر سر كارگر جوان
سخنگوي سازمان آتش نشاني و خدمات ايمني
شهرداري تهران از آوار مرگبار ساختمان بر سركارگري در خيابان بهنود خبر داد. "جلال ملكي" در گفتگو با باشگاه خبرنگاران، گفت: در ساعت 9:46 دقيقه صبح
د?روز ستاد فرماندهي آتش نشاني تهران از آوار يك منزل مسكوني بر سركارگري در
خيابان بهنود مطلع شدند و بلافاصله سه ايستگاه آتش نشاني عازم محل حادثه
شدند. وي ادامه داد: تعدادي از كارگران در يك ساختمان سه طبقه قديمي مشغول
تخريب براي ساخت بناي جديد بودند كه به يكباره سقفي از ديوار بر روي يكي از
كارگران آوار شد. "ملكي" افزود: آتش نشانان پس از حضور درمحل و
عمليات آواربرداري كارگر 28 ساله ايراني را خارج و تحويل عوامل اورژانس دادند كه
متاسفانه به علت شدت جراحات جان خود را از دست داده بود. به گفته سخنگوي
سازمان آتش نشاني، محل پس از ايمن سازي تحويل مالك و عوامل نيروي انتظامي
شد.
رعد و برق جان يك هموطن
لرستاني را گرفت
رعد و برق جان هموطن لرستاني را در
پلدختر گرفت. روز جمعه گذشته شاهد رعد و برقهاي وحشتناك در لرستان بوديم و
متأسفانه يكي از شهروندان بر اثر اصابت صاعقه به وي، جان خود را از دست داد. اين
حادثه در ساعت 15:10 روز جمعه گذشته و در منطقه پل دختر كيلومتر 40 جاده پا علم رخ
داد. "حسين درخشان" سخنگوي سازمان امداد و نجات هلال احمر با ابراز تاسف از
بروز چنين حادثهاي، مواردي را به شرح زير به هموطنان توصيه كرد:
*رعايت نكات ايمني در داخل ساختمان:
1- وقتي رعد وبرق رخ ميدهد، در منزل بمانيد و بيرون نرويد، مگر در مواقع اضطراري.
2- از درها و پنجرهها، بخاريهاي ديواري، شوفاژها يا ديگر هاديهاي الكتريكي دور شويد.
3- دو شاخه و وسايل برقي مانند تلويزيون و راديو را از برق بيرون بكشيد.
4- پردهها را بكشيد و از ايستادن در نزديكي پنجرهها خودداري كنيد.
*اما در مواقعي كه خارج از خانه هستيد بايد:
1- از ايستادن در مناطق مرتفع، روي ساختمانهاي بلند، تپه، كوه يا هر ناحيه مرتفع ديگر به شدت پرهيز كنيد.
2- از تجهيزاتي كه رساناي جريان الكتريسيته هستند استفاده نكنيد و در صورت وقوع رعد وبرق از آنها دوري كنيد. اين وسايل شامل تراكتور، موتور سيكلت، دوچرخه، بيلهاي فلزي و … ميشود.
3- از درختان، سيمهاي برق (خصوصاً كابلهاي فشار قوي برق)، لولهها يا ديگر سازههاي فلزي دوري كنيد.
4- از حصارهاي فلزي، خطوط برق و تلفن دور شويد.
5- از پناه گرفتن زير درختان پرهيز كنيد. چرا كه به علت برخورد برق و حرارت حاصل از آن، امكان آتش سوزي وجود دارد، لذا بايد از اين كار خودداري كنيد.
6- در صورتي كه در اتومبيل هستيد، از درختاني كه ممكن است روي آن بيفتد، دور شويد و سپس در جايي مناسب پارك كنيد، و تا پايان خطر از وسيله نقليه خود خارج نشويد.
*رعايت نكات ايمني در داخل ساختمان:
1- وقتي رعد وبرق رخ ميدهد، در منزل بمانيد و بيرون نرويد، مگر در مواقع اضطراري.
2- از درها و پنجرهها، بخاريهاي ديواري، شوفاژها يا ديگر هاديهاي الكتريكي دور شويد.
3- دو شاخه و وسايل برقي مانند تلويزيون و راديو را از برق بيرون بكشيد.
4- پردهها را بكشيد و از ايستادن در نزديكي پنجرهها خودداري كنيد.
*اما در مواقعي كه خارج از خانه هستيد بايد:
1- از ايستادن در مناطق مرتفع، روي ساختمانهاي بلند، تپه، كوه يا هر ناحيه مرتفع ديگر به شدت پرهيز كنيد.
2- از تجهيزاتي كه رساناي جريان الكتريسيته هستند استفاده نكنيد و در صورت وقوع رعد وبرق از آنها دوري كنيد. اين وسايل شامل تراكتور، موتور سيكلت، دوچرخه، بيلهاي فلزي و … ميشود.
3- از درختان، سيمهاي برق (خصوصاً كابلهاي فشار قوي برق)، لولهها يا ديگر سازههاي فلزي دوري كنيد.
4- از حصارهاي فلزي، خطوط برق و تلفن دور شويد.
5- از پناه گرفتن زير درختان پرهيز كنيد. چرا كه به علت برخورد برق و حرارت حاصل از آن، امكان آتش سوزي وجود دارد، لذا بايد از اين كار خودداري كنيد.
6- در صورتي كه در اتومبيل هستيد، از درختاني كه ممكن است روي آن بيفتد، دور شويد و سپس در جايي مناسب پارك كنيد، و تا پايان خطر از وسيله نقليه خود خارج نشويد.
پسری جوان که به قتل دختر موردعلاقهاش
متهم شده است در یکقدمی چوبهدار قرار گرفت.این پرونده از زمانی تشکیل شد که
کارآگاهان جنایی استان فارس جنازه دختری جوان را در منطقهای کوهستانی پیدا کردند.
شواهد اولیه نشان میداد این دختر در همان محل به قتل رسیده است. شواهد و نشانههای
موجود از آن حکایت داشت که قربانی قاتل یا قاتلان را از پیش میشناخته و به همین
دلیل با آنها همراه شده و به محلی خلوت رفته است. کارآگاهان بعد از انتقال جسد به
پزشکیقانونی، هویت قربانی بهنام مریم را فاش کردند و به تحقیق از اعضای خانواده
او پرداختند. در این اثنا پزشکیقانونی اعلام کرد مریم با جسمی نرم و قابلانعطاف
خفه شده است. همچنین در این نظریه تاکید شد قربانی مورد آزار جنسی نیز قرار گرفته
است. به همین دلیل افسران جنایی به تحقیق درباره زندگی خصوصی مریم پرداختند و پی
بردند او از چندی قبل با پسری جوان بهنام داریوش رابطه داشته.کارآگاهان
پی بردند داریوش و مریم به هم علاقهمند شده بودند و هرازگاهی با هم ملاقات میکردند.
در این میان شاهدی پیدا شد که خبر داد روز حادثه مریم را سوار موتوسیکلت داریوش
دیده است. به این ترتیب پسر جوان بهعنوان مظنون اصلی پرونده شناسایی و بازداشت
شد. او که ابتدا قصد داشت خودش را بیگناه معرفی و وانمود کند از قتل مریم اطلاعی
ندارد، وقتی تحت بازجوییهای تخصصی قرار گرفت به ارتکاب این جنایت اقرار کرد.متهم گفت:
«من و مریم از مدتها قبل با هم دوست بودیم و به یکدیگر علاقه داشتیم. روز حادثه
قرار گذاشتیم تا برای تفریح به کوه برویم. در آنجا با مریم رابطه برقرار کردم. او
از این کار بهشدت ناراحت شد و گفت موضوع را به خانوادهاش اطلاع میدهد اینطور
بود که با هم مشاجره کردیم و من کمربند مانتو او را دور گردنش انداختم و خفهاش
کردم.» داریوش از کاری که کرده بود ابراز پشیمانی کرد و گفت: «آن لحظات بهشدت
عصبانی بودم و نتوانستم خودم را کنترل کنم.»
متهم بعد از تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست در دادگاه کیفری استان فارس پای میز محاکمه رفت. اولیایدم مقتول در جلسه دادگاه خواستار قصاص متهم شدند. سپس داریوش در جایگاه قرار گرفت و گفت: «آن روز بعد از اینکه مریم تهدید کرد موضوع رابطهمان را به خانوادهاش میگوید گفتم اگر چنین کاری بکند او را میکشم. سپس کمربند را دور گردن مریم انداختم اما دلم برای او سوخت و به مریم گفتم بهتر است حرفش را پس بگیرد اما او همچنان روی گفتهاش پافشاری کرد و من که بهشدت عصبانی شده بودم اینبار او را خفه کردم و بعد، از ترس، سریع از آن محل دور شدم.»هیات قضات متهم را بعد از اتمام جلسه محاکمه به اتهام قتل به قصاص محکوم کردند که این رای مورد تایید دیوانعالی کشور قرار گرفت. این در حالی است که داریوش به اتهام آزار و اذیت قربانی نیز به مرگ محکوم شده بود که این حکم در دیوانعالی کشور نقض شده و قضات دادگاه کیفری باید یکبار دیگر رای خود را در این خصوص اعلام کنند.
متهم بعد از تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست در دادگاه کیفری استان فارس پای میز محاکمه رفت. اولیایدم مقتول در جلسه دادگاه خواستار قصاص متهم شدند. سپس داریوش در جایگاه قرار گرفت و گفت: «آن روز بعد از اینکه مریم تهدید کرد موضوع رابطهمان را به خانوادهاش میگوید گفتم اگر چنین کاری بکند او را میکشم. سپس کمربند را دور گردن مریم انداختم اما دلم برای او سوخت و به مریم گفتم بهتر است حرفش را پس بگیرد اما او همچنان روی گفتهاش پافشاری کرد و من که بهشدت عصبانی شده بودم اینبار او را خفه کردم و بعد، از ترس، سریع از آن محل دور شدم.»هیات قضات متهم را بعد از اتمام جلسه محاکمه به اتهام قتل به قصاص محکوم کردند که این رای مورد تایید دیوانعالی کشور قرار گرفت. این در حالی است که داریوش به اتهام آزار و اذیت قربانی نیز به مرگ محکوم شده بود که این حکم در دیوانعالی کشور نقض شده و قضات دادگاه کیفری باید یکبار دیگر رای خود را در این خصوص اعلام کنند.