عباس عبدی
در گفتگو با فرارو تحلیل کرد
فرارو- «اینکه بیش از دو سوم
مجلس نهم و موجود (که همه اذعان دارند اصولگرا است) رای نیاورده است چطور می توان
تفسیر به پیروزی اصولگرایان در انتخابات کرد؟! کجای دنیا 80 درصد یک مجلس که تماما
از یک جریان سیاسی است رای نمیآورد و باز هم آن جریان را در انتخابات جدید پیروز
شده تلقی میکنند؟! لذا این فرایند در یک جایی معیوب است و این بلاهت است که یک
رسانه ای تیتر می زند که اصولگرایان حائز اکثریت آرا شدند. و این بدتر از شکست است.»
عباس عبدی تحلیل گر مسائل سیاسی و فعال سیاسی اصلاح طلب در گفتگو با فرارو گفت: « یکی از مهمترین علل شکست اصولگرایان وحدت آنها بود؛ چون اصولگرایان به مقوله وحدت خیلی صوری نگاه می کنند و معتقدند اگر در انتخابات 92 شکست خوردند به این دلیل بود که به وحدت نرسیدند.»
چرا اصولگرایان باختند؟
وی ادامه داد: «بنده از قبل انتخابات نوشته بودم که این وحدت به ضرر اصولگرایان تمام خواهد شد چون آنها به این دلیل دنبال وحدت بودند که اصلاح طلبان را رقیب خطرناک خود می دیدند و لذا وحدت آنها صوری بود و گر نه ارائه صرفاً یک لیست با این همه افراد متضاد که وحدت محسوب نمی شود؛ بلکه وحدت باید در عمل باشد و بازتاب آن در لیست دیده شود.»
وی افزود: «من نمی دانم مثلا آقای آل اسحاق چگونه می تواند در کنار جبهه پایداری قرار بگیرد؟ در لیست اصولگرایان برخی مخالفین برجام در کنار موافقین آن و برخی مخالفین سیاست های دولت در کنار موافقین آن قرار گرفته و اسم آن را وحدت گذاشته بودند؛ در حالی که وحدت بین اینها ناشدنی است.»
این تحلیل گر مسائل سیاسی تصریح کرد: «مشکل اصلی وحدت در میان اصولگرایان برداشت آقای حداد عادل بود که فکر می کرد می تواند با یک لیست، مشکل را حل کند.»
عبدی با بیان اینکه بهترین کار این بود که اصولگرایان با دو یا سه لیست وارد انتخابات می شدند تا هر لیست بازتاب بخشی از ماهیت آنها باشد و فضا را دو قطبی نکند، گفت: «البته اگر اصولگرایان با دو یا سه لیست می آمدند، احتمالا در این طرف هم دو یا سه لیست شکل می گرفت؛ اما وقتی اصولگرایان با یک لیست آمدند، اصلاحطلبان هم یک لیستی شدند.»
این تحلیل گر مسائل سیاسی در بیان علت دوم شکست اصولگرایان گفت: «دلیل دوم کارهای عجیب و غریبی بود که اصولگرایان در بازه تبلیغات انجام دادند که نمونه بارز آن نشست و برخاست با کلاه مخملی ها بود که به نظر من چنین کاری به معنای پذیرش شکست در درون خود، از قبل از برگزاری انتخابات است.»
وی ادامه داد: «به نظر من هضم یک کله پاچه برای یک کودک دو روزه راحت تر از این است که رئیس فرهنگستان یک کشور با کلاه مخملی ها همایش برگزار کند؛ چراکه این اقدام اصلا قابل درک نیست و نشان دهنده این است که اصولگرایان قبل از روز انتخابات نتیجه را باخته بودند.»
وی افزود: «اشتباه دیگر اصولگرایان انگلیسی نامیدن لیست رقیب بود که یک اشتباه فاحش بود که فقط از سوی افراد کوته بین برمی آید. من اصلا درک نمی کنم که اصولگرایان چرا باید اینکار را می کردند؟ مگر انگلیس چکاره است که بخواهد به انتخابات ایران خط بدهد؟»
وی ادامه داد: «متاسفانه این ذهنیت غلط در اصولگرایان وجود دارد که معتقدند برخی در داخل کشور هستند که از خارج خط می گیرند و از بس این موضوع را تکرار کردند در دام این اشتباه فاحش افتادند.»
وی افزود: «اگر بخشی از اصولگرایان به این موضوع باور دارند ناشی از عدم اعتماد آنان به جامعه است و بخشی دیگر از بس این موضوع نادرست را تکرار کردند خود نیز آن را باور کردند. اما بیان این موضوع چه از روی باور و چه تاکتیکی، باعث عصبانیت مردم شد و اگر این کار را نمی کردند این واکنش را در مردم ایجاد نمی کردند.»
عبدی در بیان دیگر علت شکست اصولگرایان گفت: «لیدری و راهبری لیست اصولگرایان جبهه پایداری بود و اصولگرایان در این انتخابات چوپ جبهه پایداری و طرفداران احمدی نژاد را خوردند.»
وی ادامه داد: «به نظر من مردم با اصولگرایان واقعی دشمنی ندارند و افرادی مانند آل اسحاق فرد محترمی است، یا علی رغم اختلاف نظری که با احمد توکلی دارم ایشان انسان خوبی است؛ یا خانم دستجردی فرد محترمی است اما این افراد وقتی کنار جبهه پایداری و احمدی نژادیها قرار گرفتند به دلیل حساسیت مردم نسبت به گذشته این گروه یکجا آنها را رد کردند.»
وی افزود: «لذا وقتی دو قطبی در انتخابات شکل گرفت این دو قطبی بیشتر علیه اصولگرایان بود تا اینکه بخواهد به نفع اصلاح طلبان باشد. چون مردم نامزدهای اصلاح طلبان را نمی شناختند و رای به آنها در واقع نه به اصولگرایان بود.»
این فعال سیاسی اصلاح طلب تصریح کرد: «این موضوع در انتخابات خبرگان هم به شکل دیگری رخ داد چون بخشی از اصولگرایان اساسا انتخابات و رای مردم را قبول ندارند اما چون فکر می کنند برنده می شوند در انتخابات شرکت می کنند. مثلا آقای مصباح یزدی به لحاظ نظری رای مردم را قبول ندارد اما به لحاظ عملی می آید و می گوید تبلیغات هم نمی کنم؛ اما سوال این است که با این تفکر اساسا چرا در انتخابات شرکت می کنید؟»
چرا اصلاحطلبان بردند؟
عبدی در پاسخ به این سوال که علت پیروزی اصلاح طلبان در این انتخابات چه بود؟، گفت: «اصلاح طلبان با درسی که از گذشته گرفتند تقریبا بی نقص عمل کردند. در درجه اول آقای خاتمی خیلی خوب برخورد کرد و بعد تمام نیروهایی که لیست دادند به دلیل تحت فشار قرار داشتن خیلی خوب لیست را بستند و حتی چند نفر از اصولگرایان را هم در لیست قرار دادند.»
وی ادامه داد: «اصلاح طلبان همچنین تبلیغات خیلی ساده و بی آلایشی داشتند و شعارهای دهن پرکن هم ندادند. با این حال این رای فقط رای ایجابی به اصلاح طلبان نبود و آنها چون خوب کار کردند توانستند رای منفی بالقوه موجود علیه اصولگرایان را زنده کنند و لذا بخشی از آرای اصلاح طلبان ناشی از رای سلبی به اصولگرایان بود.»
اصولگرایان چه باید بکنند؟
وی افزود: «با این نتیجه اصولگرایان باید تغییری در وضعیت خود بدهند، و به این پرسش پاسخ دهند که چرا این همه حساسیت منفی در مردم نسبت به آنها وجود دارد. به نظر من اصولگرایان سنتی باید راه خود را از احمدی نژادیها و پایداری جدا کنند اما چون آنها گمان دارند که نمی توانند با اصلاح طلبان رقابت کنند به اشتباه به پایداری ها نزدیک می شوند و قربانی این گروه میگردند.»
عبدی در پاسخ به این سوال که آیا شکست کامل نامزدهای اصولگرا در تهران می تواند برای آنها در مجلس ایجاد مشکل کند؟، گفت: «یکی از مشکلات این است که اصولگرایان نیروهای کیفی خود را در مجلس از دست دادند و چون نمایندگان شهرستان ها مدام باید در سفر به شهرستان باشند کمتر در مجلس نقش ملی خواهند داشت و اساسا نمایندگان تهران هم حرفه ای تر هستند.»
وی ادامه داد: «لذا باید گفت «سر» نیروهای اصولگرا دیگر در مجلس وجود ندارد و از این بابت واقعا حیف شد که افرادی مانند توکلی و ابوترابی فرد که می توانستند در مجلس حضور داشته و مفید باشند در این فضای نفرت از تندروهای اصولگرا از بین می روند و چاره ای ندارند و باید در بیرون مجلس فعالیت کنند. البته من با این ساختار انتخابات که یک گروه بتواند همه نامزدهایش در مجلس برنده شود مخالفم و باید به سمت انتخابات سهمیهای رفت ولی قانون اساسی یا تفسیر از آن باید راه را باز کند.»
در کل کشور چه جریانی برد، چه جریانی باخت؟
عبدی درباره نتیجه انتخابات مجلس دهم در سراسر کشور گفت: «اولا اینکه برخی رسانه های اصولگرا عنوان می کنند 60 درصد راه یافتگان به مجلس اصولگرا هستند امری مطابق با واقع نیست. بخشی از این افراد چون می خواهند در مجلس حضور داشته باشند در ده سال گذشته خود را با معیارهای شورای نگهبان تطبیق داده و گرنه ممکن است از اصلاح طلبان هم اصلاح طلب تر باشند.»
وی ادامه داد: «از سوی دیگر نیروهای رده یک و دو اصلاح طلبان ردصلاحیت شده بودند و نتیجه بدست آمده به معنای این نیست که اصلاح طلبان ضعیف هستند.»
وی افزود: «اینکه بیش از دو سوم مجلس نهم و موجود (که همه اذعان دارند اصولگرا است) رای نیاورده است چطور می توان تفسیر به پیروزی اصولگرایان در انتخابات کرد؟! کجای دنیا 80 درصد یک مجلس که تماما از یک جریان سیاسی است رای نمیآورد و باز هم آن جریان را در انتخابات جدید پیروز شده تلقی میکنند؟! لذا این فرایند در یک جایی معیوب است و این بلاهت است که یک رسانه ای تیتر می زند اصولگرایان حائز اکثریت آرا شدند. و این بدتر از شکست است.»
این فعال سیاسی اصلاح طلب درباره آرایش سیاسی مجلس دهم گفت: «در این باره قطعی نمی شود نظر داد چون ترکیب سیاسی مجلس تا حدود زیادی تحت تاثیر «فضا» است. به طور مثال همین مجلس تا وقتی احمدی نژاد در قدرت بود، طرفدار احمدی نژاد بود و وقتی روحانی آمد تا حدودی طرفدار روحانی شد. لذا «فضا» تاثیرگذار است و این «فضا» در انتخابات تهران معنا پیدا می کند.»
عباس عبدی تحلیل گر مسائل سیاسی و فعال سیاسی اصلاح طلب در گفتگو با فرارو گفت: « یکی از مهمترین علل شکست اصولگرایان وحدت آنها بود؛ چون اصولگرایان به مقوله وحدت خیلی صوری نگاه می کنند و معتقدند اگر در انتخابات 92 شکست خوردند به این دلیل بود که به وحدت نرسیدند.»
چرا اصولگرایان باختند؟
وی ادامه داد: «بنده از قبل انتخابات نوشته بودم که این وحدت به ضرر اصولگرایان تمام خواهد شد چون آنها به این دلیل دنبال وحدت بودند که اصلاح طلبان را رقیب خطرناک خود می دیدند و لذا وحدت آنها صوری بود و گر نه ارائه صرفاً یک لیست با این همه افراد متضاد که وحدت محسوب نمی شود؛ بلکه وحدت باید در عمل باشد و بازتاب آن در لیست دیده شود.»
وی افزود: «من نمی دانم مثلا آقای آل اسحاق چگونه می تواند در کنار جبهه پایداری قرار بگیرد؟ در لیست اصولگرایان برخی مخالفین برجام در کنار موافقین آن و برخی مخالفین سیاست های دولت در کنار موافقین آن قرار گرفته و اسم آن را وحدت گذاشته بودند؛ در حالی که وحدت بین اینها ناشدنی است.»
این تحلیل گر مسائل سیاسی تصریح کرد: «مشکل اصلی وحدت در میان اصولگرایان برداشت آقای حداد عادل بود که فکر می کرد می تواند با یک لیست، مشکل را حل کند.»
عبدی با بیان اینکه بهترین کار این بود که اصولگرایان با دو یا سه لیست وارد انتخابات می شدند تا هر لیست بازتاب بخشی از ماهیت آنها باشد و فضا را دو قطبی نکند، گفت: «البته اگر اصولگرایان با دو یا سه لیست می آمدند، احتمالا در این طرف هم دو یا سه لیست شکل می گرفت؛ اما وقتی اصولگرایان با یک لیست آمدند، اصلاحطلبان هم یک لیستی شدند.»
این تحلیل گر مسائل سیاسی در بیان علت دوم شکست اصولگرایان گفت: «دلیل دوم کارهای عجیب و غریبی بود که اصولگرایان در بازه تبلیغات انجام دادند که نمونه بارز آن نشست و برخاست با کلاه مخملی ها بود که به نظر من چنین کاری به معنای پذیرش شکست در درون خود، از قبل از برگزاری انتخابات است.»
وی ادامه داد: «به نظر من هضم یک کله پاچه برای یک کودک دو روزه راحت تر از این است که رئیس فرهنگستان یک کشور با کلاه مخملی ها همایش برگزار کند؛ چراکه این اقدام اصلا قابل درک نیست و نشان دهنده این است که اصولگرایان قبل از روز انتخابات نتیجه را باخته بودند.»
وی افزود: «اشتباه دیگر اصولگرایان انگلیسی نامیدن لیست رقیب بود که یک اشتباه فاحش بود که فقط از سوی افراد کوته بین برمی آید. من اصلا درک نمی کنم که اصولگرایان چرا باید اینکار را می کردند؟ مگر انگلیس چکاره است که بخواهد به انتخابات ایران خط بدهد؟»
وی ادامه داد: «متاسفانه این ذهنیت غلط در اصولگرایان وجود دارد که معتقدند برخی در داخل کشور هستند که از خارج خط می گیرند و از بس این موضوع را تکرار کردند در دام این اشتباه فاحش افتادند.»
وی افزود: «اگر بخشی از اصولگرایان به این موضوع باور دارند ناشی از عدم اعتماد آنان به جامعه است و بخشی دیگر از بس این موضوع نادرست را تکرار کردند خود نیز آن را باور کردند. اما بیان این موضوع چه از روی باور و چه تاکتیکی، باعث عصبانیت مردم شد و اگر این کار را نمی کردند این واکنش را در مردم ایجاد نمی کردند.»
عبدی در بیان دیگر علت شکست اصولگرایان گفت: «لیدری و راهبری لیست اصولگرایان جبهه پایداری بود و اصولگرایان در این انتخابات چوپ جبهه پایداری و طرفداران احمدی نژاد را خوردند.»
وی ادامه داد: «به نظر من مردم با اصولگرایان واقعی دشمنی ندارند و افرادی مانند آل اسحاق فرد محترمی است، یا علی رغم اختلاف نظری که با احمد توکلی دارم ایشان انسان خوبی است؛ یا خانم دستجردی فرد محترمی است اما این افراد وقتی کنار جبهه پایداری و احمدی نژادیها قرار گرفتند به دلیل حساسیت مردم نسبت به گذشته این گروه یکجا آنها را رد کردند.»
وی افزود: «لذا وقتی دو قطبی در انتخابات شکل گرفت این دو قطبی بیشتر علیه اصولگرایان بود تا اینکه بخواهد به نفع اصلاح طلبان باشد. چون مردم نامزدهای اصلاح طلبان را نمی شناختند و رای به آنها در واقع نه به اصولگرایان بود.»
این فعال سیاسی اصلاح طلب تصریح کرد: «این موضوع در انتخابات خبرگان هم به شکل دیگری رخ داد چون بخشی از اصولگرایان اساسا انتخابات و رای مردم را قبول ندارند اما چون فکر می کنند برنده می شوند در انتخابات شرکت می کنند. مثلا آقای مصباح یزدی به لحاظ نظری رای مردم را قبول ندارد اما به لحاظ عملی می آید و می گوید تبلیغات هم نمی کنم؛ اما سوال این است که با این تفکر اساسا چرا در انتخابات شرکت می کنید؟»
چرا اصلاحطلبان بردند؟
عبدی در پاسخ به این سوال که علت پیروزی اصلاح طلبان در این انتخابات چه بود؟، گفت: «اصلاح طلبان با درسی که از گذشته گرفتند تقریبا بی نقص عمل کردند. در درجه اول آقای خاتمی خیلی خوب برخورد کرد و بعد تمام نیروهایی که لیست دادند به دلیل تحت فشار قرار داشتن خیلی خوب لیست را بستند و حتی چند نفر از اصولگرایان را هم در لیست قرار دادند.»
وی ادامه داد: «اصلاح طلبان همچنین تبلیغات خیلی ساده و بی آلایشی داشتند و شعارهای دهن پرکن هم ندادند. با این حال این رای فقط رای ایجابی به اصلاح طلبان نبود و آنها چون خوب کار کردند توانستند رای منفی بالقوه موجود علیه اصولگرایان را زنده کنند و لذا بخشی از آرای اصلاح طلبان ناشی از رای سلبی به اصولگرایان بود.»
اصولگرایان چه باید بکنند؟
وی افزود: «با این نتیجه اصولگرایان باید تغییری در وضعیت خود بدهند، و به این پرسش پاسخ دهند که چرا این همه حساسیت منفی در مردم نسبت به آنها وجود دارد. به نظر من اصولگرایان سنتی باید راه خود را از احمدی نژادیها و پایداری جدا کنند اما چون آنها گمان دارند که نمی توانند با اصلاح طلبان رقابت کنند به اشتباه به پایداری ها نزدیک می شوند و قربانی این گروه میگردند.»
عبدی در پاسخ به این سوال که آیا شکست کامل نامزدهای اصولگرا در تهران می تواند برای آنها در مجلس ایجاد مشکل کند؟، گفت: «یکی از مشکلات این است که اصولگرایان نیروهای کیفی خود را در مجلس از دست دادند و چون نمایندگان شهرستان ها مدام باید در سفر به شهرستان باشند کمتر در مجلس نقش ملی خواهند داشت و اساسا نمایندگان تهران هم حرفه ای تر هستند.»
وی ادامه داد: «لذا باید گفت «سر» نیروهای اصولگرا دیگر در مجلس وجود ندارد و از این بابت واقعا حیف شد که افرادی مانند توکلی و ابوترابی فرد که می توانستند در مجلس حضور داشته و مفید باشند در این فضای نفرت از تندروهای اصولگرا از بین می روند و چاره ای ندارند و باید در بیرون مجلس فعالیت کنند. البته من با این ساختار انتخابات که یک گروه بتواند همه نامزدهایش در مجلس برنده شود مخالفم و باید به سمت انتخابات سهمیهای رفت ولی قانون اساسی یا تفسیر از آن باید راه را باز کند.»
در کل کشور چه جریانی برد، چه جریانی باخت؟
عبدی درباره نتیجه انتخابات مجلس دهم در سراسر کشور گفت: «اولا اینکه برخی رسانه های اصولگرا عنوان می کنند 60 درصد راه یافتگان به مجلس اصولگرا هستند امری مطابق با واقع نیست. بخشی از این افراد چون می خواهند در مجلس حضور داشته باشند در ده سال گذشته خود را با معیارهای شورای نگهبان تطبیق داده و گرنه ممکن است از اصلاح طلبان هم اصلاح طلب تر باشند.»
وی ادامه داد: «از سوی دیگر نیروهای رده یک و دو اصلاح طلبان ردصلاحیت شده بودند و نتیجه بدست آمده به معنای این نیست که اصلاح طلبان ضعیف هستند.»
وی افزود: «اینکه بیش از دو سوم مجلس نهم و موجود (که همه اذعان دارند اصولگرا است) رای نیاورده است چطور می توان تفسیر به پیروزی اصولگرایان در انتخابات کرد؟! کجای دنیا 80 درصد یک مجلس که تماما از یک جریان سیاسی است رای نمیآورد و باز هم آن جریان را در انتخابات جدید پیروز شده تلقی میکنند؟! لذا این فرایند در یک جایی معیوب است و این بلاهت است که یک رسانه ای تیتر می زند اصولگرایان حائز اکثریت آرا شدند. و این بدتر از شکست است.»
این فعال سیاسی اصلاح طلب درباره آرایش سیاسی مجلس دهم گفت: «در این باره قطعی نمی شود نظر داد چون ترکیب سیاسی مجلس تا حدود زیادی تحت تاثیر «فضا» است. به طور مثال همین مجلس تا وقتی احمدی نژاد در قدرت بود، طرفدار احمدی نژاد بود و وقتی روحانی آمد تا حدودی طرفدار روحانی شد. لذا «فضا» تاثیرگذار است و این «فضا» در انتخابات تهران معنا پیدا می کند.»