يادداشت روز اوین نامه ی کیهان " 38 سال پس از آن ضربۀ كاري امام "

  اوین  نامه ی کیهان 4 شنبه 20 بهمن ماه سال 1395
يادداشت روز اوین نامه ی کیهان " 38 سال پس از آن ضربۀ كاري امام "
 قلم بردستان همکار سربازجو شریعت  نداری که عادت دارند همچون اسب عصاری که دور خودش می چرخد تحلیل های کپی شده قالبی یک نواخت از موضع ضدآمریکایی و مخالفت با جناح وباندهای رقیب سر هم بندی وارائه  کنند. البته برای اینکه از حاشیه امنیتی برخوردار باشند وخطری تهدیدشان نکند .همچنین سر سپردگی  خودو وامداربودن قلم شان را برجسته کنند آویزان به برخی از گفته    های خمینی وخامنه ای ونقل کردنش می شوند . برای همین ازتغییرو تحول در آمریکا وپایان لیبرالیسم بارئیس جمهور شدن ترامپ لغزخوانی شده است .ولی اشاره نشده که ممکن است این تغییر سیاست درآمریکا منجر به زدن سیاست مماشات گذشته وچرخش به موضع گیری سیاست درجهت مخالف آن باشد که می تواند دارای هزینه واکنشی سنگین نسبت  به چنین تحلیل های همکار اوین نامه سربازجو شریعت نداری داشته باشد:
 به قدرت رسيدن ديوانه اي در مختصات ترامپ در کنار خروج انگليس از اتحاديه اروپا (برگزيت)، حمايت کاخ سفيد از برگزيت و تشويق ساير کشورهاي عضو اتحاديه اروپا براي ملحق شدن به اين روند، بالابردن هزينه عضويت در نظم آمريکايي از سوي ترامپ و تبعات اين تحولات مي تواند به مثابه تير خلاصي باشد بر پيکر ليبرال دموکراسي و نظم نوين آمريکايي که امام راحل 38 سال پيش اولين ضربه را به آن وارد کردند. به قول رهبر معظم انقلاب از اين بابت بايد از ترامپ تشکر هم کرد: 
    «
البته ما از اين آقاي تازه آمده متشکريم چرا که زحمت ما را کم کرده و با نشان دادن چهره واقعي آمريکا، حرف هاي ۳۸ ساله جمهوري اسلامي ايران را درباره فساد سياسي، اقتصادي، اخلاقي و اجتماعي دستگاه حاکم بر آمريکا ثابت کرده است. رئيس جمهور جديد با حرف ها و اقدامات خود در مبارزات انتخاباتي و روزهاي اخير، ماهيت واقعي آمريکا را عريان در مقابل چشم مردم جهان به نمايش گذاشته و نشان مي دهد حقيقت آمريکا چيست

طبيعي است که «حفظ نظم موجود»، همواره يکي از اصلي ترين اهداف تشکيل دهندگان اين «نظم» باشد، چرا که قوانين و استانداردهايي را که در چارچوب اين نظم تعريف و به کشورها ديکته شده اند، همين نظم دهندگان طراحي کرده اند! در اين بين، مقابله با کشورهايي که عليه اين نظم قيام کرده اند نيز کاملاطبيعي خواهد بود.
    
پس از وقوع انقلاب اسلامي در ايران به رهبري امام خميني(ره) اين نظم- دست کم در منطقه غرب آسيا- دستخوش تحولات جدي شد. فشارها عليه کشورمان نيز - برخلاف آنچه برخي ادعا مي کنند-پس از وقوع همين انقلاب و به شکل تحريم و جنگ و ... تحميل شد. در ايامي که دنيا مجبور به تنظيم سياست هاي خود در قالب نظم دو قطبي سرمايه داري- کمونيستي بود، امام خميني با شکستن اين قالب، اولين تير را انداخت و قلب نظام دو قطبي را هدف قرار داد. از دل اين «قالب شکنيِ» امام راحل اما، نهضت ها و جنبش هايي خارج شد که امروز هر يک به تنهايي «نظم جديد آمريکايي» را به چالش مي کشند؛ حزب الله در لبنان، حشدالشعبي در عراق و سوريه، جهاد اسلامي و حماس در فلسطين، خمينيون در نيجريه و... انصارالله در يمن.
    «
انصارالله»، يک جنبش انقلابي و مسلمان در يمن است که حدود 2 سال پيش يعني 26 مارس 2015 عربستان قرار بود، با عمليات «طوفان قاطع»، ظرف 3 روز يا حداکثر يک هفته نابودش کند! پس از گذشت مدت زمان تعيين شده، رياض براي حفظ آبرو هم که شده، با کمک دلارهاي نفتي و حمايت هاي ناتمام نظامي و اطلاعاتي غرب و رژيم صهيونيستي و صد البته سوء استفاده از فقر حاکم بر برخي کشورهاي آفريقايي-آسيايي ائتلافي را متشکل از 9 کشور تشکيل داد تا اين بار کار را يکسره کند. رياض براي محکم کاري حتي، سازمان ملل را با دبير کل وقت آن هم با خريد و ظرف چند ساعت توانست، با يک قطعنامه سفارشي عليه يمن، اين کشور را از آسمان و دريا و خشکي در يک محاصره کامل قرار دهد. 
    
امروز نزديک به 2 سال است که سعودي ها با حضور علني نظاميان 8 کشور امارات، قطر، بحرين، کويت، مصر، اردن، سودان و مغرب حريف انقلابيون يکي از فقير ترين کشورهاي جهان نشده است. اين رسوايي و طولاني شدن جنگ باعث شد، رفته رفته از تعداد اعضاي اين ائتلاف به بهانه هاي مختلف کاسته شود طوري که امروز سعودي ها خود نيز خواستار پايان يافتن اين جنگ هستند و براي ميانجيگري، به ايران نماينده مي فرستند!
    
انصارالله طي هفته جاري توانست دو ضربه کاري به سعودي ها وارد کند. ضرباتي که هم سعودي ها را گيج کرده و هم متحدان غربي اين رژيم را. ضربه نخست، انهدام يک ناوچه پيشرفته سعوديِ ساخت فرانسه بود و ضربه دوم نيز، رساندن برد موشک ها به رياض، قلب عربستان است. رياض مجري سراپا گوش طرح هاي آمريکا در منطقه است. اين کشور با استفاده از ابزار «پول» و«نفت» و با حمايت از تروريست هاي تکفيري 38 سال است در خدمت «نظم آمريکايي» و عليه دشمنان اين نظم عمل کرده است. ضربه به آل سعود يعني ضربه به آمريکا و نظم جهاني اش... يمني ها مي گويند، از انقلاب اسلامي ايران و امام راحل الگو گرفته اند.
    
اوضاع سوريه نيز بي شباهت به اوضاع يمن نيست. وقتي غرب براي حفظ اين نظم(يا حتي تغيير آن به نفع خود)، طرح سرنگوني «مقاومت» به رهبري ايران را با راه اندازي غائله داعش کليد زد، مثل سعودي ها اطمينان داشت در مدت زمان بسيار کوتاهي(حداکثر ظرف چند ماه) بشار اسد را سرنگون و مقاومت را ناکار خواهد کرد. امروز نزديک به 5 سال است که از موعد مقرر براي سرنگوني بشار اسد، رئيس جمهور «محور بزرگ مقاومت» مي گذرد. امروز اوضاع در سوريه خيلي بهتر از اوضاع اين کشور در 5 سال گذشته است و در نشست هايي هم که براي پايان جنگ در سوريه برگزار مي شود، به آمريکا اجازه حضور داده نمي شود. تا پيش از اين در منطقه و حتي ساير نقاط جهان، حتي يک مورد بحران نمي شد يافت که آمريکا در آن بازي گردان نبوده باشد. 
    
حذف آمريکا از بحران سوريه و مهم ترين و تاثيرگذارترين مسئله منطقه يعني، مقاومتي که امام بنيانش را 4 دهه پيش گذاشت، داعش، آل سعود، و نظم جهاني آمريکايي را با هم تحقير کرد. 
    «
نظم نوين آمريکايي»، امروز از جانب خود آمريکايي ها هم تحقير و تهديد مي شود. روي کار آمدن پديده اي به نام «ترامپ» آن هم از دل ليبرال دموکراسي، به تنهايي براي تحقير ارزش هاي آمريکايي کافي است. ترامپ امروز با آمريکا و نظم جهاني اش، همان مي کند که مقاومت به رهبري ايران 38 سال است که با اين کشور مي کند؛ فرانک والتر اشتاين ماير، وزير خارجه اسبق آلمان در اين باره مي گويد: «همانند هميشه، هنگامي که قدرت جابجا مي شود بي ثباتي ها، ترديدها و سوال هايي درباره مسيري که دولت جديد در پيش خواهد گرفت، به وجود مي آيد... امروز چيزهاي زيادي در معرض خطر قرار گرفته اند و با موفقيت دونالد ترامپ جهانِ قرنِ بيستم براي هميشه به پايان رسيده است. دوراني پرتلاطم در پيش است
    راز به تکاپو افتادن رهبران کشورهايي مثل انگليس را که تا همين چند ماه پيش آويزان آمريکا بودند نيز بايد در همين «به هم ريختگي نظم پسا ترامپ» جست و جو کرد. همين به هم ريختگي باعث شده ترزا مي، نخست وزير انگليس براي تشکيل يک ائتلاف مثلثي با حضور رژيم صهيونيستي و فرانسه عليه کشورمان تلاش کند تا اولابا ترساندن ريزکشورهاي عربي، آنها را اصطلاحا «سرکيسه کند» و هم جاي پاي آمريکا را در منطقه بگيرد. غافل از اينکه خود آمريکا با تاجري که بر آن حکمراني مي کند، امروز در حال سرکيسه کردن ارتجاعيون و حتي کشورهاي عضو ناتو است.
    
به قدرت رسيدن ديوانه اي در مختصات ترامپ در کنار خروج انگليس از اتحاديه اروپا (برگزيت)، حمايت کاخ سفيد از برگزيت و تشويق ساير کشورهاي عضو اتحاديه اروپا براي ملحق شدن به اين روند، بالابردن هزينه عضويت در نظم آمريکايي از سوي ترامپ و تبعات اين تحولات مي تواند به مثابه تير خلاصي باشد بر پيکر ليبرال دموکراسي و نظم نوين آمريکايي که امام راحل 38 سال پيش اولين ضربه را به آن وارد کردند. به قول رهبر معظم انقلاب از اين بابت بايد از ترامپ تشکر هم کرد: 
    «
البته ما از اين آقاي تازه آمده متشکريم چرا که زحمت ما را کم کرده و با نشان دادن چهره واقعي آمريکا، حرف هاي ۳۸ ساله جمهوري اسلامي ايران را درباره فساد سياسي، اقتصادي، اخلاقي و اجتماعي دستگاه حاکم بر آمريکا ثابت کرده است. رئيس جمهور جديد با حرف ها و اقدامات خود در مبارزات انتخاباتي و روزهاي اخير، ماهيت واقعي آمريکا را عريان در مقابل چشم مردم جهان به نمايش گذاشته و نشان مي دهد حقيقت آمريکا چيست
    خداوند امام راحل را قرين رحمت کند، ان شاءالله... نويسنده: جعفر بلوري