گزیده
ها قسمت چهارم 13 – بهمن -95
تاکنون، بیش از ۹ هزار عضو هیات علمی، ۴۴ برنده جایزه نوبل، ۴۵ برنده دیگر جوایز معتبر جهانی و ۲۷۳ عضو آکادمیهای علوم،
مهندسی و هنر آمریکا، طوماری را در اعتراض به ممنوعیتهای وضع شده بر سفر اتباع
ایران و شش کشور دیگر امضا کرده اند.
به گزارش بی بی سی، تعداد امضاهای طوماری که اعضای هیات علمی و دانشمندان آمریکایی در اعتراض به ممنوعیتهای جدید تهیه کرده اند، رو به افزایش است.
امضا کنندگان این طومار، تصمیم رئیس جمهور آمریکا را در ممنوعیت صدور ویزا برای اتباع هفت کشور دارای جمعیت مسلمان "تبعیض آمیز"، "مغایر منافع ملی ایالات متحده" و "تحمیل کننده بار اضافی بر اعضای جامعه علمی" دانسته اند.
در بخشی از طومار آمده است: "در سه سال اخیر، تنها از کشور ایران، بیش از ۳ هزار نفر در دانشگاه های آمریکا دکترا گرفته اند. دستور اجرایی رئیس جمهور همکاری با پژوهشگران چنین کشورهایی را محدود می کند."
طومار می افزاید که تصمیم دونالد ترامپ، "به طور بالقوه می تواند به ترک آمریکا از سوی بسیاری از افراد بااستعداد منجر شود که پژوهشگران و کارآفرینان حال و آینده ایالات متحده هستند."
اساتید و دانشمندان امضاکننده طومار تاکید کرده اند: "کسانی که مطابق دستور اجرایی رئیس جمهور وضعیتشان مورد بررسی مجدد قرار می گیرد، دانشجویان، دوستان، همکاران و اعضای جوامع [علمی] ما هستند."
همزمان، کوین لوئیس سخنگوی باراک اوباما از حمایت آقای اوباما از تجمعات صورت گرفته در اعتراض به دستور اجرایی دونالد ترامپ خبر داده است.
وی با تاکید بر "مخالفت بنیادین" باراک اوباما با "تبعیض بر مبنای عقیده و مذهب" افزوده: "شهروندان [معترض] در حال استفاده از حقوق به رسمیت شناخته شده در قانون اساسی برای آزادی اجتماعات هستند. دقیقا همان کاری که انتظار داریم وقتی ارزش های آمریکایی در خطر هستند انجام شود".
سخنگوی رئیس جمهور سابق آمریکا گفته که آقای اوباما از میزان واکنش به دستور اجرایی آقای ترامپ "دلگرم" شده است.
دونالد ترامپ روز جمعه دستوری را با عنوان "حفاظت از آمریکا در مقابل حملات تروریستی" امضا کرد که بر اساس آن ورود پناهجویان به آمریکا به مدت چهار ماه معلق شد و بازدید شهروندان هفت کشور که به ترتیب ایران، عراق، لیبی، سومالی، سودان، سوریه و یمن هستند، به آمریکا برای ۹۰ روز ممنوع شده است.
احمد مسجد جامعی در یادداشتی برای
روزنامه شرق نوشت: در یکی، دو هفته گذشته چند اتفاق ناگوارِ پشت سر هم تهران را
لرزاند؛ اتفاقاتی که در آن چند نفر از بهترین فرزندان این آبوخاک شهید شدند و
سرمایههای مادی و انسانی فراوانی بر باد رفت. رحلت «یار دیرین» و شهادت بیش از ٢٠
آتشنشان قهرمان و شهروندان عزیز تهرانی و سیل سیستانوبلوچستان و در نهایت فاجعه
خاموش آلودگی هوا در خوزستان و سرانجام درگذشت چهار نفر از هموطنان عزیز کولبر در
حادثه ریزش بهمن در سردشت که قلب بسیاری از ساکنان تهران را به درد آورد و کل کشور
را تکان داد.
این تکان همان نکته اصلی است که باید به آن توجه کرد. تکانی که میگوییم؛ یعنی آمدن آن همه جمعیت در مراسم تشییع آیتالله هاشمی و پیکر پاک شهدای آتشنشان که با شیوهای که نمیتوان حُسن سلیقه نامید، به صبحی نسبتا زود در روزی کاری منتقل شد. تکانی که میگوییم؛ یعنی حمایتی که در پی آتشسوزی ساختمان پلاسکو روی داد و آنقدر انسانهای شریف برای اهدای خون به مراکز امدادی رفتند که یادآور سالهای دفاع مقدس شد.
تکانی که میگوییم؛ یعنی هزاران شهروندی که شمع و گل و شعر و سرود و دعا و کمک و همدردی خود را پشتیبان خانوادههای حماسهآفرین کردند. تکانی که میگوییم؛ یعنی حساسیت هزاران کاربر فضای مجازی به سیل سیستانوبلوچستان که از تحتالشعاع قرارگرفتن آن جلوگیری کردند و مسئولان را به دادن گزارش درباره خدمات ارائهشده برای سیلزدگان واداشتند. همچنین باید از برجستهکردن آلودگی هوای بخشی از سرزمین قهرمانخیز خوزستان و عزادارشدن خانوادههای پرتلاشی در کردستان در شبکههای اجتماعی یاد کرد که فضای ذهنی مخاطبان را تکان داد.
این تکان نماد قدرتی است که با وجود مسائل بزرگ تاریخی با دلبستگی و همبستگی و شکیبایی و مهربانی، مشکلات «ایرانشهر» را آسان میکند، همان گوهری است که این ملت و ملیت را در پیشگاه آزمونهای تاریخی سربلند میکند و همان راز تمدن چندهزارساله ما است. بیان این خوبیها نهتنها به کار توجیه قصورها و تقصیرها نمیآید؛ بلکه ضرورت حضور خبرنگاران، رسانههای مستقل و نهادهای مردمی در کنار دستگاههای رسمی برای رصد اتفاقات را نشان میدهد تا از تکرار موارد مشابه در آینده جلوگیری شود. آری آنچه آشکار شد، این است که این، همه توان ما در مقابله با حوادث بود.
به بیان دیگر ما توان واقعی مدیریتهایمان را در عمل دیدیم. کدام مدیر شهری بود که دلش نمیخواست افتخار جلوگیری از چنین فاجعهای را به نام او ثبت کنند؟ اما واقعیت آن است که نتوانستند از آن همه نیروی جوانِ مؤمن جانبرکف، برای مهار یک آتشسوزی در یک ساختمان بلند، بهدرستی بهره گیرند. آتشنشانان، چنانکه پیداست، تجهیزات و امکانات ندارند و ریاست این سازمان تخصصی، سالهاست که بر عهده آتشنشانها نیست.
زمینههای یک آتشسوزی ساده بهدرستی شناسایی و مهار نشد و فاجعهای به بار آمد که عدهای از بهترین جوانان این سرزمین به شهادت رسیدند. ٦٠٠ واحد فعال صنفی با خاک یکسان شد و سرمایههای بسیاری به باد رفت. یک مرکز مهم تجاری در قلب پایتخت از هم پاشید و هزاران نفر در آخر سال و نزدیک سال نو بیکار شدند؛ اما مؤثرترین عکسالعملها نیز از سوی مردم، از آغاز تا پایان بدرقه باشکوه پیکر این عزیزان بود و چندان در این سوگ گریستند که اشک از چشم بر چهره آنها میبارید. تهرانیها و غیرتهرانیها نشان دادند که این کشور هنوز سرمایههای معنوی عظیمی در خاک پهناور خود دارد.
در وقت ضرورت آن را هزینه میکند و سرمایههای اجتماعی انکارناپذیر خود را به عرصه آورد. مهر و مدارا را قدردان باشیم و از توهین، بدگویی و تحقیر هموطنان ایرانی و شهروندان تهرانی در نظر و عمل بپرهیزیم. قوت و قدرت فضای اخلاقی و رفتار انسانی و مناسبات مدنی را باور کنیم. جامعه ما خالی از خطا و ناهنجاری نیست؛ اما خطاها را میشناسد و به ناهنجاریها حساس است. با وجود رفتارهای صبورانه، همهچیز را بهخوبی میفهمد و میداند و خدمت و خیانت را از هم باز میشناسد.
این تکان همان نکته اصلی است که باید به آن توجه کرد. تکانی که میگوییم؛ یعنی آمدن آن همه جمعیت در مراسم تشییع آیتالله هاشمی و پیکر پاک شهدای آتشنشان که با شیوهای که نمیتوان حُسن سلیقه نامید، به صبحی نسبتا زود در روزی کاری منتقل شد. تکانی که میگوییم؛ یعنی حمایتی که در پی آتشسوزی ساختمان پلاسکو روی داد و آنقدر انسانهای شریف برای اهدای خون به مراکز امدادی رفتند که یادآور سالهای دفاع مقدس شد.
تکانی که میگوییم؛ یعنی هزاران شهروندی که شمع و گل و شعر و سرود و دعا و کمک و همدردی خود را پشتیبان خانوادههای حماسهآفرین کردند. تکانی که میگوییم؛ یعنی حساسیت هزاران کاربر فضای مجازی به سیل سیستانوبلوچستان که از تحتالشعاع قرارگرفتن آن جلوگیری کردند و مسئولان را به دادن گزارش درباره خدمات ارائهشده برای سیلزدگان واداشتند. همچنین باید از برجستهکردن آلودگی هوای بخشی از سرزمین قهرمانخیز خوزستان و عزادارشدن خانوادههای پرتلاشی در کردستان در شبکههای اجتماعی یاد کرد که فضای ذهنی مخاطبان را تکان داد.
این تکان نماد قدرتی است که با وجود مسائل بزرگ تاریخی با دلبستگی و همبستگی و شکیبایی و مهربانی، مشکلات «ایرانشهر» را آسان میکند، همان گوهری است که این ملت و ملیت را در پیشگاه آزمونهای تاریخی سربلند میکند و همان راز تمدن چندهزارساله ما است. بیان این خوبیها نهتنها به کار توجیه قصورها و تقصیرها نمیآید؛ بلکه ضرورت حضور خبرنگاران، رسانههای مستقل و نهادهای مردمی در کنار دستگاههای رسمی برای رصد اتفاقات را نشان میدهد تا از تکرار موارد مشابه در آینده جلوگیری شود. آری آنچه آشکار شد، این است که این، همه توان ما در مقابله با حوادث بود.
به بیان دیگر ما توان واقعی مدیریتهایمان را در عمل دیدیم. کدام مدیر شهری بود که دلش نمیخواست افتخار جلوگیری از چنین فاجعهای را به نام او ثبت کنند؟ اما واقعیت آن است که نتوانستند از آن همه نیروی جوانِ مؤمن جانبرکف، برای مهار یک آتشسوزی در یک ساختمان بلند، بهدرستی بهره گیرند. آتشنشانان، چنانکه پیداست، تجهیزات و امکانات ندارند و ریاست این سازمان تخصصی، سالهاست که بر عهده آتشنشانها نیست.
زمینههای یک آتشسوزی ساده بهدرستی شناسایی و مهار نشد و فاجعهای به بار آمد که عدهای از بهترین جوانان این سرزمین به شهادت رسیدند. ٦٠٠ واحد فعال صنفی با خاک یکسان شد و سرمایههای بسیاری به باد رفت. یک مرکز مهم تجاری در قلب پایتخت از هم پاشید و هزاران نفر در آخر سال و نزدیک سال نو بیکار شدند؛ اما مؤثرترین عکسالعملها نیز از سوی مردم، از آغاز تا پایان بدرقه باشکوه پیکر این عزیزان بود و چندان در این سوگ گریستند که اشک از چشم بر چهره آنها میبارید. تهرانیها و غیرتهرانیها نشان دادند که این کشور هنوز سرمایههای معنوی عظیمی در خاک پهناور خود دارد.
در وقت ضرورت آن را هزینه میکند و سرمایههای اجتماعی انکارناپذیر خود را به عرصه آورد. مهر و مدارا را قدردان باشیم و از توهین، بدگویی و تحقیر هموطنان ایرانی و شهروندان تهرانی در نظر و عمل بپرهیزیم. قوت و قدرت فضای اخلاقی و رفتار انسانی و مناسبات مدنی را باور کنیم. جامعه ما خالی از خطا و ناهنجاری نیست؛ اما خطاها را میشناسد و به ناهنجاریها حساس است. با وجود رفتارهای صبورانه، همهچیز را بهخوبی میفهمد و میداند و خدمت و خیانت را از هم باز میشناسد.
دیروز، روز رُند تقویم ایران بود. یازدهِ
یازده. این تاریخ رند شاید برای خیلیها بیاهمیت باشد و مانند هر روز دیگری آن را
بدانند؛ اما اگر سری به برخی بیمارستانهای شهر بزنید متوجه میشوید که این تاریخ
برای خیلی از پدران و مادرانی که میخواهند فرزندشان بهدنیا بیاید چقدر اهمیت
دارد.
به گزارش روزنامه «صبح نو»، بسیاری حاضر
میشوند زایمان سزارین را به طبیعی ترجیح دهند و حتی عدهای به دلیل همین اهمیت،
زمان زایمان را یکی، دو هفته جلو و عقب میاندازند. کاری که شاید به ظاهر بیاهمیت
جلوه کند اما اگر کمی درباره سیستم رشد جنین در ماه آخر بدانید متوجه میشوید که
حتی یک روز هم میتواند اهمیت بالایی در زایمان موفق داشته باشد.
در این گزارش به برخی از بیمارستانهای شهر سر زدیم تا ببینیم چقدر از پدران و مادران برای داشتن یک تاریخ تولد رند در صف اتاقهای زایمان ایستادهاند!
۸۸.۸.۸ ، ۹۲.۲.۲ ، ۹۳.۳.۳ و ...؛ اینها تاریخهای رندی هستند که خیلی از کسانی که میخواهند مهمترین روزشان را ثبت کنند دوست دارند چنین تاریخهایی باشد تا در یادها و خاطرها بماند و جاودان شود. از گرفتن مراسمی مانند عقد و عروسی گرفته تا تاریخ به دنیا آمدن فرزند که مورد دوم، نکته مهم این گزارش است.
تب داغ دست بردن در تاریخ تولد آن هم به هر قیمتی
خانم ندا فرزندش را سال ۹۲ بهدنیا آورده است و تاریخ تولد پسرش ۹۲.۲.۲ است. وقتی از او درباره تاریخ فرزندش میپرسیم، میگوید: «من با نیت اینکه فرزندم در این تاریخ به دنیا بیاید تصمیم به بچهدار شدن نگرفتم؛ اما وقتی پزشکم به من گفت که فرزندم ۱۰ اردیبهشت بهدنیا میآید همسرم از دکتر پرسید میشود این تاریخ به دوم اردیبهشت تغییر کند؟ من تا آن زمان اصلاً به این موضوع توجه نکرده بودم؛ اما وقتی همسرم این موضوع را مطرح کرد من هم بدم نیامد و خواستم در این تاریخ فرزندم بهدنیا بیاید.
دکترم به من گفت پس دیگر باید قید زایمان طبیعی را بزنم چون تاریخ مشخصی نمیتوان برای آن تعیین کرد و باید تنها از طریق سزارین فرزند به دنیا بیاید. من هم پذیرفتم چون از همان ابتدا وحشت زایمان طبیعی را هم داشتم. حتی دکتر تا آخرین لحظه هم به من قول دوم اردیبهشت را نداد و گفت به شرایط نوزاد هم بستگی دارد. خدارا شکر نوزاد در همان تاریخی که میخواستیم به دنیا آمد و به نظرم اتفاق جالبی است و شاید پسرم بزرگ شد از کاری که برایش کردیم تشکر هم کند.»
برای زمان دلخواه، گریه کردهاند
تاریخ تولد فرزند خانم فاطمه هم ۹۳.۳.۳ است. تاریخی که به گفته خودش خانمهای باردار زیادی در صف انتظار بودند تا آن زمان فرزندشان را به دنیا آوردند. حتی او از تاریخ پرطرفدار ۸۸.۸.۸ میگوید که آن زمان مصادف با تولد امام رضا (ع) هم شده بود و دیگر کسی نبود که نخواهد فرزندش در این زمان به دنیا بیاید.
حتی میگفت کسانی را به یا دارد که برای آن که فرزندشان در این تاریخ به دنیا بیاید گریه هم میکردند: «من وقتی باردار شدم متوجه شدم که زمان تولد دخترم یا اواخر اردیبهشت است یا اوایل خرداد. خیلی خوشحال بودم و دلم میخواست در خرداد و بهویژه سوم خرداد به دنیا بیاید تا تاریخ رندی در شناسنامهاش ثبت شود. به یاد دارم زمانی که پیش دکتر میرفتم، خیلی به او اصرار میکردم که در تاریخ سوم خرداد بچهام به دنیا بیاید. البته به من گفت شاید دو روز زودتر این زایمان اتفاق بیافتد تا اینکه شب سوم دردم شروع شد و من را بیمارستان بردند و در همان سوم خرداد فرزندم به دنیا آمد.»
موج زایمان در تاریخ دلخواه
به یکی از بیمارستانهای شهر رفتیم تا درباره زایمان روز رند ۹۵.۱۱.۱۱ سؤال کنیم. به بخش زنان و زایمان میرویم و با یکی از ماماها درباره میزان تولد نوزاد صحبت میکنیم که میگوید: «در سالهای اخیر زوجها خیلی تاکید دارند که تاریخ تولد فرزندشان یا رند باشد یا با مناسبتها همخوانی داشته باشد. با وجود آن که پزشک سعی میکند به این موارد توجه نداشته باشد اما تاکید مادر و پدر موجب میشود آنها هم تا آنجا که امکان دارد خواسته آنها را لحاظ کند. نوزاد در ماه آخر رشدش بسیار حساس است و تکتک روزها دارای اهمیت هستند.
در زایمان طبیعی که به هیچ عنوان تاریخ دقیقی نمیتوان مشخص کرد. سزارین هم بسته به اینکه نوزاد چقدر وزن گرفته و تا چه حد رشد داشته میتوان دو، سه روز دیر و زود انجام گیرد؛ اما اینکه بشود یک یا دو هفته زایمان عقب و جلو بیافتد به این سادگیها نیست. با این وجود واقعاً بعضی از خانوادهها خیلی روی این موضوع تاکید دارند. امروز تا الان هشت زایمان داشتهایم که روز گذشته تنها یک زایمان در این بیمارستان انجام شد،اما تاریخی مانند ۹۵.۵.۵ بسیار شلوغ بود.»
او با تاکید بر اینکه تعیین تاریخ تولد حتی در زمان سزارین برای بچههای دوم به بعد دیگر غیر ممکن میشود، گفت: «مادرانی که فرزند اولشان را با سزارین به دنیا آوردهاند دیگر نمیتوانند برای فرزند دوم زمان دقیقی را تعیین کنند و باید سر موقع خودش زایمان رخ دهد. اگر میبینید چنین روندی در زایمانها رایج شده و کسانی به دنبال تاریخ رند هستند، برای فرزندان اول امکانپذیر خواهد بود.»
سزارین غیرضروری خطرناک است
طبق گزارش WHO فقط پنج تا ۱۵ درصد زایمانها منجر به سزارین میشود در حالی که براساس تحقیقات موجود، ۴۰.۴ درصد زایمانها در ایران به روش سزارین انجام میشود. براساس این گزارش سزارینهای غیرضروری، علاوهبر خطرات آن بهعنوان یک عمل جراحی بزرگ برای مادر و نوزاد، باعث تحمیل هزینههای فراوان به خانواده و جامعه میشود.
عفونت، خونریزی، عوارض بیهوشی، احتمال نیاز به تزریق خون و عوارض روانی از خطرات اثبات شده سزارین برای مادر است و درباره نوزاد میتوان به مشکلات تنفسی، تولد زودرس نوزاد اشاره کرد. حالا همه اینها را در کنار خواسته نابهجای والدین در ثبت تاریخ رند برای تولد فرزندشان را هم در نظر بگیرید که انگار قرار نیست حالاحالاها از مد بیفتد.
در این گزارش به برخی از بیمارستانهای شهر سر زدیم تا ببینیم چقدر از پدران و مادران برای داشتن یک تاریخ تولد رند در صف اتاقهای زایمان ایستادهاند!
۸۸.۸.۸ ، ۹۲.۲.۲ ، ۹۳.۳.۳ و ...؛ اینها تاریخهای رندی هستند که خیلی از کسانی که میخواهند مهمترین روزشان را ثبت کنند دوست دارند چنین تاریخهایی باشد تا در یادها و خاطرها بماند و جاودان شود. از گرفتن مراسمی مانند عقد و عروسی گرفته تا تاریخ به دنیا آمدن فرزند که مورد دوم، نکته مهم این گزارش است.
تب داغ دست بردن در تاریخ تولد آن هم به هر قیمتی
خانم ندا فرزندش را سال ۹۲ بهدنیا آورده است و تاریخ تولد پسرش ۹۲.۲.۲ است. وقتی از او درباره تاریخ فرزندش میپرسیم، میگوید: «من با نیت اینکه فرزندم در این تاریخ به دنیا بیاید تصمیم به بچهدار شدن نگرفتم؛ اما وقتی پزشکم به من گفت که فرزندم ۱۰ اردیبهشت بهدنیا میآید همسرم از دکتر پرسید میشود این تاریخ به دوم اردیبهشت تغییر کند؟ من تا آن زمان اصلاً به این موضوع توجه نکرده بودم؛ اما وقتی همسرم این موضوع را مطرح کرد من هم بدم نیامد و خواستم در این تاریخ فرزندم بهدنیا بیاید.
دکترم به من گفت پس دیگر باید قید زایمان طبیعی را بزنم چون تاریخ مشخصی نمیتوان برای آن تعیین کرد و باید تنها از طریق سزارین فرزند به دنیا بیاید. من هم پذیرفتم چون از همان ابتدا وحشت زایمان طبیعی را هم داشتم. حتی دکتر تا آخرین لحظه هم به من قول دوم اردیبهشت را نداد و گفت به شرایط نوزاد هم بستگی دارد. خدارا شکر نوزاد در همان تاریخی که میخواستیم به دنیا آمد و به نظرم اتفاق جالبی است و شاید پسرم بزرگ شد از کاری که برایش کردیم تشکر هم کند.»
برای زمان دلخواه، گریه کردهاند
تاریخ تولد فرزند خانم فاطمه هم ۹۳.۳.۳ است. تاریخی که به گفته خودش خانمهای باردار زیادی در صف انتظار بودند تا آن زمان فرزندشان را به دنیا آوردند. حتی او از تاریخ پرطرفدار ۸۸.۸.۸ میگوید که آن زمان مصادف با تولد امام رضا (ع) هم شده بود و دیگر کسی نبود که نخواهد فرزندش در این زمان به دنیا بیاید.
حتی میگفت کسانی را به یا دارد که برای آن که فرزندشان در این تاریخ به دنیا بیاید گریه هم میکردند: «من وقتی باردار شدم متوجه شدم که زمان تولد دخترم یا اواخر اردیبهشت است یا اوایل خرداد. خیلی خوشحال بودم و دلم میخواست در خرداد و بهویژه سوم خرداد به دنیا بیاید تا تاریخ رندی در شناسنامهاش ثبت شود. به یاد دارم زمانی که پیش دکتر میرفتم، خیلی به او اصرار میکردم که در تاریخ سوم خرداد بچهام به دنیا بیاید. البته به من گفت شاید دو روز زودتر این زایمان اتفاق بیافتد تا اینکه شب سوم دردم شروع شد و من را بیمارستان بردند و در همان سوم خرداد فرزندم به دنیا آمد.»
موج زایمان در تاریخ دلخواه
به یکی از بیمارستانهای شهر رفتیم تا درباره زایمان روز رند ۹۵.۱۱.۱۱ سؤال کنیم. به بخش زنان و زایمان میرویم و با یکی از ماماها درباره میزان تولد نوزاد صحبت میکنیم که میگوید: «در سالهای اخیر زوجها خیلی تاکید دارند که تاریخ تولد فرزندشان یا رند باشد یا با مناسبتها همخوانی داشته باشد. با وجود آن که پزشک سعی میکند به این موارد توجه نداشته باشد اما تاکید مادر و پدر موجب میشود آنها هم تا آنجا که امکان دارد خواسته آنها را لحاظ کند. نوزاد در ماه آخر رشدش بسیار حساس است و تکتک روزها دارای اهمیت هستند.
در زایمان طبیعی که به هیچ عنوان تاریخ دقیقی نمیتوان مشخص کرد. سزارین هم بسته به اینکه نوزاد چقدر وزن گرفته و تا چه حد رشد داشته میتوان دو، سه روز دیر و زود انجام گیرد؛ اما اینکه بشود یک یا دو هفته زایمان عقب و جلو بیافتد به این سادگیها نیست. با این وجود واقعاً بعضی از خانوادهها خیلی روی این موضوع تاکید دارند. امروز تا الان هشت زایمان داشتهایم که روز گذشته تنها یک زایمان در این بیمارستان انجام شد،اما تاریخی مانند ۹۵.۵.۵ بسیار شلوغ بود.»
او با تاکید بر اینکه تعیین تاریخ تولد حتی در زمان سزارین برای بچههای دوم به بعد دیگر غیر ممکن میشود، گفت: «مادرانی که فرزند اولشان را با سزارین به دنیا آوردهاند دیگر نمیتوانند برای فرزند دوم زمان دقیقی را تعیین کنند و باید سر موقع خودش زایمان رخ دهد. اگر میبینید چنین روندی در زایمانها رایج شده و کسانی به دنبال تاریخ رند هستند، برای فرزندان اول امکانپذیر خواهد بود.»
سزارین غیرضروری خطرناک است
طبق گزارش WHO فقط پنج تا ۱۵ درصد زایمانها منجر به سزارین میشود در حالی که براساس تحقیقات موجود، ۴۰.۴ درصد زایمانها در ایران به روش سزارین انجام میشود. براساس این گزارش سزارینهای غیرضروری، علاوهبر خطرات آن بهعنوان یک عمل جراحی بزرگ برای مادر و نوزاد، باعث تحمیل هزینههای فراوان به خانواده و جامعه میشود.
عفونت، خونریزی، عوارض بیهوشی، احتمال نیاز به تزریق خون و عوارض روانی از خطرات اثبات شده سزارین برای مادر است و درباره نوزاد میتوان به مشکلات تنفسی، تولد زودرس نوزاد اشاره کرد. حالا همه اینها را در کنار خواسته نابهجای والدین در ثبت تاریخ رند برای تولد فرزندشان را هم در نظر بگیرید که انگار قرار نیست حالاحالاها از مد بیفتد.
معاون پارلمانی رییسجمهور گفت: در حال
حاضر موضوع استیضاح آقای آخوندی در مجلس مطرح است ما هم از صبوری مجلس و یا اینکه
در یک فضای کارشناسی موضوع را بررسی میکند، تشکر میکنیم.
به گزارش ایلنا، حسینعلی امیری با اشاره به اظهارات اخیر عارف مبنی بر اینکه رییسجمهور شهریورماه وعده کمیته مشترک دولت و فراکسیون امید را داده بود، گفت: پیشنهادی وجود داشت مبنی بر اینکه کمیتهای تشکیل شود و ملاقاتهایی با آقای رییسجمهور برگزار شود، در همین راستا کمیسیون برنامه و بودجه که تعداد قابل توجهی از اعضای فراکسیون امید هم در آن حضور دارند و فراکسیون اهل سنت مجلس جلسهای با رییسجمهور برگزار کردند و نظرات خود را در مورد مباحث عمومی کشور مطرح کردند.
او افزود: به دلیل اینکه این تبادل نظریات در جلسات با رییسجمهور مطرح شد، به همین جهت جایگزین پیشنهادی شد که میخواستند مطالب در جلسهای بین فراکسیون امید و رییسجمهور گفته شود.
معاون پارلمانی رییس جمهور در مورد سوال و استیضاح برخی وزرا به بهانه حادثه پلاسکو گفت: مساله پلاسکو در حال حل و فصل است و نیاز به یک بررسی دقیق و جامع دارد تا زمانی که موضوع پلاسکو و تحلیلی از آنچه که در پلاسکو اتفاق افتاد، انجام نشود نباید به مسائل دیگری بپردازیم.
او گفت: در حال حاضر موضوع استیضاح آقای آخوندی در مجلس مطرح است ما هم از صبوری مجلس و یا اینکه در یک فضای کارشناسی موضوع را بررسی میکند، تشکر میکنیم باید منتظر باشیم و ببینیم در آینده این موضوع چه روندی را خواهد داشت.
امیری در پاسخ به این سوال که آیا نشست مشترک میان دولت و مجلس برگزار خواهد شد، گفت: الان هر هفته مجامع استانی با معاون اول رییسجمهور دیدار میکنند، کمیسیونها هم با رییسجمهور و معاون اول دیدار دارند. کارهای ملاقات به این شکل در حال انجام است بنابراین کلیت دولت با کلیت مجلس هنوز نیاز به برگزاری جلسه ندیدهایم. اما اگر احساس نیاز به جلسه مشترکی باشد، حتماً در زمان لازم آن را برگزار میکنیم.
او در پاسخ به این سوال که با توجه به اصرار برخی نمایندگان برای استیضاح آقای آخوندی به دلیل موضوع تصادف قطارها الان انتظار جامعه پیگیری حادثه پلاسکو از طرف مجلس و پاسخگویی قالیباف است در این مورد چه نظری دارید، گفت: مجلس یک قوه است، دولت هم قوه دیگری است. اینکه مجلس چگونه با این موضوع برخورد میکند، ارتباط ساختاری با دولت ندارد. من معتقدم نمایندگان باید نمایندگان کل مردم باشند در جایی که حقوق مردم مطرح باشد، حادثه تصادف قطار یا پلاسکو تفاوتی نمیکند.
به گزارش ایلنا، حسینعلی امیری با اشاره به اظهارات اخیر عارف مبنی بر اینکه رییسجمهور شهریورماه وعده کمیته مشترک دولت و فراکسیون امید را داده بود، گفت: پیشنهادی وجود داشت مبنی بر اینکه کمیتهای تشکیل شود و ملاقاتهایی با آقای رییسجمهور برگزار شود، در همین راستا کمیسیون برنامه و بودجه که تعداد قابل توجهی از اعضای فراکسیون امید هم در آن حضور دارند و فراکسیون اهل سنت مجلس جلسهای با رییسجمهور برگزار کردند و نظرات خود را در مورد مباحث عمومی کشور مطرح کردند.
او افزود: به دلیل اینکه این تبادل نظریات در جلسات با رییسجمهور مطرح شد، به همین جهت جایگزین پیشنهادی شد که میخواستند مطالب در جلسهای بین فراکسیون امید و رییسجمهور گفته شود.
معاون پارلمانی رییس جمهور در مورد سوال و استیضاح برخی وزرا به بهانه حادثه پلاسکو گفت: مساله پلاسکو در حال حل و فصل است و نیاز به یک بررسی دقیق و جامع دارد تا زمانی که موضوع پلاسکو و تحلیلی از آنچه که در پلاسکو اتفاق افتاد، انجام نشود نباید به مسائل دیگری بپردازیم.
او گفت: در حال حاضر موضوع استیضاح آقای آخوندی در مجلس مطرح است ما هم از صبوری مجلس و یا اینکه در یک فضای کارشناسی موضوع را بررسی میکند، تشکر میکنیم باید منتظر باشیم و ببینیم در آینده این موضوع چه روندی را خواهد داشت.
امیری در پاسخ به این سوال که آیا نشست مشترک میان دولت و مجلس برگزار خواهد شد، گفت: الان هر هفته مجامع استانی با معاون اول رییسجمهور دیدار میکنند، کمیسیونها هم با رییسجمهور و معاون اول دیدار دارند. کارهای ملاقات به این شکل در حال انجام است بنابراین کلیت دولت با کلیت مجلس هنوز نیاز به برگزاری جلسه ندیدهایم. اما اگر احساس نیاز به جلسه مشترکی باشد، حتماً در زمان لازم آن را برگزار میکنیم.
او در پاسخ به این سوال که با توجه به اصرار برخی نمایندگان برای استیضاح آقای آخوندی به دلیل موضوع تصادف قطارها الان انتظار جامعه پیگیری حادثه پلاسکو از طرف مجلس و پاسخگویی قالیباف است در این مورد چه نظری دارید، گفت: مجلس یک قوه است، دولت هم قوه دیگری است. اینکه مجلس چگونه با این موضوع برخورد میکند، ارتباط ساختاری با دولت ندارد. من معتقدم نمایندگان باید نمایندگان کل مردم باشند در جایی که حقوق مردم مطرح باشد، حادثه تصادف قطار یا پلاسکو تفاوتی نمیکند.