فصل دوم/ میزگرد فعالان اقتصادی
بانه برای حل مشکل کولهبری
نه
بیغوله نه بارانداز واردات 9اسفند-95
فعالان اقتصادی بانه میگویند
برای حل مشکل اشتغال در شهر بانه که شکل گیری مشاغل کاذب و پرمشقتی مانند کوله بری
را می توان از تبعات آن دانست، سه راه حل وجود دارد؛ ابتدا تصویب منطقه آزاد
صنعتی-تجاری بانه-مریوان، رسمی شدن مرز سیرانبند - عراق و انجام اقدامات لازم برای
ایجاد منطقه ویژه اقتصادی بانه.
اشتغال را میتوان مهمترین مسئله
کردستان ایران از جمله منطقه مرزی سیرانبند دانست. منطقهای که به دلیل نبود زمین
کشاورزی، مرتع مناسب برای دامداری، صنایع مولد و... با نرخ بیکاری ۱۶ درصدی، در جایگاه دوم دارای
بیشترین جمعیت بیکار درمیان استانهای ایران ایستاده است. علیرغم اقلیم ناسازگار
این منطقه ولی از مزیتی کمیاب هم برخوردار است و آن مرز است. مرزی که بستری
برای تجارت است و میتوان ادعا کرد که بالغ بر ۸۰ درصد جمعیت این منطقه از همین
طریق ارتزاق میکنند. کالایی صادر میکنند، وارد میکنند یا کالایی را بر شانههای
خود حمل میکنند و البته برخی مشاغل دیگری هم هستند که به واسطه مرز شکل گرفته اعم
از مغازهداری، هتلداری، رستورانداری و...
وجود مزیت مرز و وجود مشکلاتی
مانند بیکاری گسترده و شکلگیری مشاغل کاذب و پررنجی مانند کوله بری، فعالان
اقتصادی و برخی مسئولان استان کردستان را بر آن داشته است تا برای تبدیل بانه و
مریوان به منطقه آزاد تجاری و صنعتی اقدام کنند.
در تیر سال ۱۳۹۵، یک فوریت لایحه منطقه
آزاد تجاری صنعتی بانه و مریوان با ۱۳۱ رأی
تصویب شد و برای بررسی بیشتر به کمیسیون اقتصادی مجلس ارسال شد و نمایندگان مجلس
پس از بحث و تبادل نظر با ۱۳۱ رای
موافق، ۱۰۰ رای مخالف و ۱۲ رای ممتنع از مجموع ۲۵۶ نماینده حاضر در صحن مجلس با یک
فوریت این طرح موافقت کردند.
این طرح اکنون در انتظار تصویب
نهایی مجلس است و البته مخالفان سرسختی هم دارد که ممکن است بر سر راه آن سنگاندازی
کنند. مخالفانی که نگرانند بانه و مریوان به حیاط خلوت قاچاقچیانی تبدیل شود که
اینبار در لباس رسمی و در روز روشن فعالیت میکنند. یکی دیگر از دغدغهها این است
که این منطقه نیز مانند کیش و سایر مناطق آزاد به بارانداز ورود بی حد و حصر
کالاهای وارداتی تبدیل شده و به بنیه تولیدی کشور بیش از آنچه اکنون میبینیم لطمه
وارد کند.
موضوعی که فعالان اقتصادی بانه
قویا آن را رد میکنند و میگویند اولا حجم قاچاق از طریق مرزهای کردستان در برابر
کل قاچاق در کشور آنقدر ناچیز است که نمیتوان این ادعا را که اگر این منطقه به
منطقه آزاد تجاری- صنعتی تبدیل شود، قاچاق شدت گرفته و رسمی میشود پذیرفت و دوما
اگر قرار باشد مطابق با الگوهای مناطق آزاد در کشورهای موفقی مانند چین مناطق آزاد
همراه با زیر ساختهایی برای تولید و به راه افتادن صنایع در این منطقه شکل گیرد
نباید نگران آن باشیم که این منطقه صرفا به یک دروازه ورودی برای کالا تبدیل شود.
در ادامه مشروح گفتوگوی ایسنا با
کیوان درخشانی - فعال اقتصادی -، خالد ابراهیمی - فعال اقتصادی و مدنی - و کریم
احمدی - فعال اقتصادی در بانه - را در قالب میزگرد میخوانید:
تناقض آشکاری در ظاهر بخشهای
مختلف منطقه مرزی سیرانبند وجود دارد. در حالیکه در بخشی از شهر بانه پاساژهای
شکیلی وجود دارد که تقریبا با مراکز خرید لوکس در تهران قابل قیاس است ولی
درمقابل، در کمتر از ۱۰
کیلومتر پس از شهر به سمت مرز روستاهای فقیر نشینی میبینیم که سکنه آن کولهبرند.
این تناقض چطور توجیه میشود؟
کیوان درخشانی: درون
این منطقه آسیبپذیر است و ظاهر پر زرق و برقی که در برخی بخشهای آن وجود دارد،
لزوما به این معنا نیست که همه مردم شهر از این مواهب و امکانات بهرهمندند. این
امکانات را اشخاص متمول بانه یا بعضا افراد غیر بومی ایجاد کردهاند و عمدتا با
این هدف که مردم اعتماد و باور کنند آنطور که گفته میشود بیغوله نیست و میتوان
به قصد خرید به این شهر سفر کرد و از اجناس با کیفیت خود و قیمت مناسب بهرهمند
شد.
لازم است بگویم که اقتصاد منطقه
کردستان، پایه خوبی برای کشاورزی و دامداری ندارد و زیر ساخت مناسبی هم برای صنعت
و تولید وجود ندارد ولی به هر حال در اینجا جسته و گریخته کسانی هستند که توانستهاند
با انجام فعالیتهای اقتصادی مختلف برای این منطقه کارهایی انجام دهند؛ مثلا
کارخانه هایی را احداث کردند و از بابت همین کار خود نیز به تمکن مالی به
نسبت مناسبی دست یافتند. با این حال باید بگویم وضعیت زیر ساختها در بانه به گونهایست
که فعالیتهای تولیدی با شکست مواجه میشوند.
من در سال ۱۳۸۴ یک واحد تولیدی راه انداختم با
ظرفیت ایجاد اشتغال ۱۱۰
نفر. این تولیدی در روستاهای اطراف بانه ایجاد شد ولی به دلیل نبودن بسترهای لازم
به سرانجام مناسبی نرسید. در نظر بگیرید که اگر شما بخواهید برای یک شهر صنعتی، یک
کارخانه تولیدی بسازید، نیازی نیست به دنبال مثلا ترانس برق باشید چون بستر آن
فراهم است، ولی در بانه در جایی که شهر صنعتی نیست، یکی از پروسه های احداث
کارخانه اخذ انشعاب برق است که همینها به مشقت کار اضافه کرده و پس از آن نیز
انشعاب گاز و نظایر آن که در این منطقه وجود ندارد.
البته این بخشی از ماجراست. مثلا
درباره کارخانه خودم وقتی به تولید رسیدیم دیدیم که مشکلات دیگری هست. در نظر بگیرید
که مثلا وقتی در مشهد یک قطعه ضروری کارخانهای خراب می شود، شاید پروسه زمانی دو
سه ساعته نیاز باشد که دستگاه تعمیر شود ولی در شهر بانه وقتی قطعهای خراب می شد
باید سه تا پنج روز منتظر میماندیم تا یک نفر میآمد، چون در شعاع ۱۰۰ کیلومتری ما افراد ماهر و متخصص
وجود ندارد.
نکته دیگر بحث تامین مالی است. در
نظر داشته باشید که تامین مالی در تهران و فراهم کردن سرمایه در گردش خیلی راحتتر
از شهرهای مرزی است چون سقف پرداختی بانکها در بانه از ۵۰۰ میلیون تومان به بالا با دشواری
روبه رو است، در حالی که در تهران مجموعه تولیدی میتواند بالای ۵۰ میلیارد تومان وام بگیرد، بدون
اینکه با مشکل خاصی رو به رو شود.
البته لازم است به این موضوع
اشاره کنم که در کل اگر بررسی کنیم، کل کشور امکانات لازم و ظرفیت تولیدی ندارد.
بعد به طور خاص استان کردستان چنین امکاناتی ندارد. این چنین است که به صورت اخص
هم شهرهای مرزی از امکانات بیبهرهاند.
درباره تجربه کارخانهای که
احداث کردید توضیح دهید. گفتید که چرخ آن نچرخید و به سرانجام خوشایندی نرسید. کمی
درباره جزئیات فعالیت تولیدی خود توضیح دهید و اینکه مشکل دقیقا چه مواردی بود و
بعد از آن چه کردید؟
کیوان درخشانی: کارخانه
پخت قند در خلاء داشتم و پس از مدتی هزینههای سربار شامل تعمیرات برای دستگاه،
استهلاک ماشین آلات و هزینههای مربوط به بانکهایی که طرف قرارداد ما بودند، باعث
شد که کارخانه را تعطیل کنم. ناراحتکنندهترین بخش ماجرا این بود که بعد از
تعطیلی کارخانه ۱۱۰ نفر از نیروی خود را به
همراه ۹۰ شغل کوچکی که در کنار آن
شکل گرفته بود از دست دادم و کارخانه را کلا به شریک خود واگذار کردم. بعدها شنیدم
او هم پنج شش سال بعد کلا کارخانه را تعطیل کرده و وسایل آن را برای فروش گذاشته
است.
در نظر داشته باشید که تجربه
کارخانه من درحالی اتفاق افتاد که معمولا گفته میشود تولید مواد غذایی از باقی
موارد مقرون به صرفه تر است، چون برای آن همیشه مشتری است و میتواند با برندهای
مجاور استانهای دیگر هم رقابت کند.
اکنون به کارهای بازرگانی وارد
شدهام و با شراکت شهرداری یک مجموعه تجاری احداث کردهام، به ترتیبی که به نوعی
کالای ایرانی صادر و کالاهای خارجی وارد میکنم. طبیعتا هر وقت دلار ارزش خود را
از دست میدهد توجیه صادرات کمتر میشود و در شرایط بالا رفتن قیمت دلار صادرات
توجیه پذیر میشود. در این شرایط لبنیات و مبلمان اداری و ... را بسته به موقعیت
صادر میکنیم.
در این منطقه که به دلیل مشکل
اشتغال فقر به شکل گستردهای وجود دارد، قاعدتا فراهم کردن بستری برای فعالیت
اقتصادی سودآورد و موفق باید در موارد بسیار نادری رخ دهد.
چگونه چنین فرصتی یافتید؟
کیوان درخشانی: موقعیتی
که اکنون برای من فراهم شده حاصل اقدامات و توان مالی شخص خودم نبود. از ابتدا با
چند نفر شراکت کردم و در مقطعی تسهیلاتی هم از بانک گرفتیم. البته سرمایهای که به
کار آوردیم سرمایه شخصی بود و در مقاطعی هم که ضرر کردیم.
در مواردی بوده است که فعالان اقتصادی
بانهای در خارج از بانه فعالیت اقتصادی انجام دادهاند ولی به بانه برگشتهاند،
سرمایهگذاری کردهاند و آن به دلیل احساس دینی است که به شهرشان دارند. اکنون
تجار بزرگی داریم که صاحب برند هستند ولی کالاهایشان از مجاری رسمی وارد میشود و
نیازی ندارند که در بانه عرضه کنند ولی این کار را میکنند. اکنون برندی در تهران
داریم که ۲۸۰ نمایندگی دارد و صاحب آن
نیازی ندارد به بانه برگردد ولی دلیل بازگشت احساس دینی است که به مردم این منطقه
و به کولهبران آن دارد که می بینیم چه مشکلاتی برایشان پیش آمده است.
ممکن است فکر کنید که جطور ممکن
است چنین درآمدهایی در شهر بانه ایجاد کرد؟ من به ضرس قاطع می گویم که این سرمایه
در خارج از بانه ایجاد شده است. مثلا کسی در کار ساخت و ساز در تهران بوده یا
توانسته نظر سرمایه گذار غیر بومی را جلب کند. بانه تنها حسنی که برای تجار داشته
این بوده است که چشمان آنها را باز کرده و مراودات بینالمللی را بیشتر کرده است.
مزیت این منطقه علاوه بر
تجارت، جذب توریسم نیز هست. برای شکوفایی این بخش اقداماتی انجام شده؟ درباره
شناخت ظرفیتها و زیرساختهای آن چه اقداماتی کردهاید؟
کیوان درخشانی: به
نظر من مشکل اینجاست که وقتی مسئولان جلسات متعدد میگذارند که برنامهریزی و
سیاستگذاری کنند، بحث ساماندهی امور قسمتی از کشور را مطرح میکنند، در حالیکه
شناخت دقیقی از آن ندارند. این در حالی است که باید مزیت این منطقه به درستی بررسی
شود. در بررسی وضعیت شهر بانه شاید نگاهی به تاریخ اقتصادی این منطقه بد نباشد.
اجداد ما در این منطقه روغن حلب را از سوریه وارد و در ایران پخش میکردند. این
نشان می دهد که ما تاجر پیشه هستیم تا تولید کننده. زمینهای کشاورزی ما هیچ
کدام به ۵ یا ۶ هکتار نمیرسد که با ماشینآلات
زرع و برداشت آن را انجام دهیم. ولی به هر حال از مزایایی هم برخوردار است؛
مثل ورود کالای ارزان به این منطقه. طبیعت این منطقه هم بسیار زیباست. بهار و
تابستان این منطقه بینظیر است و مردمانی دارد که از نظر فرهنگی پذیرش خوبی نسبت
به گردشگران و مهاجران دارند. بنابراین میتوان برای ورود گردشگر به این منطقه
برنامهریزی کرد.
ظرفیتی برای جذب توریسم در این
منطقه وجود دارد که میتواند آن را از گرفتاری و بیکاری نجات دهد. در نظر داشته
باشید که مردم این منطقه خودشان توانستهاند با تلاشهایی که کردهاند درآمدی کسب
کرده و امرار معاش کنند. وضعیت کولهبرانی که این روزها به دنبال اتفاقاتی که
برایشان افتاده است بیش از همیشه در رسانهها مطرح میشود را بررسی کنید و ببینید
که چه مکافات و دردسری داشتند. همین افراد میشوند نمادی از مردم شهر بانه و شهرها
و روستاهای اطراف که چه زحماتی میکشند. برخی از تاجرانی که می بینید امروز سرمایهای
برای خود فراهم کردهاند مطمئننا روزی از همین مسیر مینگذاری شده و صعبالعبور رد
شده و بار آورده و برده است. البته تاکید میکنم کالاهایی که از نظر دین ما مشروع
است؛ مثل روغن نباتی، چای یا پارچه چادری.
مهمترین ویژگی این منطقه این است
که کالاها ارزان به دست مردم میرسد. مثلا مشتریانی میآیند و میخواهند ال سی دی
بخرند؛ مغازهدار قسم میخورد و میگوید فقط ۱۰ هزار تومان سود در تلویزیون مثلا
۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومانی کسب کرده است. این
واقعیت است چون در روز ۱۰۰
ال سی دی می فروشد. این در حالی است که وقتی مثلا یک تلویزیون در تهران فروخته میشود،
ممکن است یک میلیون تومان گران تر فروخته شود، چون مغازه دار به اندازه بانه فروش
ندارد، هزینه حمل و نقل را بر آن اضافه کرده و هزینه اجاره ملکی که در آن کالا را
می فروشد هم به روی جنس میکشد. مثلا در مجتمع کوروش تهران ممکن است مغازهای باشد
که ماهانه ۲۵ میلیون تومان اجاره دهد.
این در حالی است که مغازهای با همان کیفیت در بانه اجارهای ماهانه معادل یک
میلیون و ۲۰۰ هزار تومان پرداخت میکند.
به نظر شما این هزینه را چه کسی پرداخت میکند؟ خب مشخص است قطعا مصرفکننده.
احمدی: گاهی ما
مسافرانی داریم که با یک میلیون تومان پول برای خرید جهیزیه به بانه میآیند و
برایشان مهم است که بتوانند ارزان خرید کنند؛ میآیند و جهیزیه میخرند. این چنین
است که مشتریان ما اغلب از طبقات متوسط رو به پایین هستند. همانطور که آقای
درخشانی اشاره کرده، سود در اینجا کم است چون جنس ارزان تر وارد میشود. البته
باید بگویم اجناس اینجا بدون پرداخت عوارض قانونی وارد نمیشود، ولی کلا عوارضی که
پرداخت میشود کمتر است. مثلا اگر یک ماشین لباسشویی وارد میشود، بخشی از عوارض
آن از طریق نیروهای نظامی و انتظامی دریافت میشود که متولی هستند و مبالغ دریافتی
را به خزانه واریز میکنند، بخشی از هزینه واردات هم به جیب کولهبرها میرود،
ولی به هر حال در مجموع منطقه ما محلی برای واردات کالای ارزان است.
یکی از نگرانی مسئولان همین
است. اینکه اگر در این منطقه، منطقه آزاد تجاری اجرایی شود، به دروازه ورود
کالاهای مصرفی تبدیل شود.
احمدی: کل آمار
واردات کولهبری بانه و مریوان به ۱۰۰
میلیون دلار در سال نمیرسد. حساب کنید که آمار قاچاق در کل ایران ۲۰ میلیارد دلار است. چنین ادعایی
که این منطقه محل ورود کالاهای قاچاق است درست نیست و ما به استناد به آمارها آن
را رد میکنیم. اقتصاد این منطقه اقتصاد کوچکی است و قاچاق گسترده از طریق مردم ما
صورت نمیگیرد.
درخشانی: از
آن گذشته شما فرض کنید، جمعیت این شهر بخواهد کالاهای عراق را جا به جا کند، مگر
چقدر میتواند؟
باید نگاه به مسائل تغییر کند. چند وقت پیش متوجه شدم که یکی از مبلغان عرفانهای
مثبتاندیشی مطلبی منتشر کرده و در آن نوشته است که راه مقابله با کولهبری این
است که کالاهای آنها خریداری نشود! متاسفانه کسی که اطلاعات دقیقی از وضعیت این
منطقه ندارد برای آن نسخه میپیچد. در این شهر فقط کمتر از ۵ درصد جمعیت میتوانند در
صورت بسته شدن مرز زندگی کنند. باقی مردم شهر از طریق مرز روزگار میگذرانند.
یکی از پیشنهادات ما این است
که شورای عالی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی وقتی میبیند مشکل قاچاق حل شدنی
نیست و اصلا مردم اینجا بابت کالاهایی که میبرند و میآورند خود را قاچاقچی نمیدانند،
به واردات و صادراتی که مردم انجام میدهند وجهه قانونی دهد که در کنترل هم قرار
گیرد. به هر حال معاش مردم در این شهر از طریق مرز است و راهی به جز به رسمیت
شناختن وجود ندارد. در روزهای گذشته با استاندار جلسهای داشتیم که با او درباره
دفترچههای کولهبران و مشکلات پیرامون آن صحبت میکردیم. بحث از این بود که عدهای
از کوله بران دفترچههای خود را که خود هفته ای دو روز بیشتر نمیتوانند از آن
استفاده کنند را بعضا اجاره میدهند و استاندار میگفت باید طوری برنامهریزی شود
که نشود دفترچهها را اجاره داد. جالب است که نظر مردم بر این بود که نباید با آن
ممانعت کرد چرا که پول آن بین چند نفر تقسیم خواهد شد. شما ببینید که مردم این شهر
چه دل بزرگی دارند که همان لقمه بخور و نمیر را هم میخواهند با یکدیگر تقسیم کنند.
اکنون قرار بر این است که
مناطق آزاد زین پس به زیرمجموعه وزارت اقتصاد و دارایی منتقل شود. شرایط جدید را
چگونه ارزیابی میکنید؟
کریمی: هنوز
پروسههای مربوط به آن کامل طی نشده و ما امیدواریم که به زودی نیز این اتفاق
نیفتد، چرا که باید ابتدا منطقه ما تعیین تکلیف شود. ما ترجیح میدهیم فعلا پروسههای
مربوط به تبدیل بانه به منطقه آزاد تجاری صنعتی از طریق مسیر کنونیاش پیگیری شود.
درخشانی: ما
فکر میکنیم کسانی مثل اکبر ترکان (دبیر سابق شورای عالی مناطق آزاد و ویژه
اقتصادی) و اسحاق جهانگیری
(معاون اول رییس جمهور) موضوع پیوستن این منطقه به مناطق آزاد را بیشتر پیگیری میکنند
تا مجموعه وزرا و... و.
چندی پیش ترکان در جواب به این
موضوع که واردات بیرویه از طریق مناطق آزاد صورت میگیرد گفت که طی یک سال کل
واردات از مناطق آزاد ۴۰۰
میلیون دلار بود ولی قاچاق به معنای واقعی کلمه بالای ۲۰ میلیارد دلار بوده است. طبیعتا
کسانی مثل آقای ترکان که در جریان جزئیات هستند و امور را به دقت پیگیری میکنند
میتوانند بهتر امور مربوط به ما را بررسی کرده و به نتیجه برسانند.
مشکل اینجاست که به نظر میرسد
زیرساختهای تبدیل شدن این منطقه به منطقه آزاد تجاری مثل جاده و ... فراهم نشده
است.
درخشانی: در
کل ایران هلدینگهایی وجود دارد که صاحبان آنها اگر به این نتیجه برسند که در
بانه توجیه اقتصادی وجود دارد، به بانه میآیند و با خود زیر ساختها را هم میآورند.
در ضمن اگر منطقه آزاد در اینجا اجرایی شود، دولت مکلف میشود جادهها و راههای
منتهی به این مسیر را هم بسازد. البته به نظر ما اکنون دولت هم به این نتیجه رسیده
است که اینجا منطقه آزاد باشد و با بررسیهایی که انجام داده به قطعیت رسیده که
چنین اقدامی توجیه اقتصادی در سطح ملی دارد.
در نظر داشته باشید که مردم ایران
بانه را به عنوان یک منطقه امن که به آن بیایند و از آن خرید کنند پذیرفته اند. در
این منطقه مشکلاتی مانند وجود کوله بری، قاچاق و بیکاری وجود دارد که میتواند در
چارچوب ایجاد منطقه آزاد تجاری و صنعتی حل شود.
احمدی: دولت تا
کنون در جاهایی منطقه آزاد ایجاد کرده است که منطقه محروم بودهاند مثل چابهار و
کیش و... که مردم آن هم به جز مشاغل محلی شغلی نداشتهاند، ولی خوشبختانه در این
منطقه وضعیت بهتر است. شهر بانه صاحب چند مجتمع تجاری است که خود یکی از زیر ساختهای
اصلی است. همچنین سرمایهگذرا بومی در آن وجود دارد. در نظر داشته باشید که اگر ۱۰ یا ۱۵ برند لوازم خانگی در ایران وجود
داشته باشد، بالغ بر ۴۰
درصد آن متعلق به همین شهر هستند و همشهریهای ما ۵۰ درصد تولید لوازم الکترونیکی و
روشنایی ایران را انجام میدهند.
به نظر من با توجه به اینکه اکنون
مصوبه منطقه ویژه اقتصادی بانه را در جوار مجوز منطقه آزاد داریم، منطقه ویژه
اقتصادی میتواند کمک زیادی به تولید و اشتغال ایجاد کند، به این دلیل که زمینه
برای تولید در کشور ما فراهم است. بازارهای هدفی مثل عراق، سوریه، اردن و... به ما
نزدیک و زمینه آن هم فراهم است که بتوانیم کالاهایی به آن کشورها صادر کنیم.
در کنار این موارد، همشهریهای ما
بالغ بر ۱۵۰ شرکت ثبتی در کشور چین
دارند که از این ظرفیت میتوان استفاده کرد. در بخش تجارت خارجی، در زمینه واردات
در حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد واردات متعلق به شرکتهایی
است که متعلق به اهالی بانه است که به صورت خودجوش به تجارت وارد شدهاند.
بنابراین فقط اگر بسترها فراهم شود پتانسیلهای لازم در مردم بومی وجود دارد که
خودشان بتوانند فعالیتهای اقتصادی گستردهای را سامان دهند.
در نظر بگیرید که تنها هتل پنج
ستاره غرب ایران در شهر ما قرار دارد. این موارد در کنار این موضوع مهم قابل بررسی
است که جمعیت کردستان ایران از نظر قومی، ملی و دینی با کردهای شمال عراق نزدیک
است که زمینه را برای صادرات و واردات و تعامل بیشتر فراهم کرده است و سرمایه
گذاران عراقی داریم که حاضرند به ایران ورود کرده و یا در پروژههای ایرانیان
همکاری کنند.
ظرفیت ورود سرمایه از عراق
به ایران را چطور ارزیابی میکنید؟
درخشانی: نزدیکی
به کشور عراق یکی از مزیتهای مهم این منطقه است. ما اکنون کشوری مثل عراق داریم
که اقلیمی از آن جدا شده و خودگردان اداره می شود. در طول جنگ تحمیلی و دوران
صدام، بزرگترین پناهگاه کردهای عراق، ایران بود و نگاه آنها به ایران نگاه مثبتی
است. ایران خدمات زیادی به آنها ارایه کرده و مردم عراق معتقدند در روزگار نا
امنی و جنگ و درگیری، بهترین جایی که یک عراقی سرمایهدار میتواند به آنجا برود،
ایران است. به این ترتیب که سرمایه خود را به ایران بیاورد و ما هم جهتدهی کنیم و
آنها فعالیت کنند.
اکنون در عراق مشکلات مربوط به
زیر ساختها خیلی پیچیدهتر از ایران است، ولی اگر بتوانیم بستر تولید را در این
مطنقه فراهم کنیم مطمئنا سرمایهگذاران عراقی خیلی راغب هستند که سرمایه بیشتری
بیاورند. چنین اقداماتی هم میتواند مشکل اشتغال آذربایجان غربی و هم همدان و
کردستان را حل کند.
ابراهیمی: به
نظر من دولت باید موقعیت این منطقه را دریابد. به یاد بیاورید که آسیای میانه وقتی
از شوروی جدا شد بهترین بازار ایران بود. بهترین رونق اقتصادی ما در سال ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۵۵ بود که از آذربایجان، تاجیکستان،
ازبکستان و ترکمنستان به ایران میآمدند و تولیدات ایرانی میخریدند. اکنون نیز
این وضعیت درباره عراق و سوریه و اردن وجود دارد که بعد از داعش نیاز به بازسازی
دارند. با توجه به ظرفیت آنها احداث ۱۰۰
یا ۲۰۰ کارخانه هم برایش کم است.
اکنون سرمایهگذار بانهای داریم
که ۳۰ درصد شیشه در و پنجره عراق
را تامین میکند، ولی شیشه را از مشهد، اصفهان، زنجان و قزوین تامین میکند. در
حالیکه اگر در همین بانه زیرساختهایی فراهم شود که کارخانهای تاسیس شود و تسهیلات
مالیاتی هم دریافت کند، کالای ارایه شده نیز ارزانتر خواهد بود و توان رقابت هم
خواهد داشت.
علاوه بر طی کردن پروسههای
مربوط به تبدیل این منطقه به منطقه آزاد تجاری- صنعتی، به عنوان فعالان اقتصادی که
سالها در این منطقه کار کردهاید و ظرفیتهای آن را شناختهاید، برای بهبود وضعیت
این منطقه به دولت چه پیشنهاداتی دارید؟
درخشانی: مهمترین
درخواست ما در ابتدا رسمی شدن مرز سیرانبند است که نزدیکترین راه زمینی به اقلیم
کردستان عراق
است. با جنین اقدامی راه چهار استان اقلیم کردستان به بازار بانه باز می
شود، مراودات فرهنگی اقتصادی و ... بیشتر شده و ذهن سرمایهگذارعراقی برای ورود به
کشور بازتر میشود. بانه یک فاصله زمانی دو ساعته با سلیمانیه دارد. به این ترتیب
فاصله تاجر عراقی تا محل سرمایهگذاری خود دو ساعت خواهد بود و با فراهم
بودن چنین شرایطی زمینه برای ورود آنان به ایران بیشتر خواهد شد.
نکته دیگر انجام دادن اقدامات
لازم برای ایجاد منطقه ویژه اقتصادی است که زمینه آن فراهم شده است. اگر این منطقه
ایجاد شود، فعالیتهای مونتاژکاری در اینجا گسترش مییابد. اکنون بسیاری از کالاها
هستند که فکر میکنیم در داخل کشور تولید میشود ولی بیشتر تولیدات چینی است
و در ایران مونتاژ میشود. این بخش اشتغالزا در اقتصاد ایران را میتوانیم گسترش
دهیم مشروط بر اینکه چتر قانونی، آن را پوشش دهد.
کریمی: تاکید میکنم
که اگر دولت بسترهای این چنینی را فراهم کند، مردم سخت کوش این منطقه باقی امور را
خودشان انجام خواهند داد. اکنون ما یک سری مطالبات مشخص و محدود از دولت داریم که
مهمترین آن ایجاد راه است که البته دولت قول آن را داده است. فرودگاه سقز را
افتتاح کرده و قرار است خط ریلی مسیر مراغه – میاندوآب را که تا بانه و سقز میآید
را ایجاد کند که با این اقدامات تا حدی مشکلات مربوط به راه ما حل میشود.
ابراهیمی: به
نظر من مهمترین موضوع برای این منطقه این است که نگاه امنیتی که به آن وجود دارد
برداشته شود. تا دولت نگاه امنیتی خود را به عنوان یک منطقه مرزی ناامن از این
منطقه برندارد، این استان همیشه توسعه نیافته خواهد ماند. این منطقه امن
است، مردم در پارکهای آن چادر میزنند و هیچ کس کاری با آنها ندارد. آمار جرم و
جنایت در این منطقه خیلی پایین است ولی متاسفانه برخی فکر میکنند در نگاه کلان یک
شهروند درجه ۳ به حساب میآیند.
درخشانی: البته
ما معتقدیم این نگاه امنیتی در مجموعه دولت وجود ندارد. پسماندهای از دوران جنگ
است که در خود
مردم است. دولت فقط باید بیاید و سرمایه گذاریهایی که فعالان اقتصادی انجام دادند
را تقویت کند تا کسانی که به بانه میآیند سفیرانی برای کردها شوند، وگرنه در حد
قانون اساسی ما خود را شهروند درجه یک میدانیم.
امسال از ۱۱ میلیارد
دلار تصویبی برای جذب سرمایه خارجی فقط ۴ میلیارد
دلار آن جذب شد. از این میزان سهم منطقه شما چقدر بود؟
درخشانی: هر
سرمایه گذاری که به کشوری ورود میکند در ابتدا ریسکپذیری را بررسی میکند.
طبیعتا مشاوران این شرکتها،
صاحبان سرمایه را برای ورود به منطقهای که جنگهای محلی در آن رخ میدهد و در
نوار مرزی واقع شده است چندان تشویق نمیکنند، مگر همانطور که گفتم شرکت و سرمایهگذاری
در منطقهای مانند کردستان عراق که در آتش است و به اینجا که میرسد فضا را
خنکتر تشخیص میدهد.
ابراهیمی: در
دو سه سال گذشته سرمایهگذار خارجی از کشورهایی مانند آلمان و بلژیک و روسیه به
اینجا آمدند و با مسولان ما صحبت کردند ولی هیچ یک از این طرحها اجرایی نمیشود،
چون خود دولت در اینجا سرمایهگذاری نمیکند. سرمایهگذار وقتی به کشوری میرود که
ببیند خود دولت در آن محدوده سرمایهگذاری کرده است، وگرنه شرایط را برای ورود به
یک کشور مناسب نمیبیند.
سوالی که اکنون برای بسیاری
مطرح است، این است که منطقه آزاد تجاری برای کوله برای چه سودی خواهد داشت؟ شاید
به رفاه بیشتر دهکهای درآمدی بالا و میانی کمک کند، ولی چه تفاوتی به حال اقشار
فرودست میکند که بخش بزرگی از جمعیت این منطقه را تشکیل میدهند؟ به ویژه اینکه
با ایجاد منطقه آزاد تجاری طبیعتا سطح عمومی قیمتها افزایش خواهد یافت.
ابراهیمی: از
افراد بسیاری شنیدهام منطقه آزاد سود چندانی برای عموم مردم ندارد، در حالیکه
اگر بانه منطقه آزاد شود و پس از چندین سال حدود ۲۰ واحد تولیدی در آن ایجاد شود و
هر کدام ۵۰۰ نیرو داشته باشند، برای ۱۰۰ هزار نفر فقط شغل مستقیم
ایجاد میشود. در این مسیر رستوران و پمپ بنزین و... هم ایجاد خواهد شد.
درخشانی: ضمن
اینکه با ایجاد اشتغال در این منطقه، فقر به شکل گستردهای کاهش خواهد یافت. در
مواردی افزایش
قیمت هم به نفع مردم بومی خواهد بود. اکنون در کیش و چابهار منطقه آزاد تجاری
ایجاد شده، در حالیکه افزایش قیمت املاک در کیش به ضرر مردم آنجا نبود و دیدیم که
مردم بومی به واسطه افزایش قیمت مسکن سود هم کردند.