گزیده ها قسمت پنجم

گزیده ها   قسمت پنجم  24 مهر - 96
صالحي: اگر برجام به هم بخورد اجراي پروتكل الحاقي هم متوقف مي شود
رئيس سازمان انرژي اتمي کشورمان در گفت و گويي تاکيد کرد که با بر هم خوردن برجام اجراي پروتکل الحاقي نيز متوقف خواهد شد چرا که در چنين حالتي اجراي آن بي معني است.
    
علي اکبر صالحي در مصاحبه با خبرگزاري صدا و سيما با رد مطالبه نابحق و غيرقانوني ترامپ درخصوص بازرسي از مراکز نظامي کشورمان گفت: ما به موافقتنامه پادمان و پروتکل الحاقي متعهديم، البته تا زماني که برجام پابرجا باشد چون اين پروتکل هنوز به تصويب مجلس نرسيده است و آن را داوطلبانه اجرا مي کنيم.
    
رئيس سازمان انرژي اتمي همچنين درباره بسته شدن پرونده بازرسي از مراکز نظامي کشورمان پس از بازديد آمانو از سايت پارچين گفت: از ابتدا سه بار از اين سايت نظامي بازديد شده است دو بار در اوايل و يک بار هم همين اواخر که پرونده بسته شد و آخرش ديدند که تمام ادعاها و اتهامات مطرح نابجا بود.
    
صالحي افزود: در اين بازديد نمونه گيري و آزمايش کردند و به جايي نرسيدند و نظر ايران تامين و حقانيت موضع کشورمان تاييد شد.
    
    
بازرسي ها صرفا در چارچوب تعيين شده
    
وي بار ديگر تاکيد کرد: فقط در چارچوب مواردي مانند پروتکل الحاقي که متعهد هستيم عمل مي کنيم آن هم تا زماني که برجام هست چون اگر قرار باشد برجام به هم بخورد اجراي اين پروتکل نيز قطعاً متوقف مي شود زيرا با توقف برجام، اجراي آن بي معني خواهد بود.
    
صالحي افزود: درخصوص بازرسي ها در چارچوب موافقتنامه پادمان مانند ديگر اعضاي آژانس بين المللي انرژي اتمي و نيز در چارچوب تعهدات برجام متعهديم البته تا زماني که اين توافق پابرجاست.
    
وي تاکيد کرد: صرفا در اين چارچوب اجازه بازرسي مي دهيم و شيوه ها و نحوه بازرسي در اين چارچوب نيز روشن است که طبق قاعده اي بايد عمل شود و ما فقط در آن چارچوب و قاعده عمل مي کنيم.
    
رئيس سازمان انرژي اتمي همچنين درباره تدابير اين سازمان در صورت لغو برجام تاکيد کرد: يقين داشته باشيد علاوه براينکه پل هاي پشت سرمان را خراب نکرديم پل هاي متعددي را هم ساخته ايم.
    
    
رسيدن به غني سازي 20 درصد در چهار روز
    
صالحي هشدار داد: اگر روزي مسئولان نظام به عللي ببينند که برجام ديگر منفعتي براي کشورمان ندارد و براي ازسرگيري غني سازي 20 درصد در فردو تصميم بگيرند، چهار روزه مي توانيم غني سازي 20 درصد را آغاز کنيم؛ خودشان مي فهمند يعني چه.
    
وي افزود: همان طور که آقاي روحاني اعلام کرد خيلي از فعاليت ها را مي توانيم در بازه زماني ساعتي بازگرديم و محدوديت ها را برگردانيم؛ از سرگيري برخي فعاليت هاي ديگر چند ماه و برخي فعاليت ها تا حداکثر يک سال و دو سه ماه طول مي کشد.
    
وي در عين حال هشدار داد: ما نمي خواهيم وارد ميدان چالشي شويم و اعلام مي کنيم که ما را وادار به عکس العمل نکنند.
    
معاون رئيس جمهور همچنين با تقبيح سخنان اخير رئيس جمهور آمريکا عليه کشورمان تصريح کرد: سخنان او ناپسند و رکيک بود و بسيار زشت است که رئيس جمهور کشوري ديدگاه هايش را در اين قالب بيان کند.
    
    
کافر همه را به کيش خود پندارد!
    
وي با تاکيد بر اينکه برجام قابل مذاکره مجدد نيست، افزود: آقاي ترامپ با به کار بردن تعبير «غروب آفتاب» در برجام مي گويد جمهوري اسلامي ايران پس از 10 سال شرايط برايش هموار است تا برنامه هسته اي را در ابعاد مختلف توسعه دهد و اين را سبب مشروعيت دادن به فعاليت هاي هسته اي کشورمان مي داند.
    
صالحي تصريح کرد: رئيس جمهور آمريکا معتقد است ايران پس از 10 سال مبسوط يد خواهد بود که هر کاري مي خواهد بکند. البته اين تحليل از ديدگان معيوب و توهم گراي ذاتي آنان است و حال آنکه کافر همه را به کيش خود پندارد؛ خودشان در هيروشيما و ناکازاکي مرتکب گناهان بزرگ شدند و اکنون ديگران را متهم مي کنند.
    
رئيس سازمان انرژي اتمي در بخش ديگري از اين مصاحبه با ابراز اطمينان از آمادگي کامل اين سازمان براي مواجهه با اقدامات خصمانه آمريکا به ويژه در صورت لغو برجام تاکيد کرد: همه تمهيدات براي برگشت پذيري هسته اي انديشيده شده است.
    
صالحي افزود: همکاري با روس ها نيز به خوبي پيش مي رود و در آينده نزديک همتاي روسي بنده به ايران مي آيد و براي آغاز رسمي عمليات اجرايي دو نيروگاه هسته اي با يکديگر به بوشهر مي رويم.
خبر ويژه 
ارگان كارگزاران: دولت برنامه اي براي رفع فقر ندارد
ارگان مطبوعاتي حزب کارگزاران هم ادعاي دولت مبني بر اراده ريشه کني فقر را زير سوال برد.
    
مجله صدا در يادداشتي با عنوان «فقرزدايي؛ توهم يا واقعيت ها» و به قلم مدير گروه برنامه ريزي اجتماعي دانشگاه تهران نوشت: اخيرا رئيس جمهور گفته اند که در اين دولت فقر مطلق را ريشه کن مي کنند. هفته پيش نيز آقاي جهانگيري گفتند که 11 ميليون حاشيه نشين در شرايط نامناسب زندگي مي کنند. به دنبال ايشان مجري اصلي ريشه کني فقر، يعني وزير تعاون، کار و رفاه اجتماعي نيز گفت، محو فقر شديد و کنترل انواع فقر مطلق در دستور کار دولت دوازدهم قرار دارد. اما دو سوال در اينجا مطرح است: اول اينکه، آيا دولت مي تواند در عرض 4 سال فقر را ريشه کن کند؟ دوم اينکه، اگر دولت بخواهد فقر را ريشه کن کند با چه برنامه ريزي اي اين امر تحقق پيدا مي کند؟
    
نويسنده با بيان اينکه «با توصيفي که تقريبا مورد وفاق عالمان علوم اجتماعي قرار دارد ساده انگارانه است که بتوان در مدت کوتاهي فقر مطلق را ريشه کن کرد» مي افزايد: مفهوم «ريشه کني فقر» مفهومي يوتوپيايي يا ايده آليستي است که مدت هاست کنار گذاشته شده است و چون ريشه کني فقر ممکن نيست، برنامه ريزان اجتماعي از مفهوم «کاهش فقر» استفاده مي کنند. اگرچه نمي توان مانع استفاده پوپوليستي سياستمداران از اين مفهوم شد... تا نخبگان و روشنفکران نسبت به پديده فقر مطلق واکنشي پايدار و مستمر نشان ندهند، اين مسئله به طور جدي در دستور کار دولت قرار نخواهد گرفت و تنها در حد شعار و چند اقدام دوره اي، آن هم در زمان انتخابات، باقي مي ماند.
    
دوم اينکه، کاهش فقر مطلق مستلزم برنامه اي منسجم و مستمر تور و ايمني اجتماعي است که اين گروه را به طور خاص هدف قرار دهد. مسلم است که ابتدايي ترين مرحله اين برنامه شناسايي اين گروه هاست. همان طورکه گفته شد اين گروه هاي شديدا آسيب پذير، در محيط هاي جغرافيايي مختلفي دور از چشم زندگي مي کنند. به آساني نمي توان گفت که صرفا در روستاها و در حاشيه ترين مراکز شهري زندگي مي کنند. بنابراين، در هر برنامه اي بايد مستمرا با يافتن شاخص هاي آسيب پذيري اين افراد را شناسايي کرد. اگر چنين برنامه اي وجود نداشته باشد در بحران هاي اقتصادي عده زيادي از افراد به گروه فقراي مطلق مي پيوندند و کار دولت را براي کاهش فقر مطلق دشوارتر مي کنند
    
هنگامي که هنوز مسئولان اقتصادي دولت فقر مطلق را ابرچالش نمي دانند، در هنوز بر پايه اين رهيافت قديمي مي چرخد که تا رشد اقتصادي نباشد نمي توان فقر را کاهش داد. با وجود اين بينش که وجود هر تلاش در افزايش سرمايه گذاري اجتماعي را کاري بيهوده مي داند، چطور مي توان حتي آرزوي کاهش فقر را در مدت چهار سال داشت؟ به علاوه اينکه وزارت رفاه در چهار سال گذشته وقت خود را مصروف شناسايي گروه هاي بالاي درآمدي کرده تا يارانه شان را حذف کند، نه گروه هاي در فقر مطلق تا جانشان را نجات دهد!
    
وقتي مسئولين دولت هنوز دست امداد به سوي نخبگان و روشنفکران و محققان دراز نکرده اند چگونه مي توان انتظار داشت برنامه اي از درون اتاق هاي به اصطلاح فکر با نشستن روي مبلمان هاي راحت، فقر را کاهش دهد؟
خبر ويژه 
مژدگانا كه گربه عابد شد!
حمله ترامپ به سپاه و همزماني اعمال تحريم هاي چند ماه قبل با لفاظي رئيس جمهور آمريکا به مردمي ترين نيروي نظامي جهان ، جريان همسو با دشمن را در موقعيتي خاص قرار داده است.
    
واقعيت اينست که آنها تا همين چندروز قبل دلخوشي از سپاه نداشتند و در هر موقعيتي براي حمله به آن استفاده مي کردند. مرور کوتاهي بر مواضع پيشين آنها، صدق اين گفتار را آشکار مي کند.
    
يکي از آنها حميدرضا ج است که سالها قبل در کمپاني رسانه اي دشمن در داخل و در روزنامه هايي مثل جامعه و طوس،بي هيچ خجالت و شرمي،فرمانده سپاه را با «پل پوت» ديکتاتور کامبوج مقايسه کرده بود و نهايتا نتيجه گيري کرده بود که او بر فرمانده سپاه رجحان دارد!
    
حالا او هم به کارناوال مدعيان حمايت از سپاه پيوسته است اما بازهم نتوانسته مکنونات قلبي و حلقه اتصال خود به دشمنان بيروني را پنهان کند و در قالب حمايت از سپاه، از سپاهي که دوست دارد پرده برداشته است!
    
او که ظاهرا از در حمايت از سپاه وارد شده، در چند بند محاسن و معايب(!)سپاه را بر شمرده که در اصل و جمع بندي همه آنها يک چيز بيشتر نيست و آن اينکه ،سپاه تنها وقتي خوب است که قرباني سياستمداران باشد!قرباني دموکراسي!
    
وي مي نويسد؛ «من حرفم اين است که سپاه نبايد در سياست داخلي و خارجي، در اقتصاد و فرهنگ کشور دخالت کند تا سپاه به يکي از محورهاي دولت موازي تبديل شود. اگر سپاه اين کارها را نکند ايران ما به مرحله «تحکيم دموکراسي» نزديک مي شود و دولت رسمي و موازي يکي مي شود...» و بعد در فهرست نقاط مثبت سپاه نوشته:«... دموکراسي بدون امنيت، فقط به يک آرزو تبديل مي شود. و سپاه يکي از نهادهاي در خدمت «امنيت ايران» است. سپاه يکي از نهادهاي مهمي است که واقعيت ايجاد «تنها يک حاکميت» را در ايران تامين کرده است. و از اين لحاظ ما به مفهوم...يک واقعيت مدرن نزديک شده ايم. سپاه نيرو هاي با گرايش بنيادگراي ديني ايران را سازماندهي کرده...»
    
او سپس در تحريفي آشکار از واقعيت هاي ايران ادامه مي دهد:« در جوامع جديد مثل جامعه ايران افراد ناکام زياد توليد مي شود. در ايران مدرن اقلا ده ميليون فرد ناکام داريم. اگر سازمان امنيت کشور (مثل سپاه) ضعيف بشود اين ناکامان دو قدرت دارند:
    
يکي اينکه قدرت دارند فرايند دموکراسي (مثلا ديگر انتخاباتي با شکوه مثل ۹۲ و ۹۴ و ۹۶ نداشته باشيم) را تخريب کنند. در هيچ جامعه اي در دنيا در شرايط ناامن دموکراسي پايدار نداشتيم. ديگر اينکه اين ناکامان قدرت دارند تماميت ارضي ايران را به مخاطره بياندازند.»!
    
حميدرضا ج يادش رفته که در سه تاريخي که بر شمرده،هيچ اتفاقي در کشور نيفتاد و برعکس،بهترين روزهاي تاريخي از لحاظ پذيرش پيروز در انتخابات را شاهد بوديم. خوب بود او به عملکرد تاسف انگيز و عقب مانده دوستانش در 88 اشاره مي کرد تا معني ناکام واقعي و قبيله بدوي را در جامعه مدرن بهتر درک کند! جماعت اوباش و آشوب گري که بر جمهوريت شورش کردند و حاضر نشدند به راي مردم تمکين کنند
    
البته دوستان جلايي پور از قديم ترها سابقه دارند. آنها نتيجه انتخابات 84 را هم نپذيرفتند و در روزنامه هايشان هرگز به منتخب سال 84 رئيس جمهور نگفتند! حتي سخنگوي دولت کنوني هم با گستاخي گفت منتخب مردم را نپذيرفته و هرگز دلش با او صاف نشده است! آنها دقيقا همانهايي هستند که ج اصرار دارد به سوي ديگر ميدان سياست نسبت بدهد! جماعت وطن فروشي که از قضا گراي تحريم ها را به دشمن دادند
    
يادداشت ج به لحاظ تئوريک هم از عقب ماندگي و بدويت مزمن رنج مي برد و معلوم است مفهوم nation state رسوب کرده در ذهن نويسنده ،مربوط به دهها قرن پيش است
    
چرا که اينگونه روايت مي کند که تهديد ملت ها تنها در همان شکل و قالب چند هزار سال قبل و بصورت حمله و آشوب ممکن است بنابراين سپاه تنها وقتي خوب است که پاسدار امنيت باشد ولاغير
    
    
اما امنيت چه چيزي يا چه کسي؟ امنيت دموکراسي!
    
اما اينکه بازيگر وبازيگردان و سناريست اين دموکراسي چه کسي يا چه کشوري باشد،به هرکس مربوط باشد،به سپاه مربوط نيست و سپاه تنها مسئول سرحدات است و اقتصاد و فرهنگ و سياست و معيشت و...را بايد به سياستمداران بسپارد!
    
تصوراين افراد، برپايي جامعه اي در خلاء است!جامعه اي بدون دشمن نرم و بدون عناصر موثر در فرايندها و راهبردها!آنها هنوز به شيوه بدوي معتقدند تهديد فقط حمله نظامي جدايي طلبي و شورش است ! پس بايد نيروي قاهري آن حمله ها را دفع کند تا معامله گرها و تربيت شده هاي غرب،به «دموکراسي» برسند!
    
طنز تلخ ماجرا آنجاست که اين عده با اين سطح فکر ،در هر متن و سخنرانيشان،چندين بار هم از جامعه مدرن و جهان مدرن حرف مي زنند!
خبر ويژه 
زمينه چيني براي تحريم هاي جديد در سخنان ضدايراني ترامپ

سخنان دونالد ترامپ، زمينه چيني براي اعمال فشار و تحريم هاي جديد عليه ايران است. به گزارش رجانيوز، مطابق با قانون داخلي آمريکا -Iran Nuclear Agreement Review Act of 2015- رئيس جمهور اين کشور بايد هر 90 روز اعلام کند که ايران به برجام پايبند بوده و يا خير. آخرين بار ترامپ در ماه جولاي اعلام کرد که ايران به برجام پايبند بود و متناسب با همان در سپتامبر توقف موقت تحريم هاي ايران 120 روز ديگر تمديد شد. لذا تقريبا تا اواسط دي ماه امسال توقف موقت تحريم هاي ايران ادامه دارد. اما ترامپ اعلام کرد که ايران به توافق هسته اي پايبند نبوده است. مطابق با قانون داخلي اعلام اين بيان به معني اين خواهد بود که کنگره آمريکا 60 روز فرصت خواهد داشت تا درباره بازگرداندن مجدد تحريم هاي تصميم گيري کند.
    
بخش ديگري از سخنان ترامپ، ادعاي رفع نقايص برجام از طريق اصلاح قانون داخلي Iran Nuclear Agreement Review Act of 2015 بود. ترامپ گفت با همکاري رهبران اصلي مجلس نمايندگان و سنا طراحي قانوني را آغاز کردند که با اصلاح قانون پيشين نقايص توافق هسته اي را از بين ببرد. اين موارد عبارتند از؛ دائمي کردن محدوديت هاي موجود در برجام و اجراي سخت گيرانه تر آن براي محدوديت هر چه بيشتر بر روي برنامه موشک هاي بالستيک ايران.
    
اين قسمت از صحبت هاي ترامپ در واقع تلاش براي قراردادن ايران در يک دو راهي است آن هم اين که يا ايران بايد مذاکره مجدد براي دائمي شدن محدوديت هاي برجام و عقب نشيني هاي موشکي را بپذيرد و در صورت نپذيرفتن آن، کنگره تحريم هاي آمريکا شامل 4 و نيم دستور اجرايي waive شده را مجددا اعمال خواهد کرد.
    
مسئله تحريم سپاه پاسداران انقلاب اسلامي از جمله ديگر بخش هاي سخنراني دونالد ترامپ بود. بعد از اين سخنان وزارت خزانه داري آمريکا اعلام کرد که دستور اجرايي 13224 را که مربوط به گروه هاي تروريستي مي شود بر سپاه پاسداران انقلاب اسلامي اعمال مي کند. اين امر در واقع همان اجرايي شدن رسمي و زودتر از موعد مادر تحريم ها (HR3364) در قبال ايران است.
    
دستور اجرايي 13244 در سال 2001 توسط جرج بوش رئيس جمهور وقت آمريکا صادر شد. در اين دستور تحريم هاي مهمي عليه سازمان هايي که از نظر آمريکا تروريستي محسوب مي شوند، وضع شده است. طبق اين دستور اجرايي اگر يک نهاد يا سازمان يا فردي به عنوان تروريستي شناسايي شود، مشمول تحريم هاي ثانويه بانکي و غيربانکي آمريکا مي شود. اين مرحله از تحريم براي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ايران چيز جديدي نيست. چرا که در حال حاضر هم حتي بعد از برجام که ادعا شده تحريم ها برداشته شده است، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در ليست تحريم هاي ثانويه بانکي و غيربانکي آمريکا قرار دارد. يعني هم اکنون نيز سپاه در ليست SDN آمريکا قرار دارد. در حال حاضر اگر کسي با سپاه پاسداران همکاري کند مشمول برخي تنبيهات از سوي آمريکا مي شود که موقتي هستند.
    
اما آنچه که وضعيت را بسيار متفاوت مي کند و سبب مي شود به اين قانون لقب «سياه چاله تحريم» بدهيم، اين است که طبق دستور اجرايي 13224 هر آنکس که به يک سازمان شناسايي شده ذيل اين دستور اجرايي، خدمات ارايه دهد (هر نوع خدمتي اعم از خدمت بانکي يا غيربانکي) مشمول تحريم هاي ثانويه بانکي آمريکا مي شود. به اين صورت که آن فرد يا نهاد ارايه دهنده خدمت خودش نيز در ليست تحريمي آمريکا يا همان SDN قرار مي گيرد.
    
اين قانون وقتي در کنار قانون IFCA-2013 قرار مي گيرد شرايط را پيچيده مي کند. چرا که در قانون IFCA-2013 هر فرد يا نهاد ايراني يا فرد يا نهادي که به واسطه ايران در ليست تحريمي آمريکا SDN قرار بگيرد، مشمول تحريم هاي ثانويه بانکي نيز مي شود.