گزیده ها قسمت چهارم

گزیده ها قسمت  چهارم   23 مهر - 96
فرمانده انتظامی شهرستان گرمسار از آزادسازی دو دختر ربوده شده در کمتر از ۲۴ ساعت در این شهرستان خبرداد.
به گزارش ایسنا و به نقل از معاومنت اجتماعی نیروی انتظامی استان، سرهنگ ابوذر قربانی در توضیح این خبر اظهار کرد: در پی تماس تلفنی شب گذشته یک خانواده تبعه افغان با مرکز فوریت‌های پلیسی این شهرستان مبنی بر ربودن دو خواهر ۱۷ و ۶ ساله از این خانواده ، موضوع سریعا در دستور کار ویژه پلیس آکاهی این شهرستان قرار گرفت.
وی ادامه داد: کارآگاهان پلیس آگاهی بلافاصله به محل عزیمت و ضمن بررسی صحنه و انجام تحقیقات محلی و با استفاده از شگردهای پلیسی به سرنخهایی دست یافتند.

فرمانده انتظامی شهرستان گرمسار گفت: در ادامه تحقیقات کارآگاهان پلیس آگاهی مشخص شد ربایندگان سه نفر بوده که دونفر از آنها از اقوام دور این دو خواهر و یک نفر دیگر راننده آژانس بوده که در ربایش با آن دونفر همکاری داشتند.

قربانی تصریح کرد: بلافاصله کارآگاهان پلیس آگاهی طی هماهنگی با مقام قضایی پس از شناسایی راننده آژانس را بازداشت و محل اختفای ربایندگان را در شهرستان فیروزکوه شناسایی و به محل اختفای آنان مراجعه ولی به هنگام حضور متوجه می شوند که به محل دیگری نقل مکان کردند.

این مقام انتظامی ادانه داد: پس از انجام تحقیقات کارآگاهان در محل اخفای آنان و بررسی بیشتر، محل اختفای بعدی ربایندگان را در شهرستان ساوه شناسایی و بالافاصله به محل مراجعه که خوشبختانه دو خواهر ربوده شده در محل شناسایی و آزاد شدند.

فرمانده انتظامی شهرستان گرمسار افزود: این دو خواهر در لحظات اولیه اعلام کردند پس از اطلاع  مامورین از محل اختفای آنان ربایندگان از محل متواری شدند. علت و انگیزه ربایش این دو خواهر عدم قبول خواستگاری ربایندگان بوده که منجر به ربایش این دوخواهر شده است.
نتایج ابتدایی شمارش آرای انتخابات اتریش حکایت از پیروزی حزب محافظه کار «مردم» دارد.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از یورو نیوز، بنا بر اعلام نتایج اولیه شمارش آراء انتخابات پارلمانی اتریش که روز یکشنبه ۱۵ اکتبر برگزار شد، «سباستین کورتز» وزیر خارجه کنونی و رهبر حزب محافظه‌کار «مردم» (OVP) توانسته است با کسب ۳۱.۴ درصد از آراء، بیشترین سهم را از۱۸۳ کرسی پارلمان این کشور از آن خود کند. به این ترتیب کورتز ۳۱ ساله جوانترین نخست وزیر اتریش و اتحادیه اروپا خواهد شد.

حزب راست‌ افراطی آزادی مردم اتریش (FPÖ) که مخالف سیاستهای مهاجرتی است نیز با کسب ۲۷.۴ درصد از رای‌های ریخته شده در صندوق‌ها جایگاه دوم را از آن خود کرد.

هاینتس کریستیان اشتراخه، رهبر این حزب روز یکشنبه در زمان انداختن رای خود در صندوق پیش بینی کرده بود که نتایج این انتخابات برای حزبش «تاریخی» باشد. نتیجه‌ای که امروز برای این حزب افراطی حاصل شد، بهترین نتیجه از سال ۱۹۹۹ میلادی تا کنون محسوب می شود.

ین حزب در حالی به این موفقیت دست یافت که طی سالهای اخیر به دلیل مشکلات اقتصادی و امنیتی و همچنین بحران مهاجرت، در بسیاری از کشورهای اروپایی احزاب عوامگرا بطور قابل توجهی قدرت گرفتند.

حزب چپ «سوسیال دموکرات» (SPÖ) به رهبری کریستین کرن، صدراعظم اتریش نیز با کسب ۲۶.۷ درصد از مجموع آراء در جایگاه سوم قرار گرفته است.

لیبرال‌های «نئوس» (NEOS) با ۵ درصد در جایگاه چهارم قرار دارند و حزب «پیلز» (Pilz) به ریاست پیتر پیلز با کسب ۴.۱ درصد و سبزها با کسب ۳.۳ درصد از آراء جایگاههای بعدی را از آن خود کردند.


در این انتخابات، نمایندگانی از ۱۶ حزب با یکدیگر به رقابت پرداختند و از آنجا که محافظه کاران نتوانسته اند اکثریت مطلق آراء را به دست آورند، به این ترتیب دولت آینده اتریش، به روال سالهای گذشته، بار دیگر دولتی ائتلافی خواهد بود. طی ۱۰ سال گذشته اتریش همواره توسط دو حزب اصلی «مردم» و «سوسیال دموکرات» اداره شده است.
سرپرست هیأت باستان‌شناسی قلعه ایرج: این قلعه قابلیت ثبت جهانی دارد، اما تا زمانی که زمین‌های کشاورزی وسط آن است، نمی‌توان کاری کرد

به گزارش شهروند، مردان کشاورز جای سربازان ساسانی را گرفته‌اند؛ آنها در قلعه تاریخی «ایرج» بذر می‌کارند و محصولشان را کشت می‌کنند. 

ساکنان قلعه ١٥٠٠ساله، زمانی آن را جوری ترک کرده بودند که برگردند اما هیچ‌وقت برنگشتند و راز این رفتن برملا نشد. آنها داروندارشان را برداشتند و همه ورودی‌ها و خروجی‌ها را سفت و محکم بستند تا قلعه برایشان بماند، اما نشد. 

باستان‌شناسان می‌گویند؛ شاید حمله اعراب بودند که در دل ساکنان قلعه هراس انداختند و آنها را فراری دادند. 

دور تا دور این قلعه ٢٣٠هکتاری زمانی خندقی حفر بود که مدت‌هاست برای استفاده زراعی هموار شده. اکنون سال‌های ‌سال پس از روزگاری که در بزرگترین قلعه خشت و گلی ساسانیان، سربازان وسط حیاط بزرگ مشق نظامی می‌دیدند و نگهبانان از ١٤٨ برج دشت ورامین را دید می‌زدند، قلعه ایرج به قرق کشاورزان درآمده و بنای بی‌شکلی است وسط دشت. 

قاچاقچیان در نبود هیچ نگهبانی، حصار تاریخی را سوراخ‌سوراخ می‌کنند و قلعه فرسوده می‌شود و کسی خبردار نمی‌شود. قلعه ایرج در روستای عسگرآباد عباسی در فاصله یک‌کیلومتری شرق شهر ورامین در دل دشتی وسیع کز کرده و با این‌که از ٩‌سال پیش ثبت جهانی آن مطرح شده بود اما کمتر کسی آن را می‌شناسد. 

قلعه ایرج از دور دیواری به بلندی ١٢متر دارد که از غرب به شرق، ارتفاعش کم می‌شود. ماشین‌ها می‌توانند از دروازه رد شوند و تا توی قلعه پیش بیایند. قلعه بزرگ است و پیاده طی‌کردنش سخت. 

کشاورزان هم با موتور رفت‌‌وآمد می‌کنند و خواب قلعه را بر هم می‌زنند. قلعه گبری یک مستطیل بزرگ خشت و گلی است؛ بقایای یک پادگان بزرگ نظامی که برج‌های دفاعی‌اش به فاصله ٣٠متر از هم هنوز پیداست. این برج‌های اندک البته باقیمانده بیش از ١٠٠ برجی است که حالا چیز زیادی از آن باقی نمانده است.

باستان‌شناسان از‌ سال ١٣٨٠ پیگیر احوال قلعه ١٥٠٠ساله شدند و دو‌سال بعد از این تاریخ نام قلعه ایرج که به «قلعه گبری ورامین» هم معروف است، به فهرست آثار ملی ایران اضافه شد. دیوارهای بلند خشتی شاید تصویر روشنی از قلعه ساسانی نداشته باشد اما برای مهدی موسوی‌نیا، باستان‌شناسی که در کاوش‌های این محوطه حضور داشته، اینطور نیست. 

از ٨٠٠ اتاقی که روزگاری در حصار این قلعه سر پا بود، چیزی جز دیواره‌ای بلند و قطور باقی نمانده اما این باستان‌شناس اتاق‌ها را یک به یک می‌بیند: «قلعه ایرج محوطه محصوری است که براساس بررسی‌های پیش از کاوش که از سوی باستان‌شناسانی مثل «کلایس»، گمان می‌شد که شکارگاه بوده است.» 

اما کاوش‌های جدی معلوم کرد که «قلعه ایرج محوطه‌ای محصور است با یک باروی عظیم سراسری که در بعضی بخش‌ها با وجود گذشت ١٥٠٠‌سال از عمر آن، بیشتر از ٢٠متر ارتفاع دارد.»

موسوی‌نیا در قلعه قدم می‌زند و از ساختار آن می‌گوید: «فضای داخلی ٢٠٠ هکتار است. براساس کاوش‌ها، می‌توان گفت در این فضا هیچ ساخت‌وساز گسترده‌ای نبوده.» به گفته او، در باروی قلعه بیش از ٨٠٠ اتاق یک شکل درست شده است؛ ٨٠٠ اتاقی که از نگاه او مثل روز روشن است: «می‌بینید؟ اگر این حصار را نگاه کنید، در حد فاصل هر سه برج حدود ١٠ اتاق درست شده که یک شکل‌اند. این اتاق‌ها را در فضای بین بارو درست کرده‌اند.» 

افرادی که قبل از این از گروه باستان‌شناسی آمده بودند، اتاق‌ها را ندیده بودند. «این نشان می‌دهد پیداکردن این اتاق‌ها چندان هم آسان نبوده است.» باروی قلعه در بعضی نقاط تخریب شده اما ردی از اتاق‌ها پیداست: «در بخش شمال‌غربی، اتاق‌ها معلوم است. باید بالای بارو را ببینید که ٣٠٠-٢٠٠متر، بخش چینه‌ای‌مانندی هست، صاف می‌شود و یک‌سری فضای یک شکل سراسری در آن دیده می‌شود. آنها اتاق‌هاست.»

همه ‌جا نشانه‌های حفاران
در کاوش‌های ‌سال گذشته سکویی پیدا شد که به گفته معاون هیأت کاوش باستان‌شناسی احتمالا برای‌ سان نظامی بوده و فرمانده از آن بالا با نیروها صحبت می‌کرده است. کنار همین سکو یک تدفین پیدا شد: «یک تدفین جنینی ساسانی که یک چمچه (ابزاری برای جابه‌جایی زغال) کنار آن بود. تدفین دیگری هم پیدا شد که تخریب شده بود. نصف پایینی بدن نبود.»

موسوی‌نیا به شواهد باستان‌شناسی که در سالم‌ترین بخش دروازه به دست آمده، اشاره می‌کند: «قطعات سفال، اثر مهر و سفال نوشته‌های دوره ساسانی و سفال نوشته‌های اواخر دوره ساسانی» و می‌گوید: «اواخر دوره ساسانی، یک‌سری شهرهای نظامی ایجاد می‌شود تا نیروهای نظامی را بین دنیای شرق و غرب مدیریت کند. این‌جا احتمالا یک مرکز تعلیم نیرو است که دایم نیروهای نظامی را آماده می‌کند تا درحوزه شرق و غرب امپراتوری ساسانی پراکنده شوند.»

به ‌گفته او، قلعه ایرج چهار ورودی دارد و در کاوش‌های پیشین نحوه ارتباط ورودی با بارو شناسایی شده است: «پلکانی پیدا کردیم که کاهگلش کرده‌ایم تا به دست حفاران تخریب نشود. این پلکان که به سختی پیدا شد، به راهروی سراسری می‌خورد. 

راهرویی سراسری در بارو، ١٤٨ برج نگهبانی در بیرون دارد و بیش از ٨٠٠ اتاق یک شکل در بخش داخلی.» کنار همین سازه بقایای یک آتشدان پیدا و بازسازی شده است. در گوشه آتشدان اثر مهر گلی پیدا شده؛ با نقش‌های فیل و قرقاول و خطی اسلیمی. این آثار در موزه ملی نگهداری می‌شود.

«اینها حفاری غیرمجاز است؟» آه می‌کشد که «بله». آنها هر‌سال کاوش می‌کنند، مرمت و بازسازی می‌کنند و حفاران بعد از آنها دست به کار می‌شود: «ما کاوش می‌کنیم و فردایش تخریب می‌کند. نگهبان هم نداریم. 

کاش یک نیرویی بیاورند، ٥٠٠‌هزار تومان ماهانه بدهند تا این همه خسارت نبینیم، حتی یک گردشگر هم به این قلعه نمی‌آید، فقط حفاران راهشان به این‌جا باز است.» پیش از این قلعه ایرج سرباز نگهبان داشت اما «گفتند خیلی هم نیاز نیست و برش داشتند.»

او بدگمان است که حفاری‌ها کار کشاورزان باشد؛ آنها که «زمینشان را با فاضلاب شهری تهران آبیاری می‌کنند و خودشان اکراه دارند که دستشان را به آب بزنند.» بعد خدا را شاهد می‌گیرد که «کشاورزان وسط قلعه با ماسک و دستکش کار می‌کنند.»

کشاورزان خاک حصار را به زمین ریختند
پیش از این با استناد به بخش‌هایی از «وندیداد» گفته می‌شد که قلعه ایرج همان دژ وارناست که در «وندیداد» نام آن ذکر شده است. به‌علاوه به نوشته‌های ولفرام کلایس، باستان‌شناس آلمانی استناد می‌شد که سال‌ها پیش، پس از بازدید از این قلعه گفته بود: «قلعه ایرج با هیچ‌یک از قلعه‌های خشتی و تاریخی جهان قابل ‌مقایسه نیست.»

دور از گمانه‌زنی‌های اینچنین اما جدی‌ترین کاوش‌ها در این محوطه از سوی محمدرضا نعمتی، باستان‌شناس پیشکسوت و عضو هیأت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی انجام شده است. در سه فصل کاوش و یک فصل لایه‌برداری، ابعاد ناشناخته‌ای از این محوطه آشکار شد و معلوم شد که این‌جا «یک پادگان نظامی در دوره ساسانی و اواخر دوره ساسانی» بوده است.

این قلعه ‌سال ٨٠ در بررسی‌ها شناسایی شد و دو‌سال بعد از آن در فهرست آثار ملی ثبت شد. نخستین فصل کاوش در‌ سال ٨٧ انجام شد و حالا نوبت چهارمین فصل رسیده است: «بناست از هفته آینده فصل چهارم کاوش آغاز شود. البته هنوز مجوزش صادر نشده.»

اینجا برای باستان‌شناسان بنای مهمی است، چنان‌که نعمتی آن را بزرگترین بنای خشت و گلی دوره ساسانی در ایران می‌خواند، «کشورهای جمهوری آذربایجان و ترکمنستان هم بنای بازمانده ساسانی به این وسعت دارند.» 

نعمتی به وسعت ٢٣٠ هکتاری کل قلعه اشاره می‌کند که تماما از خشت و گل ساخته شده و می‌گوید: «این درحالی است که بناهای ساسانی اغلب از آجر و سنگ ساخته شده‌اند.» از نگاه او، نکته مهمتر درباره قلعه گبری ورامین این است که «در قسمت مرکزی آن آثار آنچنانی وجود ندارد و هرچه ساخت‌وساز بوده، در حصاری به ضخامت ٢٢متر و ارتفاع ١٥متر انجام شده است.»

در سه فصل کاوش، بررسی، گمانه‌زنی و مستندنگاری پژوهش‌های باستان‌شناسی قلعه ایرج؛ دروازه شرقی این قلعه کاوش و پلان اصلی مشخص و در این دروازه اتاقی به دست آمد که در داخل آن یک آتشدان خشتی و تعدادی اثر مهر با نقش پرنده پیدا شد. به‌علاوه در دیوار جنوبی و شمالی این دروازه دو رشته پلکان کشف شد که به راهروی مرکزی منتهی می‌شوند. 

در کاوش‌های فصل‌های قبل تعدادی سفال نوشته (استروکا) به خط پهلوی ساسانی، اثر مهر و سفال متعلق به دوره ساسانی به دست آمد. با همین یافته‌ها نعمتی می‌گوید: «این قلعه در دوره ساسانی ساخته شده و در اوایل اسلام متروک شده است.»

به گفته سرپرست هیأت کاوش قلعه ایرج زمین‌ها را از دوره قاجار به مالکان مختلف دادند و آنها هم رفته‌رفته در آن کشت کردند. حالا چاره در خریدن این زمین‌هاست: «ما نتوانستیم کاری کنیم. در دوره‌ای کشاورزانی که این‌جا زمین داشتند، به دلیل خاک مرغوب حصار بنا، بخش‌های زیادی را تخریب کردند و در زمینشان استفاده کردند، اما حالا بیشتر حفاران قاچاقچی هستند و به هیچ چیز هم نمی‌رسند، چون ساکنان قلعه هیچ چیزی که به درد قاچاقچی‌ها بخورد، باقی نگذاشته‌اند.»

حالا قرار است به دنبال یافتن پاسخ‌هایی، باستان‌شناسان راهی ورامین شوند و در قلعه جست‌وجو کنند. به ‌گفته این باستان‌شناس پیشکسوت آگاهی از شیوه معماری بنا، زمان ترک قلعه و دلیل آن، یافتن آثار معماری در فضای داخلی و پیداکردن ارتباط میان ساختار اتاق‌ها و راهروهاست و درنهایت این‌که آیا شواهدی از کاربری مطمئن‌تر این بنا پیدا می‌شود؟

نعمتی تعریف می‌کند که ساکنان قلعه قصد برگشتن داشتند: «آنها وقتی می‌خواستند این‌جا را ترک کنند، همه چیز را بردند و تمام خروجی‌ها و اتاق‌ها را پرکردند. احتمالا این اتفاق هنگام حمله اعراب به ایران، یعنی ٦٣٢ میلادی (اوایل اسلام) اتفاق افتاده است. آنها برای این‌که تخریب نشود و به امید این‌که یک روزی برگردند، همه جا را پر کردند.»

ثبت جهانی بدون خریدن زمین‌ها شدنی نیست
قلعه ایرج اگرچه ناشناخته است اما تقریبا از ١٠‌سال پیش، زمزمه‌های ثبت جهانی آن بالا گرفت.‌ سال ٨٨ قرار بود با تصویب اعتبارات لازم، ابتدا کاوش‌های باستان‌شناسی و پیگردی صورت بگیرد تا بتوان پرونده این اثر را تکمیل کرد اما دیری نپایید که در‌ سال ٨٩، خبر دادند که پرونده ثبت جهانی قلعه ایرج ورامین به دلیل کمبودهای جدی از ارسال به کمیته میراث جهانی سازمان یونسکو باز مانده است. آن زمان مطالعه و کاوش جدی روی قلعه صورت نگرفته بود و بعید نبود که چنین اتفاقی بیفتد.

حالا نعمتی، سرپرست هیأت کاوش می‌گوید؛ زمین‌های داخل قلعه مهمترین مشکل این برنامه‌اند: «قلعه ایرج سال‌هاست که در اختیار مالکان خصوصی است و همین موضوع باعث شده بخش‌های زیادی از آن از بین برود. 

ثبت جهانی از چند‌ سال پیش مطرح شد اما معارض‌های داخل قلعه این کار را منتفی کرده است. زمین‌ها ١٩٠هکتار از قلعه را اشغال کرده‌اند و خرید آنها اعتبار خیلی بالایی می‌خواهد. این‌جا از هر لحاظ قابلیت ثبت جهانی را دارد اما با وجود این، زمین‌های کشاورزی نمی‌توان کاری کرد.»

اسناد چه می‌گوید
علاوه بر وسعت زیاد؛ ساخت‌وسازهایی مثل اتاق، راهروها، ورودی‌ها و اتاق‌هایی است که در حصار ضخیم و مرتفع قلعه ایرج ساخته‌شده از عجایب آن است. با وجود این عظمت اما قلعه ایرج در طول تاریخ از نظر‌ها پنهان بوده است. 

نعمتی درباره آخرین استفاده از این قلعه می‌گوید: «بعد از ترک در آخرین دوره که احتمالا همزمان با شروع حمله اعراب به ایران (یعنی بین سال‌های ٦٣٣ میلادی تا ٦٥١ میلادی) از این قلعه استفاده‌ای نشده است.» 

این درحالی است که در هیچ‌یک از کتاب‌های مورخان و جغرافیدانان تا دوره قاجار هم نوشته‌ای درباره این قلعه نیست.

نعمتی به ثبت مسجد جامع ورامین در‌ سال ١٣١٠ شمسی در فهرست آثار ملی اشاره می‌کند و می‌گوید: «قلعه ایرج در دوره معاصر هم کمتر مورد توجه قرار گرفته.» بعد تاریخ ثبت ملی قلعه ایرج را می‌گوید: ١٣٨٢ با شماره ٩٨٣٥.

این باستان‌شناس پیشکسوت به بقایای موجود قلعه ايرج اشاره می‌کند و می‌گوید: «این‌جا يکي از وسيع‌ترين و بزرگترين استقرارگاه‌هاي تاريخي در دشت ورامين است.» به گفته او، در داخل قلعه چندین رشته قنات وجود دارد که آثار این قنات‌ها در خارج از قلعه به چشم نمی‌خورد. یک رشته از این قنات‌ها درحال‌حاضر فعال است.

قدیمی‌ترین اشاره به قلعه ایرج، در نوشته‌های محمدحسن‌خان اعتمادالسلطنه است. نعمتی از او نقل می‌کند که نوشته: «این قلعه از آثار بسیار کهنه و قدیم است. اگرچه در هیچ‌یک از تواریخ و سیاحتنامه‌های مسافران عرب اسمی از این قلعه و شرحی از آبادی قدیم آن‌جا نوشته نشده است، لیکن از بعضی علامات خارجی معلوم می‌شود که عمر این قلعه از دوهزار‌ سال متجاوز است.»

اعتمادالسلطنه در ادامه به آثار موجود در داخل قلعه ایرج اشاره کرده است: «در وسط قلعه که بروج مشیده محکمه در قدیم داشته است، آثار آبادی جز در نقطه مابین جنوب و غرب دیده نمی‌شود و این آثار هم نه بنای عمارت منهدمی است، بلکه بعضی تپه‌ها و گودال‌هاست و زمین این قلعه بالنسبه مرتفع‌تر از سایر جاهای قلعه است. 

پارچه آجر و کوزه شکسته، چون در این نقطه زیاد است، اینها دلیل می‌شود که عمده عمارت آبادی قلعه در این‌جا بوده است. در سایر جاهای دیگر، وجهاً من الوجوه آثار آبادی به نظر نمی‌آید.»

اعتمادالسلطنه به نقل از ژوزف طولوزان فرانسوی (١٨٩٧-١٨٢٠ م.) که ظاهرا همراه با او از قلعه دیدن کرده، می‌نویسد: «آبادی عمده این قلعه یا در اطراف چسبیده به جدار بوده است یا این قلعه وضعش برای این شده بوده که جز عمارت حاکم‌نشین به تنهایی که آثارش باقی است، عمارتی در این قلعه نبوده است» و درنهایت به روایتی از کتاب اول وندیداد اشاره می‌کند: «اورمزد به زردشت در کتاب اول واندیوداد که یکی از کتب زند و اوستاست، می‌گوید؛ مرتبه چهارم به جلد بشریت درآمدم، همان بشریت که خود خلق کرده بودم. 

به بنی نوع بشر مسکن و منزل دادم، من که خالق هستم شهر وادینای مربع را بنیاد ساختم.» اعتمادالسلطنه با اشاره به وندیداد چنین نتیجه گرفته: «وادینای مربع به عقیده مؤلف همین ورامین است و قلعه ایرج همان شهر قدیم.»
محسن جلال‌پور در کانال تلگرام خود نوشت: عده ای در واکنش به سخنان ترامپ معتقدند بازارها کمی به تحولات اخیر اخم خواهند کرد.عده‌ای هم هستند که می‌گویند هیچ اتفاقی نخواهد افتاد.باید دید فهم عمومی از تحولات جدید چه خواهد بود.

 محسن جلال‌پور رئیس سابق اتاق بازرگانی ایران ندر واکنش به سخنان شب گذشته ترامپ نوشت :ساعتی پیش از ارسال این نوشته،دونالد ترامپ علیه ایران سخنرانی کرده. مردم ایران در شبکه‌هایی که بعضا فیلتر هم شده‌اند،علیه سخنان او واکنش نشان داده‌اند. حساب کاربری رئیس جمهور آمریکا با حمله کاربران ایرانی مواجه شده و مسأله هسته‌ای ایران بار دیگر به یکی از مهم‌ترین موضوعات جهان تبدیل شده است.

واکنش مردم به اظهارات دونالد ترامپ واقعا شگفت آوراست. شبکه‌های اجتماعی پرشده از اعتراض ایرانیان.جز رئیس جمهور روحانی،هیچ مقام رسمی به سخنان رئیس جمهوری آمریکا واکنش نشان نداده اما مردم، سخنان ترامپ را بی پاسخ نگذاشته‌اند. بخشی از مردم به خاطر این که ترامپ خلیج فارس را «خلیج عربی» نامیده به او تاخته‌اند.

بخشی دیگربه خاطر سخنان ضد ایرانی‌اش علیه او موضع گرفته‌اند.بعضی‌ها در دفاع از برجام و برخی هم در مخالفت با آن شروع به فعالیت کرده‌اند.این جامعه ایران است. زنده و سرزنده که موقعیت‌ها را خوب تشخیص می‌دهد. در داخل، نقاد و نکته سنج و بی‌تعارف و طناز است اما خارج از مرزها نقد و نظر را کنار می‌گذارد و پای حاکمیتش می ایستد.مشکل بزرگ سیاستمداران آمریکا این است که این مردم را نمی‌شناسند.تصویر آنها از ایران درست نیست.

در حالی که مردم درباره سخنان ترامپ صحبت می‌کنند،نخستین قیمت‌ها روی تابلوهای بازار سرمایه روشن می‌شود. چه می‌دانیم؟ ممکن است نقاش تقدیر،فردا بخواهد روی تابلوهای بورس رنگ قرمز بپاشد.شاید هم از دستش در رفت و رنگ سبز پاشیده شد.همه چیز بستگی به فهم عمومی از سیاست‌های جدید آمریکا علیه ایران دارد.

در عالم واقع اتفاق جدیدی قرار نیست رخ دهد.آن‌چه پیش آمده،فاجعه نیست.دشمنی‌ها برقرار است و ضربات سنگین، اما این طرف، ما هم در خواب نبودیم.فهم عمومی از نطق دیشب و واکنش‌های مردم،حتی می‌تواند امیدوار کننده هم باشد.آمریکا از برجام خارج نشده.اروپا کنار ایران مانده.مردم ایران دوباره متحد شده‌اند و پیام این همدلی چند ساعت، پیام اول شبکه‌های اجتماعی بوده است.

از آن طرف ولی‌الله سیف و مسعود کرباسیان هم تقسیم کار کرده‌اند. یکی مانده تا شوک احتمالی بازارها را کنترل کند و دیگری رفته تا در اجلاس صندوق بین المللی پول حضور یابد. دولت‌مردان ایرانی با چنین شوک‌هایی بیگانه نیستند.بازارها در ایران خیلی عمیق و گسترده نیستند. تزریق منابع به بازارها اگرچه سیاستی قدیمی و مندرس است اما در نیمچه بازارهای ایران جواب می‌دهد. دولت پول کلانی کنار گذاشته تا نوسان احتمالی بازارها را کنترل کند و صندوق‌هایی ایجاد کرده تا در صورت نیاز از منابع آنها برای ثبات سازی در بازارها استفاده کند.نقد سیاست‌های دولت را می‌گذاریم برای بعد.
با این حال عده ای معتقدند بازارها سقوط می‌کنند.عده ای هم معتقدند بازارها کمی به تحولات اخیر اخم خواهند کرد.عده‌ای هم هستند که می‌گویند هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. باید دید فهم عمومی از تحولات جدید چه خواهد بود. فهم من این است که سنگینی تصمیم ترامپ به آینده حواله شده است. یعنی ترامپ توپ را به زمین کنگره انداخته و کنگره هم سه ماه فرصت دارد تا در این زمینه اظهارنظر کند. ما مردمان روزآمدی هستیم. افق دید ما نمی‌تواند بیش از یک هفته باشد. سه ماه برای خودش زمان زیادی است. تا آن روز خدا بزرگ است،همان طور که تا امروز بوده.