يادداشت روز اوین نامه کیهان "رنج، سهم پياده هاي اين شطرنج!"

 اوین نامه ی کیهان 2 شنبه 12 شهریور ماه سال 1397
يادداشت روز  اوین نامه  کیهان "رنج، سهم پياده هاي اين شطرنج!"
   اين چه بازي ست اين چه شطرنج است
    
که نصيب پياده ها رنج است؟!

سربازجو همچون رهبرش خامنه ای رهبر ام الفساد که اعتراف کرد اشتباه می کند مدام با ناشی گری و به کاهدان زدن یا گاف دادن به خودش گل می زند .
چون با تنظیم کیفرخواست بالا بلند  علیه روحانی  یقه اش را گرفته است توکه اقتصاددان نیستی برای چه قول های اقتصادی داده بودی ؟
غافل از آنکه بالای سر روحانی خامنه ای رهبر ام الفساد همه کاره قرار دارد که نه مدرک دانشگاهی دارد  ونه از مقوله اقتصاد سر  شته وآگاهی  دارد و سردر می آورد جز اینکه  با من درآوردی تئوری پرداز اقتصادی برای عبور از بحران اقتصادی ودور زدن تحریم ها ومقابله جویی باآمریکا شده است
.مسخره اینکه تئوری اش را مزین به پسوند اقتصاد جهادی- مقاومتی  کرده است .چون هدف حمایت ودفاع از اقتصاد قرارگاه دولت موازی باتفنگ و رسانه  پاسداران است که محصولش تحریم ها و بحران شدید اقتصادی وارزی و دلاری و رشد تورم و گرانی   کنونی شده  است طوریکه امروز  بیش از 13 هزار تومان قیمت دلار شده است .
ولی سربازجو شریعت نداری با سانسور کردن این واقعیت  این چنین  سراغ روحانی رفته و دو دستی بیخ گلویش  گذاشته  و فشار داده  متهم و محکومش ک رده که چرا قول وارونه  و دروغ  داده بود:
آقاي روحاني در انتخابات ۹۲ با صراحت و قيد قسم جلاله گفته بود «والله العلي العظيم اگر مشکلات اين کشور که بسيار و بسيار و بسيار پيچيده است راه حل نداشت من کانديدا نمي شدم»!
    
آقاي رئيس جمهور که اقتصاددان نيست، بنابراين جاي اين سوال است که چه کساني به آقاي روحاني وعده حل مشکلات را داده و ايشان را به اين باور رسانده بودند که با قيد قسم جلاله «والله العلي العظيم» مي فرمايند اگر مشکلات راه حل نداشت کانديدا نمي شدم! آن افراد چه کساني بوده اند و امروز کجا هستند؟! اگر در ادعاي خود صادق بودند چرا «راه حل ها»ي ادعا شده را به کار نگرفته و شرايط اقتصادي کشور را به فاجعه نزديک کرده اند؟ و اگر در ادعاي خود صادق نبوده اند در سايه روشن هاي دولت چه مي کنند؟! آيا اين عده، اعضاي همان احزابي نيستند که سرپل هاي اقتصادي دولت ايشان را در اختيار داشتند و اين روزها هريک از آنان ناکامي دولت را به ديگري نسبت مي دهند؟! و آيا يکي از ضرورت هاي تغيير سياست اقتصادي دولت، دوري از آنان نيست؟! به قول آقاي محمد مهدي سياري، شاعر متعهد کشورمان؛
    
اين چه بازي ست اين چه شطرنج است
    
که نصيب پياده ها رنج است؟!
جلسه روز چهارشنبه مجلس شوراي اسلامي که به طرح پرسش هاي نمايندگان از رئيس جمهور و پاسخ ايشان اختصاص داشت، با متانت طرفين برگزار شد و به قول رهبر معظم انقلاب «نمايش اقتدار و ثبات جمهوري اسلامي ايران بود». اين جلسه اما، سوي ديگري نيز داشت که نبايد در سايه برگزاري شايسته و درخور تقدير آن به فراموشي سپرده شود. اين سوي ماجرا که هدف اصلي از تشکيل جلسه روزچهارشنبه بود، در بيانات رهبر معظم انقلاب نيز مورد تاکيد قرار گرفته است، آنجا که با اشاره به نتيجه جلسه ياد شده مي فرمايند: «ميان انتظارات نمايندگان و واقعيات موجود، شکافي وجود دارد که بايد پر شود». از ميان پاسخ هاي رئيس جمهور محترم به ۵ سوال نمايندگان، تنها يکي از پاسخ ها، قانع کننده تلقي شد و پاسخ ايشان به ۴ سوال ديگر مورد قبول قرار نگرفت. بنابراين، جلسه روز چهارشنبه اگرچه پايان يافته است ولي ماجرا همچنان باقي است و پايان جلسه مورد اشاره را بايد نقطه آغاز دانست...
    و در اين باره گفتني هايي هست:
    
۱ اکثريت مجلس کنوني تقريبا در تمامي چالش ها با دولت و شخص رئيس جمهور همراه بوده اند تا آنجا که مجلس دهم را همسو با دولت معرفي مي کردند و با همين نگاه بود که روزنامه شرق بعد از راي اعتماد مجلس به وزراي پيشنهادي آقاي روحاني، در گزارشي نوشت «وزراي پيشنهادي دولت از موانع کوتاه بهارستان عبور کردند»!
    
اکنون ناتواني دولت آقاي روحاني در حل مشکلات اقتصادي و افزايش اين مشکلات در دولت ايشان به جايي رسيده است که همين مجلس همسو با دولت پاسخ هاي ايشان را قانع کننده نمي داند. اين ديگر سخن منتقدان نيست که ناديده گرفته شود و يا به اهانت پاسخ بگيرد!
    ۲ طي چند هفته گذشته، دهها تن از اقتصاددانان کشور که اکثر آنها از هواداران و طرفداران پر و پا قرص دولت بوده اند با ارسال نامه هاي سرگشاده به رئيس جمهور، ضمن اعتراض به سياست هاي اقتصادي دولت، ادامه اين سياست ها را فاجعه بار ناميده و خواستار تغيير مسير اقتصادي دولت شده اند. نکته درخور توجه اينکه نامه هاي ارسالي اقتصاددانان ياد شده «سرگشاده» بوده است که نشان مي دهد پيشنهادهاي آنان به صورت خصوصي نيز به رئيس جمهور ارائه شده و احيانا با کم توجهي ايشان روبه رو بوده که ارسال سرگشاده اين اعتراض ها و پيشنهادها را ضروري دانسته اند.
    
۳ بعد از اعلام نتيجه جلسه چهارشنبه نمايندگان مجلس با رئيس جمهور و قانع نشدن آنها از پاسخ هاي ايشان، احزاب کارگزاران، اعتدال و توسعه و مدعيان اصلاحات که طي ۵ سال گذشته مسئوليت هاي اقتصادي دولت را در اختيار داشته و شرايط کنوني دستپخت مشترک آنان است، به جاي پذيرش تقصير و اعتراف به ناکارآمدي و نابلدي خود - عذرخواهي پيشکش - با صدور بيانيه و مصاحبه و اظهارنظرهاي بي پايه و دم دستي به ترفند فرار به جلو متوسل شدند و هريک از آنان ديگري را عامل اصلي در پيدايش شرايط اقتصادي نامطلوب و خسارت آفرين کنوني معرفي کردند!
    
اينکه سرفصل هاي اقتصادي دولت طي ۵ سال گذشته در اختيار و تيول همين احزاب بوده است و اعضاي اصلي اين سه حزب مسئوليت هاي اصلي را اشغال کرده بودند، موضوعي است که به شرح و تفصيل جداگانه اي نياز دارد ولي کمترين و ابتدايي ترين نتيجه اي که از فرار به جلوي آنان مي توان گرفت، اينکه آنها نيز به شکست سياست هاي اقتصادي دولت اعتراف مي کنند و شرايط پيش آمده را - هرچند که خود پديد آورده اند - خسارت بار و نامطلوب معرفي مي کنند!
    ۴ اگر چه ۳ نمونه ياد شده به تنهايي از ناکارآمدي سياست هاي اقتصادي دولت حکايت مي کنند و بر ضرورت تغيير مسير و تعويض ريل گذاري دولت در اين عرصه خبر مي دهند ولي نارضايتي مردم و فشارهاي طاقت فرسايي که سياست اقتصادي دولت به آنان تحميل کرده است نيز فصل جداگانه اي است که بر لزوم تغيير مسير اقتصادي دولت تاکيد دارد. آقاي روحاني با قاطعيت مي گفت «ملاک تورم جيب مردم است و نه آمارهايي که ارائه مي شود «با توجه به اين فرمول که فرمول قابل قبولي نيز هست، به وضوح مي توان نتيجه گرفت که آقاي رئيس جمهور در سياست هاي اقتصادي خود نه فقط موفق نبوده است بلکه عرصه اقتصادي کشور را به فاجعه نزديک کرده است، گراني لجام گسيخته کالا و خدمات، بيکاري روزافزون، تعطيلي دومينووار کارخانه ها و مراکز توليد، واردات بي رويه، حجم فوق نجومي نقدينگي، اخلال و آشفتگي بازار سکه و ارز، دستاورد تقريبا هيچ برجام که قرار بود آب خوردن مردم هم به آن بستگي داشته باشد و در همان اولين روز اجرا تمامي تحريم ها را بالمره لغو کند! و... بدون کمترين ترديدي از راه غلط طي شده حکايت مي کند و ضرورت تغيير مسير را الزام آور مي سازد.
    ۵ آقاي روحاني در انتخابات ۹۲ با صراحت و قيد قسم جلاله گفته بود «والله العلي العظيم اگر مشکلات اين کشور که بسيار و بسيار و بسيار پيچيده است راه حل نداشت من کانديدا نمي شدم»!
    
آقاي رئيس جمهور که اقتصاددان نيست، بنابراين جاي اين سوال است که چه کساني به آقاي روحاني وعده حل مشکلات را داده و ايشان را به اين باور رسانده بودند که با قيد قسم جلاله «والله العلي العظيم» مي فرمايند اگر مشکلات راه حل نداشت کانديدا نمي شدم! آن افراد چه کساني بوده اند و امروز کجا هستند؟! اگر در ادعاي خود صادق بودند چرا «راه حل ها»ي ادعا شده را به کار نگرفته و شرايط اقتصادي کشور را به فاجعه نزديک کرده اند؟ و اگر در ادعاي خود صادق نبوده اند در سايه روشن هاي دولت چه مي کنند؟! آيا اين عده، اعضاي همان احزابي نيستند که سرپل هاي اقتصادي دولت ايشان را در اختيار داشتند و اين روزها هريک از آنان ناکامي دولت را به ديگري نسبت مي دهند؟! و آيا يکي از ضرورت هاي تغيير سياست اقتصادي دولت، دوري از آنان نيست؟! به قول آقاي محمد مهدي سياري، شاعر متعهد کشورمان؛
    
اين چه بازي ست اين چه شطرنج است
    که نصيب پياده ها رنج است؟!
    
۶ در فيلم هاي تبليغاتي آقاي روحاني براي انتخابات ۹۶ آمده بود که اگر کانديداي رقيب ايشان پيروز شود، قيمت دلار به ۸۵۰۰ تومان مي رسد! شرکت هاي خارجي يکي پس از ديگري ايران را ترک مي کنند! کشورهاي خريدار نفت ايران به طور يکجانبه قراردادهاي نفتي خود را لغو خواهند کرد! و... اين همه و دهها نمونه ديگر از اين دست در دولت خود ايشان اتفاق افتاده و سوال اين است که چه کساني اين پيش بيني هاي عوام فريبانه را به جناب ايشان ارائه کرده بودند و آنان امروزه کجا هستند؟! و آيا براي عبور از مشکلات اقتصادي پيش روي نبايد از مسئوليت هاي پنهان و آشکاري که دارند کنار گذاشته شوند؟!
    ۷ اين نکته نيز گفتني است که روند امور در عرصه اقتصادي کشور طبيعي نيست و شواهد و قرائن موجود از حضور يک جريان مرموز در اين عرصه حکايت مي کند که نقش ستون پنجم دشمن را در جنگ اقتصادي حريف عليه ايران اسلامي برعهده دارد. اين احتمال از آنجا قوت مي گيرد که بسياري از مشکلات اقتصادي پيش روي، راه حل هاي مشخصي دارند ولي نه فقط به اين راه کارها توجهي نمي شود بلکه اقداماتي صورت مي پذيرد که به وضوح از تلاش براي تخريب عمدي عرصه اقتصادي کشور و ايجاد تنگي در معيشت مردم حکايت مي کند. نکته درخور توجه اينکه جريان ياد شده از يک سو، دست به تخريب اقتصادي کشور مي زند و در همان حال تنها راه خروج از شرايط سخت اقتصادي را در سازش با آمريکا، دست کشيدن از صنايع موشکي و پايان دادن به حضور ايران در منطقه معرفي مي کند!
    
۸ و بالاخره، ديروز از قول هيئت رئيسه مجلس اعلام شد که پرسش هاي بي پاسخ مانده نمايندگان از رئيس جمهور به دستگاه قضايي فرستاده نمي شود. اين تصميم هرچه هست و با هر انگيزه اي اتخاذ شده است نبايد به مفهوم توقف پي گيري مطالبات مطرح شده نمايندگان مردم در چهار سوال بي پاسخ مانده از رئيس جمهور محترم باشد! نويسنده: حسين شريعتمداري