مشغول تمیز
کردن خیابان بودیم که ناگهان دو جوان نقابدار را در تعقیب مرد میان سالی دیدیم،
ولی توجهی نکردیم. چند لحظه بعد با شنیدن صدای «آخ» به سمت آن خیره ماندیم و در
حالی که تصور میکردیم شاید یکی از همکاران مان دچار حادثه رانندگی شده باشد
بلافاصله به آن سوی خیابان دویدیم که با پیکر غرق در خون مرد میان سال مواجه شدیم
حدود ساعت
۳ بامداد ششم آذر، با صدای زنگ تلفن همراه، قاضی ویژه قتل عمد مشهد برای بررسی
ماجرای یک جنایت هولناک عازم خیابان خرمشهر شد. جایی که مرد ۵۲ سالهای با ضربات
چاقو کنار پیاده رو به قتل رسیده بود.
به گزارش ایران، تحقیقات میدانی قاضی کاظم میرزایی در حالی با حضور کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی در محل وقوع جنایت، ادامه یافت که دو تن از کارگران شهرداری سرنخهای مهمی را به پلیس دادند.
یکی از کارگران (پاکبان) گفت: مشغول تمیز کردن خیابان بودیم که ناگهان دو جوان نقابدار را در تعقیب مرد میان سالی دیدیم، ولی توجهی نکردیم. چند لحظه بعد با شنیدن صدای «آخ» به سمت آن خیره ماندیم و در حالی که تصور میکردیم شاید یکی از همکاران مان دچار حادثه رانندگی شده باشد بلافاصله به آن سوی خیابان دویدیم که با پیکر غرق در خون مرد میان سال مواجه شدیم و ماجرا را به نیروهای امدادی و پلیس گزارش کردیم، ولی چند دقیقه بعد وقتی ماموران اورژانس با سرعت زیاد به محل رسیدند آن مرد دیگر علایم حیاتی نداشت.
ادامه بررسیهای مقام قضایی بیانگر آن بود که مهاجمان نقابدار که ماسک بهداشتی به چهره داشتند با استفاده از خودروی پراید سفید رنگ ۱۱۱، از محل گریخته اند.
کارآگاهان پس از چندین ساعت بررسیهای محسوس و غیرمحسوس در کنار مقام قضایی به نتایجی رسیدند که نشان میداد مرد ۵۲ ساله (مقتول) «جواد-ح» نام داشته و در همان نزدیکی ملک بزرگی دارد که طبقه پایین آن نمایشگاه خودروست و در طبقه بالا هم سوئیتی دارد که برای زندگی مجردی از آن استفاده میکرد! همین سرنخ کافی بود تا کارآگاهان وارد مسائل خانوادگی و اجتماعی جواد شوند، زیرا زندگی مجردی او در یک سوئیت ظن کارآگاهان را برانگیخته بود.
در ادامه این ماجرا، چند گروه عملیاتی نتایج بررسیهای غیرمحسوس خود را روی میز گذاشتند. نتایج این تحقیقات بیانگر آن بود که «جواد-ح» (مقتول) و همسرش در حالی که دختر ۱۵ سالهای نیز دارند به دلیل برخی مسائل خاص خانوادگی و اتهامات مختلف که در دادگاه کیفری بررسی شده، در کشاکش طلاق هستند و از طرفی هم مرد ۵۲ ساله از وضعیت اقتصادی مناسبی برخوردار بود، اما درباره پرداخت برخی حق و حقوق همچنان درگیر اختلافات مالی بودند؛ بنابراین گزارش، برخی اطلاعات غیرمحسوس کارآگاهان نیز نشان میداد که «جواد-ح» زن دیگری را به عقد خود درآورده است و این موضوع هم در ایجاد انگیزههایی برای جنایت بی تاثیر نبود!
به همین دلیل کارآگاهان با راهنماییهای قاضی شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد به تحقیقات خود درباره وضعیت اجتماعی مظنونان ادامه دادند تا این که پای یکی از کارکنان یک سازمان وابسته به شهرداری به میان کشیده شد.
بررسیهای محرمانه حکایت از آن داشت که این مرد ۳۱ ساله با خانواده مقتول در ارتباط بوده و از حدود دو سال قبل که آشنایی وی و همسر اول مقتول در دانشگاه علمی و کاربردی شکل گرفت، رفت و آمدهای خانوادگی نیز بین آنها برقرار شد تا جایی که رفاقت او با محمد (برادرزاده همسر مقتول) نیز بسیار صمیمانه شد.
از سوی دیگر مهدی یکی از دوستان خانوادگی آنها نیز به دختر ۱۵ ساله جواد علاقهمند شده بود! و آنها در جریان کشمکشهای خانوادگی جواد و همسرش بودند.
رصدهای اطلاعاتی همچنان ادامه یافت تا این که روز گذشته، قاضی ویژه قتل عمد پس از تجزیه و تحلیل زوایای مختلف این پرونده جنایی، دستور دستگیری «مهدی- م» (جوان ۳۱ ساله) را صادر کرد و کارآگاهان در یک عملیات غافلگیرانه وی را در منطقه الهیه مشهد به دام انداختند و به پلیس آگاهی هدایت کردند.
به گزارش ایران، تحقیقات میدانی قاضی کاظم میرزایی در حالی با حضور کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی در محل وقوع جنایت، ادامه یافت که دو تن از کارگران شهرداری سرنخهای مهمی را به پلیس دادند.
یکی از کارگران (پاکبان) گفت: مشغول تمیز کردن خیابان بودیم که ناگهان دو جوان نقابدار را در تعقیب مرد میان سالی دیدیم، ولی توجهی نکردیم. چند لحظه بعد با شنیدن صدای «آخ» به سمت آن خیره ماندیم و در حالی که تصور میکردیم شاید یکی از همکاران مان دچار حادثه رانندگی شده باشد بلافاصله به آن سوی خیابان دویدیم که با پیکر غرق در خون مرد میان سال مواجه شدیم و ماجرا را به نیروهای امدادی و پلیس گزارش کردیم، ولی چند دقیقه بعد وقتی ماموران اورژانس با سرعت زیاد به محل رسیدند آن مرد دیگر علایم حیاتی نداشت.
ادامه بررسیهای مقام قضایی بیانگر آن بود که مهاجمان نقابدار که ماسک بهداشتی به چهره داشتند با استفاده از خودروی پراید سفید رنگ ۱۱۱، از محل گریخته اند.
کارآگاهان پس از چندین ساعت بررسیهای محسوس و غیرمحسوس در کنار مقام قضایی به نتایجی رسیدند که نشان میداد مرد ۵۲ ساله (مقتول) «جواد-ح» نام داشته و در همان نزدیکی ملک بزرگی دارد که طبقه پایین آن نمایشگاه خودروست و در طبقه بالا هم سوئیتی دارد که برای زندگی مجردی از آن استفاده میکرد! همین سرنخ کافی بود تا کارآگاهان وارد مسائل خانوادگی و اجتماعی جواد شوند، زیرا زندگی مجردی او در یک سوئیت ظن کارآگاهان را برانگیخته بود.
در ادامه این ماجرا، چند گروه عملیاتی نتایج بررسیهای غیرمحسوس خود را روی میز گذاشتند. نتایج این تحقیقات بیانگر آن بود که «جواد-ح» (مقتول) و همسرش در حالی که دختر ۱۵ سالهای نیز دارند به دلیل برخی مسائل خاص خانوادگی و اتهامات مختلف که در دادگاه کیفری بررسی شده، در کشاکش طلاق هستند و از طرفی هم مرد ۵۲ ساله از وضعیت اقتصادی مناسبی برخوردار بود، اما درباره پرداخت برخی حق و حقوق همچنان درگیر اختلافات مالی بودند؛ بنابراین گزارش، برخی اطلاعات غیرمحسوس کارآگاهان نیز نشان میداد که «جواد-ح» زن دیگری را به عقد خود درآورده است و این موضوع هم در ایجاد انگیزههایی برای جنایت بی تاثیر نبود!
به همین دلیل کارآگاهان با راهنماییهای قاضی شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد به تحقیقات خود درباره وضعیت اجتماعی مظنونان ادامه دادند تا این که پای یکی از کارکنان یک سازمان وابسته به شهرداری به میان کشیده شد.
بررسیهای محرمانه حکایت از آن داشت که این مرد ۳۱ ساله با خانواده مقتول در ارتباط بوده و از حدود دو سال قبل که آشنایی وی و همسر اول مقتول در دانشگاه علمی و کاربردی شکل گرفت، رفت و آمدهای خانوادگی نیز بین آنها برقرار شد تا جایی که رفاقت او با محمد (برادرزاده همسر مقتول) نیز بسیار صمیمانه شد.
از سوی دیگر مهدی یکی از دوستان خانوادگی آنها نیز به دختر ۱۵ ساله جواد علاقهمند شده بود! و آنها در جریان کشمکشهای خانوادگی جواد و همسرش بودند.
رصدهای اطلاعاتی همچنان ادامه یافت تا این که روز گذشته، قاضی ویژه قتل عمد پس از تجزیه و تحلیل زوایای مختلف این پرونده جنایی، دستور دستگیری «مهدی- م» (جوان ۳۱ ساله) را صادر کرد و کارآگاهان در یک عملیات غافلگیرانه وی را در منطقه الهیه مشهد به دام انداختند و به پلیس آگاهی هدایت کردند.
این مرد
جوان که ابتدا سعی داشت خود را بی خبر از ماجرا نشان دهد، وقتی تصاویری از تلفن
همراهش استخراج شد و همچنین ادله انکارناپذیر را دید به ارتباط خانوادگی خود
اعتراف کرد، ولی مدعی شد از ماجرا خبری ندارد!
در این هنگام کارآگاهان تصاویر و مدارکی را به او نشان دادند که حکایت از حضور او در خیابان خرمشهر داشت ضمن این که بررسی ثبت حضور و غیاب در محل کارش نیز بیانگر آن بود که وی در ساعت وقوع قتل در محل کار حضور نداشته است؛ بنابراین گزارش، از سوی دیگر خودروی پراید سفید ۱۱۱ متعلق به این متهم که عاملان جنایت با آن از صحنه حادثه گریخته بودند، همه راههای گریز را بسته بود و به ناچار «مهدی – م» لب به اعتراف گشود و راز این جنایت هولناک را فاش کرد.
او گفت: از مدتی قبل نقشه ترساندن جواد را کشیده بودم و همسرم از این ماجرا خبر نداشت، زیرا برخی مسائل در خانوادهها موجب آزارم شده بود. شب قبل از جنایت نیز سه نفری به خیابان خرمشهر رفتیم تا نقشه خود را عملی کنیم، ولی آن شب شرایط مهیا نشد و بدون درگیری به منزل بازگشتیم!
متهم این پرونده جنایی افزود: شب حادثه هر سه نفر سوار بر پراید دوباره به خیابان خرمشهر رفتیم چرا که میدانستم او شب به خانهاش (سوئیت) بازمی گردد. وقتی جواد از خودروی پژو ۲۰۶ خود پیاده شد و به سمت منزلش رفت، من کتم را از داخل خودرو برداشتم و به همراه مهدی پیاده به سوی او رفتیم. زمانی که قصد داشت با کلید در منزلش را باز کند مهدی او را گرفت، من هم دو ضربه چاقو به پشت و شکمش زدم و از محل گریختیم.
در این هنگام کارآگاهان تصاویر و مدارکی را به او نشان دادند که حکایت از حضور او در خیابان خرمشهر داشت ضمن این که بررسی ثبت حضور و غیاب در محل کارش نیز بیانگر آن بود که وی در ساعت وقوع قتل در محل کار حضور نداشته است؛ بنابراین گزارش، از سوی دیگر خودروی پراید سفید ۱۱۱ متعلق به این متهم که عاملان جنایت با آن از صحنه حادثه گریخته بودند، همه راههای گریز را بسته بود و به ناچار «مهدی – م» لب به اعتراف گشود و راز این جنایت هولناک را فاش کرد.
او گفت: از مدتی قبل نقشه ترساندن جواد را کشیده بودم و همسرم از این ماجرا خبر نداشت، زیرا برخی مسائل در خانوادهها موجب آزارم شده بود. شب قبل از جنایت نیز سه نفری به خیابان خرمشهر رفتیم تا نقشه خود را عملی کنیم، ولی آن شب شرایط مهیا نشد و بدون درگیری به منزل بازگشتیم!
متهم این پرونده جنایی افزود: شب حادثه هر سه نفر سوار بر پراید دوباره به خیابان خرمشهر رفتیم چرا که میدانستم او شب به خانهاش (سوئیت) بازمی گردد. وقتی جواد از خودروی پژو ۲۰۶ خود پیاده شد و به سمت منزلش رفت، من کتم را از داخل خودرو برداشتم و به همراه مهدی پیاده به سوی او رفتیم. زمانی که قصد داشت با کلید در منزلش را باز کند مهدی او را گرفت، من هم دو ضربه چاقو به پشت و شکمش زدم و از محل گریختیم.
آن هنگام
«محمد – ص» (متهم دیگر) پشت فرمان پراید منتظر ما نشسته بود که از شدت نگرانی،
هنوز ما سوار نشده بودیم حرکت کرد، ولی جلوتر هر دو نفر مان سوار شدیم وفرار
کردیم. وی گفت: ماسکهای بهداشتی هم داخل خودرو بود که آنها را به صورت مان زدیم
تا شناسایی نشویم!
در پی اعترافات صریح متهم بلافاصله کارآگاهان با دستور قاضی میرزایی به تعقیب دو همدست وی پرداختند و متوجه شدند که متهمان مذکور در مجلس ترحیم مقتول حضور دارند بنابراین گروهی از کارآگاهان با پوششهای مبدل وارد مجلس ترحیم شدند و در اطراف دو متهم نشستند.
در پی اعترافات صریح متهم بلافاصله کارآگاهان با دستور قاضی میرزایی به تعقیب دو همدست وی پرداختند و متوجه شدند که متهمان مذکور در مجلس ترحیم مقتول حضور دارند بنابراین گروهی از کارآگاهان با پوششهای مبدل وارد مجلس ترحیم شدند و در اطراف دو متهم نشستند.
دو جوان ۲۴
و ۲۵ ساله که با چشمانی از حدقه در آمده به آرم پلیس آگاهی روی کارت شناسایی
کارآگاهان خیره مانده بودند، دستان لرزان خود را به حلقههای قانون سپردند و بدین
ترتیب به اداره جنایی انتقال یافتند و به جرم خود اقرار کردند؛ بنابراین گزارش، سه
متهم این پرونده جنایی با دستور بازداشت موقت از سوی قاضی «میرزایی» و برای ادامه
تحقیقات در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفتند تا بازجویی از آنان توسط
سرگرد حمیدفر (افسر پرونده) ادامه یابد.