نقد و بررسی " سران عرب ياد بگيرند" روزنامه ی جمهوری اسلامی یکشنبه 13 بهمن ماه سال 1387
پس از ترک نخست وزیر ترکیه از اجلاس لاووس سوئیس، اکنون دولت مردان ترکیه تهدید شده اند که هیچ راهی ندارند جز اینکه راه خمینی شیاد علیه ی اسرائیل را بروند"

در آستانه ی برپائی جشن دهه ی زجر اکنون اوج در ماندگی وبن بست و به آخر رسیدگی رژیم ضد بشری و نامشروع و تروریستی آخوندی آنگونه شده است که در ابتدای شروع این دهه ی زجر از وحشت عدم بیلان عملکرد 30 ساله به مردم دادن که در حال چالش و در گیری و مبارزه کردن روزانه با روند رشد تورم و گرانی لجام گسیخته و افزایش قیمت کالا ها و فقر و بیکاری در جامعه می باشند. از سوی دیگر دولت جراحی و خراطی شده ی نهم با مجلس دکوری و کمدی و انتصابی پیرامون لایحه بودجه ی سال آینده هم سخت وجود دارد . زیرا که هم اعداد ارقام ارائه شده و هم کاهش هزینه های جاری این لایحه دروغین است ومورد انتقاد واقع شده است . زیزا که گفته می شود این لایحه کارشناسی ناشده و واقعی نمی باشد. ولی ملای سرمقاله نویس بدون توجه به این واقعیت که مردم ایران در 30 سال پیش چه می گفتد وچه را طلب می کردند اما پس از آن چه نصیب شان شده است؟ مثل همیشه از موضع فرار به جلو و دور زدن نپرداختن به پاسخگوئی مطالبات فراموش شده ی مردم با بستن شمیر چوبین بر دور خود بر سر منبر رفته است و با روضه خوانی کردن معلم مستبد فاشیست شده و توصیه به سران عرب کرده است که از دام افتاده شدن نخست وزیر ترکیه طیب اردغان درس ویاد بگیرند و همآواز با پیرووان خمینی شیاد و جنگ افروزان حاکم بر ایران وهمصدا با بسیجیان کفن پوش شده در جلد دانشجو رفته شوند ومرگ علیه ی اسرائیل و آمریکا انگلیس و آمریکا سر دهند و از اسرائیل فاصله بگیرند و از حماس برای ادامه ی جنگ افروزی های بیشتر و ناامن وبی ثبات کردن منطقه ی خاور میانه دفاع کنند تا در اثر اخلال روابط یپلمالیک و سیاسی با اسرائیل یا قطع کردن این رابطه ،فاتحه ی هرگونه مذاکره ی صلح با اسرائیل خوانده شود و اینان در این فاتحه خوانی برای فراهم شدن شرایط خرما و حلوا خوری آخوندهای حاکم برایران سهیم شوند .

بلی ملای سرمقاله نویس پس از افت مانور دادن فاجعه ی جنگ نوار غزه اکنون از گرده ی خر افتاده و شروع به شکستن با دم خود کرده است . زیرا که از روی فرصت طلبی با آنتنی شدن خبر نخست وزیر ترکیه که در اجلاس اقتصاد جهانی لاووس با رئیس جمهور اسرائیل شیمون پرز اتفاق افتاد که دلیل اختلاف در دفاع از کشته شدن زنان و کودکان بی گناه فلسطینی در نوار غزه بود . البته بدون آنکه نخست وزیر ترکیه به چگونگی شروع این جنگ اشاره ای داشته باشد و به ریشه و عامل اصلی ترغیب و تشویق کردن حماس به پرتاب موشک و آغاز این جنگ 22 روزه ی نوار غزه اشاره ای داشته باشد. ولی با برخوردی که طیب اردغان کرد موجب تقویب مرتجعان جنگ افروز در ایران و زائده و حامیانش در منطقه شده است . پس بی جهت نیست همانگونه که تذکر داده شد، ملای سر مقاله نویس با فراموش کردن شرایط کنونی ایران ووضعیت بد معیشتی مردم ایران ، دست به موج سواری و بهره برداری از سخنان نخست وزیر ترکیه در اجلاس لاووس سوئیس زده است و این شیوه ی بر خورد را این چنین به 3 جز تقسیم کرده است :

"كاري كه رجب طيب اردوغان در داووس انجام داد داراي سه جز بود كه عبارت بودند از 1 ـ دادن پاسخ صريح به شيمون پرز رئيس رژيم صهيونيستي در مورد جنايت اين رژيم در غزه و بيان اين جمله كه � شما راه كشتن كودكان را خوب مي دانيد2 ـ محكوم كردن آن دسته از حاضران در اجلاس داووس كه براي پرز كه در سخنان خود تلاش كرده بود بر كشتار مردم غيرنظامي غزه سرپوش بگذارد و جنايات رژيم صهيونيستي در غزه را توجيه نمايد كف زدند و او را تشويق كردند و بيان اين جمله صريح كه � كساني را كه در تاييد اين ظلم كف مي زنند محكوم مي كنم زيرا كف زدن براي كشتار كودكان جرمي است كه صهيونيست ها عليه انسانيت مرتكب شده اند � . 3 ـ ترك كردن اجلاس داووس و اعلام اين نكته كه داووس براي من تمام شده است زيرا در اين اجلاس به رئيس رژيم جنايتكار صهيونيستي 25 دقيقه وقت داده مي شود تا دروغهايش را بگويد ولي به من اجازه صحبت كردن در دفاع از كودكان و زناني كه توسط صهيونيست ها به قتل رسيده اند داده نمي شود. "
امافکر نکنید که ملای سرمقاله نویس اکتفا به همین بخش روضه خوانی کرده است و در دنباله با گریز به صحرای کربلا زدن و روش فلسفه بافی حوزوی تبصره های دیگر ضمیمه ی این 3 جز نکرده باشد که چنین نباشد:

ريشه هاي اين موضعگيري صريح را بايد در سه نكته جستجو كرد. اول آنكه رجب طيب اردوغان و گروه او كه اكنون حاكميت تركيه را در اختيار دارند اخواني هستند و از اين جهت با رهبران حماس ريشه فكري مشترك دارند. همين امر موجب شد در جريان جنگ غزه دولتمردان تركيه تلاش زيادي براي پايان دادن به اين جنگ نموده و از هيچ اقدامي براي حمايت از حماس كوتاهي نكردند. دوم آنكه مردم تركيه تحت تاثير انقلاب اسلامي و مباني فكري امام خميني از روحيه ضد صهيونيستي بسيار بالائي برخوردارند و نخست وزير اين كشور و ساير مسئولان ناگزيرند خود را با آنها تطبيق دهند. همين روحيه ضد صهيونيستي بود كه موجب شد مردم تركيه در جريان جنگ غزه بيش از مردم ساير كشورها در صحنه حاضر باشند و علاوه بر تظاهرات هر روزه كنسولگري رژيم صهيونيستي در اسلامبول را به مدت دو هفته محاصره كنند و خواستار قطع رابطه دولت تركيه با اين رژيم غاصب و نامشروع شوند. و سوم آنكه جنايات رژيم صهيونيستي در غزه آنچنان وسيع و داراي ابعاد وحشيانه است كه جاي كوچكترين مسامحه اي براي هيچكس باقي نگذاشته است . در همان اجلاس داووس افرادي همانند بانكي مون دبيركل سازمان ملل و عمروموسي دبيركل اتحاديه عرب حضور داشتند كه درباره ويراني ها و كشتارهاي هولناك غزه كه توسط صهيونيست ها صورت گرفته بارها داد سخن داده اند و هر روز شخصيت هاي سرشناس جهان اعلام مي كنند سران رژيم صهيونيستي به خاطر جناياتي كه در غزه مرتكب شده اند بايد به عنوان جنايتكاران جنگي محاكمه و مجازات شوند. با توجه به اين واقعيت ها سخنان شيمون پرز رئيس رژيم صهيونيستي در توجيه جناياتي كه سران اين رژيم در غزه مرتكب شده اند كاملا وقيحانه و غيرقابل تحمل بود و رجب طيب اردوغان نخست وزير كشوري كه مردم آن قوي ترين حضور را در اعتراضات ضد صهيونيستي داشتند ناگزير بود در برابر اظهارات وقيحانه شيمون پرز موضعگيري كند"

ملای سر مقاله نویس در دنباله روی اختلاف نظر مردم ترکیه با حاکما ن ترکیه مانور داده و گفته است که مردم ترکیه در ضدیت با اسرائیل از دولتمردان ترکیه جلوتر می باشند و تابلوی داشتن روابط اقتصادی و سیاسی با اسرائیل مشکل برای دولتمردان ترکیه ترسیم کرده است . سپس دوباره برروی سخنان طیب اردغان در اجلاس لاووس مانور داده است که چگونه غافلگیر کننده بوده است. برای همین پس از بازگشت نخست وزیر ترکیه به کشورش موجب استقبال واقع شد. بدتر اینکه ملای سرمقاله نویس فتوا صادر شده است که دولت مردان ترکیه راهی بروند که خمینی شیاد ترسیم کرده بود . از طرف دیگرخطاب به سران کشورهای عربی این تابلوی شعاری را نیز ضمیمه کرده است:

"مردم اسلامبول در مراسم استقبال از رجب طيب اردوغان تابلوهائي دردست داشتند كه روي آنها نوشته بود � دونياداشباكان گورسون � يعني دنيا از نخست وزير ما ياد بگيرد. "

در خاتمه اینکه مشخص نیست که چرا ملای سرمقاله نویس فراموش کرده است که مردم ایران نه اینکه نظرات شان اصلاً مهم نیست و محلی از اعراب ندارد ، بلکه با همه تنفر وخشم و کینه ای که اینان نسبت به حاکمان دین فروش و غارتگر و جنگ افروز عوامفریب دارند. ولی پیوسته مسئولان رژیم تروریستی آخوندی نماینده و سخنگوی ملت و مردم ایران شده اند و سیاست اخطار وتهدید دیگران و پیگیری خواست واهداف خودشان را به نام مردم ویا ملت ایران بیان ودنبال کرده اند . ولی اکنون در مورد دلتمردان ترکیه این ادعا ارونه ی بیان شده است . در صورتیکه پس از پیروزی اسلام گرایان در ترکیه با تبریک به رهبران ترکیه گفتن کلی دست افشانی و پایکوبی و تبلیغات به خاطر این پیروزی شد . از طرف دیگر مگر خمینی شیاد و پیروان و جانشین وی در 30 سال گذشته برای مردم ایران چه کرده اند که در دهه ی زجر حتی هیچ مقام و مسئولی جرأت نمی کند به مردم ایران بیلان دهد که اکنون ادعای کمدی شده است که مردم ترکیه خواهان این هستند که دولت مردان ترکیه باید همان راه خینی شیاد را بروند؟ در حقیقت این ادعا ادامه ی همان سیاست مخالفت ناخشنودی از مقامات ترکیه است که چرابه عنوان میانجی مذاکرات صلح میان سوریه با اسرائیل اجرای نقش کرده است و هدف نهائی برهم زدن این نقش و قطع رابطه ی دیپلماسی دولت ترکیه با اسرائیل است که مکمل همان دشمنی و مخالفت با مذاکرات صلح خاورمیانه است که رهبر لوطی جماران خامنه ای در خطبه ی عید فطر سال گذشته درتهران ایراد کرد.
هوشنگ - بهداد
یکشنبه 13 بهمن ماه سال 1387