صدای شوم با ناله ونغمه ی حزین جغد مفلوک، بر فرار آشیانه ی متروک

سی سال از سپری شدن آشیانه گرفتن لاشخوران و کرکسان و مرده خواران بر وطنمان ایران سپری شده است که میراث ترکیب دو اندیشه ی استبداد فاشیستی شاهی و خلافت مستبدان خرافه پرستان و متحجر شیخی می باشد. البته اولی به تاریخ پیوست. ولی آلتر ناتیو جانشینش همچنان حاکم است و مشغول جنایت و خیانت و دین فروشی و جنگ افروزی وچوب تاراج زدن بر منابع و ذخایر کشور می باشد . مهمتر اینکه فرصت طلبان و کج فهمان و بد اند یشان و منفعت جویان و ور شکسته شدگان و مال باختگان سابق هم در برون مرز برایش هورا می کشند و تا می توانند تیغ کشی علیه ی مبارزان ره آزادی می کنند و از زدن هر گونه اتهام وتهمت و اهانت با فحاشی و پرخاشگری کردن با چاشنی برچسب وطن پرستانه ی دروغین و پوشالی خود دریغ نمی ورزند.

از سوی دیگر چون زمان حکومت منحوس حاکمان عوامفریب و بربر منش و تاریک اندیش و پدر خوانده ی تروریست جهانی طولانی شده است.ازطرف دیگر برای بقای ادامه ی حکومت ننگین خودش خیلی وقت است که عجیب عوامل تبلیغاتی اش در برون مرز فعال شده اند و مشغول عضو ویار گیری می باشند نکته ی جالب اینکه چه خبره شده و خوب می داند که چگونه می بایست ابتدا به سراغ سست عنصران و ضعیف نفس های نا توان وبی هویت شدگان بروند تا که از اینان با حربه ی ایران دوستی یا ایران پرستی علیه ی آنانی استفاده کنند که در جنگ و نبرد تبلیغاتی هنوز انگیزه ی مبارزاتی دارند و در صحنه ی مبارزه ی علیه رژیم تروریستی آخوندی حضور دارند و تسلیم نشده اند. وپرچم مبارزان جان باخته ی حماسه ی سیاهکل در بهمن سال 1349 و همچنین جان باختگان 19 بهمن سال 60 را که فرداد سالگردشان می باشد همچنان بر فراشته نگهداشته اند و مصمم و قاطع تا برپائی حکومت دمکراتیک و بر قراری آزادی و عدالت ، مقاوم و استوار به مبارزات خود ادامه می دهند.

بگذریم روز گاری عجیبی شده است . زیرا که متأسفانه هستند کسانی که ادعای شان یک شتر دو کوهانه نمی کشد . در صورتیکه در صحنه ی عمل به اندازه ی یک بال مگس توان گیز گیز کردن ندارند . زیرا گفته می شود جغد پیر ومفلوکیست که تک وتنها ودور افتاده مدت هاست که بر آشیانه ی ویرانی در کنج عزلت سنگر گرفته و عجیب شیون وزاری و ناله ی حزین سر می دهد. آنگونه که صدای ناله ی محزونش موجب سلب آرامش و آسایش دیگران شده است . بطوری که درست تبدیل به جمله ی معرف سعدی شده است که روزی گفته بود افسرده دل افسرده کند انجمنی را . برای اینکه ناله و صدا و نغمه ی شوم این جغد پیر بال و پیر ریخته وبی حرکت وتک وتنها مانده ، عجیب آزار دهنده و تحمل نا پذیر شده است . ا لبته مشخص شده است که جغد پر وبال شکسته ی پیر فرتوت خیلی دچار غم و اندوه دوران جوانی و گذشته اش شده است و افسوس دوران جوانی اش را می خورد که باور دارد نه اینکه چیزی از عقاب کم نداشته ، خیلی هم نه از عقاب، بلکه از کلاغ سیاه سر تر بوده و حتی بهتر خبر چینی و قار قار می کرده است . طفلکی چون اکنون نمی تواند آن شرایط را داشته باشد خیلی سر خورده و غمگین شده است . بدتر اینکه حتی قادر نیست از فضا و حالت گذشته اش فاصله گیرد و به در آید . پس همین تضاد در گذشته سیر کردن و غصه خوردن ، عجیب موجب رنجش و آزارش شده است و بیش ازحد سبب فشار روحی و روانی و جسمی اش شده است و بد جوری نه تعادلش را بر هم زده ، بلکه سبب شده است که صدای حزین ناله نیمه شبانه اش بیش از اندازه دلخراش و تحمل نا پذیر شود و برای دیگران مزاحمت ایجاد نماید .
از طرف دیگر از بد شانسی ا ین جفد مفلوک بیمار وبی تحرک این است که در کنار آشیانه ی جغد درخت های فراوانی وجود دارد که پناهنگاه و آشیانه ی سایر پرندگان رنگین بال زیبای وخوش الحان و آواز گر می باشد که در شب های مهتاتی بهاری و تابستانی از نیمه سحر گاهان و سپیده دمان به بعد نغمه های زیبای خود را سر می دهند که نه باعث محو شدن صدای ناله ی های حزین ونغمه ی شوم این جغد پیر بی تحرک می شود ، بلکه سبب چند برابر شدن دلخوری و عصبیت جغد پیر شده است که چرا صدایش چنین نیست ؟ بنا براین برای اینکه از اینان انتقام بگیرد بر بلند کردن شیون و نغمه و صدای ناموزون ونا همآهنگ خود فزوده که شبیه شیون و زاری عزاداران گورستان می باشد .

هوشنگ � بهداد
1387بهمن ماه18 سال