نقد وبررسی " خواسته هاي خلاف قانون البرادعي" روزنامه ی جمهوری اسلامی یکشنبه 4 اسفند ماه سال 1387
"از موضع فرار به جلو، تحریف ووارونه گوئی کردن برای بی اعتبار کردن افشاگری جدید گزارش آژانس اتمی "
حتماً که می دانید از سر مقاله ی روز گذشته ورق پاره ی حکومتی جمهوری اسلامی تا امروز فاصله ی زمانی آنگونه زیاد نیست که موجب مرورزمان و تبدیل به فراموشی شده باشد که از یاد رفته باشد که روز گذشته چگونه از شکست اخلاق جیغ و فغان بلند شده بود که گفته شد رقبای در گیر جنگ قدرت ورقابت ریاست جمهوری آنگونه در حال تخریب وترور شخصیت همدیگر می باشند که متوجه نمی باشند مسائل اصلی به حاشیه برده شده است و با ارائه آمار دروغ دادن عملکرد یگران را نادیده گرفتن بهانه به دشمن داده شود تا علیه ی کل رژیم تروریستی آخوندی بکار گرفته شود .
اما اکنون پیرامون گزارش محمد البرادعی با فراموش کردن اینکه چگونه آویزان شدن به نظرات وی برای مانور دادن وبه رخ منتقدان هسته ای کشیدن که دیدید اهداف پروژه ی هسته ای صلح آمیز می با شد. زیرا که هیچ اثر و ردی از تلاش برای دسترسی به اهداف هسته ای یافت نشده است؟ ولی حال در گزارش ا لبرادعی که چون بخش کوچکی از و اقعیات و ناگفته های هسته ای در این گزارش بیان شده است . بلافاصله ملای سر مقاله نویس مدافع اخلاق بر افروخته و عصبی وارد صحنه شده و گزارش البرادعی را خواسته های خلاف قانون دانسته است . آنهم برای رژیمی که نمایندگان مجلس دکوری و کمدی و انتصابی هشتم هنوز نتوانسته اند از دولت پاسخ قانونی دریافت کنند که یک میلیارد دلار مفقود شده ناشی از فروش نفت چه شده و کجا رفته است ؟ آنهم در شرا یطی که گفته می شود که پاسدار احمدی نژاد چاقو کش به جای اینکه خودش را با قانون سازگار کند . در جا قاونی می سازد تا قانون خودش را با این قانون وی وفق دهد .درعوض ا لبرادعی بنابرادعای ملای سرمقاله نویس متهم به د ر خواست خلاف قانون شده است که چرا در گزارش خود تأکید کرده است باید مکان های دیگر مخفی مشغول تولید سانتریفیوژ را به آژانس اتمی معرفی کند. اما باید افزود که اینگونه واکنش نسبت به گزرش البرداعی نشان و وی را متهم به در خواست غیر قانونی کردن، فقط از رهبران ومسئولان و مبلغان وجارچیان رژیم عوامفریب و دین فروش و دروغگوی ووارونه گوی تروریستی آخوندی بر می آید .
بالاخره اینکه ملای سرمقاله نویس معیار پنهان کردن خبر های فعالیت هسته ای و کتمان کردن واقعیات و تجربه و تخصص در وارونه گوئی اش پیرامون پروژه هسته ای به خصوص برای اینکه بتواند گزارش افشاگرایانه ی البرادی را بی ارزش جلوه دهد و اثر آن را خنثی کند . همچون همشیه دست به فرموله یا سرهم بندی کردن آنگونه ترفند و دستآویزی که خود می خواهد زده و روی آورده است و برای متهم کردن البرادعی و غیر قانونی خطاب کردن خواست البرادعی قطعنامه ی محکومیت چند بندی تهیه و تنظیم و صادر کرده است .
در خاتمه اینکه البته که در پناه سیاست خائنانه ومماشات گرایانه تجارت خون ونفت مذاکره ی غرب غیر از این نمیتوان توقع داشت که پسآمد سیاست موش گربه بازی فرصت سوزی کردن چندین ساله نتیجه ای جز نه اینکه موجب شتاب بخشیدن افزایش سانتریفیوژها و نزدیک تر شدن دسترسی به اهداف سلاح هسته ای شده است ، بلکه چرا نمی بایست که ملای مقله نویس با وارونه کردن واقعیت و پاک کردن صورت مسئله و با نواختن شیپور از در گشادش دست به فرافکنی نزند و از موضع فرار به جلو طبکاری نکند و البرادعی را نیز متهم به خلاف قانون نکند؟ اما حال پرسش است که با دسترس بودن این تجربه چندین ساله ی سیاست فرصت سوزی که فقط به نفع رژیم تروریستی آخوندی و پیشبرد اهداف هسته ای تمام شده است . برای چه رئیس جمهور آمریکا به جای تلاش بین الللی برای تغییرات دمکراتیک در ایران، تلاش می کند که راه بن بست پیموده شده را طی و ادامه دهد که آزمونی شکست خورده است که می بایست بازهم آزمون شود.
هوشنگ � بهداد
یکشنبه 4 اسفند ماهسال 1387
"از موضع فرار به جلو، تحریف ووارونه گوئی کردن برای بی اعتبار کردن افشاگری جدید گزارش آژانس اتمی "
حتماً که می دانید از سر مقاله ی روز گذشته ورق پاره ی حکومتی جمهوری اسلامی تا امروز فاصله ی زمانی آنگونه زیاد نیست که موجب مرورزمان و تبدیل به فراموشی شده باشد که از یاد رفته باشد که روز گذشته چگونه از شکست اخلاق جیغ و فغان بلند شده بود که گفته شد رقبای در گیر جنگ قدرت ورقابت ریاست جمهوری آنگونه در حال تخریب وترور شخصیت همدیگر می باشند که متوجه نمی باشند مسائل اصلی به حاشیه برده شده است و با ارائه آمار دروغ دادن عملکرد یگران را نادیده گرفتن بهانه به دشمن داده شود تا علیه ی کل رژیم تروریستی آخوندی بکار گرفته شود .
اما اکنون پیرامون گزارش محمد البرادعی با فراموش کردن اینکه چگونه آویزان شدن به نظرات وی برای مانور دادن وبه رخ منتقدان هسته ای کشیدن که دیدید اهداف پروژه ی هسته ای صلح آمیز می با شد. زیرا که هیچ اثر و ردی از تلاش برای دسترسی به اهداف هسته ای یافت نشده است؟ ولی حال در گزارش ا لبرادعی که چون بخش کوچکی از و اقعیات و ناگفته های هسته ای در این گزارش بیان شده است . بلافاصله ملای سر مقاله نویس مدافع اخلاق بر افروخته و عصبی وارد صحنه شده و گزارش البرادعی را خواسته های خلاف قانون دانسته است . آنهم برای رژیمی که نمایندگان مجلس دکوری و کمدی و انتصابی هشتم هنوز نتوانسته اند از دولت پاسخ قانونی دریافت کنند که یک میلیارد دلار مفقود شده ناشی از فروش نفت چه شده و کجا رفته است ؟ آنهم در شرا یطی که گفته می شود که پاسدار احمدی نژاد چاقو کش به جای اینکه خودش را با قانون سازگار کند . در جا قاونی می سازد تا قانون خودش را با این قانون وی وفق دهد .درعوض ا لبرادعی بنابرادعای ملای سرمقاله نویس متهم به د ر خواست خلاف قانون شده است که چرا در گزارش خود تأکید کرده است باید مکان های دیگر مخفی مشغول تولید سانتریفیوژ را به آژانس اتمی معرفی کند. اما باید افزود که اینگونه واکنش نسبت به گزرش البرداعی نشان و وی را متهم به در خواست غیر قانونی کردن، فقط از رهبران ومسئولان و مبلغان وجارچیان رژیم عوامفریب و دین فروش و دروغگوی ووارونه گوی تروریستی آخوندی بر می آید .
بالاخره اینکه ملای سرمقاله نویس معیار پنهان کردن خبر های فعالیت هسته ای و کتمان کردن واقعیات و تجربه و تخصص در وارونه گوئی اش پیرامون پروژه هسته ای به خصوص برای اینکه بتواند گزارش افشاگرایانه ی البرادی را بی ارزش جلوه دهد و اثر آن را خنثی کند . همچون همشیه دست به فرموله یا سرهم بندی کردن آنگونه ترفند و دستآویزی که خود می خواهد زده و روی آورده است و برای متهم کردن البرادعی و غیر قانونی خطاب کردن خواست البرادعی قطعنامه ی محکومیت چند بندی تهیه و تنظیم و صادر کرده است .
در خاتمه اینکه البته که در پناه سیاست خائنانه ومماشات گرایانه تجارت خون ونفت مذاکره ی غرب غیر از این نمیتوان توقع داشت که پسآمد سیاست موش گربه بازی فرصت سوزی کردن چندین ساله نتیجه ای جز نه اینکه موجب شتاب بخشیدن افزایش سانتریفیوژها و نزدیک تر شدن دسترسی به اهداف سلاح هسته ای شده است ، بلکه چرا نمی بایست که ملای مقله نویس با وارونه کردن واقعیت و پاک کردن صورت مسئله و با نواختن شیپور از در گشادش دست به فرافکنی نزند و از موضع فرار به جلو طبکاری نکند و البرادعی را نیز متهم به خلاف قانون نکند؟ اما حال پرسش است که با دسترس بودن این تجربه چندین ساله ی سیاست فرصت سوزی که فقط به نفع رژیم تروریستی آخوندی و پیشبرد اهداف هسته ای تمام شده است . برای چه رئیس جمهور آمریکا به جای تلاش بین الللی برای تغییرات دمکراتیک در ایران، تلاش می کند که راه بن بست پیموده شده را طی و ادامه دهد که آزمونی شکست خورده است که می بایست بازهم آزمون شود.
هوشنگ � بهداد
یکشنبه 4 اسفند ماهسال 1387