نقد وبررسی " براى مشارکت يا برهم زدن (يادداشت روز) روزنامه ی کیهان پنجشنبه 24 بهمن ماه سال 1387
"مروری پیرامون تاریخچه 30 ساله ی طنز های و جوک بی مزه بشکل وارونه گوئی در رژیم تروریستی آخوندی که با نامزد ریاست جمهوری شدن خاتمی بازگوئی اش اوج گرفته است"

مدتی است که بیان طنز وجوک های وارنه و معکوس واقعیت مد شده است . البته فراموش نشود که امتیاز مبتکر اینگونه طنزوجوک گوئی خمینی شیاد بنیانگذار رژیم ضد بشری و قرون وسطائی و عوامفریب و دینفروش بود که به محض خروجش از عراق و سنگر گرفتنش بر زیر درخت معجزه گرسیب در پاریس تا ورودش به تهران ورفتنش در بهشت زهرا و سخنرانی کردنش وقول و وعده دادن هایش همه دروغ و طنز تلخ بس پر هزینه برای مردم ایران به خصوص مبارزان و مجاهدان راه آزادی بوده است .

مثلاً همچون جنگ خانمان بر انداز 8 ساله ی ایران و عراق را که نعمت الهی نامیده شد و... سپس جانشین وپیروانش همین مکتب را آنگونه ادامه دادند که اکنون به مکتب پاسدار کمیته چی علی کردانیسم معروف و مشهور شده است . زیرا که پیرو خمینی شیاد صاحب تز اقتصاد مال خر است. همچنین طنز تلخ رفسنجانی مدعی تز ارزانی ونه گرانی مشکل اقتصادی است و رهبر لوطی جماران خامنه ای با منشور 8 ماده ای مبارزه با فقر و بیکاری و رشوه و تبعیض و تجمل گرائی در سال عدالت به نام امام علی نامیدن تا سید محمد خاتمی که شناسنامه ی انقلاب برای رفسنجانی مکار صادر کرد و لوطی جماران خامنه ای را منتسب به وحی کرد . سپس پس از 8 سال ادعای جامعه ی مدنی کردن وچشم فتنه ی عامل قتل های زنجیره ای کور کردن و مدعی قلابی اصلاح طلب و گفتمان فرهنگ تمدن ها بودن اعتراف کرد که نقشی به جز تدارکاتچی برای نظام نداشته است. بالاخره شرایط را برای رئیس جمهور شدن پاسدار بد نام و گمنام و گماشته و چاقو کش احمدی نژاد هموار کرد که برای عوامفریبی کردن وگول زدن فلسطینیان حامی حماس و قدرت گیری اینان در برابر ساف، گفت اسرائیل باید نابود گردد و افزود هلاکاس تدروغ است.

اما چون مدعیست که هرروز میزبان امام زمان بر سر سفره می باشد . پس پیام آور ایشان شد ودر هاله ای از فرو رفتن درنور در سازمان ملل گفت حامل پیام صدور عدالت با دانش بومی هسته ای مهر ورزانه به بند گان خدا در سراسر جهان است . همچنین گفت که وظیفه و مأموریت دارد تا بگوید سازمان ملل باید منحل شود و سازمان ملل جدیدی بنا گردد که در آن نمایندگان آمریکا و انگلیس و اسرائیل نباشند و افزود که جهان می بایست احمدی نژادی شود و مدیریت و ساختار جهان تغییر کند و باید برای رفع بحران مالی و اقتصادی آمریکا و جهان فرهنگ و اقتصادی بسیجی صدور و حاکم گردد.

همینطور گفته بود که سکاندار قطار بی ترمز ودنده عقب کنده ای می باشد که محموله اش خبر های خوش غنی سازی اورانیوم و بر گزاری جشن هسته ه ای است که جای قول بردن نان بر توی سفره ی خالی محرومان و تهی دستان ومبارزه با مفسدان اقتصادی را گرفته است که با سرعت تمام وبدون ایست این قطار باید تا مرکز و کانون 8 کشور اتمی جهان بتازد تا که مدیریت اتمی و حق یک نهمی اتمی جهانی خودش را از باشگاه اتمی جهان طلب کند. البته دارای بازگوئی خاطرات عکس یاد گاری با فرماندگان نظامی آمریکا در عراق و برروی قلب خود گذاشتن برای مبارزه ی مکتبی و اصولی گرائی تر با شیطان بزرگ آمریکا مبارزه کردن نیز می باشد .

بهر حال اینگونه طنز و جوک های وارونه و کمدی گفتن تاریخچه ی 3 دهه دارد که اکنون به پاسدار غیر ایرانی یادداشت روز نویس ورق پاره ی کیهان اطلاعاتی � امنیتی - پادگانی پس از نامزد ریاست جمهوری خاتمی شدن و بی اثر شدن تهدید ها و پرونده و سناریو سازی های مستمر برای عدم حضور در صحنه و بدون بیان نقش شورای نگهبان در رد صلاحیت کردن نامزدان و ترسیم خط کشی های دشمن شناسی و مخدوش نکردن مرز با دشمن دیکته شده به لوطی جماران که وی فقط نقش طوطی سخنگوی برای تکرار و انتقال آن را به مخاطبان رقیب برعهده دارد . با این وجود پاسدار یادداشت دست به طنز وارونه ی ناچسب زده است و پیش مقدمه ی آن را اینگونه تشریح و توضیح وبیان کرده است:

"هرچه به زمان برگزاری انتخابات آینده ریاست جمهوری نزدیکتر می شویم فضای انتخابات گرم تر و مباحثات سیاسی پیرامون کاندیداها و گروههای حامی آنان فعال تر می شود. حضور �کاندیداهای متفاوت� در انتخابات ریاست جمهوری نقش مهمی در فضای انتخاباتی و مشارکت گسترده مردم در پای صندوقهای رای دارد. به همین دلیل تعدد و تفاوت کاندیداها همیشه مورد حمایت نظام مردمسالار جمهوری اسلامی و رهبر معظم آن بوده و به صورت یک مشی ثابت درآمده است."

همچنین پاسدار یادداشت روز با تقسیم بندی کار در راستای اهداف ترسیم شده در پشت پرده وظیفه و مأموریت نامزدان ریاست جمهوری راترسیم کرده و گفته اینان موجب بازار گرم کردن شور و حال انتخاباتی دربستر مشروعیت تراشی برای رژیم نامشروع و ضد مردمی و هموار کردن گستردگی تقلبات و عادی جلوه دان آ ن دانسته است ونه اینکه نقش معکوس آن نامزدان ریاست جمهوری داشته باشند. در دنباله تأکید بر توانائی مدعی شده است . گویا که با نقش اجرائی سپاه پاسداران و اختیارات و قدرت محول به لوطی جماران شده رئیس جمهور دارای قدرت و اختیارات مستقل دارد که می تواند برای مردم کاری انجام دهد و یا در خدمت اینان باشد. بالاخره اینگونه روضه خوانی کردن و حاشیه رفتن و گریز به صحرای کربلا زدن ها و جو وطنز وارونه گفتن ها منجر به موضع گیری علیه خاتمی و حامیان وی با شیوه ی برج در برابر بارو شده است . یعنی ترجیح دادن میر حسین موسوی و شیخ کروبی در برابر خاتمی است که هدف ایجاد اختلاف درون جبهه ی مدعیان دوم خردادی ها و شکستن آرا ی شان به نفع پاسدار گماشته احمدی نژاد چاقو کش می باشد که چنین تحلیل و تئوریزه شده است:

"-حضور کاندیدا در میدان انتخابات و یا �اعزام� یک نفر برای کاندیدا شدن الزاما به قصد گرم کردن انتخابات صورت نمی گیرد. ممکن است یک گروه سیاسی که شعار خروج علیه حاکمیت او و نیز تشویق به اغتشاش از طریق رسانه های رسمی خود و نیز پیوند خوردن آنان با محافل ضد اسلامی و ضد انقلابی شان از خاطرات محو نشده است یک نفر را با زور و تحمیل به میدان بفرستد برای اینکه بازی انتخابات را خراب کند. بازی انتخابات دو محور اساسی دارد �شور حضور� و �سلامت انتخابات�. فرض کنید در جریان دوم خرداد کاندیدا یا کاندیداهایی هستند که ضمن آنکه مورد اعتماد بدنه می باشند، ایمان راسخی نیز نسبت به ارزش ها و ارکان نظام سیاسی دارند. کاندیدا شدن این افراد بازی را از دست تندروهایی که شور حضور مردم و سلامت انتخابات را برنمی تابند ، می گیرد و -احیانا- برای همیشه آنان را از دور نفوذ در نظام سیاسی خارج می کند. اینها برای اینکه این بازی شکل نگیرد، کاندیدایی را وارد میدان می کنند
."

پاسدار غیر ایرانی یادداشت روز نویس در دنباله برای اینکه زیرآب طنز وارونه ی ادعائی مقدمه ی یادداشت روز خودش را زده باشد . بنابراین درادامه ی پروژه تخریب و دامن به نفاق زدن، یقه ی حامیان تبلیغاتی خاتمی را گرفته است و با متهم به وابستگی بیگانه و غیر اسلامی و ضد نظام کردن شان که چرا در زیر چتر خاتمی خیمه زدند تا که بتوانند اهداف خودشان را دنبال کنند ؟ لذا اینگونه علیه ی این اینان و اهداف شان دست به افشاگری یا روشنگری زده است:

"- بعضی از جریانات سیاسی اساسا به قصد در اختیار گرفتن قوه مجریه یا مقننه و یا حتی هر دو وارد انتخابات نمی شوند. بعضی از آنان تحلیل کرده اند که هدف ما تغییر روند نظام و دگرگون کردن ماهیت آن است و لذا نمی توان دربازی نظام مشارکت کرد و در عین حال از الزامات حضور در مناصب آن پرهیز نمود. بر این اساس به نظر می آید هدف آنان از هل دادن یک کاندیدای خاص- که به هرحال با نظام چالش دارد- تلاش برای تصرف قوه مجریه نباشد- یعنی ممکن است آن را در شرایط فعلی شدنی ندانند و یا مفید ندانند- در واقع این دسته از گروههای سیاسی درصدد هستند از اعتبار ملی و بین المللی فرد استفاده کنند و از طریق او- ولو آنکه او در آغاز راه بشدت مخالفت کند- به تخریب روند انتخابات بپردازند. سابقه بسیاری از اعضای این گروهها نشان می دهد که مصالح اسلام، انقلاب و کشور در نزد آنان جایگاهی ندارد و به همین دلیل از سوی بعضی از نهادهای مذهبی، با عنوان غیراسلامی و حتی ضداسلامی از آنها یاد شده است. بر همین اساس وجه المصالحه قراردادن شخصیت فرد از سوی آنان برای پیش بردن اهداف ضدملی کاملا شدنی می باشد. یادمان نرفته است که طیف مشارکت و مجاهدین در مجلس ششم موفق به جمع آوری 127امضا از نمایندگان در پای ورقه ای شد که در آن منافع ملی آشکارا قربانی شده بود."

بالاخره پاسدار یاددشت روز نویس یک خال بفرمان پاسدارسربازجوحسین شریعتمداری همان تحلیل و پرونده و سناریو سازی های وی علیه ی خاتمی و حامیان دوم خردادی و ایجاد تضاد با میرحسین را دنبال کرده است.زیراکه با همان لهجه ی سربازجو حسین شریعتمداری از میرحسین موسوی به عنوان حربه ی چماق علیه ی خاتمی و حامیانش چنین استفاده کرده است:

"- با نگاه به آنچه از آغاز مباحثه پیرامون کاندیداتوری میرحسین موسوی از سوی تندروهای دوم خرداد- مشارکت و مجاهدین و...- مطرح گردیده است درمی یابیم که حضور وی از سوی آنان بعنوان �یک تهدید� و نه فرصت تلقی شده است! رفتار آنان در مواجهه با مهندس موسوی اگرچه از رنگی از تعارفات نیز بهره برده است ولی عمدتا توهین آمیز، تحکم آمیز و همراه با طرح سؤالات عدیده بوده است که در مجموع از همه آنها یک پیام عمومی بیرون می آید؛مهندس موسوی نباید کاندیدا شود� چرا؟ چون از نظر آنان مهندس موسوی بوی ارزشهای دهه اول انقلاب را می دهد و این یک همسانی با رویه اصولگرایانه احمدی نژاد دارد. البته مهندس موسوی از اینکه رودر روی او مشارکتی ها و مجاهدین قرار داشته باشند نه نگرانی دارد و نه آن را غیرطبیعی می داند. این طیف ها با اعزام یک نفر بعنوان کاندیدا سعی کردند از یک سو راه ورود موسوی را سد کنند و از سوی دیگر یک امکان مثبت نظام- وجهه فرهنگی خاتمی- را به یک امکان منفی تبدیل کنند. حالا بتوانند یا نتوانند باید به آینده نگاه کرد."

پاسدار عرب یادداشت روز نویس و دست آموز و کفترپر قیچی سربازجو حسین شریعتمداری دست نویس دیکته ی شده ی وی را آنگونه طوطی وار تکرار کرده است که وانموده کرده خاتمی عنصری بی اراده و ترسو ومحافظه کاریست که با زور و فشار اطرافیان خود وارد صحنه شده است و لرزان و نگران چنین چشم به حضور میر حسین موسوی دوخته تا مفری برای عدم حضور خودش پیدا کند:

"فعلا �کاندیدای خاص� بعله را با اکراه گفته است و نیم نگاهی به حضور میرحسین موسوی در انتخابات دارد تا بلکه مفری برای خروج از این مشکل پیدا کند در عین حال جریان افراطی تلاش می کند تا از یک سو با عملیات روانی روی کاندیدای خاص به او بباوراند که روز به روز وضع تو بهتر می شود و از سوی دیگر با عملیات روانی روی دو کاندیدای دیگر جریان بگوید شما رای ندارید و ما نمی گذاریم کاندیدای خاص کنار بکشد و در نهایت فرصت سوزی کنند و در هفته های آخر به کاندیدای خاص بگویند حالا می خواهی بمان و می خواهی برو. "

درخاتمه اینکه همانگونه که از چندین ماه پیش بینی و تأکید شده بود که هر چه زمان به سوی بر گزاری نمایش خیمه شب بازی انتخابات �انتصابات � تقلبات ریاست جمهوری دوره ی دهم نزدیک تر می شود. فضای تنش و تهدید کردن و تبلیغات هستریک با پرونده و سناریو سازی های باندهای مافیائی حاکم علیه ی رقیب دوم خردادی ای ها مغلوب بیشتر و رادیکال تر خواهد شد . زیرا که کودتاگران خاموش وخزنده دست به طراحی علیه ی حذف رقیب از صحنه نزدند تاکه قدرت اجرائی را برای یک دوره ی کوتاه مدت 4 ساله کسب و در اختیار خود داشته باشند ، بلکه دست به کودتای خاموش و خزنده زدند تا بمانند و قدرت اجرائی رامکمل تسلط بر تأسیسات کامل هسته ای و دسترسی به سلاح هسته ای کنند و آن را تضمین کننده ی نابودی اسرائیل و رهبریت جهان اسلام و صدور ترور و بنیاد گرائی فرهنگ و اقتصاد بسیجی در جهان کنند تا که بقول خودشان ساختار و مدیریت جهان را تغییر دهند. بنابراین اگر چنانچه برخی از نامزدان رقیب را در صحنه ی رقابت ریاست جمهوری تحمل می کنند . بنابراین تحلیل پاسدار یادداشت روز نویس برای هیزم گرم کردن تنور وشور و حال برگزاری نمایش خیمه شب بازی انتخابات انتصابات � تقلبات ریاست جمهوری دوره ی دهم می خواهند و نه اینکه برای واگذاری پست ریاست جمهوری و باز گشت دوباره ی بقدرت طرد شدن ازقدرت باشد.البته خاتمی این واقعیت را به خوبی می داند . چونکه در میلاد حضرت علی در 3 سال پیش در مشهد اخطار کرده بود که جریانی مرموز و مشکوک و متحجر وابسته به بیگانه خودش را بقدرت نزدیک کرده است که ولی فقیه لوطی جماران را تبدیل به سنگر و سپر تهاجمی خودش کرده است وافزود که اینان به زودی از رهبر لوطی جماران هم عبور خواهند کرد و برای حذف رقبا و مخالفان دست به ترور و حذف فیزیکی خواهند زد . بالاخره تأکید کرد که وی در برابر این جریان مشکوک و متحجر وابسته به بیگانه خواهد ایستاد و مبارزه خواهد کرد و حتی اعلام آمادگی هزینه ی پرداخت جانش را کرد که اکنون خاتمی می بایست ثابت کند که آن روز شعار پوشالی نداده بود.
هوشنگ � بهداد
پنجشنبه 24 بهمن ماه سال 1387