نقد و بررسی " الزامات دهه چهارم انقلاب" روزنامه ی جمهوری اسلامی چهار شنبه 23 بهمن ماه سال 1387
"پس از 30 سال از ربوده شدن انقلاب و بر باد رفتن آرزو وآمال مردم ایران در 22 بهمن سال 57، چه گذشته است و تعبیر و تفسیر دستآورد 30 سال گذشته چگونه ترسیم شده است؟"

در شرایطی که در راهپیمائی 22 بهمن و سی امین سالگرد انقلاب در تهران که روز گذشته بر گزار شد که بنا بر گزارش خبری � تصویری خبر گزاری مهر تلاش شده بود تا به سید محمد خاتمی در این راهپیمائی تهاجم شود. البته این تهاجم درباغ هزینه ی ورودی نامزدی ریاست جمهوری دوره ی دهم می باشد و با تصاویری که این وبلاگ گزارش کرده است :



در این وبلاگ تصاویری از این راهپیمائی روز 22 بهمن تهران به نمایش گذاشته شده است که نشان می دهد که چگونه و با چه ترفندهائی در ایستگا ه های صلواتی دائر شده در حاشیه ی تظاهرات و راهپیمائی 22 بهمن با توزیع اقلام مورد نیاز محرومان شرکت و تظاهر کننده ، عنوان خود جوش شرکت کنندگان گان میلیونی مردم ایران جا زده شود؟ ضمن اینکه پس از 30 سال هنوز نه تعریف جامعی از انقلاب شده است ونه اینکه به مردم ایران گزارش داده شده است که نظام فاشیست دینی حاکم مدعی انقلابی برای مردم ایران و به خصوص فرو دستان جامعه چه کرده است؟ همانگونه که مشخص نیست که چرا ملای سرمقاله نویس که از ترجیح بند میلیونی چپ و راست استفاده ی ابزاری تبلیغاتی خود کرده است . مشخص نکرده است که چرا آمار ارقام ریاضی قابل فهم به جای مبهم وکلی گوئی کردن ارائه نکرده است؟ البته آنگونه که با فلسفه ی شیادانه ی آسمان و ریسمان بافی حوزوی تحلیل و تفسیر داده شده که معنی و مفهوم انقلاب تعبیر و تفسیر چونگی خنثی سازی توطئه های سرنگونی در 30 سال گذشته وبقای منحوس رژیم تروریستی آخوندی است . همینطور بدون آنکه توضیح داده شود که این چگونه انقلابی می باشد که از هر سو داخل و خارج بطور همه جاتبه برای سر نگون شدش تلاش شده است ؟ مشروط براینکه این چگونه انقلابی می باشد که بیش از هر کشور دیکتاتور و کودتائی مستبد تاریخ جهانی ارگان های گوناگون سرکوبگر نظامی و شبیه نظامی و انتظامی و اطلاعاتی و تفتیش عقاید حراست و امور تربیتی دارد؟

بهر حا ل بر خلاف تعریف و تمجید هائی که ملای سرمقاله نویس از پروسه 30 ساله ی انقلاب و حضور میلیونی مردم بدون ارائه کردن اعداد و آمار در برگزاری به حساب جشن انقلاب در روز 22 بهمن کرده است . ولی اکنون اعتراف شده است که عجیب رژیم تروریستی آخوندی به آخر خط وحشت خود رسیده است. زیرا که ملای سرمقاله نویس سنگین ترین وظیفه و هنر مسئولان را آنگونه ترسیم کرده تلاش مبرم بر نگهداری مردم در صحنه می باشد تا اینکه خطر قیام و سرنگونی خنثی شود . البته پاسخ را رئیس گزمکان سپاه پاسداران محمد علی جعفری با نقل قول کردن از لوطی جماران داده که تأکید کرده است که بسیج می بایست بیش از گذشته در صحنه ها و خیابان ها حضور پررنگ داشته باشد تا مانع از به حرکت در آمدن خیزش و قیام مردم به خصوص جوانان ناراضی شود. بهر حال ملای سر مقاله نویس این چنین برای مسئولان رژیم تروریستی آخوندی تعیین تکلیف کرده است:
"همه مسئولان در برابر اينهمه فداكاري و ايثار و حضور مردم در صحنه هاي مختلف كه موجب ماندگاري انقلاب و قوت و قدرت نظام جمهوري اسلامي شد مسئوليت هاي سنگيني برعهده دارند. سنگين ترين مسئوليت تلاش براي حفظ مردم در صحنه است . اين مهم فقط با شعار و توصيه و تاكيدات لفظي محقق نمي شود بلكه نيازمند التزام مسئولان به اموري است كه عوامل حضور مردم در صحنه هستند. بعضي از اين عوامل كه شايد بيشترين تاثير را در تشويق مردم براي حضور در صحنه هاي مختلف دارند اينها هستند"

البته ملای سرمقاله نویس پس از توصیه ی مقدماتی در دنباله وظایف مسئولین رژیم تروریستی آخوندی را با طبقه بدی کردن الویت ها به تصویر کشانیده است که پس از 30 سال یادش افتاده است که عملکرد انقلاب آنگونه شده است که وعده ی دجال گرایانه ی خمینی شیاد که گفته بود اقتصاد مال خر است و حکومت آینده از آن مستضعفان می باشد . ولی اکنون عملی شدن وارونه ی قول خمینی شیاد چنین تشریح و تبیین کرده است:

1 "ـ حل مشكلات اقتصادي مبارزه موثر و تاثيرگذار با بيكاري و تورم و بي مبالاتي هائي كه در تعيين قيمت ها توسط عوامل غيرمسئول وجود دارد. شايد براي خود اين عوامل غيرمسئول و كسان ديگري كه شغل و درآمدهاي آزاد دارند اين وضعيت قابل تحمل باشد اما براي كارمندان و كارگران و اقشاري كه حقوق هاي ثابت دارند و ميخواهند به رعايت حلال و حرام پاي بند بمانند قابل تحمل نيست . سروسامان دادن به اقتصاد و به ثبات رساندن آن به ويژه حل مشكل بيكاري و گراني و عدم ثبات قيمت ها الزام مهمي است كه بايد اولين اقدام مسئولان در دهه چهارم باشد. "

درشرایطی که لوطی جماران در همه نطق و خطابه و سخنرانی های فرمایشی و نمایشی خود تأکید بر ترقی و پیشرفت علم همه جانبه و بی نظیر کرده است . ولی اکنون ملای سرمقاله نویس پس از 30 سال اعتراف کرده است که مسئولان رژیم تروریستی آخوندی می بایست تلاش برای عقب ماندگی های تحمیل شده ی علمی به ملت تلاش کنند:
2 "ـ تلاش براي ارتقا علمي جامعه و جبران عقب ماندگي هاي تحميل شده بر ملت ايران در دوران قبل از انقلاب از ديگر الزامات است . خوشبختانه در سه دهه بعد از پيروزي انقلاب اقدامات موثري براي جبران عقب ماندگي هاي علمي صورت گرفت و جايگاه ايران در پاره اي موارد چنان ارتقا يافت كه حائز رتبه هاي تك رقمي شده است اما براي يك كشور اسلامي و انقلابي اين جايگاه قابل قبولي نيست . در دهه چهارم بايد ايران بسياري از سدها را بشكند و با عمل به الزامات سند چشم انداز به جايگاه واقعي خود برسد. "

ملای سرمقاله نویس در بند دیگر نتایج 30 ساله ی انقلاب درتوصیه و رهنمود خود به مسئولان حاکم رژیم تروریستی آخوندی توصیه کرده است که می بایست دست از باند بازی و انحصار گرائی خود بر دارند و در آغاز شروع دهه ی چهارم حکومت ننگین غارتگران و دزدان وجنگ افروزان و دین فروشان و عوامفریبان همچون گذشته همه ی مدیران و دولت مردان قبلی در کنار هم دیگراین چین قرار گیرند:
3 "ـ بهره وري از تجربيات مديران انقلابي و متعهد كه در كوران جنگ و انواع توطئه ها و تحريم ها توانستند انقلاب و نظام اسلامي را از همه پرتگاه ها عبور دهند و به دهه چهارم وارد نمايند الزام ديگر است . اين واقعيت تلخ را نمي توان انكار كرد كه مدتي است فرهنگ تخريب و حذف و طرد جاي خود را به فرهنگ قدرشناسي و جذب مديران با تجربه و انقلابي و لايق داده است . اين روش غلط سم مهلكي است كه كمترين عارضه آن دلسرد شدن مردم و دور ساختن آنها از صحنه است . اين ضايعه بايد با سرعت ترميم شود و فرهنگ انحرافي حذف و تخريب بايد جاي خود را به فرهنگ قدرشناسي و جذب بدهد. "

امادستآورد دیگر 30 ساله ی انقلاب در بند 4 توصیه و رهنمود دادن لوطی جماران مربوط به اعتراف شکست مبارزه با تهاجم و شبیخون فرهنگی وجمع آوری آنتن های ماهواره ای و نهادینه شدن سانسور و توقیف مطبوعات در جامعه است که اکنون برای جبران و ترمیم ودرمان آن اینگونه نسخه تجویز شده است :
4"ـ تلاش روزافزون براي خارج ساختن فرهنگ از مظلوميت الزام مهم ديگري است كه بايد مسئولان به آن ملتزم باشند و دهه چهارم را به دهه رفع مظلوميت از فرهنگ تبديل كنند. متاسفانه نوعي وادادگي در برابر فرهنگ هاي بيگانه كه قبل از انقلاب همچون خوره به جان جامعه ايراني افتاده بود و با پيروزي انقلاب طرد شد ولي در دوران باصطلاح اصلاحات بار ديگر بازگشت اكنون نيز به شكل هاي مختلف و در بخش هاي مختلف درحال فعاليت است . هنوز مقابله با تهاجم فرهنگي جدي گرفته نشده و حتي در بخش هائي از بسترهاي فرهنگي جلوه هائي از مرعوب بودن در برابر فرهنگ غرب كاملا مشهود است . اين ميراث شوم فقط با عزمي راسخ براي خارج ساختن فرهنگ از مظلوميت و استفاده از نيروهاي متفكر و متعهد مي تواند از جامعه ما رخت بربندد. "

بالاخره اینکه در بند پنجم یا پایانی توصیه و رهنمود وتأکید و پیشنهادات داده شده از سوی ملای سر مقاله نویس مر بوط به پای بندی مبارزه با استکبار یا شیطان بزرگ آمریکا می باشد که بقول خمینی شیاد سفارش شده است که برای ادامه ی رژیم تروریستی آخوندی باید پر صلابت تز با حضور میلیونی بدون اعداد و ارقام و آمار روز گذشته ی 22 بهمن برای کوبیدن ه مشت محکم بر توی اوباما رئیس جمهور آمریکا همچون گذشته به این مبارزه این چنین ادامه داد:
5" ـ پاي بندي مردم و مسئولان به نفي سلطه استكبار در طول 30 سال گذشته همواره پرصلابت ادامه يافت و راه پيمائي ديروز نيز جلوه اي پررنگ از همين واقعيت بود. اين اقتدار ملي كه نتيجه اعتماد به نفس ناشي از رهنمودهاي امام خميني است بايد همچنان ادامه يابد و هر روز قوي تر شود تا استقلال سياسي ايران كه با پيروزي انقلاب اسلامي به دست آمد حفظ گردد. اين از الزامات دهه چهارم است كه به هيچ بهانه اي و توسط هيچكس نبايد مورد غفلت قرار گيرد. سخن ديروز رئيس جمهور جديد آمريكا كه با تكرار سخنان سخيف اسلاف خود جمهوري اسلامي ايران را به حمايت از تروريسم متهم كرد نشان داد كه آمريكا در دوران رياست جمهوري � اوباما � نيز شيطان بزرگ است و همچنان در پي سلطه جوئي است . راه پيمائي بزرگ ديروز مردم ايران مشت محكمي بر دهان رئيس جمهور جديد آمريكا بود هم او كه از جمهوري اسلامي ايران خواسته است مشت خود را باز كند تا شاهد دراز شدن دست دوستي آمريكا به سوي خود باشد! اظهارات ديروز � اوباما � نشان داد مردم ايران بايد مشت خود را گره كرده نگهدارند تا هر زمان كه لازم باشد آنرا به دهان شيطان بزرگ بكوبند. اين نيز از الزامات دهه چهارم انقلاب است ."

در خاتمه اینکه دیگر نیاز به توضیح بیشتری نیست تا که گفته شود پس از 30 سال چه گذشته و شرایط کنونی چگونه می باشد؟ زیرا که ملای سرمقاله نویس به وضوح رئوسی را ترسیم کرده است که در توضیح آن تشریح داده شده اوضاع و احوال چگونه است و چرا نه اینکه همه امید و آرزوها و آرمان های بهمن سال ق57 مردم آزادیخواه و مبارزان و انقلابیون بر باد رفته است ، بلکه شرایط درست معکوس ووارونه وخیلی بد تر از قبل از انقلاب حاکم شده است ؟ آنگونه که رهبر لوطی جماران و مسئولان و قلمزنان و مداحان رژیم بربرمنش و تاریک اندیش و پدر خوانده ی جهانی تروریست و یاغی بین المللی آخوندی پس از 30 سال هیچ چیزی برای مردم ایران ندارند ارائه کنند جز اینکه برای توجیه و تبرئه کردن خود فرار از پاسخگوئی به مطالبات انباشت و پرداخت ناشده ی مردم ایران به دستآویز پیگیری پروژه های موشک دور برد و اهداف غنی سازی هسته ای و تأکید بر پیگیری آن با چاشنی مبارزه با استکبارروی آورند که منظور شیطان ستیزی با آمریکا می باشد که اهرم تدافعی و تبلیغی دوام رژیم تروریستی آخوندی از یک سو می باشد . از طرف دیگر تحریم بین المللی گسترده ای است که هزینه ی تحممیلی این لجبازی جهان گشائی هسته ای را محرومان و تهی دستان جامعه پرداخته اند که هرروز شرایط زندگی طاقت فرسای شان بدتر می شود و هیچگونه چشم انداز مثبتی هم در افق تیره و تار آینده برای شان متصور نیست یا اینکه وجود ندارد .
لطفاً برای رفع هرگونه ابهام که سیاهی شکر های روز گذشته ی راهپیمائی 22 بهمن در تهران چه کسانی بودند وچگونه گرد آوری شده بودند به لینک ضمیمه شدهی این وبلاگ رجوع شود که گفته شده در هیج سایت خبر رسانی چنین تصاویری دیده نه خواهد شد.

http://yozpalangh.wordpress.com/2009/02/10/22-bahman-1387/
هوشنگ � بهداد
چهار شنبه 23 بهمن ماه سال 1387