نقد وبررسی " حرف روشن ما با اوباما" روز نامه ی جمهوری اسلامی شنبه 20 بهمن ماه سال 1387
"از رئیس جمهور آمریکا اوباما خواسته شده تا که با عذر خواهی کردن از عملکرد سیاست بیش از 50 سال گذشته ی آمریکا در ایران،آنگاه در برابر پیشنهاد سران رژیم تروریستی آخوندی تسلیم شود"
در رژیم تروریستی و ضد بشری آخوندی که شاخص های بی قانونی ووارونه گوئی و کتمان کردن حقیق و عوامفریبی و دین فروشی و بی عدالتی و غارتگری و جنگ افروزی و دشمن آزادی بودن برجسته می باشد . البته 30 سال است که دین ابزار و وسیله ی سرکوب و قدرت و انباشت ثروت و توجیه گر پایمال کردن حق و حقوق مردم ایران شده است . از سوی دیگر ظلم و اجحاف بیش از حدی دیگری به نام ملت شده است . زیرا که عنوان ملت همچون دین، تبدیل به ابزار تبلیغاتی و چماق و قدرت نمائی و اهداف پلید ضد انسانی سران رژیم تروریستی آخوندی و دستگاه تبلیغاتی اش از جمله قلم بر دستان همچون ملای سرمقاله نویس شده است. زیراکه هر زمان که سران رژیم تروریستی آخوندی در ضعف و انزوا ومخمصه قرار می گیرند برای خروج از بحران و پاسخ به منتقدان و همینطور برای پیگیری اهداف خبیث و کثیف خودشان از نام ملت استفاده و هزینه می کنند . یعنی اینکه پس از 30 سال از سپری شدن انقلاب . نه اینکه تمام امیال و آرزو وآمال مردم ایران فراموش و بر ضدخودش مبدل شده است . بلکه حتی هر گز مسئولان رژیم بربرمنش و تاریک اندیش و میراث دار و پدر خوانده ی تروریسم جهانی حاضر نیستند که نامی از مردم و مطالبات اشان ببرتد تاکه مجبور به پاسخگوئی نباشند که چرا 3دهه است که مطالبات انباشت و پرداخت ناشده ی ملت پاسخ داده نشده است ؟ یا اینکه چراهیچ مسئولی یافت نمی شود تا جوابگو باشد برای چه و ضعیت اقتصادی و معیشتی مردم ایران روز به روز بدتر شده است؟ بدتر اینکه چرا در سی امین سالگرد انقلاب همه ی نیاز و مطالبات مردم ایران و برنامه و تعقیب طرح های اقتصادی، در پروژه ی هسته ای و تلاش برای د سترسی به سلاح هسته ای خلاصه شده است؟ همچنین چرا بدون هیچگونه نظر سنجی آزادانه ی عمومی، ولی به نام ملت در برابر غرب، به خصوص آمریکا برای دفاع از پروژه ی هسته ای به عنوان سپر دفاعی و تهامی استفاده می شود و طلبکاری می گردد؟
در صورتیکه مگر فراموش شده است که چگونه چند روز قبل از تصویب توافقنامه ی امنیتی میان دولت عراق و آمریکادر پارلمان عراق ، گزارش خبری � تصویری - تبلیغاتی تظاهرات ساختگی و دروغین مخابره شد که گویا98% مردم عراق نه اینکه ،مخالف سرسخت تصویب توافقنامه ی امنیتی توافقنامه ی امنیتی میان دولت عراق با آمریکا می باشند، بلکه خواهان اخراج نیروهای نظامی آمریکائی از عراق هستند . اما اکنون پس از برگزاری انتخاب شورای استانی در عراق مردم عراق اثبات کردند که مخالف دخالت گری رژیم تروریستی آخوندی در امور داخلی عراق هستند که از فرقه گرائی در عراق دفاع می کند و با رأی ندادن خودشان به نامزدان وابسته مجلس اعلای انقلاب اسلامی عبد الذلیل حکیم تنفر وبیزاری خودشان را به نسبت به سیاست دخالت گری رژیم تروریستی آخوندی به نمایش گذاشتد و موجب علنی شدن شکست سختی برای رژیم تروریستی آخوندی درعراق شدند . بنابراین همین تجربه و آزمون و نظر سنجی جدید برگزاری انتخابات شورای استانی عراق، آن روی سکه ی نظر مردم پیرامون پروژه ی هسته ای می باشد که اکنون ملاای سر مقاله نویس تلاش مذبوحانه کرده است که این واقعیت را بطور وارونه و با شیوه ی تبلیغاتی ابزاری به نام ملت و دفاع شان از پروژه ی هسته ای و دشمنی با آمریکا برجسته و قالب کند. چونکه بطور یقین مردم آزادیخواه ایران مخالف اعمال سیاست مماشات گرایانه ی تجارت نفت و خون و فراموش کردن پیگیری نقض مستمر حقوق بشر در ایران می باشند.
اما اکنون پرسش است که چرا پس از سپری شدن 30 سال، هنوز اروپا به خصوص آمریکا به سیاست موش و گربه بازی و مماشات گری تجارت خون ونفت خود ادامه می دهند که حاصل آن تا کنون بحران جنگ افروزی و بی ثباتی منطقه ی خاور میانه وناامن وبی ثبات شدن آن بوده است ؟ بعلاوه وجه دیگر این سیاست، موجب تحرک و فعالیت و شتاب دادن تلاش و پیگیری دسترسی به سلاح هسته ای رهبر و مسئولان رژیم تروریستی آخوندی شده است . بدتر اینکه سیاست محکوم کردن نقض حقئق بشر رژیم تروریستی آخوندی از سوی غرب که برایش آنچنان پرونده ی ننگین و سیاه رژیم ترور یستی آخوندی ساخته که تبدیل به رکوردار و پیشتازی جهانی در این زمینه شده است . ولی متأسفانه در سایه روشن های ادامه ی سیاست ضد انسانی خائنانه ی مماشات گری و دنبال نمودن تجارت خون و نفت غرب با رژیم تروریستی آخوندی، به جای مجازات کردن عاملان این در راندمان ننگین نقض حقوق بشر در ایران ، اما کمک کرده تا بازتابش به نفع غارتگران و شکنجه گران و قاتلان حاکم بر یران محو و فراموش شود . آنگونه که نه وضعیت نقض حقوق بشر مستمر در ایران شدت بیشتر گرفته است ، بلکه به موازات آن روند رشد روز افزون تورم و گرانی لجام گسیخته و افز ایش قیمت کالاها و فقر و بیکاری گران در جامعه فزونی یافته و به مردم ایران تحمیل شده است. همینطور عجیب و تعجب آور اینکه به دلیل فعال بودن لابی های دو جانبه ی پشت پرده در اروپا و به خصوص آمریکا، باز هم همین سیاست شکست خورده و مفتضح شده ی مماشات گری با رژیم تروریستی آخوندی ادامه داده می شود و غرب همچنان در شرف آزمون کردن آزمون امتحان باز پس داده شده وشکست خورده ی 30 ساله ی گذشته ی خود می باشد تا که باد کاشته شده ی خود را تبدیل به توفان سهمگین و سونامی بس ویرانگر و خطرناک کند . یعنی اینکه رژیم تروریستی آخوندی را صاحب بمب اتمی کند که نه صلح و ثبات ا منیت خاور میانه که صلح و امنیت جهانی را با چشم انداز خطر جدی مواجه باشد .
در خاتمه اینکه برای چه در کنفرانس امنیتی جهانی مونیخ به پاسدار انگلیسی علی لاریجی دلال و واسطه گر فرصت داده شد تا با معرکه گیری و وارونه گوئی و پاک کردن صورت مسئله دست به هوچی گری بزند و با دفاع از پروژه ی هسته ای کردن از موضع فرافکنی غرب را تهدید و آمریکا را متهم و محکوم نماید و ادعای طلبکاری هسته ای � حقوق بشری کند؟ آیا حضور این پاسدار در این کنفرانس مونیخ که حاصل فعالیت لابی های پشت صحنه می باشد. توهین به آن جمع ودهان کجی به مدافعان حقوق بشر نمی باشد تا که گوش خود را به بلندگوی رژیم یاغی بین الملل و محور شرارت و پدر خوانده ی تروریست جهانی بسپارند که نه هلاکاست را دروغ می داند و خواهان نابودی اسرائیل می باشد ، بلکه طبق اعتراف رهبر لوطی جماران در خطبه ی عید فطرسال گذشته دشمن روند مذاکرات صلح خاورمیانه و مخالف تشکیل کشور دمکراتیک و مستقل فلسطین می باشد؟ همچنین اخیراً در نوار غزه دست به فاجعه آفرینی زد و اکنون نیز طرح و پروژه ی توطئه گسترش جنگ افروزی در پاچنار شیعه نشین پاکستان هم مرز با افغانستان را دنبال می کند و ملای سرمقاله نویس از رئیس جمهور آمریکا اوباما خواسته استتا با اعتراف و عذر خواهی کردن عملکرد سیاست بیش از 50 سال گذشته ی آمریکا در ایران، برابر پیشنهاد وخواست های رهبر و مسئولان رژیم تروریستی آخوندی تسلیم شود..
هوشنگ � بهداد
شنبه 20 بهمن ماه سال 1387
"از رئیس جمهور آمریکا اوباما خواسته شده تا که با عذر خواهی کردن از عملکرد سیاست بیش از 50 سال گذشته ی آمریکا در ایران،آنگاه در برابر پیشنهاد سران رژیم تروریستی آخوندی تسلیم شود"
در رژیم تروریستی و ضد بشری آخوندی که شاخص های بی قانونی ووارونه گوئی و کتمان کردن حقیق و عوامفریبی و دین فروشی و بی عدالتی و غارتگری و جنگ افروزی و دشمن آزادی بودن برجسته می باشد . البته 30 سال است که دین ابزار و وسیله ی سرکوب و قدرت و انباشت ثروت و توجیه گر پایمال کردن حق و حقوق مردم ایران شده است . از سوی دیگر ظلم و اجحاف بیش از حدی دیگری به نام ملت شده است . زیرا که عنوان ملت همچون دین، تبدیل به ابزار تبلیغاتی و چماق و قدرت نمائی و اهداف پلید ضد انسانی سران رژیم تروریستی آخوندی و دستگاه تبلیغاتی اش از جمله قلم بر دستان همچون ملای سرمقاله نویس شده است. زیراکه هر زمان که سران رژیم تروریستی آخوندی در ضعف و انزوا ومخمصه قرار می گیرند برای خروج از بحران و پاسخ به منتقدان و همینطور برای پیگیری اهداف خبیث و کثیف خودشان از نام ملت استفاده و هزینه می کنند . یعنی اینکه پس از 30 سال از سپری شدن انقلاب . نه اینکه تمام امیال و آرزو وآمال مردم ایران فراموش و بر ضدخودش مبدل شده است . بلکه حتی هر گز مسئولان رژیم بربرمنش و تاریک اندیش و میراث دار و پدر خوانده ی تروریسم جهانی حاضر نیستند که نامی از مردم و مطالبات اشان ببرتد تاکه مجبور به پاسخگوئی نباشند که چرا 3دهه است که مطالبات انباشت و پرداخت ناشده ی ملت پاسخ داده نشده است ؟ یا اینکه چراهیچ مسئولی یافت نمی شود تا جوابگو باشد برای چه و ضعیت اقتصادی و معیشتی مردم ایران روز به روز بدتر شده است؟ بدتر اینکه چرا در سی امین سالگرد انقلاب همه ی نیاز و مطالبات مردم ایران و برنامه و تعقیب طرح های اقتصادی، در پروژه ی هسته ای و تلاش برای د سترسی به سلاح هسته ای خلاصه شده است؟ همچنین چرا بدون هیچگونه نظر سنجی آزادانه ی عمومی، ولی به نام ملت در برابر غرب، به خصوص آمریکا برای دفاع از پروژه ی هسته ای به عنوان سپر دفاعی و تهامی استفاده می شود و طلبکاری می گردد؟
در صورتیکه مگر فراموش شده است که چگونه چند روز قبل از تصویب توافقنامه ی امنیتی میان دولت عراق و آمریکادر پارلمان عراق ، گزارش خبری � تصویری - تبلیغاتی تظاهرات ساختگی و دروغین مخابره شد که گویا98% مردم عراق نه اینکه ،مخالف سرسخت تصویب توافقنامه ی امنیتی توافقنامه ی امنیتی میان دولت عراق با آمریکا می باشند، بلکه خواهان اخراج نیروهای نظامی آمریکائی از عراق هستند . اما اکنون پس از برگزاری انتخاب شورای استانی در عراق مردم عراق اثبات کردند که مخالف دخالت گری رژیم تروریستی آخوندی در امور داخلی عراق هستند که از فرقه گرائی در عراق دفاع می کند و با رأی ندادن خودشان به نامزدان وابسته مجلس اعلای انقلاب اسلامی عبد الذلیل حکیم تنفر وبیزاری خودشان را به نسبت به سیاست دخالت گری رژیم تروریستی آخوندی به نمایش گذاشتد و موجب علنی شدن شکست سختی برای رژیم تروریستی آخوندی درعراق شدند . بنابراین همین تجربه و آزمون و نظر سنجی جدید برگزاری انتخابات شورای استانی عراق، آن روی سکه ی نظر مردم پیرامون پروژه ی هسته ای می باشد که اکنون ملاای سر مقاله نویس تلاش مذبوحانه کرده است که این واقعیت را بطور وارونه و با شیوه ی تبلیغاتی ابزاری به نام ملت و دفاع شان از پروژه ی هسته ای و دشمنی با آمریکا برجسته و قالب کند. چونکه بطور یقین مردم آزادیخواه ایران مخالف اعمال سیاست مماشات گرایانه ی تجارت نفت و خون و فراموش کردن پیگیری نقض مستمر حقوق بشر در ایران می باشند.
اما اکنون پرسش است که چرا پس از سپری شدن 30 سال، هنوز اروپا به خصوص آمریکا به سیاست موش و گربه بازی و مماشات گری تجارت خون ونفت خود ادامه می دهند که حاصل آن تا کنون بحران جنگ افروزی و بی ثباتی منطقه ی خاور میانه وناامن وبی ثبات شدن آن بوده است ؟ بعلاوه وجه دیگر این سیاست، موجب تحرک و فعالیت و شتاب دادن تلاش و پیگیری دسترسی به سلاح هسته ای رهبر و مسئولان رژیم تروریستی آخوندی شده است . بدتر اینکه سیاست محکوم کردن نقض حقئق بشر رژیم تروریستی آخوندی از سوی غرب که برایش آنچنان پرونده ی ننگین و سیاه رژیم ترور یستی آخوندی ساخته که تبدیل به رکوردار و پیشتازی جهانی در این زمینه شده است . ولی متأسفانه در سایه روشن های ادامه ی سیاست ضد انسانی خائنانه ی مماشات گری و دنبال نمودن تجارت خون و نفت غرب با رژیم تروریستی آخوندی، به جای مجازات کردن عاملان این در راندمان ننگین نقض حقوق بشر در ایران ، اما کمک کرده تا بازتابش به نفع غارتگران و شکنجه گران و قاتلان حاکم بر یران محو و فراموش شود . آنگونه که نه وضعیت نقض حقوق بشر مستمر در ایران شدت بیشتر گرفته است ، بلکه به موازات آن روند رشد روز افزون تورم و گرانی لجام گسیخته و افز ایش قیمت کالاها و فقر و بیکاری گران در جامعه فزونی یافته و به مردم ایران تحمیل شده است. همینطور عجیب و تعجب آور اینکه به دلیل فعال بودن لابی های دو جانبه ی پشت پرده در اروپا و به خصوص آمریکا، باز هم همین سیاست شکست خورده و مفتضح شده ی مماشات گری با رژیم تروریستی آخوندی ادامه داده می شود و غرب همچنان در شرف آزمون کردن آزمون امتحان باز پس داده شده وشکست خورده ی 30 ساله ی گذشته ی خود می باشد تا که باد کاشته شده ی خود را تبدیل به توفان سهمگین و سونامی بس ویرانگر و خطرناک کند . یعنی اینکه رژیم تروریستی آخوندی را صاحب بمب اتمی کند که نه صلح و ثبات ا منیت خاور میانه که صلح و امنیت جهانی را با چشم انداز خطر جدی مواجه باشد .
در خاتمه اینکه برای چه در کنفرانس امنیتی جهانی مونیخ به پاسدار انگلیسی علی لاریجی دلال و واسطه گر فرصت داده شد تا با معرکه گیری و وارونه گوئی و پاک کردن صورت مسئله دست به هوچی گری بزند و با دفاع از پروژه ی هسته ای کردن از موضع فرافکنی غرب را تهدید و آمریکا را متهم و محکوم نماید و ادعای طلبکاری هسته ای � حقوق بشری کند؟ آیا حضور این پاسدار در این کنفرانس مونیخ که حاصل فعالیت لابی های پشت صحنه می باشد. توهین به آن جمع ودهان کجی به مدافعان حقوق بشر نمی باشد تا که گوش خود را به بلندگوی رژیم یاغی بین الملل و محور شرارت و پدر خوانده ی تروریست جهانی بسپارند که نه هلاکاست را دروغ می داند و خواهان نابودی اسرائیل می باشد ، بلکه طبق اعتراف رهبر لوطی جماران در خطبه ی عید فطرسال گذشته دشمن روند مذاکرات صلح خاورمیانه و مخالف تشکیل کشور دمکراتیک و مستقل فلسطین می باشد؟ همچنین اخیراً در نوار غزه دست به فاجعه آفرینی زد و اکنون نیز طرح و پروژه ی توطئه گسترش جنگ افروزی در پاچنار شیعه نشین پاکستان هم مرز با افغانستان را دنبال می کند و ملای سرمقاله نویس از رئیس جمهور آمریکا اوباما خواسته استتا با اعتراف و عذر خواهی کردن عملکرد سیاست بیش از 50 سال گذشته ی آمریکا در ایران، برابر پیشنهاد وخواست های رهبر و مسئولان رژیم تروریستی آخوندی تسلیم شود..
هوشنگ � بهداد
شنبه 20 بهمن ماه سال 1387