نقد و بررسی " نوزاد آينده اسلام آباد! (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان سه شنبه 8 اردیبهشت ماه سال 1388
"عجیب معمای جالبی ! زیرا آنگونه تحلیل داده شده که دست های بیگانه انگلیس و آمریکاو عربستان وهند با طالبان در ناامنی پاکستان در کار است به جز عامل اصلی رژیم تروریستی آخوندی"

مشکل کنونی پاکستان نه فقط در افغانستان و طالبان و هندوستان ونه در دیگر کشور همسایه ی این کشور است ، بلکه در کشوری است که عامل بحران و بی ثبات و امنیت سازی منطقه ی خاور میانه در 30 سال گذشته بوده است . زیرا که نزاع مذهبی و قبیله ای کنونی این کشور در ادامه ی اجرای طرح کودتای نظامی سال 56 در پاکستان و اعلام جمهوری اسلامی در این کشور استکه آن ناریخ به وجود آمد . زیرا که هدف طراحان پشت کودتای نظامی پاکستان که حکومت ذوالفقار علی بوتو ساقط و سپس بر دار کشیده شد و ژنرال ضیاء ا لحق جایش را گرفت و اعلام جمهوری اسلامی کرد. آنگاه الگوی پیش در آمد طراحی جمهوری اسلامی در کشور همسایه ی پاکستان یعنی ایران شد که به جای اجرای طرح کودتای نظامی مدل پاکستانی از طریق عبا و عمامه و نعلین تعقیب و عملی و اجراشد.

برای اینکه اهداف طراحان غربی مقابله با نفوذ و گسترش نفوذ شوروی سابق با سو سیایسم موجودش در منطقه ی خاور میانه بود که غرب طرح حمایت از جریان راست ارتجاعی مذهبی برای سد و خنثی کردن نفوذ شوروی سابق را تدارک دید. اما پس از آنکه طرح حمایتی غرب منجر به فرو پاشی شوروی شد. اما اکنون جریان خود ساخته و تقویت و پرورش دهنده بد جوری برروی غرب مانده است که با غول از شیشه بیرون زده ی ارتجاع و بنیاد گرائی مذهبی چه کند که نبض و قلبش در تهران جماران می تپد و خودش عامل بیرون کشاندیدن از شیشه و پرورش و تقویت کننده ش بوده است که نه برروی دستش مانده ، بلکه موی دماغش شده و برایش خطر آفرین شده است ؟ به خصوص اینکه نه چشم به در اختیار گرفتن بمب اتمی پاکستان است و به آن افتخار می کند که اولین کشور جهان مسلمان است که دارای زراد خانه ی اتمی می باشد ، بلکه خودش تلاش مجدانه می کند تا هر چه زودتر به سلاح هسته ای دسترسی یابد.

بنابراین سران رژیم تروریستی آخوندی برای سرعت بخشیدن به این آرزوی هسته ای شدن کوشش گسترده کرده اند تا که برای پس زدن موج مخالفت های روز افزون جهانی ومانع از دسترسی به سلاح هسته ای شدن شان مقابله و مبارزه کنند .ارتجاع و بنیاد گرائی و تروریسم را با دلار های اهدائی ناشی از فروش نفت به منطقه ی خارمیانه و شاخ آفریقا و کشور های همجوارش صادر کرده اند و دست به بحران آفرینی و جنگ افروزی و ناامن کردن وبی ثبات سازی هرچه بیشتر منطقه برای باج گیری زده اند. پس بی جهت نیست که در عراق حضور دارند و این کشور را تبدیل به باتلاق و کانون اصلی صدور تروریسم و بنیاد گرائی به خاورمیانه کرده اند .

همچنین از طریق اعضای القاعده و طالبان در افغانستان و پاکستان فعال هستند و با شعبات مشابه ی اینان در کشمیر درر ابطه می باشند که برای هر دو کشور هند و پاکستان هسته ای مشکل آفرینی می کنند.

همینطور از طریق حزب الله لبنان هم جنگ 33 روزه با اسرائیل راه اندازی می کنند . هم اینکه اخیراً با اعزام نیروهایش برای ا قدام اعمال تروریستی و ناامن سازی درون خاک مصر اقدام نموده اند.

از سوی دیگر از طریق حماس هم جنگ داخلی و بر ادر کشی با ساف راه می اندازند .هم نوار غزه را جدا کرد ند. هم اینکه از طریق ترغیب و تشویق حماس و جهاد اسلامی فلسطین به پرتاب موشک به خاک اسرائیل مقدمه ی جنگ 22 روزه در نوار غزه را فراهم نمودند.

لذا همانگونه که ثابت شده است برنده ی نهائی هرگونه جنگ و خونریزی و بحران و بی ثباتی و ناامن سازی منطقه فقط رژیم تروریستی آخوندی بوده است . زیرا که این رژیم بدون سرکوبگری داخلی و نقض مستتمر حقوق بشر و صدور ترور و ارتجاع و بنیادگرائی به برون مرز و تعقیب سیاست دخالت گری در امور داخلی سایر کشور امکان بقاء ندارد. بنابراینا بدون شک نه اینکه دخالت مستقیم در اغتشاش و ناامن سازی افغانستان و پاکستان دارد، بلکه برنده ی نهائی این آشوب گرائی وجنگ افروزی می باشد. برای اینکه برای سرعت بخشیدن به دسترسی سلاح هسته ای نیاز مبرم به گسترش درگیری و نزاع داخلی در پاکستان همچون افغانستان دارد. چونکه برنده ی طرح ترور خانم بی نظیر بوتو همین حاکمان رژیم تروریستی آخوندی بودند . برای اینکه نیاز به شرایط کنونی پاکستان برای بهره وری سیاسی و اهداف هسته اشان داشتند.

در خاتمه اینکه بر خلاف تحلیل و آدرس غلط دادن پاسدار غیر یرانی یادداشت روز نویس ورق پاره ی کیهان ، تنها راه حل نهائی بحران مشکلات منطقه ای و خنثی کردن چشم انداز جنگی که مشخص نیست ادامه ی آن چگونه می باشدو تا کجا می خواهد ادامه یابد و میزان ضریب تلفات انسانی و تخریب و خسارات مالی و اقتصادی و محیط زیستی اش چقدر خواهد بود؟ زیرا که هند و پاکستان و اسرائیل دارای زراد خانه بمب های اتمی می باشند. از طرف دیگر رژیم تروریستی آخوندی هم در شرف دسترسی به سلاح هسته ای می باشد. پس چون کانون و مرکز اصلی خطر در تهران و جماران است . لذا تلاش همگانی نهاد های حکومتی جهانی و سازمان ملل مسئول و موظف هستند که می بایست پیرامون کوشش برای تغییرات دمکراتیک در ایران بسیج شوند و طرح جدائی دین از حکومت را دنبال نمایند .تلاش برای حکومت های سکولار و دمکراتیک در منطقه و تشکیل دولت مستقل و دمکراتیک فلسطین را بطور جدی در دستور کار خود قرار دهند تا زمینه های بروز خطر جنگ وایرنگر و نابود کننده ی همه چیز که از سوی ارتجاع هار مذهبی و بنیاد گرائی و صدور رشد تروریسم وابسته به آن وجود دارد از میان برداشته شود وعلائم و آثارش محو گردد.
هوشنگ - بهداد
سه شنبه 8 اردیبهشت ماه سال 1388