روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 2 شنبه 24 مهرماه سال 1391
نقد وبر رسی : سر مقاله ی روزی نامه ی حکومتی  جمهوری " افغانستان و آينده مبهم "
"شک نیست که مقامات آمریکایی متوجه این واقعیت شده اند که اشغال نظامی افغانستان و عراق که با همکاری حاکمان ایران انجام شدخطای بزرگی بود همانگونه که خروج بی موقع شان  از عراق هم مکمل خطای نظامی شان بود که در افغانستان  هم در حال تکرار شدن می باشد . زیرا که این خطای فاحش آمریکا موجب تقویت رژیم بانکدار تروریست جهانی ایران شد که عامل اصلی ناامن وبی ثباتی منطقه می باشد .بنابراین اگر  چنانچه آمریکا وهم پیمان اروپایی ومنطقه ای شان خواهان پایان دادن به بی ثباتی وناامنی وجنگ افروزی وبحران آفرینی در منطقه می باشند.  تنها راه چاره این است که تلاش مسئولانه برای تغییرات دمکراتیک در ایران کنند که موازی آن باید سیاست دمکراتیزه کردن منطقه دنبال شود. به ویژه قبل از اینکه درنگ و تأخیر شان موجب دست یابی حاکمان ایران به سلاح هسته ای شود وکار از کار بگذرد ومنطقه وجهان مواجه با خطر تهدید صلح وامنیت مواجه گردد"
سرمقاله نویس که با امضا پیرامون شرایط افغانستان ونیروهای اشغال این کشور تا پایان سال میلادی 2014 قلم فرسایی کرده است و سرنوشت نا معلومی  را برای کشور وملت افغانستان پس از خروج نیروهای ناتو ترسیم کرده ورقم زده است .همچنین از موضع ضد آمریکایی خروج نیروهای  نظامیی نایو وآمریکا را نوعی شکست نظامی و سیاسی برای آمریکا به ویژه اوباما رئیس  جمهور آمریکاا ر زیابی نموده است . البته با فراموشکاری عمدی برروی خود نیاورده است که چگونه  مدتی پس از اشغال  نظامی افغانستان رفسنجانی در خطبه ی نظام جمعه ی تهران خود خطاب به بوش گفت که وی می داند که اگر چنانچه حمایت ما نبود هنوز هم طالبان در افغانستان بر سر قدرت بود؟ همانگونه که به نقش سیاست صدور تروریسم و ارتجاع وبحران به برون مرز ومداخله گری در کشور های  منطقه به خصوص کشوره های همسایه از کشور افغانستان حاکمان ایران اشاره  نکرده است که سیاستی ضد آمریکایی مشابه وموازی سیاستی  است که در عراق اعمال شده  ودر افغانستان هم  دنبال  می شود .  برای  اینکه  سرمقاله نویس تصور کرده است که گویا با خروج نیروهای نظامی نا تو از افغانستان فضای برای مداخله گری و  مانور نظامی پاسداران در افغانستان فراهم می شود ودیوار امنیتی دفاع از اهداف هسته ای گسترش می یابد . بهر حال شک نیست که مقامات آمریکایی متوجه این واقعیت شده اند که اشغال نظامی افغانستان و عراق که با همکاری حاکمان ایران انجام شدخطای بزرگی بود همانگونه که خروج بی موقع شان  از عراق هم مکمل خطای نظامی شان بود که در افغانستان  هم در حال تکرار شدن می باشد . زیرا که این خطای فاحش آمریکا موجب تقویت رژیم بانکدار تروریست جهانی ایران شد که عامل اصلی ناامن وبی ثباتی منطقه می باشد .بنابراین اگر  چنانچه آمریکا وهم پیمان اروپایی ومنطقه ای شان خواهان پایان دادن به بی ثباتی وناامنی وجنگ افروزی وبحران آفرینی در منطقه می باشند.  تنها راه چاره این است که تلاش مسئولانه برای تغییرات دمکراتیک در ایران کنند که موازی آن باید سیاست دمکراتیزه کردن منطقه دنبال شود. به ویژه قبل از اینکه درنگ و تأخیر شان موجب دست یابی حاکمان ایران به سلاح هسته ای شود وکار از کار بگذرد ومنطقه وجهان مواجه با خطر تهدید صلح وامنیت مواجه گردد.
"واقعيت اين است كه شعارهاي داده شده و تبليغات انجام يافته براي القاي برقراري امنيت در افغانستان، شكلي غلوآميز به خود گرفته و اكنون كه سخن از خروج نيروهاي اشغالگر خارجي از اين كشور به ميان آمده است، نگراني‌ها از برملا شدن واقعيت‌هاي پشت پرده در اين كشور جنگ زده بيشتر خود را نشان مي‌دهد. اين نگراني‌ها دو جنبه كاملاً متفاوت از يكديگر دارند؛ گروه اولي كه نگران واقعيت‌هاي پشت پرده جامعه افغانستان هستند، علاوه بر مردم افغان، عمدتاً كشورهاي همسايه و برخي سازمان‌هاي بين‌المللي هستند كه معتقدند يك افغانستان ناامن، باعث ايجاد مشكلات در منطقه خواهد شدطي هفته‌هاي اخير آمار تلفات نيروهاي خارجي مستقر در افغانستان به شدت افزايش يافته است و اين حاكي از فعال‌تر شدن نيروهاي داخلي عليه نيروهاي اشغالگر در افغانستان است. اين افزايش تلفات چنان اشغالگران را دچار حيرت نموده كه در برخي كشورها سياستمداران به دست و پا افتاده‌اند تا زمينه خروج هرچه سريعتر نظاميان خود از اين كشور را فراهم نمايند. آمريكا و ناتو نيز كه تلاش مي‌كنند با ترغيب گروه طالبان به سازش، با ظاهري آبرومندانه نظاميان خود را از افغانستان خارج كنند، در واقع شكست خود را پذيرفته‌اند و براي جلوگيري از تلفات بيشتر ناچار به فرار از اين كشور هستند. اين واقعيت نتيجه‌اي نيست كه تنها آمريكائيها و يا مقامات ناتو به آن پي برده باشند، عمده محافل غربي در ارزيابي‌هاي خود عملكرد آمريكا و ناتو در افغانستان را شكست خورده مي‌دانند و به اين امر مهم اذعان دارند كه شعارهاي فريبكارانه آمريكا و متحدانش در اشغال افغانستان، نه تنها تحقق نيافته بلكه با وجود هزينه‌هاي گزافي كه بر گرده ملت افغان نهاده شد و پس از آن همه جنايت و وحشيگري نظاميان اشغالگر، اين كشور همچنان با فعاليت گروههاي تندرو، تروريست‌هاي طالبان و القاعده و توليد مواد مخدر و... روبروست و اكنون كه بحث پايان مأموريت نظاميان اشغالگر مطرح است، وضعيت در همان حالت قبل از اشغال باقي است و چه بسا پس از خروج اشغالگران بدتر از گذشته هم بشود، با اين تفاوت كه در ظاهر آمريكا و متحدانش از افغانستان بيرون مي‌روند، اما حضور هزاران جاسوس آمريكايي و غربي در قالب مأموران سياسي در اين كشور، اين حضور را تداوم خواهد بخشيد. در اين ميان آنچه قطعي است اينست كه آمريكا در حالي به فكر پايان دادن به تلفات نظامي خود در افغانستان است كه افغانستان پس از تجربه 12 سال اشغال، همچنان وضعيت قبل از اشغال خود را حفظ كرده و به آينده مبهم خود مي‌نگرد. "
هوشنگ بهداد
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 2 شنبه 24 مهرماه سال 1391
افغانستان و آينده مبهم