دروغ نامه ی کیهان شنبه 22 مهر ماه سال 1391
نقد و بررسی : (يادداشت روز)دروغ نامه  " چه كسي در آن نقطه منتظر بود ؟!  "
 
"سربازجو پاسدار شریعتمداری از ترس  فاش شدن داستان تف وتاق و ریش جرأت نکرده است حرفی از پروژه ی هسته ای بزند که منجر به تحریم ها وبحران اقتصادی ونفتی و رشد گرانی ونارضایتی عمومی شده است .ولی با رندی شیادانه همچون رهبرش در پایان یادداشت روز خود  نتیجه گیری کرده است كه هر دو طيف ياد شده اگرچه انگيزه هاي متفاوتي دارند ولي در يك نقطه يعني تامين مبرم ترين نياز اين روزهاي آمريكا و متحدانش، به هم مي رسند. وخطاب به رئیس جمهور ودولت عدالت محور وساده زیست که می خواهد جهان را اصلاح واسراییل را نابود نماید گفته است  از طيف دوم كه همواره در نقش ستون پنجم دشمن ظاهر شده انتظاري نيست، اما، از كساني كه وظيفه و مسئوليت مقابله با گراني را برعهده دارند ولي به جاي انجام متعهدانه مسئوليت خويش، كم توجهي ها و بي تدبيري هاي خود را به حساب تحريم ها مي گذارند، انتظار ديگري در ميان است. چه كساني به اين طيف از مسئولان محترم مشاوره مي دهند؟ یعنی به جای عامل اصلی پروژه ی هسته ای که موجب تحریم وگرانی شده است انتقاد به گرانی ها را همسو شدن رئیس جمهور ودولت با ستون پنجم دشمن را نشانده است که چرا رئیس جمهور بر خلاف رهبر که بطور عمدی منکر می شود که تحریم ها ربطی به گرانی ها ندارد، وی فاش ساخته است تحریم ها ربط به گرانی ها دارد؟"
چگونه است وقتی سخن از کلان سرمایه داران می شود که همسو بادشمن تبدیل به ستون پنجم شده وبه نارضایتی عمومی دامن می زنند . گفته نمی شود دلیل چیست که پس از 33 سال که از عمر ننگین رژیم عوامفریب و دین فروش وجنگ افروز و غارتگر می گذرد. در صورتی که قول حکومت مستضعفان وپا برهنگان داده شده بود . همچنین خمینی شیادانه مگر اعتراف نکرد  که بر دستان کوخ نشینان بوسه می زند واز کاخ نشینان بی درد ومرفهان با  اسلام آمریکایی دوری می جوید؟ سئوال است مگر در 33 سال گذشته لحظه ای از مبارزه خونین با مخالفان ومنتقدان و فعالان سیاسی غفلت شده است؟ ولی چرا اقتصاد خری آنگونه رشد کرده است که اکنون سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری برای اینکه مثل همیشه تخته گاز از پروژه ی هسته ای واهداف نظامی آن تحریم ها که جزو دستآورد تأکید بر غنی سازی اورانیوم می باشد  دفاع کرده باشد و برای دور زدنش و پاسخ ندادن به موضوع گرانی ها که ربط به تحریم ها دارد . در عوض منتقدان تحریم ها  وگرانی ها را به دو گروه تقسیم کرده است .البته بدون آنکه اشاره ای به روشنگری رئیس جمهور در کنفرانس خبری کند که اذعان به رابطه داشتن افزایش قیمت ارز وطلا به تحریم ها نمود .اما حلقه انحرافی درون دولت را جزوه گروه اول می داند که خودی است و دامن به این موضوع ربط  تحریم ها وگرانی ها می زند. و گروه دوم را مجموعه اي از كلان سرمايه داران سودجو و دنباله هاي داخلي دشمنان بيروني می داند و بدون  اینکه توضیح  دهد که نقش ارگان های اطلاعاتی وامنیتی و دستگاه فاسد قضاییه چیست؟ اگر چنانچه اینان خود شریک دزد  و رفیق قافله نیستند چگونه کلان سرمایه داران موفق شدند در 33 سال گذشته مصون از پیگیری باشند و از حاشیه امنیتی آنگونه  برخوردار باشند که با خیال آسوده به غارتگری شان ادامه داده اند ؟در مقابل بر گستردگی فقر ومحرومیت جمعیت کشور افزوده شده است . عجیب اینکه  اعتراف شده است کلان سرمایه داران غارتگران  با دست اندازي به بازار كالا و خدمات مورد نياز مردم، از يكسو كيسه هاي خود را از اموال حرام و غارت شده پر مي كنند و از سوي ديگر نارضايتي ناشي از گراني را به حساب تحريم ها مي نويسند. در ادامه سربازجو پاسدار شریعتمداری  برای اینکه ارگان های اطلاعاتی وامنیتی را مورد پرسش قرار داده باشد که چرا به مسئولیت خود واقف نبوده واقدام نکردند . سپس  ضمن اینکه  تأکید کرده  درست است که برخی از این کلان سرمایه داران بازداشت وبقیه هنوز بازداشت نشده اند مدعی شده است اين طيف تاكنون ردپاها و سرنخ هاي فراواني از خود برجاي گذاشته كه رديابي آن براي مراكز امنيتي و اطلاعاتي كشور به آساني امكان پذير بوده و هست و در موارد بسياري نيز، برخورد و بازداشت شماري از آنها- تاكيد مي شود كه فقط شماري از آنها- را در پي داشته است. جالب تر اینکه  گفته شد این دو طیف را خودی و غیر خودی  کرده و در  ادامه طبق اعتیاد مزمن همیشگی این دو طیف را موازی هم و وابسته  به دشمن بیگانه آمریکا کرده است چونکه ادعا کرده آمریکا از حمله نظامی نا امیدشده  واز موضع اقتصادی ونا رضایتی عمومی ودامن زدن به آن را جانشین کرده است و برای توجیه با آویزان  شدن به گفته ای از سخنرانی "آقا" یا خامنه ای در سفر به بجنورد قبرستان کهنه شکافته و آسمان و زمین بهم دوخته وتکراری های بیش از حد تکرارشده گذشته اش همچون شکست آمریکا در  اشغال نظامی افغانستان و عراق و همچنین شکست اسراییل در جنگ های 33و22 روزه وبحران اقتصادی آمریکا وجنبش وال اسریت آمریکا وتغییر وتحولات منطقه که مصادره به جنبش بیداری اسلامی شده است نتیجه گیری کرده است که اگر چنانچه آمریکا واسراییل با رژیم بانکدار تروریست جهانی مقابله نکنند اسراییل سقوط می کند .البته گفته توان  مقابله نظامی ندارد ، بلکه ستون پنجمی های نفوذی اش به نارضایتی ناشی از گرانی ها  وبهانه تحریم دامن می زنند. ناگفته نماند که این اتهام شامل حال  رئیس جمهور  هم می شود .زیرا وی   گرانی ها را مرتبط به تحریم ها می داند . بهرحال سربازجو پاسدار شریعتمداری از ترس  فاش شدن داستان تف وتاق و ریش جرأت نکرده است حرفی از پروژه ی هسته ای بزند که منجر به تحریم ها وبحران اقتصادی ونفتی و رشد گرانی ونارضایتی عمومی شده است .ولی با رندی شیادانه همچون رهبرش در پایان یادداشت روز خود  نتیجه گیری کرده است كه هر دو طيف ياد شده اگرچه انگيزه هاي متفاوتي دارند ولي در يك نقطه يعني تامين مبرم ترين نياز اين روزهاي آمريكا و متحدانش، به هم مي رسند. وخطاب به رئیس جمهور ودولت عدالت محور وساده زیست که می خواهد جهان را اصلاح واسراییل را نابود نماید گفته است  از طيف دوم كه همواره در نقش ستون پنجم دشمن ظاهر شده انتظاري نيست، اما، از كساني كه وظيفه و مسئوليت مقابله با گراني را برعهده دارند ولي به جاي انجام متعهدانه مسئوليت خويش، كم توجهي ها و بي تدبيري هاي خود را به حساب تحريم ها مي گذارند، انتظار ديگري در ميان است. چه كساني به اين طيف از مسئولان محترم مشاوره مي دهند؟ یعنی به جای عامل اصلی پروژه ی هسته ای که موجب تحریم وگرانی شده است انتقاد به گرانی ها را همسو شدن رئیس جمهور ودولت با ستون پنجم دشمن را نشانده است که چرا رئیس جمهور بر خلاف رهبر که بطور عمدی منکر می شود که تحریم ها ربطی به گرانی ها ندارد، وی فاش ساخته است تحریم ها ربط به گرانی ها دارد؟
"با نگاهي گذرا به عرصه اقتصادي كشور، دو طيف با دو انگيزه متفاوت و حتي متضاد را مي توان ديد كه اصرار دارند گراني هاي افسارگسيخته اين روزها را به «تحريم»ها نسبت دهند. طيف اول؛ برخي از مسئولان هستند كه شماري از آنها تحليل واقع بينانه اي از ماجرا ندارند و شماري ديگر با نسبت دادن گراني ها به تحريم ها، وظيفه و مسئوليتي را كه براي مهار گراني برعهده داشته و دارند، ناديده مي انگارند و يا از ميزان و غلظت آن مي كاهند. افراد اين طيف- غير از اعضاي اصلي يك حلقه انحرافي كه حساب جداگانه اي دارند- مانند همه مردم از افزايش بي رويه و جهشي قيمت ها نگرانند ولي چرا با حلقه ياد شده در نسبت دادن گراني به تحريم ها همصدا مي شوند؟ پاسخ به درستي معلوم نيست ولي مي توان از فشار و تحميل حلقه انحرافي به عنوان يكي از علت هاي موثر در اين همصدايي ياد كرد. حلقه اي كه عقبه اي مشكوك و پيوندهايي غيرقابل توضيح و توجيه دارد.طيف دوم؛ مجموعه اي از كلان سرمايه داران سودجو و دنباله هاي داخلي دشمنان بيروني هستند كه با دست اندازي به بازار كالا و خدمات مورد نياز مردم، از يكسو كيسه هاي خود را از اموال حرام و غارت شده پر مي كنند و از سوي ديگر نارضايتي ناشي از گراني را به حساب تحريم ها مي نويسند. اين طيف تاكنون ردپاها و سرنخ هاي فراواني از خود برجاي گذاشته كه رديابي آن براي مراكز امنيتي و اطلاعاتي كشور به آساني امكان پذير بوده و هست و در موارد بسياري نيز، برخورد و بازداشت شماري از آنها- تاكيد مي شود كه فقط شماري از آنها- را در پي داشته است.دو طيف ياد شده، اگرچه انگيزه هاي متفاوتي دارند و طيف اول- غير از حلقه انحرافي- خودي و طيف دوم، غريبه است ولي اين دو طيف متفاوت؛ نهايتا در يك نقطه به هم مي رسند. نقطه اي كه در آن، ضروري ترين نياز اين روزهاي آمريكا و متحدانش تامين مي شود. چرا...؟! - آمريكا از حمله نظامي نااميد است و به خوبي مي داند كه در صورت دست زدن به اين اقدام احمقانه، چه فاجعه بزرگي در انتظارش خواهد بود. اين واقعيت به قول حضرت آقا در اجتماع پرشور مردم بجنورد «شعار» نيست، تحليل هم نيست، بلكه خبري غيرقابل انكار است. انقلاب هاي اسلامي منطقه كه با الگو گرفتن از انقلاب اسلامي ايران پديد آمده است، شكست هاي پي درپي آمريكا و متحدانش در جنگ هاي عراق و افغانستان و 33 روزه و 22 روزه، بحران مالي آمريكا و اروپا كه طي 60 سال اخير بي سابقه بوده است، جنبش فراگير وال استريت كه براندازي نظام سرمايه داري را دنبال مي كند، روزها در خاورميانه مي بينم و مي شنوم برايم آشناست. آن را در انقلاب 1979 ايران ديده و شنيده بودم.» و...ماه گذشته بعد از لغو رزمايش از قبل اعلام شده آمريكا و چند كشور اروپايي و عربي در خليج فارس، ژنرال «جان ميلر» درباره علت لغو اين رزمايش گفت؛ ترافيك سنگين دريايي در خليج فارس مانع برگزاري آن بوده است! ولي ژنرال «رابرت گيتس» در مصاحبه با CNN گفت؛ «واقعيت آن است كه ما- آمريكا- ديگر در خليج فارس غريبه ايم و ملت هاي منطقه از دريچه چشم ايران كه نسبت به آمريكا نفرت بار است به ما نگاه مي كنند».- آمريكا و اسرائيل اگر با ايران اسلامي مقابله نكنند، اولي «موقعيت» خود و دومي «موجوديت» خود را از دست مي دهد بنابراين ناچار به مقابله هستند، اما چگونه؟! حمله نظامي براي آنها فاجعه آفرين است. كودتاي مخملي در فتنه همه جانبه اي نظير فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 نيز با شكست روبرو شده، عرصه جنگ نرم نيز به نوشته مستند و گزارش ميداني هافينگتون پست به نفع ايران تمام شده است. اين نشريه آمريكايي در بخشي از گزارش فوريه 2012 خود- بهمن 1390- از اوباما مي پرسد؛ اگر در جنگ نرم پيروزي نصيب آمريكا شده است، چرا امروزه مردم در خاورميانه اي كه 50 سال تحت نظارت و حضور ما بود، عليه آمريكا دست به شورش زده و از ايران به عنوان الگو ياد مي كنند؟! در پي اين ناكامي ها كه به قول حضرت آقا ويتريني از شكست هاي آمريكا و اسرائيل را در منطقه به نمايش گذارده است، نوبت به تحريم ها و فشار اقتصادي مي رسد تا به گفته خانم هيلاري كلينتون، «تحريم هاي فلج كننده ايران را به عقب نشيني و امتياز دادن وادار كند»!تحريم هاي اقتصادي در پوشش مقابله با برنامه هسته اي جمهوري اسلامي ايران صورت پذيرفته است كه به قول دقيق و حكيمانه رهبر معظم انقلاب- از جمله در ديدار پرشور اخير مردم خراسان شمالي با ايشان- فقط بهانه اي براي تحريم هاست. حالا مي توان نتيجه گرفت كه تحريم هاي اقتصادي، جديدترين جبهه از جنگ تمام عيار آمريكا و متحدانش با ايران اسلامي است. جنگي كه از نخستين روزهاي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي آغاز شده و تاكنون بدون كمترين وقفه در عرصه هاي مختلف ادامه داشته است. نظير؛ تحريم هاي اوليه در سال هاي آغازين انقلاب، كودتاهاي ناكام مانده نظامي، فتنه گروهك هاي تروريستي، جنگ تحميلي، جنگ شهرها، جنگ نفتكش ها، جنگ سفارتخانه ها و...تحريم ها قرار بود مردم ايران را از پاي درآورد تحريم ها، اگرچه ضريب و درجه اي از تاثير را داشته است ولي گراني هاي افسارگسيخته اين روزها را با هيچ معيار و ملاك قابل قبولي نمي توان به تحريم ها نسبت داد و اين واقعيتي است كه تحريم كنندگان نيز با صراحت به آن اعتراف دارند. اكنون به بند اول يادداشت پيش روي بازمي گرديم. دشمنان از فلج كنندگي تحريم ها قطع اميد كرده اند ولي در صورتي كه به ناكامي در اين جبهه اعتراف كنند، الگوي ديگري از مقاومت پيروز جمهوري اسلامي ايران را كه ترجمان شكست ديگري براي آمريكا و متحدانش است، به ويترين شكست هاي پي در پي خود افزوده اند. و اين حالت بدون كمترين ترديدي، تزريق روحيه ايستادگي و مقاومت در مقابل قدرت هاي استكباري به ملت هاي مسلمان منطقه و جهان است. از اين روي و دقيقا از اين روي به نمايشي از «اثرگذاري تحريم ها» نياز دارند. اين نمايش مي تواند كاريكاتوري از اثرگذاري باشد! آيا خنده دار نيست كه ماجراي اخير روز چهارشنبه تهران كه شمار اندكي قصد آشوب آفريني داشتند و خيلي زود با مقاومت و اعتراض بازاريان روبرو شدند، از سوي رسانه هاي آمريكايي و اروپايي با عنوان «شورش خياباني»! به خبر اول اين رسانه ها تبديل مي شود؟ و اين در حالي است كه به قول حضرت آقا و به استناد گزارش هاي مستند و تصويري رسانه هاي غربي، آمريكا و كشورهاي اروپايي طي بيش از يكسال گذشته، همه روزه با اعتراض هاي گسترده مردم اين كشورها روبرو بوده و هستند؟! و آيا اين ذوق زدگي كودكانه آمريكا و متحدانش نشانه آن نيست كه به هر رخداد يا حادثه اي- ولو كاريكاتوري- كه حاكي از اثرگذاري تحريم ها باشد نيازمندند؟بنابراين مي توان نتيجه گرفت كه هر دو طيف ياد شده در بند اول اين نوشته، اگرچه انگيزه هاي متفاوتي دارند ولي در يك نقطه يعني تامين مبرم ترين نياز اين روزهاي آمريكا و متحدانش، به هم مي رسند. از طيف دوم كه همواره در نقش ستون پنجم دشمن ظاهر شده انتظاري نيست، اما، از كساني كه وظيفه و مسئوليت مقابله با گراني را برعهده دارند ولي به جاي انجام متعهدانه مسئوليت خويش، كم توجهي ها و بي تدبيري هاي خود را به حساب تحريم ها مي گذارند، انتظار ديگري در ميان است. چه كساني به اين طيف از مسئولان محترم مشاوره مي دهند؟"
هوشنگ بهداد
دروغ نامه ی کیهان شنبه 22 مهر ماه سال 1391
چه كسي در آن نقطه منتظر بود ؟! (يادداشت روز)