اینهم امنیت در کشوری که مدعی امن ترین کشور جهان می باشد  چون گزارش شده است زماني كه دانش‌آموزان  در پله برقی  مشهد روي همديگر مي‌افتند . سپس لباس آنان و مربي همراه‌شان به دندانه‌هاي پله برقي گير كرده و آنان را به داخل مي‌كشد، طوري كه هيچ كدام توان نجات دادن خود را نداشته‌اند و پله برقي آنان را به سمت بالا و پايين مي‌كشانده است. آخر مسئولانی که قادر به حفظ ونظم دادن پله برقی وحفاظت ومراقبت از جان دانش آموزان مدارس نیستند تا هنگام عبور دانش آموزان از پله های هوایی دچار سانحه نشوند . برای چه  ادعای رهبر ی ام القرای جهان اسلام ودلسوزی واشک تمساح ریختن برای سایر ملت های مسلمان به ویژه فلسطین می کنند؟
رييس ايستگاه شماره سه آتش‌نشاني مشهد گفت: بيش از 20 كودك دبستاني در پله‌برقي پل عابر‌پياده انتهاي بلوار سجاد گير كرده و دچار سانحه شدند.محسن اسدي در گفت‌وگو با ايسنا، در اين باره گفت: ساعت 10:30 يكشنبه با آتش‌نشاني تماس گرفته و خبر گيركردن تعداد زيادي از كودكان را در پله‌برقي اعلام مي‌كنند که در پي اعلام خبر 9 آتش‌نشان به محل اعزام شدند.وي تصريح كرد: تعداد زيادي از بچه‌هاي دبستاني در حال عبور از پله‌برقي در انتهاي بلوار سجاد در قسمتي كه به سمت پايين مي‌آيد، بودند كه دو کودک كه جلوتر از بقيه بودند، مي‌افتند و ساير بچه‌ها نيز روي اين دو تن سقوط مي‌كنند.اسدي ادامه داد: زماني كه دانش‌آموزان روي همديگر مي‌افتند لباس آنان و مربي همراه‌شان به دندانه‌هاي پله برقي گير كرده و آنان را به داخل مي‌كشد، طوري كه هيچ كدام توان نجات دادن خود را نداشته‌اند و پله برقي آنان را به سمت بالا و پايين مي‌كشاند.وي اظهار كرد: از بين تمامي افراد حدود 12 تا 16 تن دچار آسيب شدند كه 4 تن آنان دچار شكستگي‌هاي سر، دندان و غيره شده و بقيه دچار موارد معمولي مانند پارگي لباس، كبودي، ‌بريدگي و استرس شديد شده‌اند.اسدي با بيان اينكه زمان بروز حادثه اپراتور دستگاه پله‌برقي، برق را قطع مي‌كند، عنوان‌كرد: وقتي همكاران آتش‌نشاني به محل مي‌رسند متاسفانه متوجه مي‌شوند مردم خودشان اقدام به رهاكردن بچه‌ها از پله برقي كرده‌اند، هرچند خوشبختانه اتفاقي رخ نداد، اما به دليل فني و تخصصي بودن اين كار خودسرانه ممكن بود باعث تشديد حادثه شود.رييس اورژانس خراسان رضوي وضعيت دو كودك كه در اثر سانحه پل هوايي دچار آسيب شده‌اند را وخيم گزارش کرد.محمدرضا مهري در اين باره به گفت: در سانحه پل هوايي كه امروز صبح رخ داد، 21 كودك دبستاني مصدوم شدند كه به وسيله هشت آمبولانس به سه بيمارستان فارابي، امام رضا(ع) و امدادي انتقال يافتند.وي تصريح كرد: وضعيت عمومي تمامي كودكان به جز دو تن از آنان كه ضربه به سرشان خورده است و درحال انجام آزمايشات و عكس هستند، خوب بوده و در حال ترخيص‌اند.
ایکاش  فقط مشکل دانش آموزان تردد با پله برقی در مشهد بود . یا اینکه مشکل پدیده ی  میلیون ها دانش آموزان ترک  تحصیل کرده  خانواده های محروم وتهی دست بود  که تبدیل به کودکان کار خیابانی  شده اند وپدیده  بدتر و خانمان ویران کن اعتیاد بر روی پدیده  ی کودکان کار خیابانی نمی زد که شامل دختر و پسر می شود و نتیجه 33 سال مبارزه با قاچاقچیان مواد مخدر ومعتادین است . آنکونه که رژیم فاشیستی مذهبی کودتایی  ایران پایین ترین سن آغاز اعتیاد و بیشترین مصرف سرانه مواد مخدر در جهان را دارد. همچنین اولین مصرف کننده   ی جهان تریاک و رتبه ی دوم   مصرف کننده ی مواد  مخدر در جهان می باشد . اوضاع آنگونه بحرانی وخطری شده است که در این گزارش اشاره   شده است آمار اعلام پایین آمدن سن اعتیاد به سیزده سال بیش از پیش زنگ خطر را  به ضدا  در آورده است . ولی مگر گوش مسئولان در گیر جنگ قدرت وثروت بدهکار این اخطار می باشد . فاجعه بارتر اینکه در ادامه گزارش افزوده شده است  گسترش مواد مخدر جدید با قیمتی پایین تر  که از طریق اسکله های غیر مجاز پاسداران در بنادر جنوب وارد کشور می شود و توزیع آن در بین قشر  نوجوانان دانش آموزان  و در جامعه می باشد چون که دسترسی به آنها نیز ارزان و  بسیار آسان است
چگونه می‌توان اطمینان یافت که پایین آمدن سن اعتیاد در کشورمان منجر به رواج این پدیده در مدارس شده یا این آمار رو به صعود در کمیت و رو به نزول در سن مصرف، تنها از سنجش وضعیت کودکان خیابان گرد و یا آن دسته از نوجوانانی که با اتمام مدرسه به پارک و بوستان ها می‌روند بدست آمده است؟ آیا راهی برای کشف این حقیقت وجود دارد یا ... ؟به گزارش تابناک، با شروع سومین هفته از آغاز سال تحصیلی جدید، به نظر می‌رسد که از هیجانها و شور و شوق دانش آموزان و خانواده هایشان تا حدود زیادی کاسته شده و همزمان با جدی تر شدن مباحث درسی، نگرانی چندسال اخیر بسیاری از خانواده ها برای بار دیگر قوت می گیرد. ترس از شیوع پدیده اعتیاد در مدارس که چند سالی است زنگ خطرهای آن به صدا در آمده اما هنوز راهکاری برای مقابله با آن در دست طراحی هم نداریم!بر پایه آمار سازمان ملل در سال ۲۰۰۸، ایران پایین ترین سن آغاز اعتیاد و بیشترین مصرف سرانه مواد مخدر در جهان را دارد.آماری که همزمان با اعلام پایین آمدن سن اعتیاد به سیزده سال توسط سازمان ملی جوانان (که امروزه بخشی از وزارت ورزش و جوانان شده و به کلی در سکوت فرو رفته است!) منتشر شده و حتی پیش از آن، به این صورت در مجلس شورای اسلامی هم طرح شده بود: نزدیک به ۱۶ درصد از معتادان کشور را جوانان زیر بیست سال تشکیل می دهند.این در حالی است که براساس نتایج حاصل از سرشماری اخیر، ساخت سنی جمعیت کشور با فرارسیدن موج دوم افزایش جمعیت، به سمت جوان شدن در حرکت است و علاوه بر بزرگی جمعیت زیر20 سال در کشور، درصد بسیار بالایی از این جمعیت نیز در شهرها زندگی می‌کنند؛ همان جایی که به دلیل ساختار شکننده اش، مامن اعتیاد لقب گرفته است!هر کدام از این نکات به تنهایی کافی است تا فعالیت های پیش گیری از اعتیاد در مدارس کشورمان به شدت پیگیری شده و هر ساله با گسترش مواجه شده و چند برابر شود.اینها در شرایطی است که می توان فراهم بودن زمینه های شیوع اعتیاد در کشور به دلیل معضلاتی از قبیل دسترسی آسان به مواد اعتیاد آور، افزایش نرخ بیکاری، بالا رفتن سن ازدواج، اقتصاد بیمار و ... را هم در ماجرا دخیل دانست چراکه مستقیما بر نهاد خانواده اثر گذاشته و بخش بزرگی از جمعیت کشور -و به تبع آن، بسیاری از جوانان- را در معرض این آسیب جدی و خانمان سوز قرار می دهند.به اعتقاد روان شناسان، احساس ناامنی در خانواده و محیط بیرون، تعارض با والدین، آشفتگی روحی-روانی، استرس و مشکلات زندگی از مهمترین عواملی است که باعث گرایش جوانان و نوجوانان به سمت مصرف مواد مخدر می شود.همچنین مصرف مواد مخدر در بسیاری از افراد از سنین دبیرستان آغاز می شود که بر مبنای برخی آمار، متاسفانه این سن تا مقطع راهنمایی کاهش یافته استآن چیزی که امروزه همه بر آن اتفاق نظر دارند پایین آمدن سن اعتیاد در کشور است که در گزارش مراکز مختلف مرتبط با این موضوع بارها بدان اشاره شده است اما پنهان کردن این واقعیت تلخ و انکار آن از سوی برخی مسئولین وزارت آموزش و پرورش نمی تواند راه حل مناسبی برای این موضوع باشد و جلوگیری از گسترش این پدیده شوم در میان دانش آموزان را به دنبال نخواهد داشتاین در حالی است که مافیای بزرگی در این راستا فعالیت کرده و با برنامه ریزی برای گسترش اعتیاد در بین کودکان و نوجوانان ما عمل می کنند.آنچه که بیش از پیش زنگ خطر را برای ما به صدا در آورده است، گسترش مواد مخدر جدید با قیمتی پایین تر در بین این قشر از جامعه می باشد که دسترسی به آنها نیز بسیار آسان استحال این سوال مطرح می شود که پس کدام نهاد در کشور متولی برخورد با این مهم است و یا باید باشد؟اکنون کافی است که به جمعیت 11.5 میلیون نفری دانش آموزان در سال تحصیلی جدید هم توجه کرده و توجه داشته باشیم که به دلایلی خاص، این پانزده درصد جمعیت در شرایط بسیار حساسی قرار داشته و از این رو مدارس نقش بزرگی در فعالیت های پیشگیرانه در این سنین دارند، چرا که:1. گستردگی جمعیت تحت پوشش،2. دسترسی به جمعیت هدف (برای سنجش، آموزش و واکسیناسیون آموزشی)،3. کودکان و نوجوانان زمانی بالغ بر 15000 ساعت را طی دوران تحصیلی در مدرسه سپری می کنند. اینجاست که از خودمان می پرسیم آیا متولیان امر با مشاهده این خطر بسیار بزرگ، خود را به خواب زده اند یا به ناتوانی خود ایمان آورده اند که این چنین در موضع انفعال قرار گرفته اند؟ آیا فکر می کنند که پذیرفتن کاهش سن اعتیاد به معنی نادیده انگاشتن زحمات آنهاست یا اینکه این موضوع را به مثابه مسئولیت ثانویه ای می دانند که تعهدی برای پذیرشش نداده و یا تخصصی برای اجرایش ندارند؟بدین ترتیب آنچه که در ابتدای امر بسیار اهمیت می یابد، قبول این فاجعه اجتماعی از سوی مسئولان امر و حرکت به سوی یافتن راهکارهای مناسب علمی و عملی برای مقابله با این پدیده شوم می باشد، چراکه تا وقتی وجود چنین بحرانی را نپذیریم و به این واقعیت که فرزندان خود نیز در معرض اعتیادند بی تفاوت باشیم هیچ امیدی به بهبودی اوضاع نخواهد بودبه عبارتی بهتر، زمانی که مسئولان آموزش و پرورش با بیان اینکه "وجود این پدیده در مدارس ایران صحت ندارد" از زیر بار مسئولیت شانه خالی می کنند، یعنی حتی اولین قدم نیز برداشته نشده است و مترادف آن، روز به روز بر عمق این فاجعه افزوده خواهد شد.اینجاست که حتی راهکار مقابله با دانش آموزان آلوده به مواد مخدر پیش بینی نشده و هنوز "اخراج"، دم دستی ترین راهکار مقابله با این ماجرا شناخته می شود؛ راهکاری که بیشتر شبیه فرافکنی بوده و به شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت شباهت دارد.برای مثال توجه کنید که سال گذشته، مدیرکل سلامت و پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی وزارت آموزش و پرورش ضمن گلایه از اختصاص بودجه اندک از سوی ستاد مبارزه با مواد مخدر به وزارت آموزش و پرورش (مبلغ سه و نیم میلیارد تومان برای مدارس کل کشور)، نوید اعلام آمار اعتیاد در مدارس کشور برای نخستین بار را داده بود که هرگز محقق نشد تا نه تنها هیچ کدام از دلشوره های والدین تسکین نیافته، بلکه شائبه هایی مبنی بر فزونی آمار، مطرح شود.بدین ترتیب در شرایطی که بی مسئولیتی در زمینه پیشگیری و مقابله با اعتیاد در سنین نوجوانی و جوانی می‌تواند در آینده‌ای بسیار نزدیک کلیت کشور را با خطری جدی مواجه کند، ظاهرا هنوز به دنبال پذیرش اصل ماجرا باید منتظر بمانیم.گام نخستی که نه برداشته شده و نه فعلا برنامه ای برای برداشته شدنش در دست داریم. گامی که امیدواریم هرچه سریعتر برداشته شود چراکه در مقابله با اعتیاد، هرگز ماهی با دیر از آب گرفته شدن تازه نیست!