به جز 8 نفری که اشاره شده که نقش در برنده شدن روحانی داشته اند . فراموش یا
سانسور شده است تا به نقش بلند گوی تبلیغاتی شبکه سخن پراکنی بی بی سی و رادیو فردا پرداخته شود
که بدلیل سیاست سانسور وسرکوب و سنگ بستن و سگ رها کردن داخل ایران چگونه چپ و
راست مناظره ومیز گرد و گفتگو برپا می کردند تا با تخریب چهره سعید جلیلی تبلیغ
برای روحانی می نمودند تا به وی رأی داده شود .از سوی دیگر سکوت معنی دار احمدی نژاد
وعدم معرفی نامزد دولت که مترادف تضاد میان مصباح یزدی و خامنه ای محور جلیلی و قالیباف
شد و کمک به مظلوم نمایی رفسنجانی کرد .به
ویژه تحریم نمایش خیمه شب بازی انتخابات از سوی فائزه که به نفع مظلوم نمایی پدرش تمام شد
یاسر رفسنجانی و آخوند یونسی وزیر بد نام اطلاعات دوران خاتمی هم که جزو ستاد انتخاباتی روحانی بودند . اشتباه تعطیل سالن و قطع صدای روحانی با خاموش کردن
برق سالن موقع سخنرانی تبلیغاتی وی بازهم کمک
به مظلوم یا سیاه نمایی روحانی کرد. . به خصوص اینکه خامنه ای از موضع ضعف ولابه و
زاری در خواست رأی مخالفان برای دفاع از کشور نمود. اینگونه چاشنی ژست های تبلیغاتی همراه با وعده دادن های روحانی و موجب کشانیدن
به پای صندوق های رأی شد تا مهره امنیتی خامنه ای ونوچه رفسنجانی برنده معرکه گیری
شود که رفسنجانی مدعی دمکراتیک ترین انتخابات شود و موجب رضایت خامنه ای گردد که ادعای کرده است
آزاد ترین انتخابات در ایران بر گزار شده است .
حضور سعید جلیلی به عنوان کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری، باعث
ترغیب بخش های مهمی از جامعه برای شرکت در انتخابات و رأی دادن به گزینه جریان
مقابل شد. بسیاری از مردم، نگران آن بودند جریانی که به تندروی معروف است، بر سر
کار بیاید و راه و روش احمدی نژاد، به سبکی جدید استمرار یابد. اگر جلیلی کاندیدا
نبود، خیلی ها اساساً دچار نگرانی نمی شدند که بر اساس آن نگرانی به پای صندوق ها
بروند و به روحانی رأی بدهند.حسن روحانی، پس از یک رقابت سنگین، توانست برنده
انتخابات شود. علاوه بر اراده الهی، خواست مردم و تلاش های شبانه روزی اعضای
ستادهایش، این چند نفر هم در پیروزی او نقش بسیار مهم و غیر قابل انکاری دارند:حسن روحانی: شخصیت محکم، سوابق درخشان، فن بیان، آراستگی چهره و پوشش، ارائه
برنامه های راهبردی و ... همه و همه دست به دست هم دادند تا حسن روحانی، بتواند
بهتر از بقیه کاندیداها در نظر مردم جلوه گر شود و مردم ردای ریاست جمهور را
برازنده تن او ببینند. توانمندی های فردی او مهم ترین عامل در مطرح شدن، حضور و
پیروزی اش بود.اکبر هاشمی: از بین سیاستمداران کنونی ایران، حسن روحانی را می توان یکی از نزدیک
ترین و دیرینه ترین یاران هاشمی دانست. روحانی هم پس از مشورت با هاشمی کاندیدای
ریاست جمهوری شد. خود هاشمی نیز کاندیدا شد تا در نهایت یکی از آنها در صحنه
بماند. هاشمی بعد از ماجرای رد صلاحیتش، موجی که در پی کاندیداتوری اش به نفع وی
ایجاد شده بود را به سمت روحانی هدایت کرد. او در روزهای آخر، این ریسک را هم قبول
کرد که رسماً و علناً، بگوید که به روحانی رأی خواهد داد.سید محمد خاتمی: بخش مهمی از آرای اصلاح طلبان که به سبد روحانی ریخته شد، به فعالیت
خاتمی مربوط می شود. او با حمایت تمام قد خود از روحانی، توانست پایگاه مردمی
اصلاحات را متقاعد کند به نفع شان است که به روحانی رأی دهند و آنان به اعتبار
خاتمی نام روحانی را بر برگه های رأی شان نوشتند. خاتمی در متقاعد کردن عارف به
کناره گیری هم نقش محوری داشت.محمد رضا عارف: معاون اول دولت خاتمی، تا روزهای پایانی تبلیغات انتخاباتی، کاندیدا
بود و درصد قابل توجهی از آرای اصلاح طلبان را نقداً در سبد خود داشت. کناره گیری
او از رقابت ها به نفع روحانی، تقریباً همه آرای عارف به سمت روحانی رفت و در پی
آن، آرای روحانی به طور معنی داری افزایش یافت. به علاوه انصراف عارف، باعث شد
آرای خاموشی که امیدی به پیروزی جریان اصلاح و اعتدال نداشتند، روحیه بگیرند و از
موضع عدم مشارکت در انتخابات به سمت رأی دادن بروند.سعید جلیلی: حضور سعید جلیلی به عنوان کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری، باعث
ترغیب بخش های مهمی از جامعه برای شرکت در انتخابات و رأی دادن به گزینه جریان
مقابل شد. بسیاری از مردم، نگران آن بودند جریانی که به تندروی معروف است، بر سر
کار بیاید و راه و روش احمدی نژاد، به سبکی جدید استمرار یابد. اگر جلیلی کاندیدا
نبود، خیلی ها اساساً دچار نگرانی نمی شدند که بر اساس آن نگرانی به پای صندوق ها
بروند و به روحانی رأی بدهند.محمود احمدی نژاد: 8 سال ریاست جمهوری احمدی نژاد، چنانچه افتد و دانی،
گذشت و مردم به ستوه آمده از وضعیت به وجود آمده در این سال ها، به گزینه ای در
جریان مقابل اصولگرایان رأی دادند. اگر احمدی نژاد عملکرد موفقی داشت، مردم حتماً
قدرت را در اردوگان اصولگرایان حفظ می کردند.علی اکبر ولایتی: او در مناظره ها، تابوی بحث هسته ای را شکست و به روحانی فرصت داد که
بتواند از عملکردش در پرونده هسته ای دفاع تمام عیاری داشته باشد. ولایتی در عین
حال، مطالبی را در خصوص پرونده هسته ای - از جمله مذاکراتش با سارکوزی - بیان کرد
که در جدل هسته ای روحانی - جلیلی، به طور آشکاری به نفع روحانی تمام شد و جایگاه
او را در بین مردم تحکیم کرد.محمدباقر قالیباف: قالیباف که در مناظره های انتخاباتی اش خوش درخشیده بود، در واپسین
مناظره تلویزیونی، مرتکب خطایی راهبردی شد و علیه روحانی سخنانی را گفت که واکنش
جدی او را به دنبال داشت. وقتی قالیباف درباره حوادث سال 82 کوی دانشگاه اتهامی را
متوجه روحانی کرد، در واقع فرصتی طلایی به روحانی داد تا بتواند حاضر جوابی و تسلط
خود را به نمایش بگذارد و خطاب به قالیباف جمله ای بگوید که مثل بمب در میان مردم
منفجر شد؛ او خطاب به قالیباف یادآور شد که شما می گفتید که می خواهید به
دانشجویان حمله گاز انبری کنید. این سخن روحانی، نه تنها بخشی از آرای خاکستری
قالیباف را به سبد روحانی برد بلکه بسیاری از مرددین را نسبت به رأی دادن به
روحانی ثابت قدم کرد.و البته، همه این ها در کنار اراده فرد فرد ملتی معنا شد که حماسه
امید و اعتدال را خلق کردند.