روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی شنبه 1 تیرماه سال 1392
نقد و بررسی : سرمقاله ی روزی نامه حکومتی جمهوری
" مصادره ممنوع! "
" سرمقاله نویس نمی گوید که بنا بر دلایلی که
هرروز می گذرد بیشتر فاش می شود و رفع ابهام می گردد که چرا اجازه داده شد حسن
روحانی مهره مورد تأیید خامنه ای از توی
جعبه های مارگیری بیرون آید ونقش وحشت فتنه بزرگ تر ازفتنه 88 خامنه ای در مورد رئیس جمهور شدن روحانی چه بود؟
اما سرمقاله نویس برای کنترل از
مصادره شدن آرا و کابینه روحانی با وامدار کردن روحانی
گفته است ار تحركاتي كه اين روزها
از جوانب مختلف مشاهده ميشود، حساسيت اين مقطع را بشدت بالا ميبرد. برای اینکه
همه تلاش ميكنند خود را طلبكار و روحانی را وامدار خود جلوه دهند. اين، يعني تقاضاي
تشكيل يك شركت سهامي به نام دولت كه سهامداران آن هروقت بخواهند و هر طور بخواهند
از سهم خود استفاده خواهند كرد. ونتیجه
گرفته است چنين دولتي از اقتدار بيبهره
خواهد بود درحالي كه شرايط كنوني كشور ايجاب ميكند دولتي مقتدر زمام امور را
دردست بگيرد تا بتواند بر معضلات غلبه كند، مشكلات را حل نمايد و كشور را در جهت
تحقق اهداف نظام جمهوري اسلامي و رفاه و سعادت مردم به پيش ببرد. یعنی با اعتراف آشکار زیرآب شعاری مدعیان اصول گرا زده
است که بیش از 8 سال پیش عوامفریبانه مدعی
شدند ما عاشقان خدمتیم ، نه همچون رقیب مدعی اصلاح طلب شیفتگان قدرتیم . در
صورتیکه اکنون جنگ و رقابت بسیار فشرده
میان باندهای غالب ومغلوب شیفتگان قدرت و سهم خواهی بیشتر از کابینه می باشد "
سرمقاله نویس
برای اینکه پاسخ حامیان تندرویا بی ترمز ودنده عقب کنده های وابسته به
خامنه ای داده باشد و اینان را مهار کند
که همچون آخوند موحدی کرمانی امام جمعه
موقت تهران است که در خطبه ی روز گذشته خود خطاب
به حسن روحانی گفت یا در حقیقت برایش
تعیین تکلیف ترسیم نمود کرد که از وی می
خواهد تا در کابینه از وزاری ولایتمدار استفاده
کند . یا مورد دیگر حسین الله اکرم است که یکی از رهبر ان حزب الله چماقدار می
باشد . وی نیز بطور دیگری روحانی را مخاطب قرار داده و خواست مشابهی را مطرح کرده و ضمن فاش ساختن انصراف جلیلی
یا نامزدان مدعی اصول گرای دیگر که بدلیل شیفتگی قدرت نپذیرفتند
گفته شما بازنده شدید ولی گفتمان
اصول گرایی پیروز شد .چون مدعی شده است که
رأی دهندگان لبیک به دعوت خامنه ای دادند. همچنین سربازجو شریعتمداری در یادداشت
امروز خود مدعی شد که روحانی نه اصلاح نیست و گرایش به اینان ندارد بلکه در
کنفرانس مطبوعاتی خود به وضوح ترسیم نمود که علیه ی اینان می باشد و با اینان مرز
دارد . برای اینکه جدا از اینکه روحانی یک
آخوند است ونماینده خامنه ای در شورای عالی امنیت ملی می باشد ، بلکه در کنفرانس
مطبوعاتی خود موضع ضد آمریکایی همچون خامنه ای اتخاذ کرد و از سیاست هسته ای و هم پیمان
بشار اسد جنایتکار رئیس جمهور سوریه حمایت نمود ونشان داد
بر خلاف مدعیان اصلاح طلب چراغ سبز به آمریکا نشان نداد . ناگفته نماند
مدعیان اصلاح طلب به جز اینکه نقش محلل را در بازار گرم کردن تنور نمایش خیمه شب بازی انتخابات برای پیروزی روحانی اجرا کردند، بلکه پس از آن تبدیل به مرغ عزا وعروسی برای حامیان روحانی همچون سرمقاله نویس و
سرمقالاتش و سربازجو شریعتمداری در اوین ودروغ نامه ی کیهان بلندگوی خامنه ای شده اند . چونکه به جای دادن سهم به اینان از دو طرف بطور گاز انبری مورد تهدید وتهاجم واقع می شوند. بهمین دلیل است سرمقاله
نویس مشاور رفسنجانی با چماق اعتدال وپر هیز از افراطی گری مدعی است
چون روحانی نوچه رفسنجانی است . وی نیز
سخنگوی تسخیری کابینه در حال تشکیل شدن روحانی شده است . البته وی نمی گوید که بنا
بر دلایلی که هرروز می گذرد بیشتر فاش می شود و رفع ابهام می گردد که چرا اجازه
داده شد حسن روحانی مهره مورد تأیید خامنه
ای از توی جعبه های مارگیری بیرون آید ونقش وحشت فتنه بزرگ تر ازفتنه 88 خامنه ای در مورد رئیس جمهور شدن روحانی چه بود؟
اما سرمقاله نویس برای کنترل از
مصادره شدن آرا و کابینه روحانی با وامدار کردن روحانی
گفته است ار تحركاتي كه اين روزها
از جوانب مختلف مشاهده ميشود، حساسيت اين مقطع را بشدت بالا ميبرد. برای اینکه
همه تلاش ميكنند خود را طلبكار و روحانی را وامدار خود جلوه دهند. اين، يعني تقاضاي
تشكيل يك شركت سهامي به نام دولت كه سهامداران آن هروقت بخواهند و هر طور بخواهند
از سهم خود استفاده خواهند كرد. ونتیجه
گرفته است چنين دولتي از اقتدار بيبهره
خواهد بود درحالي كه شرايط كنوني كشور ايجاب ميكند دولتي مقتدر زمام امور را
دردست بگيرد تا بتواند بر معضلات غلبه كند، مشكلات را حل نمايد و كشور را در جهت
تحقق اهداف نظام جمهوري اسلامي و رفاه و سعادت مردم به پيش ببرد. یعنی با اعتراف آشکار زیرآب شعاری مدعیان اصول گرا زده
است که بیش از 8 سال پیش عوامفریبانه مدعی
شدند ما عاشقان خدمتیم ، نه همچون رقیب مدعی اصلاح طلب شیفتگان قدرتیم . در
صورتیکه اکنون جنگ و رقابت بسیار فشرده
میان باندهای غالب ومغلوب شیفتگان قدرت و سهم خواهی بیشتر از کابینه می باشد .
"روزهاي بين انتخاب رئيسجمهور جديد تا تنفيذ و تحليف و شروع به
كار رسمي او، روزهاي حساسي هستند. فقط درايت و هوشمندي رئيسجمهور منتخب و
اطرافيان او ميتواند از خسارتهاي سنگيني كه در اين مقطع حساس ممكن است متوجه او
و دولت مورد نظرش شود جلوگيري كند. اگر چنين خسارتي وارد شود، خسارت به كشور خواهد بود. تحركاتي كه اين روزها از جوانب مختلف مشاهده
ميشود، حساسيت اين مقطع را بشدت بالا ميبرد. همه تلاش ميكنند خود را طلبكار و
رئيسجمهور منتخب را وامدار خود جلوه دهند. اين، يعني تقاضاي تشكيل يك شركت سهامي
به نام دولت كه سهامداران آن هروقت بخواهند و هر طور بخواهند از سهم خود استفاده
خواهند كرد. چنين دولتي از اقتدار بيبهره خواهد بود درحالي كه شرايط كنوني كشور
ايجاب ميكند دولتي مقتدر زمام امور را دردست بگيرد تا بتواند بر معضلات غلبه كند،
مشكلات را حل نمايد و كشور را در جهت تحقق اهداف نظام جمهوري اسلامي و رفاه و
سعادت مردم به پيش ببرد. دست رئيسجمهور منتخب بايد براي انتخاب وزرا و ساير همكاران باز باشد
تا بتواند به وعده فراجناحي عمل كردن خود در تشكيل دولت و در برخورد با مسائل
مختلف داخلي و خارجي عمل كند. تشكيل يك دولت با ويژگيهاي فراجناحي و شايسته
سالاري با سهم دادن به جناحها و احزاب سازگاري ندارد. دولتي كه احزاب و جناحها
سهامداران آن باشند، به جاي آنكه مطالبات مردم را برآورده كند بايد خود را موظف
به برآورده كردن مطالبات احزاب و جناحها بداند و وقت و امكانات خود را صرف تحقق
اهداف آنها نمايد. چنين دولتي قطعاً موفق به انجام وعدههائي كه رئيسجمهور منتخب
در دوران تبليغات انتخاباتي به مردم داد نخواهد شد. مشكل اصلي بسياري از دولتها اينست كه فاقد
يكپارچگي هستند و همين مشكل موجب عدم استقلال رئيس دولت ميشودنفس اينكه عدهاي،
چه در قالب افراد و چه در قالب احزاب و جناحها، رئيس دولت را براي سهم دادن تحت
فشار قرار بدهند، گرايش آنها به قدرت خواهي را نشان ميدهد و اين واقعيت تلخ را
مورد تأكيد قرار ميدهد كه عوامل فشار درصدد آباد كردن دنياي خود هستند و منافع
مردم و مصالح كشور براي آنها اهميتي ندارد و اگر در شعارهايشان سنگ مردم را به
سينه ميزنند در واقع اهل ظاهرسازي هستند نه واقع گرائي. جامعه ما قبل از هر چيز به پذيرفتن واقعيتها و
واقعي عمل كردن نيازمند است. ساز مخالف زدنها، كه اين روزها با ارائه تحليلهاي
غلط درباره انتخابات به راه افتاده، نه تنها واقعيت را تغيير نخواهد داد، بلكه
نوعي اصرار بر ادامه راهي است كه بيراهه بودن آن توسط مردم در انتخابات 24 خرداد
به اثبات رسيده است. كساني كه اصولاً براي مردم حقي قائل نيستند و نظر خود را
همواره و در تمام مسائل، اصل ميدانند، اين روزها بار ديگر به ارائه تحليلهاي
انحرافي مبادرت كردهاند و مثل هميشه درصدد مصادره انقلاب و نظام هستند. اين
افراد، به جاي اين تلاشهاي بينتيجه، بهتر است تسليم آراء مردم شوند و در طرز
تفكر خود تجديدنظر نمايند. به موازات تلاشهاي كساني كه درصدد مصادره انقلاب و نظام
هستند، يك جريان سياسي ديگر نيز درصدد مصادره آراء مردم و موفقيت و پيروزي رئيسجمهور
منتخب است. افراد اين جريان، در گفتهها، نوشتهها و مطالبات خود، به سهمخواهي
روي آوردهاند و ميخواهند به موقعيت و مقام و جايگاهي برسند. اين نوع مصادره با
نوع اول هر چند از نظر شكلي تفاوت دارد، ولي هر دو مصادره هستند و نميتوان هيچيك
از آنها را پذيرفت. اين هر دو جريان بايد بپذيرند كه رئيسجمهور منتخب براي شكل
دادن به كابينه خود نبايد تحت فشار باشد. رئيسجمهور منتخب بايد بتواند با آزادي
كامل به مطالعه درباره نيروها بپردازد و از ميان آنها شايستهترينها را با قطع
نظر از گرايشهاي گروهيشان به همكاري دعوت كند و با تزريق تفكر اعتدال به جان
دستگاههاي دولتي و بدنه جامعه، عوارض زشت افراط را كه خسارتهاي زيادي به كشور و
نظام وارد ساخته است برطرف نمايد. انتخابات 24 خرداد، در سطح جهاني جايگاه ايران را تقويت كرده است.
تفسير اين تقويت را بايد در دو بخش دنبال كرد؛ يكي حضور بالاي 70 درصد واجدين
شرايط رأي دادن در پاي صندوقهاي رأي و ديگري دست رد زدن بر سينه افراطيون و
برگزيدن جريان اعتدال. ادامه اين مسير كه مردم آن را برگزيده اند، با منزوي شدن
تفكر افراطي و تقويت روحيه اعتدال در جامعه و كل دستگاههاي اجرائي كشور ميسر است.
دقت در اين نكته مهم است كه آنچه بايد منزوي شود خود "تفكر افراطي" است.
به عبارت ديگر اگر اصحاب اين تفكر در نگاه خود به مسائل و به ويژه روش عملي خود
تجديدنظر كنند، با توجه به اين واقعيتها،
اكنون زمان آنست كه تمام نيروها و احزاب و جناحها با رويكردي اعتدالي به جاي آنكه
درصدد سهم خواهي برآيند، مشخص كنند دولتي كه قرار است به زودي كار خود را شروع كند
چه سهمي از همت و تلاش و خدمات صادقانه آنها خواهد داشت. همه بايد روشن كنند كه
براي جبران كاستيها و پيشبرد اهداف نظام جمهوري اسلامي چه كمكهائي به دولت جديد
خواهند كرد و ثابت كنند در اين راه تا چه ميزان آمادگي فداكاري دارند. ترجمه روشن
اين سخن براي احزاب و جناحها اينست كه همراهي صادقانه با رئيسجمهور منتخب مجاز
است و لازم، اما مصادره نتايج انتخابات ممنوع! "
هوشنگ بهداد
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی شنبه 1 تیرماه سال 1392
مصادره ممنوع!