رختخواب (گفت و شنود)
گفت : شریعتمداری سربازجو ، پرونده گشوده این یارو
گفتم : این سور زده به خر و یابو ، در جوی گلاب باشه باز میده بو
این روانی زنجیری بچه پررو ، پرونده ی چه کسانی کرده رو؟
گفت :سربازجو با ردگیری وتعقیب ، باز دنبال نموده پرونده رقیب
این اتهام زن پرونده سازدرازگوش ، رقیب متهم کرده به فتنه ووطن
فروش
گفت: مگر تمامي اسناد و شواهد موجود حکايت از
آن ندارد که سران و عوامل فتنه 88 دست به وطنفروشي و خيانت زدهاند؟!
گفتم: بر منکرش لعنت. چه کسي ميتواند کمترين انصافي داشته باشد و خيانت و وطنفروشي آنها را انکار کند! گفت: پس چرا برخي نامزدها از سران و عوامل فتنه به عنوان شخصيتهاي دلسوز! و طرفدار اسلام و انقلاب ياد ميکنند؟! گفتم: چه عرض کنم؟! يارو ميگفت؛ وقتي از يک خواب طولاني بيدار شدم، از خودم پرسيدم، حالا بايد چه بکنم؟ سقف گفت؛ اهداف بلند داشته باش، پنجره گفت؛ دنيا را بنگر، تقويم گفت؛ به روز باش ولي حرف رختخواب برايم منطقيتر بود که گفت؛ ولش کن بابا! دوباره بگير بخواب!
گفت
: شریعتمداری سربازجو ، پرونده گشوده این یارو
گفتم
: این سور زده به خر و یابو ، در جوی گلاب باشه باز میده بو
این
روانی زنجیری بچه پررو ، پرونده ی چه کسانی کرده رو؟
گفت
:سربازجو با ردگیری وتعقیب ، باز دنبال نموده پرونده رقیب
این
اتهام زن پرونده سازدرازگوش ، رقیب متهم کرده به فتنه ووطن فروش
گفتم
: روی سخن سربازجو با کیست؟دلیل اتهام زنی اش چیست؟
گفت:
مخاطبانش هست عارف و روحانی؛ چرا از خاتمی دفاع کردند ورفسنجانی
گفتم
: مگر این دو نبودند رئیس جمهور؟تأئیدشان نکرد رهبر اهل منقل و وافور
برای
چه سربازجوی شیاد پرونده ساز؟ علیه شان کوک کرده ساز
گفت
: نقل کرده این پاسدار ، پس از خواب طولانی شدم بیدار
با
خودم گفتم کنم چکار؟ سقف گفت اهداف بلند دار
پنجره
گفت دنیا را بنگر ، تا که برگزینی راه دگر
تقویم
گفت بروز باش ، آنچه گذشت نگران مباش
بهش
گفت رختخواب ، بی خیال شو برو بخواب
|