دروغ نامه ی کیهان 2 شنبه 9 مهر ماه سال 1392
نقد وبررسی : (یادداشت
روز)دروغ نامه ی کیهان " به نام مردم نان نخورید ! "
"سئوال
است آیا با تجربه ی عملکرد 35 ساله ی سخت سر ونرم تن و کار گزاران و مدعی اصلاح طلبی واصول گرایی و اکنون اعتدال
گرایی که از رژیم نا متعارف قرون وسطایی دردسترس است . آنهم با بودن ولی فقیه
همکار ه با سیاست شکست خورده و زود به بن رسیده ی نرمش قهرمانه ی در سفر روحانی به
آمریکا و بازتاب تماس تلفنی وی با اوباما که
موجب رشد تنش و اختلاف بیشتر میان باند های مافیایی در گیر جنگ قدرت وثروت شده است
. با زهم این رژیم اصلاح ناشدنی تغییر
پذیر است وکلید زنگ زده مسلح به تدبیر
وامید واعتدال گرایی قادر است حلال مشکلات
ادامه دار روز افزون باشد . و با وجود اینکه نه خامنه ای ، خمینی است ونه
شرایط پس از آتش بس وسرکشی جام زهر ناشی از شکست جنگ است که جام
زهر نرمش قهرمانانه جواب داشته باشد .
مهمتر اینکه ادعای اعتدال گرایی همچون
ادعای اصلاح طلبی سرآبی بیش نیست و راه حل نهایی تغییرات دمکراتیک در ایران می
باشد؟"
وکیل تسخیری یادداشت رونویس اوین نامه کیهان ابتدا زمینه چینی کرده است که
می شد موضوع این یادداشت را به فضاسازیها و عملیات
روانی رسانههای غربی علیه ایران طی چند روز اخیر اختصاص داد. ولی با
نان قرض دادن و صغرا و کبرا چیدن محور تمایس تلفنی روحانی با اوباما وبازتاب رسانه
های دشمن و ضد انقلاب اشاره و عبور کرده است تا به رسانه های داخلی یا مخاطبان خود به پردازد که مدعی اصلاح طلب حامی روحانی و مدافع سفروی به
آمریکا می باشند . زیرا که از موضع وا
کاوی و رفتارشناسی یادداشت روز خود را پیرامون رسانهها
و مطبوعات داخلی اختصاص داده است چون باور
دارد اینان بیمحابا جدول دشمن را پر میکنند
و اهداف خود را زیر چتر شاقول «اعتدال» رفتار
و گفتار پرسشبرانگیز خود طرحی می کنند تا که با فضا سازی هیچ صدایی را برنتابند وبا منتقدان انگ افراطی و
تندرو بزنند تا توجیه اعمال خود باشند! به نظر می رسد که بیشتر مخاطب وی سرمقاله
نویس روز گذشته ی روزی نامه ی جمهوری
اسلامی باشد. بهر حال افزوده طرفه
آن که این جماعت نه خواب هستند و نه خود را به خواب زدهاند بلکه میدانند چه میکنند
و مانند دلال معاملهای عمل مینمایند که هدف نهایی او جوش خوردن معامله است و
طرفی که میخواهد احتیاط بیشتری کند و با دقت و با چشمانی باز پای معامله بیاید به
هزار وعده توخالی او را قانع نموده و از سوی دیگر؛ به مدح و ستایش طرف دیگر معامله
میپردازند تا کاملا موانع برچیده شود و شخص محتاط در فضای ساختگی بغلتد و صحنه را
مهیا ببیند .غافل از آن که همه ابعاد ماجرا را ندیده و در نهایت دچار خسارت بزرگی
شده که دیگر کار از کار گذشته است. جالب اینکه وکیل تسخیری اوین نامه ی کیهان با چماق مدعیان
اصلاح طلبان دانستن اگر حق مردم است- که هست کرکرخوانی ویکه تازی کرده و یقه ی رسانه های دولتی و حامی روحانی را
گرفته و سئوال کرده است چرا مدعیانی که دم
از مردم و دانستن آنها میزدند اکنون همه ابعاد موضوع مذاکره ایران و آمریکا را
برای افکار عمومی توضیح نمیدهند؟ در ادامه بیشتر سئوال نیش دار کرده که واقعا همه ماجرا
این فضای گل و بلبلی است که برخی رسانههای مدعی اصلاحات ترسیم کردهاند یا خدای
ناکرده نان خوردن به نام مردم حرفه و سرقفلی آنها شده و چون ذینفع هستند تنها یک
روی سکه را بازگو مینمایند؟
همچنین وکیل تسخیری یادداشت روز نویس به مستنداتی ضروری تحرکات و تکاپوی رسانهای جریانی که خط نرمش با مختصات سازش! را پیگیری و رهگیری میکند اشاره و از آن رونمایی کرده است . بنابراین به مواضع وزیر امور خارجه آمریکا ومواضع مشترک با اسراییل علیه ی اهداف نظامی هسته ای اشاره کرده و نتیجه گرفته است .اینکه 100% به دشمن اعتماد شده است . اشتباه می باشد . برای اینکه در شرایطی که صحنه روشن و خواستههای زورگویانه حریف شفاف و بدون ابهام است چرا برخی در داخل تلاش میکنند به افکار عمومی کشورمان القاء نمایند که حریف آماده امتیاز دادن و نرمش است؟ چون فلان روزنامه مدعی اصلاحطلبی ذوق زده شده که با آلن ایر سخنگوی فارسی زبان وزارت خارجه به گفتوگو نشسته از قول او تیتر زده است «خواستار لغو تحریمها هستیم» و این تیتر را با چاشنی عکسی از او و با حالتی به اصطلاح محجوب و دلسوزانه بر صفحه اول خود مینشاند! جالب اینکه عوامفریبانه عکسی چاشنی شده که سخنگوی فارسی زبان وزارتخارجه آمریکابر دست دارد که انگشتر عقیق است که مشابه ی آن را خامنه ای وسایر آخوندهای حکومتی دین فروش و عوامفریب پیرو وی بر انگشت دستان خود دارند . غافل از آنکه آلن مایرشیوه ی نخ نما شده جک استراو دوست حسن روحانی را دنبال می کند . بهر حال سئوال کرده است آیا فارسی صحبت کردن و انگشتری که نماد خاصی در فرهنگ ایرانی و به خصوص آخوندهای دین فروش است تضمینی برای اعتماد به کسانی است که تحریمهای وحشیانه را بدلیل اصرار با غنی سازی سازی اورانیوم تصویب و اعلام کردند؟
همچنین وکیل تسخیری یادداشت روز نویس به مستنداتی ضروری تحرکات و تکاپوی رسانهای جریانی که خط نرمش با مختصات سازش! را پیگیری و رهگیری میکند اشاره و از آن رونمایی کرده است . بنابراین به مواضع وزیر امور خارجه آمریکا ومواضع مشترک با اسراییل علیه ی اهداف نظامی هسته ای اشاره کرده و نتیجه گرفته است .اینکه 100% به دشمن اعتماد شده است . اشتباه می باشد . برای اینکه در شرایطی که صحنه روشن و خواستههای زورگویانه حریف شفاف و بدون ابهام است چرا برخی در داخل تلاش میکنند به افکار عمومی کشورمان القاء نمایند که حریف آماده امتیاز دادن و نرمش است؟ چون فلان روزنامه مدعی اصلاحطلبی ذوق زده شده که با آلن ایر سخنگوی فارسی زبان وزارت خارجه به گفتوگو نشسته از قول او تیتر زده است «خواستار لغو تحریمها هستیم» و این تیتر را با چاشنی عکسی از او و با حالتی به اصطلاح محجوب و دلسوزانه بر صفحه اول خود مینشاند! جالب اینکه عوامفریبانه عکسی چاشنی شده که سخنگوی فارسی زبان وزارتخارجه آمریکابر دست دارد که انگشتر عقیق است که مشابه ی آن را خامنه ای وسایر آخوندهای حکومتی دین فروش و عوامفریب پیرو وی بر انگشت دستان خود دارند . غافل از آنکه آلن مایرشیوه ی نخ نما شده جک استراو دوست حسن روحانی را دنبال می کند . بهر حال سئوال کرده است آیا فارسی صحبت کردن و انگشتری که نماد خاصی در فرهنگ ایرانی و به خصوص آخوندهای دین فروش است تضمینی برای اعتماد به کسانی است که تحریمهای وحشیانه را بدلیل اصرار با غنی سازی سازی اورانیوم تصویب و اعلام کردند؟
جالب تر اینکه در ادامه مچ گیری خوداز
رسانه های مدعی اصلاح طلب گفتگو کننده با
آلن ایر گفته است عجیبتر آنکه آلن ایر در مصاحبه با همین روزنامه اصلاحطلب،
طلبکارانه میگوید؛ بین حرف تا عمل تفاوت هست و ما تمرکزمان بر عمل است و ایران
باید از این فرصت استفاده کند و حتی تصریح میکند که اوباما و جان کری بر این
باورند که گفتههای روحانی باید به بوته آزمایش سپرده شود.بالاخره اینکه بازهم در ادامه ی روشنگری سیاست رسانههای داخلی
مدعی اصلاحطلبی که دنبال میکنند روی سخن
به اینان گفته است گره زدن اینکه حل مشکلات اقتصادی به موضوع برقراری رابطه
با آمریکاست و این ماجرا هم به گونهای یکسویه بازتاب داده میشود. آنچنان که جهتدار
تیتر میزنند؛ «پیشروی در نیویورک، عقبنشینی استانبول» و این در حالی است که حل
مشکلات اقتصادی و بخصوص راه مقابله با تحریمها، باید مبتنی بر «پیشرفت اقتصادی
درونزا» و «اقتصاد مقاومتی» باشد، نه تصور مذاکره با کشوری که خود در بحران
اقتصادی به سر میبرد.
در نهایت
اینکه وکیل تسخیری یادداشت روز
نویس تأکید نموده سیاستی که فتنه کران دنبال می کنند متهم با همسویی کامل با رسانه های ضد انقلابی آمریکا و شبکه ی خبر پراکنی دولت فخیمه ی انگلیس
است و به خیانت کردن متهم شان کرده و گفته است رسانههای مدعی
اصلاحات مقارن با فضایی که خود ترسیم کردهاند خط خیانت به آرمانها و اصول و
محکمات ر ژیم فاشیستی مذهبی ایران را در
پیش گرفتهاند و عجیب است که گستاخانه و بیپروا ستون مقاله و یادداشت خود را به
کارشناسان رسانههای ضد انقلاب مانند بیبیسی و صدای آمریکا میسپارند .آیا این
بسترسازی برای تحمیل شرایط به دولت فعلی نیست؟ آیا تلاش میشود بازگشت دیجیتال و
رسانهای فتنهگران فراری مهیا شود تا فضا را به نفع آمریکا و اربابشان سوق دهند؟
در پایان تهدید کرده که گفتنیهای دیگری هم وجود دارد که به آنها خواهیم پرداخت.
اکنون
سئوال است آیا با تجربه ی عملکرد 35 ساله ی سخت سر ونرم تن و کار گزاران و مدعی اصلاح طلبی واصول گرایی و اکنون اعتدال
گرایی که از رژیم نا متعارف قرون وسطایی دردسترس است . آنهم با بودن ولی فقیه
همکار ه با سیاست شکست خورده و زود به بن رسیده ی نرمش قهرمانه ی در سفر روحانی به
آمریکا و بازتاب تماس تلفنی وی با اوباما که
موجب رشد تنش و اختلاف بیشتر میان باند های مافیایی در گیر جنگ قدرت وثروت شده است
. با زهم این رژیم اصلاح ناشدنی تغییر
پذیر است وکلید زنگ زده مسلح به تدبیر
وامید واعتدال گرایی قادر است حلال مشکلات
ادامه دار روز افزون باشد . و با وجود اینکه نه خامنه ای ، خمینی است ونه
شرایط پس از آتش بس وسرکشی جام زهر ناشی از شکست جنگ است که جام
زهر نرمش قهرمانانه جواب داشته باشد .
مهمتر اینکه ادعای اعتدال گرایی همچون
ادعای اصلاح طلبی سرآبی بیش نیست و راه حل نهایی تغییرات دمکراتیک در ایران می
باشد؟
موضوع این یادداشت را میشد به فضاسازیها و عملیات روانی رسانههای
غربی علیه ایران طی چند روز اخیر اختصاص داد.تماس تلفنی اوباما- روحانی و بحث
پردامنه رابطه ایران و آمریکا بهانه مناسبی بوده تا در قالب سناریوها و سوژههای
رسانهای هجمه گستردهای بر ضد اصول و محکمات جمهوری اسلامی به پیش کشیده شود.جا
داشت خطوط خبری- تحلیلی این رسانهها و شبکههای ضدانقلاب تجزیه و تحلیل و بررسی
میشد تا ماهیت فریبکارانه و رویکرد خصمانه و غیرقابل اعتماد حریف بهتر و روشنتر
برملا میشد.دور از اولویت و حساسیت نیست اگر این پرسش کلیدی مورد واکاوی قرار میگرفت
که چه اتفاقی در نیویورک افتاده است؟ آیا اتفاق بزرگی که رسانهها و شبکههای ضدانقلاب آن را در سطحی وسیع
برای مخاطبان خود پمپاژ میکنند در چارچوب منافع دوطرف بوده یا کاملا یکسویه و جهتدار
است؟اما علیرغم اهمیت
مباحث یاد شده یک نکته اصلی و لایتغیر در این میان وجود دارد و آن رسالت و ماموریت
حریف است که اولاً؛ از اصول خود کوتاه نخواهد آمد و ثانیاً؛ آن اصول با اصول
جمهوری اسلامی همخوانی ندارد و مواجهه ایران با دشمنی به نام آمریکا به ماهیت
طرفین برمیگردد و یک چالش ماهوی میان دو طرف وجود دارد و طبیعی است که این
رویارویی به پایان نمیرسد مگر اینکه یک طرف، تغییر ماهیت بدهد.بنابراین از دشمن،
انتظاری جز دشمنی نیست و کاملا عادی است اگر رسانههای حریف انواع و اقسام
سناریوهای پیچیده و چند لایه را به صحنه آورند تا از فضای موجود امتیازی کسب کنند
و یا تلاش نمایند بر ذهن مسئولان و افکار عمومی کشورمان نفوذ کرده و آنچه از قبل
اراده کرده و نقشه کشیدهاند در پایان کار برداشت کنند.اینکه در این پروژه موفق میشوند
یا با شکست روبرو خواهند شد موضوع اصلی این نوشتار نیست و باید در جای خود بدان
پرداخت.پس اجازه بدهید این یادداشت
را به رفتارشناسی برخی از رسانهها و مطبوعات داخلی اختصاص دهیم که بیمحابا جدول
دشمن را پر میکنند و گویا رفتار و گفتار پرسشبرانگیز آنها شاقول «اعتدال» شده و
هیچ صدایی را برنمیتابند و بلافاصله به منتقدان انگ افراطی و تندرو میزنند!طرفه آن که این جماعت نه خواب هستند و نه خود را
به خواب زدهاند بلکه میدانند چه میکنند و مانند دلال معاملهای عمل مینمایند
که هدف نهایی او جوش خوردن معامله است و طرفی که میخواهد احتیاط بیشتری کند و با
دقت و با چشمانی باز پای معامله بیاید به هزار وعده توخالی او را قانع نموده و از
سوی دیگر؛ به مدح و ستایش طرف دیگر معامله میپردازند تا کاملا موانع برچیده شود و
شخص محتاط در فضای ساختگی بغلتد و صحنه را مهیا ببیند غافل از آن که همه ابعاد
ماجرا را ندیده و در نهایت دچار خسارت بزرگی شده که دیگر کار از کار گذشته است.دانستن اگر حق مردم است- که هست- چرا مدعیانی که دم
از مردم و دانستن آنها میزدند اکنون همه ابعاد موضوع مذاکره ایران و آمریکا را
برای افکار عمومی توضیح نمیدهند.واقعا همه ماجرا این فضای گل و بلبلی است که برخی
رسانههای مدعی اصلاحات ترسیم کردهاند یا خدای ناکرده نان خوردن به نام مردم حرفه
و سرقفلی آنها شده و چون ذینفع هستند تنها یک روی سکه را بازگو مینمایند.در این باره اشاره به
مستنداتی ضروری است تا از تحرکات و تکاپوی رسانهای جریانی که خط نرمش با مختصات
سازش! را پیگیری و رهگیری میکند رونمایی شود:1- محور عمده جریان مورد اشاره و رسانههای وابسته به آن بر این
مطلب متمرکز است که در بحث رابطه ایران و آمریکا، حریف کاملا و صددرصد قابل اعتماد
است.البته این ابتدای داستان است. چون
وقتی به طرف مقابل این چنین میشود اعتماد کرد پس به زعم این جماعت، این یک «فرصت»
برای ایران محسوب میشود. و به تعبیر دیگر توپ در زمین ایران است و اکنون که حریف
لبخند زده و حتی بالاتر از آن تلفن زده، نوبت ایران است که پاسخ مناسب بدهد.این در حالی است که شواهد و قرائن غیرقابل خدشه و رفتار آشکار
طرف آمریکایی به وضوح نشان میدهد شرایط آنگونه نیست که مدعیان داخلی مانور میدهند
و با واقعیتها فرسنگها فاصله است.الف- جان
کری اخیرا در مصاحبه با سیبیاس میگوید: «تا زمانی که روندی قابل رسیدگی، مشخص و
شفاف آغاز نشود آمریکا موضوع لغو تحریمها علیه ایران را حتی مورد بررسی هم قرار
نخواهد داد.»یعنی اگر گام اول آمریکا برای اثبات حسننیت لغو تحریمهای ضد ایرانی
است این موضوع از سوی وزیرخارجه آمریکا با شروط و ادعاهای زیادهخواهانه به چالش
کشیده میشود.ب- دن شاپیرو سفیر آمریکا در تلآویو
روز گذشته در مصاحبه با رادیو اسرائیل به صراحت بیان میکند؛ «اهداف اسرائیل و
آمریکا در قبال برنامه هستهای ایران یکسان است» و بلافاصله اضافه میکند؛ «همکاری
بیسابقه بین واشنگتن و تلآویو برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات درباره برنامه هستهای
ایران تحسینکننده است.»پ- پیش از این دو مقام
آمریکایی، سوزان رایس مشاور امنیت ملی اوباما نیز در مصاحبه با سیانان به سوال
فرید ذکریا که پرسیده بود؛ «با توجه به عبارت اوباما درباره حق دسترسی ایران به
انرژی صلحآمیز هستهای، آمریکا حق غنیسازی ایران را به رسمیت شناخته است»؟
واکنش نشان داد و در پاسخ خاطر نشان میکند؛ «اوباما نگفته حق غنیسازی ایران را
به رسمیت میشناسد.» طرفه آنکه سوزان رایس هم مانند دن شاپیرو تاکید میکند آمریکا
و اسرائیل درباره برنامه هستهای ایران همنظر هستند. این اعتراف رایس و شاپیرو
برای سادهلوحان و ذوقزدگان کافی نیست؟ت- و بالاخره باید به بخشی از ماهیت و
رویکرد آمریکا در مواجهه اخیر با هیئت ایرانی اشاره کرد که رسانههای غربی آن را
به بیرون درز دادند. از جمله نیویورکتایمز که به صراحت مینویسد؛ بعید است که کنگره آمریکا تحریمهای ضد ایرانی را لغو کند و در ادامه اذعان مینماید که شروط و خواستههای واشنگتن -
بخوانید مطالبات غیرقانونی - درباره برنامه هستهای ایران، این کشور را با شوک
بزرگی روبرو خواهد کرد.معنای این عبارت نیویورکتایمز روشن است و آن اینکه ایران
باید بداند هیچ نرمشی از سوی آمریکا در کار نیست.خب،
با این اوصاف و در شرایطی که صحنه روشن و خواستههای زورگویانه حریف شفاف و بدون
ابهام است چرا برخی در داخل تلاش میکنند به افکار عمومی کشورمان القاء نمایند که
حریف آماده امتیاز دادن و نرمش است؟عجیب است
که فلان روزنامه مدعی اصلاحطلبی با آلن ایر سخنگوی فارسی زبان وزارت خارجه به گفتوگو
مینشیند و از قول او تیتر میزند؛ «خواستار لغو تحریمها هستیم» و این تیتر را با
چاشنی عکسی از او و با حالتی به اصطلاح محجوب و دلسوزانه بر صفحه اول خود مینشاند!
عکسی که سخنگوی فارسی زبان وزارتخارجه آمریکا انگشتر عقیق نیز به دست دارد.آیا فارسی
صحبت کردن و انگشتری که نماد خاصی در فرهنگ ایرانی است تضمینی برای اعتماد به
کسانی است که تحریمهای وحشیانه را علیه ملت ایران تصویب کردند؟و باز عجیبتر آنکه
آلن ایر در مصاحبه با همین روزنامه اصلاحطلب، طلبکارانه میگوید؛ بین حرف تا عمل
تفاوت هست و ما تمرکزمان بر عمل است و ایران باید از این فرصت استفاده کند و حتی
تصریح میکند که اوباما و جان کری بر این باورند که گفتههای روحانی باید به بوته
آزمایش سپرده شود.و بالاتر از همه اینها، اینکه
آلن ایر در این مصاحبه منطق همیشگی کابوها را نیز به نمایش میگذارد و تهدید میکند
که؛ «بارها گفتهایم روند حل این مسئله [مسئله هستهای ایران] از طریق دیپلماسی
باز است اما برای همیشه باز نخواهد ماند.»!و بالاخره ترجیعبند ادعاهای آمریکا و
غرب علیه ملت ایران را تکرار میکند؛ «ایران باید نگرانیهای جامعه بینالمللی را
برطرف کند.»2- محور دیگری که برخی رسانههای
داخلی مدعی اصلاحطلبی دنبال میکنند گره زدن حل مشکلات اقتصادی به موضوع برقراری
رابطه با آمریکاست. و این ماجرا هم به گونهای یکسویه بازتاب داده میشود. آنچنان
که جهتدار تیتر میزنند؛ «پیشروی در نیویورک، عقبنشینی استانبول» و این در حالی
است که حل مشکلات اقتصادی و بخصوص راه مقابله با تحریمها، باید مبتنی بر «پیشرفت
اقتصادی درونزا» و «اقتصاد مقاومتی» باشد، نه تصور مذاکره با کشوری که خود در
بحران اقتصادی به سر میبرد.3- برخی رسانههای
مدعی اصلاحات مقارن با فضایی که خود ترسیم کردهاند خط خیانت به آرمانها و اصول و
محکمات جمهوری اسلامی را در پیش گرفتهاند و عجیب است که گستاخانه و بیپروا ستون
مقاله و یادداشت خود را به کارشناسان رسانههای ضد انقلاب مانند بیبیسی و صدای
آمریکا میسپارند آیا این بسترسازی برای تحمیل شرایط به دولت فعلی نیست؟ آیا تلاش
میشود بازگشت دیجیتال و رسانهای فتنهگران فراری مهیا شود تا فضا را به نفع
آمریکا و اربابشان سوق دهند؟ گفتنیهای دیگری هم وجود دارد که به آنها خواهیم
پرداخت."
هوشنگ
بهداد
http://www.kayhan.ir/920709/2.htm#N200
دروغ نامه ی کیهان 2 شنبه 9 مهر ماه سال 1392
دروغ نامه ی کیهان 2 شنبه 9 مهر ماه سال 1392
به نام مردم نان نخورید !(یادداشت روز)