نقد وبررسی: (یادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " اگر جای شما بودیم ! "
سربازجو شریعتمداری برای اینکه کنایه ی تیشدار به روحانی زده باشد . بنابراین شعری از سعدی چاشنی کرده است تا که روحانی و تیم مذاکره کننده ی هسته ای و
اطرافیان روحانی وظریف را متهم کرده
باشد که نه دوست ونه مسلمانند که آبروی
مسلمانان و مسلمانی را برده و آن را از رونق اندخته اند . زیرا که گفته اینان دچار اشتباه فاحش شدید شده که مدعی اند مذاکره ی هسته ای در ژنو
محرمانه بوده است و افزوده سخنی دوستانه و خیرخواهانه با رئیس جمهور و ظریف در میان است و آن، این که، دوستان و
هواداران یاد شده- اگر واقعا دوست باشند که بسیاری از آنها نیستند- نهفقط برای
شما «یار شاطر» نخواهند بود، بلکه «بار خاطر» هستند و مصداق کلام سعدی که «ناخوش
آوازی به بانگ بلند قرآن همی خواند، گفتمش برای چه میخوانی، گفت؛ برای خدا،
گفتمش؛ برای خدا مخوان!» چرا که؛ «گر تو قرآن بدین نمط خوانی ببری رونق مسلمانی» "
هر زمان اتفاقی مهم و خاصی
رخ دهد که سربازجو شریعتمداری مورد
انتقاد واقع می شود یا موضوع مهم همچون
مذاکره ی هسته ای در میان باشد که وی مجبور شود تا موضع گیری یا پاسخگویی کند. معمولاً یااز طریق ستون " نکته" وارد می شود تا بدور از نوبت در نظر گرفته شده
ی تقسیم کار یادداشت روز نویسان قلم بر
دستد وخارج از نوبت قلم فرسایی کند تا به مخاطبانش پیام دهد یا پاسخگوی منتقدان باشد. بنا براین اکنون که داستان
محرمانه بودن مذاکره ی هسته ای در ژنو تیم مذاکره
کننده ی هسته ای بیخ دار و پیچیده شده است . وی نه از طریق نکته که پس از
یادداشت روز قبلی با زهم با یادداشت روز دیگر وارد گود رقابت ومبارزه مقابل حریفان و یا
رقبای منتقد شده است. برای همین چون سربازجو شریعتمداری بهم ریخته و آشفته شده
بدون اشاره به این واقعیت کند که وی از رانت اطلاعاتی –
امنیتی و ازحاشیه ی دیوار آهنین
امنیتی برخور دار است . پس با شیوه ی از
ریش بریدن وپیوند سبیل زدن دو ذوقه خوری
کرده است . زیرا از موضع سبیل باج گیری
کرده است ومفت خوری خوروی با ریش وپشم نموده است و
بازگویی شکایت کرباسچی شهردار زمان رفسنجانی را مورد مخطب ومثال قرار داده است که چگونه وی
با 61 فقره شکایت از وی و اوین نامه ی کیهان زمانی که شهردار تهران بود
در دادگاه نمایشی- فرمایشی محکوم شد و
عاقبت این کربا سچی شاکی بود که محکوم و زندانی شد . بهر حال سربازجو
شریعتمداری کرباسچی را دراز کرده تا پیش
مقدمه یا چاشنی هدف خاص همچون محرمانه بودن مذاکره ی هسته ای در ژنو و علیه ی
مخاطبان یا منتقدان و مخالفانش به ویژه
روحانی و ظریف و مطبوعات حامی شان باشد. برای همین با این ترفند تجربیات بازجویی اعتراف گیری
وسناریو سازی وتنظیم کیفرخواست تنظیم شده را دنبال کرده است.
|
لذا سربازجو
شریعتمداری برای اینکه کنایه ی تیشدار به روحانی زده باشد . بنابراین شعری از سعدی چاشنی کرده است
تا که روحانی و تیم مذاکره کننده ی هسته ای و اطرافیان روحانی وظریف را متهم کرده باشد که نه دوست ونه مسلمانند که آبروی مسلمانان و
مسلمانی را برده و آن را از رونق انداخته اند . زیرا که گفته اینان دچار اشتباه فاحش شدید شده که مدعی اند مذاکره ی هسته ای در ژنو
محرمانه بوده است و افزوده سخنی دوستانه و خیرخواهانه با رئیس جمهور و ظریف در میان است و آن، این که، دوستان و
هواداران یاد شده- اگر واقعا دوست باشند که بسیاری از آنها نیستند- نهفقط برای
شما «یار شاطر» نخواهند بود، بلکه «بار خاطر» هستند و مصداق کلام سعدی که «ناخوش
آوازی به بانگ بلند قرآن همی خواند، گفتمش برای چه میخوانی،
گفت؛ برای خدا، گفتمش؛ برای خدا مخوان!» چرا که؛ «گر تو قرآن بدین نمط خوانی ببری
رونق مسلمانی» "
این استدلال که
«محرمانه بودن مذاکرات نشانه جدی بودن آن است»! بیشتر به یک شوخی شبیه است تا
نظریهای منطقی، آنهم در عرصه دیپلماتیک! همین دیروز روزنامه صهیونیستی هاآرتص فاش
کرد که نمایندگان آمریکا و انگلیس، بعد از مذاکرات ژنو، متن مذاکرات و محتوای بسته
پیشنهادی ایران را در اختیار اسرائیل گذاشتهاند. بنابراین به مردم و دلسوزان نظام
حق بدهید که بپرسند؛ آیا متن مذاکرات فقط برای مردم ایران محرمانه است و نه برای
دشمنان تابلودار نظام؟!
بهر حال برای صحت اصطلاح از ریش بریدن و پیوند به سبیل زدن یا اینکه زمین گرد است بقول خودش به تکرار خاطره ای باز گشته که در بند اول یادداشت وی بیان شد که گفته د همان پیشنهاد نگارنده به شکایات کرباسچی را، این بار باید برای تفهیم وتعیین تکلیف کردن خطاب به ظریف تکرار کرد و عرض نمود اگر وی جای ظریف بود بی خیال انبوه تحلیلها و تفسیرهای بیسروته و خندهداری می شد که روزنامههای زنجیرهای و سایتهای وابسته به فتنه برای توجیه محرمانه بودن متن مذاکرات ژنو نوشته و مینویسند و آن را متوقف میکرد. در عوض از مسئول دخمه ی اوین نامه کیهان میخواست برای مردم توضیح بدهد که کدام بخش از ماجرا بایستی محرمانه باشد و کدام بخش آن نباید و نمیتواند محرمانه بماند. زیرا که هیچکدام از روزنامههای زنجیرهای و دوستنمایان سینهچاک دولت- انشاءالله اعتدال- به آن کمترین اشارهای نکردهاند.
بهر حال برای صحت اصطلاح از ریش بریدن و پیوند به سبیل زدن یا اینکه زمین گرد است بقول خودش به تکرار خاطره ای باز گشته که در بند اول یادداشت وی بیان شد که گفته د همان پیشنهاد نگارنده به شکایات کرباسچی را، این بار باید برای تفهیم وتعیین تکلیف کردن خطاب به ظریف تکرار کرد و عرض نمود اگر وی جای ظریف بود بی خیال انبوه تحلیلها و تفسیرهای بیسروته و خندهداری می شد که روزنامههای زنجیرهای و سایتهای وابسته به فتنه برای توجیه محرمانه بودن متن مذاکرات ژنو نوشته و مینویسند و آن را متوقف میکرد. در عوض از مسئول دخمه ی اوین نامه کیهان میخواست برای مردم توضیح بدهد که کدام بخش از ماجرا بایستی محرمانه باشد و کدام بخش آن نباید و نمیتواند محرمانه بماند. زیرا که هیچکدام از روزنامههای زنجیرهای و دوستنمایان سینهچاک دولت- انشاءالله اعتدال- به آن کمترین اشارهای نکردهاند.
بالاخره سربازجو
شریعتمداری در بندهای پایانی کیفرخواست
تنظیم شده علیه ی روحانی – ظریف گفته است متن مذاکرات و آنچه در نشست ژنو میان هیئت
ایرانی و هیئتها و نمایندگان گروه 5+1 مطرح و رد و بدل شده است، نمیتواند
محرمانه باقی بماند و نمانده است. ولی نکته که محرمانه بودن آن ضروری است که باید
محرمانه بماند، انگیزه و اهداف پشت صحنهای است که از پیشنهاد و یا بسته ارائه شده
رژیم فاشیستی مذهبی ایران در میان بوده و
هست. که، میتوان فرض کرد، هیئت مذاکره کننده با ارائه بسته پیشنهادی و نشان دادن
«در باغ سبز»! گروه 5+1 را وادار کند از لاک و پوشش دروغینی که به بهانه نظامی
بودن فعالیت هستهای ایران، برای خود ساخته و به دنیا پمپاژ کرده است، خارج شود. اگر منظور تیم هستهای این بوده باشد، میتواند
نمونهای از نرمش قهرمانانه تلقی شود. اما ظاهر ماجرا، یعنی تبادل آتش میان دو طرف
نمیتواند محرمانه بماند و محرمانه ماندن آن ضرورتی هم ندارد.
همچنین سربازجو شریعتمداری مثل همیشه آویزان به
بازگویی گزینه ای از خامنه ای شده است .
تا چماقی علیه ی رقبا داشته باش تا که مجبور شوند
دهان شان را به بندند و انتقاد نکنند .هم اینکه حاشیه ی امنیتی داشته باشد .مهمتر اینکه
خامنه ای را وادار به همسویی با خود کرده باشد. پس خطاب به روحانی و ظریف گفته همانگونه
که حضرت آقا، مانند همیشه و به درستی فرمودهاند، در اعتماد به دولت - و از جمله
هيئت ایرانی مذاکره کننده هستهای- تردیدی نیست، اما علاوه بر قابل اعتماد بودن که
هستند، تدبیر و درایت نیز - مخصوصاً از دولت تدبیر- مورد انتظار است ولی آقایان در
اعلام این که کدام بخش از ماجرا باید محرمانه بماند، درایت لازم را نداشتهاند و
به جای آن که انگیزه و اهداف پشت صحنه خود از پیشنهاد ارائه شده را محرمانه معرفی
کنند که برای همگان قابل قبول است، متن مذاکرات را که با حضور چشمها و گوشهای
نامحرم هیئتهای نمایندگی کشورهای 5+1 مطرح شده است، محرمانه! اعلام کردهاند!
اما سربازجو شریعتمداری در ادامه ی سیاست از ریش بریدن و پیوند
سبیل کردن برای اینکه سهم مطبوعات رقیب را داده و متهم شان به فتنه وخیانت و وطن فروشی کرده باشد گفته بار دیگر خطاب به روحانی و ظریف گفته می شود لطفا در نوشتهها و تحلیلهای جماعت مورد اشاره
و روزنامهها و سایتهای آنان دقت بفرمائید، آیا در میان انبوه نوشتهها و
اظهارنظرهای آنان میتوانید تفاوت چندانی با آنچه رسانههای آمریکایی و انگلیسی و
اسرائیلی مینویسند، پیدا کنید؟چون با
جرأت میتوان گفت که پاسخ این سؤال منفی است. بنابراین به آسانی میتوان نتیجه
گرفت که حرکت و مواضع کنونی جماعت یاد شده از دو حال خارج نیست؛ یا این که توان
درک مسئله را ندارند- که بسیاری از آنها ندارند- و یا ساز دشمن را کوک میکنند. از
این روی نمیتوان و نباید از توطئه برخی اصحاب فتنه که متاسفانه در دولت لانه کردهاند،
غافل بود. این جماعت، مذاکرات هستهای را بهانهای برای عقبنشینی از منافع ملی
تلقی میکنند. برای آنها «تاکتیک» مهم نیست بلکه استراتژی آنها وطنفروشی است و صدالبته
بدیهی است که با حضور همیشه هوشیار و نگاه ملکوتی رهبر بیدار انقلاب و مردم پای در
رکاب آن حضرت، باز هم سر خود را به سنگ میکوبند. در نهایت اینکه از این شفاف تر
نمی توان گفت که اهداف پروژه ی هسته ای نه صلح آمیز که بدون هیچگونه ابهام وتردیدی
نظامی می باشد:
"1- اواخر بهمن ماه 1378 در پی
61 فقره شکایت که آقای کرباسچی - شهردار تهران- علیه کیهان مطرح کرده بود به
دادگاه رفته بودم. برای هریک از 61 شکایت شهرداری تهران پرونده جداگانهای تشکیل
شده بود و اکثر قریب به اتفاق آنها فاقد مبنا و ملاک حقوقی بود تا آنجا که تعجب
دادگاه و اعضای هیئت منصفه را به دنبال داشت. انگار وکلای شهرداری طی چندماه تمامی
صفحات کیهان را «تی» کشیده و هر جا نام و نشانی از شهردار و شهرداری یافته بودند،
شکایتی پیوست آن کرده و به دادگاه داده بودند. در مقدمه دفاعیات خویش خطاب به آقای
کرباسچی- که البته در دادگاه حضور نداشت- گفتم؛ کاش به جای استفاده از چند وکیل و
هزینهای که برای ردیف کردن این همه شکایت بیمورد کردهاید، از خود بنده میخواستید
و یا دوستانه مشورت میگرفتید تا لااقل چند مورد قابل شکایت از کیهان را تهیه کرده
و در اختیارتان میگذاشتم!2- در پی انتقاد کیهان به ادعای
محرمانه بودن مذاکرات هستهای ژنو و تاکید بر این واقعیت که با توجه به حضور 6
هیئت مذاکره کننده از ششکشور عضو گروه 5+1 و رابطه ارگانیک و رسما اعلام شده
آمریکا با رژیم صهیونیستی، کمترین زمینهای برای محرمانه ماندن مذاکرات وجود
ندارد، انبوهی از اعتراضهای آمیخته به فحاشی و ناسزا نثار کیهان شد که هنوز هم با
همان شدت و عصبانیت ادامه دارد. نگاهی هرچند گذرا به این فحاشیها که از سوی
مجموعه همیشه هماهنگ روزنامههای زنجیرهای، سایتهای وابسته به اصحابفتنه و
رسانههای بیگانه علیه کیهان تدارک دیده شده است به وضوح نشان میدهد که این
ناسزاها فقط ناسزاست و با هیچ منطق علمی، استدلال و یا درک و فهم سیاسی همراه نیست
و نکته درخور توجه آن که تقریبا تمامی آنها متن مشابهی دارند و یادآور انشانویسی
دانشآموزان چند دهه قبل از روی کتابهای «تعلیم انشاء» است که همه با این جمله
شروع میشد «البته واضح و مسلم و مبرهن است که...»! و با این جمله خاتمه مییافت
که «این بود انشای بنده تا ببینیم انشای دیگران چه باشد»؟! برای مثال به شماره
دیروز روزنامه زنجیرهای بهار و شرق و... نگاهی بیندازید؛
چندین مقاله و گزارش با مضمونهای مشابه علیه کیهان ردیف کردهاند ولی دریغ از یک کلمه حرف منطقی و یا ارائه یک استدلال خشک و خالی. درک این نکته نیازی به بررسیهای پیچیده ندارد و برای پی بردن به آن کافی است، یادداشتهای کیهان را با یادداشتها و گزارشهای طرف مقابل مقایسه کنید و خود به قضاوت بنشینید. 3- و اما، در این وجیزه، سخنی دوستانه و خیرخواهانه با رئیس جمهور محترم و جناب آقای دکتر ظریف در میان است و آن، این که، دوستان و هواداران یاد شده- اگر واقعا دوست باشند که بسیاری از آنها نیستند- نهفقط برای شما «یار شاطر» نخواهند بود، بلکه «بار خاطر» هستند و مصداق کلام سعدی که «ناخوش آوازی به بانگ بلند قرآن همی خواند، گفتمش برای چه میخوانی، گفت؛ برای خدا، گفتمش؛ برای خدا مخوان!» چرا که؛«گر تو قرآن بدین نمط خوانی ببری رونق مسلمانی» حضرات روحانی و ظریف! شما بزرگواران درباره ضرورت محرمانه ماندن مذاکرات- با عرض پوزش- دچار یک اشتباه فاحش شده و موضوع را جا بهجا مطرح کردهاید. نکتهای که اگر به آن توجه میکردید، با این همه اعتراض بهحق و دلسوزانه روبرو نمیشدید، از روزنامههای زنجیرهای و اصحاب فتنه و مدیران بیرونی آنها انتظار نیست که توان درک این نکات را داشته باشند ولی از شما این انتظار هست. توضیح آن که؛4- در هر نظام حکومتی، اسرار و مسائلی هست که برای حفظ منافع ملی باید محرمانه باقی بماند و اعلام و طرح علنی آن میتواند برای نظام و مردم آسیبهای جدی در پی داشته باشد. حضرت امام- رضوانالله تعالی علیه- در همین باره خطاب به مردم میفرمودند از مسائلی سؤال نکنید که اگر مسئولان محترم ناچار به بیان آن باشند، نظام و منافع آن با آسیب روبرو میشود. در این حالت منظور آن نیست که مردم نامحرمند، بلکه اینگونه مسائل اگر به صورت علنی مطرح شوند، در میدان دید چشمها و شنود گوشهای نامحرم دشمنان نیز قرار خواهند گرفت و دقیقاً به همین علت است که باید برای همیشه و یا در مقطعی از زمان، محرمانه و طبقهبندی شده باقی بمانند.تصدیق میفرمایند که متن مذاکرات ژنو نمیتواند از نوع مسائل و موضوعات یاد شده باشد و در فهرست مسائل ناگفتنی و محرمانه به شمار آید. زیرا مذاکرات ژنو در حضور اعضای ششگانه هیئتهای 5+1 صورت پذیرفته است، یعنی همانهایی که اگر قرار باشد نکتهای محرمانه بماند باید از نگاه و نظر آنها دور نگاهداشته شود. چرا که هیئتهای مذاکره کننده کشورهای 5+1، حریف و طرف مقابل ماجرا هستند و به یقین اگر احساس کنند نفع ما در محرمانه بودن فلان نکته است، دقیقاً همان نکته را علنی خواهند کرد. که دیدیم چنین کردند و با عرض پوزش باید گفت؛ این استدلال که «محرمانه بودن مذاکرات نشانه جدی بودن آن است»! بیشتر به یک شوخی شبیه است تا نظریهای منطقی، آنهم در عرصه دیپلماتیک! همین دیروز روزنامه صهیونیستی هاآرتص فاش کرد که نمایندگان آمریکا و انگلیس، بعد از مذاکرات ژنو، متن مذاکرات و محتوای بسته پیشنهادی ایران را در اختیار اسرائیل گذاشتهاند. بنابراین به مردم و دلسوزان نظام حق بدهید که بپرسند؛ آیا متن مذاکرات فقط برای مردم ایران محرمانه است و نه برای دشمنان تابلودار نظام؟!5- اکنون وقت بازگشت به خاطرهای است که در بند اول این یادداشت آمده بود و باید همان پیشنهاد نگارنده به آقای کرباسچی را، این بار خطاب به آقای ظریف تکرار کرده و عرض کنیم؛ اگر جای شما بودیم انبوه تحلیلها و تفسیرهای بیسروته و خندهداری که روزنامههای زنجیرهای و سایتهای وابسته به فتنه برای توجیه محرمانه بودن متن مذاکرات ژنو نوشته و مینویسند را متوقف میکردیم و به جای آن، از کیهان میخواستیم برای مردم توضیح بدهد که کدام بخش از ماجرا بایستی محرمانه باشد و کدام بخش آن نباید و نمیتواند محرمانه بماند. نکتهای که هیچکدام از روزنامههای زنجیرهای و دوستنمایان سینهچاک دولت- انشاءالله اعتدال- به آن کمترین اشارهای نکردهاند و آن، این که؛6- متن مذاکرات و آنچه در نشست ژنو میان هیئت ایرانی و هیئتها و نمایندگان گروه 5+1 مطرح و رد و بدل شده است، به دلایلی که شرح آن گذشت نمیتواند محرمانه باقی بماند و نمانده است. ولی نکته دیگری در میان است که محرمانه بودن آن ضروری است. این نکته که باید محرمانه بماند، انگیزه و اهداف پشت صحنهای است که از پیشنهاد و یا بسته ارائه شده جمهوری اسلامی ایران در میان بوده و هست. توضیح آن که، میتوان فرض کرد، هیئت مذاکره کننده کشورمان، با ارائه بسته پیشنهادی و نشان دادن «در باغ سبز»! گروه 5+1 را وادار کند از لاک و پوشش دروغینی که به بهانه نظامی بودن فعالیت هستهای ایران، برای خود ساخته و به دنیا پمپاژ کرده است، خارج شود. و از این طریق چهره واقعی حریف که اصرار بر مواضع غیر حقوقی و غیرفنی و در یک کلام باجخواهی از ایران اسلامی است، برای همگان به وضوح قابل دیدن باشد. این نکته، اگر منظور تیم هستهای کشورمان بوده باشد، میتواند نمونهای از نرمش قهرمانانه تلقی شود. فرض کنید، در جبهه جنگ یکی از گردانهای نظامی- مثلاً گردان مقداد از لشکر محمد رسولالله(ص)- در نقطهای روی دشمن آتش میریزد و سپس با حمله متقابل دشمن اقدام به عقبنشینی میکند. این صحنه را در ذهن خود مجسم کنید. تصور اولیه آن است که گردان مقداد از مقابل دشمن گریخته است ولی واقعیت پنهان-محرمانه- این است که گردان مقداد با این ترفند نظامی، ارتش دشمن را به محل کمین نیروهای خودی میکشاند. بدیهی است که انگیزه و پشت صحنه این اقدام گردان مقداد بایستی «محرمانه» باشد، اما ظاهر ماجرا، یعنی تبادل آتش میان دو طرف نمیتواند محرمانه بماند و محرمانه ماندن آن ضرورتی هم ندارد.7- همانگونه که حضرت آقا، مانند همیشه و به درستی فرمودهاند، در اعتماد به دولت - و از جمله هيئت ایرانی مذاکره کننده هستهای- تردیدی نیست، اما علاوه بر قابل اعتماد بودن که هستند، تدبیر و درایت نیز - مخصوصاً از دولت تدبیر- مورد انتظار است ولی آقایان در اعلام این که کدام بخش از ماجرا باید محرمانه بماند، درایت لازم را نداشتهاند و به جای آن که انگیزه و اهداف پشت صحنه خود از پیشنهاد ارائه شده را محرمانه معرفی کنند که برای همگان قابل قبول است، متن مذاکرات را که با حضور چشمها و گوشهای نامحرم هیئتهای نمایندگی کشورهای 5+1 مطرح شده است، محرمانه! اعلام کردهاند! 8- بار دیگر خطاب به آقایان دکتر روحانی و دکتر ظریف میگوئیم؛ لطفا در نوشتهها و تحلیلهای جماعت مورد اشاره و روزنامهها و سایتهای آنان دقت بفرمائید، آیا در میان انبوه نوشتهها و اظهارنظرهای آنان میتوانید تفاوت چندانی با آنچه رسانههای آمریکایی و انگلیسی و اسرائیلی مینویسند، پیدا کنید؟ با جرأت میتوان گفت که پاسخ این سؤال منفی است. بنابراین به آسانی میتوان نتیجه گرفت که حرکت و مواضع کنونی جماعت یاد شده از دو حال خارج نیست؛ یا این که توان درک مسئله را ندارند- که بسیاری از آنها ندارند- و یا ساز دشمن را کوک میکنند. از این روی نمیتوان و نباید از توطئه برخی اصحاب فتنه که متاسفانه در دولت لانه کردهاند، غافل بود. این جماعت، مذاکرات هستهای را بهانهای برای عقبنشینی از منافع ملی تلقی میکنند. برای آنها «تاکتیک» مهم نیست بلکه استراتژی آنها وطنفروشی است و صدالبته بدیهی است که با حضور همیشه هوشیار و نگاه ملکوتی رهبر بیدار انقلاب و مردم پای در رکاب آن حضرت، باز هم سر خود را به سنگ میکوبند"
چندین مقاله و گزارش با مضمونهای مشابه علیه کیهان ردیف کردهاند ولی دریغ از یک کلمه حرف منطقی و یا ارائه یک استدلال خشک و خالی. درک این نکته نیازی به بررسیهای پیچیده ندارد و برای پی بردن به آن کافی است، یادداشتهای کیهان را با یادداشتها و گزارشهای طرف مقابل مقایسه کنید و خود به قضاوت بنشینید. 3- و اما، در این وجیزه، سخنی دوستانه و خیرخواهانه با رئیس جمهور محترم و جناب آقای دکتر ظریف در میان است و آن، این که، دوستان و هواداران یاد شده- اگر واقعا دوست باشند که بسیاری از آنها نیستند- نهفقط برای شما «یار شاطر» نخواهند بود، بلکه «بار خاطر» هستند و مصداق کلام سعدی که «ناخوش آوازی به بانگ بلند قرآن همی خواند، گفتمش برای چه میخوانی، گفت؛ برای خدا، گفتمش؛ برای خدا مخوان!» چرا که؛«گر تو قرآن بدین نمط خوانی ببری رونق مسلمانی» حضرات روحانی و ظریف! شما بزرگواران درباره ضرورت محرمانه ماندن مذاکرات- با عرض پوزش- دچار یک اشتباه فاحش شده و موضوع را جا بهجا مطرح کردهاید. نکتهای که اگر به آن توجه میکردید، با این همه اعتراض بهحق و دلسوزانه روبرو نمیشدید، از روزنامههای زنجیرهای و اصحاب فتنه و مدیران بیرونی آنها انتظار نیست که توان درک این نکات را داشته باشند ولی از شما این انتظار هست. توضیح آن که؛4- در هر نظام حکومتی، اسرار و مسائلی هست که برای حفظ منافع ملی باید محرمانه باقی بماند و اعلام و طرح علنی آن میتواند برای نظام و مردم آسیبهای جدی در پی داشته باشد. حضرت امام- رضوانالله تعالی علیه- در همین باره خطاب به مردم میفرمودند از مسائلی سؤال نکنید که اگر مسئولان محترم ناچار به بیان آن باشند، نظام و منافع آن با آسیب روبرو میشود. در این حالت منظور آن نیست که مردم نامحرمند، بلکه اینگونه مسائل اگر به صورت علنی مطرح شوند، در میدان دید چشمها و شنود گوشهای نامحرم دشمنان نیز قرار خواهند گرفت و دقیقاً به همین علت است که باید برای همیشه و یا در مقطعی از زمان، محرمانه و طبقهبندی شده باقی بمانند.تصدیق میفرمایند که متن مذاکرات ژنو نمیتواند از نوع مسائل و موضوعات یاد شده باشد و در فهرست مسائل ناگفتنی و محرمانه به شمار آید. زیرا مذاکرات ژنو در حضور اعضای ششگانه هیئتهای 5+1 صورت پذیرفته است، یعنی همانهایی که اگر قرار باشد نکتهای محرمانه بماند باید از نگاه و نظر آنها دور نگاهداشته شود. چرا که هیئتهای مذاکره کننده کشورهای 5+1، حریف و طرف مقابل ماجرا هستند و به یقین اگر احساس کنند نفع ما در محرمانه بودن فلان نکته است، دقیقاً همان نکته را علنی خواهند کرد. که دیدیم چنین کردند و با عرض پوزش باید گفت؛ این استدلال که «محرمانه بودن مذاکرات نشانه جدی بودن آن است»! بیشتر به یک شوخی شبیه است تا نظریهای منطقی، آنهم در عرصه دیپلماتیک! همین دیروز روزنامه صهیونیستی هاآرتص فاش کرد که نمایندگان آمریکا و انگلیس، بعد از مذاکرات ژنو، متن مذاکرات و محتوای بسته پیشنهادی ایران را در اختیار اسرائیل گذاشتهاند. بنابراین به مردم و دلسوزان نظام حق بدهید که بپرسند؛ آیا متن مذاکرات فقط برای مردم ایران محرمانه است و نه برای دشمنان تابلودار نظام؟!5- اکنون وقت بازگشت به خاطرهای است که در بند اول این یادداشت آمده بود و باید همان پیشنهاد نگارنده به آقای کرباسچی را، این بار خطاب به آقای ظریف تکرار کرده و عرض کنیم؛ اگر جای شما بودیم انبوه تحلیلها و تفسیرهای بیسروته و خندهداری که روزنامههای زنجیرهای و سایتهای وابسته به فتنه برای توجیه محرمانه بودن متن مذاکرات ژنو نوشته و مینویسند را متوقف میکردیم و به جای آن، از کیهان میخواستیم برای مردم توضیح بدهد که کدام بخش از ماجرا بایستی محرمانه باشد و کدام بخش آن نباید و نمیتواند محرمانه بماند. نکتهای که هیچکدام از روزنامههای زنجیرهای و دوستنمایان سینهچاک دولت- انشاءالله اعتدال- به آن کمترین اشارهای نکردهاند و آن، این که؛6- متن مذاکرات و آنچه در نشست ژنو میان هیئت ایرانی و هیئتها و نمایندگان گروه 5+1 مطرح و رد و بدل شده است، به دلایلی که شرح آن گذشت نمیتواند محرمانه باقی بماند و نمانده است. ولی نکته دیگری در میان است که محرمانه بودن آن ضروری است. این نکته که باید محرمانه بماند، انگیزه و اهداف پشت صحنهای است که از پیشنهاد و یا بسته ارائه شده جمهوری اسلامی ایران در میان بوده و هست. توضیح آن که، میتوان فرض کرد، هیئت مذاکره کننده کشورمان، با ارائه بسته پیشنهادی و نشان دادن «در باغ سبز»! گروه 5+1 را وادار کند از لاک و پوشش دروغینی که به بهانه نظامی بودن فعالیت هستهای ایران، برای خود ساخته و به دنیا پمپاژ کرده است، خارج شود. و از این طریق چهره واقعی حریف که اصرار بر مواضع غیر حقوقی و غیرفنی و در یک کلام باجخواهی از ایران اسلامی است، برای همگان به وضوح قابل دیدن باشد. این نکته، اگر منظور تیم هستهای کشورمان بوده باشد، میتواند نمونهای از نرمش قهرمانانه تلقی شود. فرض کنید، در جبهه جنگ یکی از گردانهای نظامی- مثلاً گردان مقداد از لشکر محمد رسولالله(ص)- در نقطهای روی دشمن آتش میریزد و سپس با حمله متقابل دشمن اقدام به عقبنشینی میکند. این صحنه را در ذهن خود مجسم کنید. تصور اولیه آن است که گردان مقداد از مقابل دشمن گریخته است ولی واقعیت پنهان-محرمانه- این است که گردان مقداد با این ترفند نظامی، ارتش دشمن را به محل کمین نیروهای خودی میکشاند. بدیهی است که انگیزه و پشت صحنه این اقدام گردان مقداد بایستی «محرمانه» باشد، اما ظاهر ماجرا، یعنی تبادل آتش میان دو طرف نمیتواند محرمانه بماند و محرمانه ماندن آن ضرورتی هم ندارد.7- همانگونه که حضرت آقا، مانند همیشه و به درستی فرمودهاند، در اعتماد به دولت - و از جمله هيئت ایرانی مذاکره کننده هستهای- تردیدی نیست، اما علاوه بر قابل اعتماد بودن که هستند، تدبیر و درایت نیز - مخصوصاً از دولت تدبیر- مورد انتظار است ولی آقایان در اعلام این که کدام بخش از ماجرا باید محرمانه بماند، درایت لازم را نداشتهاند و به جای آن که انگیزه و اهداف پشت صحنه خود از پیشنهاد ارائه شده را محرمانه معرفی کنند که برای همگان قابل قبول است، متن مذاکرات را که با حضور چشمها و گوشهای نامحرم هیئتهای نمایندگی کشورهای 5+1 مطرح شده است، محرمانه! اعلام کردهاند! 8- بار دیگر خطاب به آقایان دکتر روحانی و دکتر ظریف میگوئیم؛ لطفا در نوشتهها و تحلیلهای جماعت مورد اشاره و روزنامهها و سایتهای آنان دقت بفرمائید، آیا در میان انبوه نوشتهها و اظهارنظرهای آنان میتوانید تفاوت چندانی با آنچه رسانههای آمریکایی و انگلیسی و اسرائیلی مینویسند، پیدا کنید؟ با جرأت میتوان گفت که پاسخ این سؤال منفی است. بنابراین به آسانی میتوان نتیجه گرفت که حرکت و مواضع کنونی جماعت یاد شده از دو حال خارج نیست؛ یا این که توان درک مسئله را ندارند- که بسیاری از آنها ندارند- و یا ساز دشمن را کوک میکنند. از این روی نمیتوان و نباید از توطئه برخی اصحاب فتنه که متاسفانه در دولت لانه کردهاند، غافل بود. این جماعت، مذاکرات هستهای را بهانهای برای عقبنشینی از منافع ملی تلقی میکنند. برای آنها «تاکتیک» مهم نیست بلکه استراتژی آنها وطنفروشی است و صدالبته بدیهی است که با حضور همیشه هوشیار و نگاه ملکوتی رهبر بیدار انقلاب و مردم پای در رکاب آن حضرت، باز هم سر خود را به سنگ میکوبند"
هوشنگ بهداد
دروغ نامه ی
کیهان 2 شنبه 29 مهر ماه سال 1392
اگر جای شما بودیم
! (یادداشت روز)