احمد توکلی : دو پرده از صداقت روزنامه کیهان!

فقط این  آخوند دژخیم  مصطفی پورمحمدی  وزیر دادگستری دولت مدعی اعتدال گرای کنونی  با پیشینه ی نقش کلیدی درقتل عام زندان سیاسی در تابستان 67 نیست که اعتراف کرده است سبقت میزان جرائم از تعداد جمعیت کشور بیشتر است ، بلکه سبقت در مچ گیری و سناریوسازی ناشی از جنگ قدرت وثروت باندهای مافیایی در گیر  به  شدت وجود دارد .زیرا بر اساس ضرب المثلی که گفته می شود دزد که از دزد بزند شاه دزد است . اکنون احمد توکلی دست به دو  مورد مچ گیری از اثبات عدم صداقت سربازجوشریعتمداری در اوین نامه ی کیهان زمان خاتمی وروحانی زده است .مشخص است که سربازجو شریعتمداری ازاین شیوه ی سرپل خر بگیری توکلی سخت گزیده وبرآشفته خواهد شد و سکوت نمی کند و با سناریو سازی وهتاکی وفحاشی به وی پاسخ خواهد داد . اماخیلی مسخره است که احمد توکلی خود را به فراموشی زده است که نمی تواندبه یاد آورد که این خمینی شیاد بود که اوایل انقلاب گفت اگر همه بگویند آری من بگویم نه همه باید  اطلاعت کنند  پایه بی حرمتی  و تفتیش عقاید را گذاشت که اکنون وی  بدون توجه به این واقعیت خطاب به سربازجو شریعتمداری گفته است «نمی دانم این چه شرعی است و ایشان چه متشرعی است که از کسی که به او تهمت زده است معذرت خواهی نمی کند و حلالیت نمی طلبد. البته کماکان نیز این دشمنی و عداوت شان با بنده ادامه دارد  البته این شیوه  که فقط در مورد سربازجو شریعتمداری  واقعیت ندارد بلکه شامل حال خامنه ای وهم مسئولان می شود.چون پرورش یافتگان مکتب دجال گری خمینی ورمالی جانشین وی هستند.
سایت الف نوشت:بعد از آن که روزنامه کیهان و نیز برخی نویسندگان آن هم چون آقای فضلی نژاد بر صحت تیتر و مطلب کیهان اصرار ورزیدند و نیز مطلبی که درسایت الف منتشر شد و در آن به این موضوع پرداخته شد، دکتر ظریف در کامنتی در سایت الف اعلام آمادگی کرد که متن سخنانش در کمیسسون امنیت ملی بدون هرگونه سانسوری منتشر شود تا حقیقت ماجرا روشن گردد. گرچه اکنون دیگر توپ در زمین کمیسیون امنیت ملی مجلس است اما ذکر خاطراتی از زبان دکتر ظریف درباره برخوردهای روزنامه کیهان با وی، میزان صداقت این روزنامه را بیش تر مشخص خواهد کرد.
رویداد اول که پیرامون دستگاه سی.تی.بی.تی است و در سال ۸۱ به وقوع پیوسته است:
«متاسفانه از ابتدای دولت آقای خاتمی دروغ پردازی های گسترده ای به راه افتاده بود. گروهی را متهم کردند که بدون مجوز مقامات کشور اقداماتی انجام داده اند. برای مثال روزی روزنامه کیهان تیتر بزرگ زد: این جا چناران است با ما به سی.تی.بی.تی بیایید و زیر آن در همان صفحه اول نوشت: گروهی که به باند نیویورک در وزارت خارجه معروف اند در جاده کرج چالوس یک ایستگاه جاسوسی درست کرده اند که اطلاعاتش مستقیم به وسن می رود.این از آن دروغ پردازی هایی بود که ظاهرا فردای آن روز بعد از تماسی که از بالاترین مرجع کشور با کیهان گرفته شد، مجبور شد بنویسد که این کار با هماهنگی مقامات کشور انجام شده است» صص ۱۸۸ و ۱۸۹ از کتاب آقای سفیر نشر نی
رویداد دوم که مرتبط با نمایندگی دکتر ظریف در سازمان ملل است:
«در بهمن ماه سال ۱۳۸۰ بین من و آقای دکتر خرازی برای رفتن به نیویورک توافق صورت گرفت. ظاهراً آقای دکتر خرازی هم همان موقع موضوع اعزام من را به رهبری هم گفته بودند. بعدهاً رهبری به من فرمودند که همان روز من به آقای حجازی گفتم که بهترین گزینه برای نیویورک شما هستید... به هر حال همان روز که من با ایشان ملاقات کردم، روزنامه کیهان در صفحه اول خود نوشته بود: گروهی در وزارت خارجه سعی می کنند ظریف را با استفاده از روش های دبیرخانه ای علی رغم مخالفت مقامات عالیه نظام به نیویورک بفرستند. کیهان فردای آن روز مجبور شد عذرخواهی کند. در دو مورد کیهان نسبت به من تهمت زده و من همیشه می گویم که از مسئول آن نمی گذرم...» صص ۱۹۳تا۱۹۵ از کتاب آقای سفیر نشر نی.شاید مناسب ترین جملات برای ختم این وجیزه همان چند خطی است که وزیر خارجه پس از ذکر این رویداد ها در کتاب اشاره می کند:«نمی دانم این چه شرعی است و ایشان چه متشرعی است که از کسی که به او تهمت زده است معذرت خواهی نمی کند و حلالیت نمی طلبد. البته کماکان نیز این دشمنی و عداوتشان با بنده ادامه دارد»