اوین
نامه ی کیهان 6 اردیبهشت – 94
اوین كيهان سربازجو شریعت نداری بررسي مي كند: استاني شدن انتخابات راي در
تاريكي.
چون دامنه ی مخالفت با مذاکره ی هسته ای منتقدان دولت روحانی که ناشی از رقابت و اختلاف جنگ قدرت و ثروت باندی می باشد نمایش خیمه شب بازی انتخابات مجلس دوره ی دهم را در بر می گیرد .برای همین اوین نامه ی کیهان در این مورد قلمفرسایی یا سناریو سازی کرده است.
سرويس
سياسي- از جمله راه هاي اعمال جمهوريت، برقراري انتخابات و تعيين سرنوشت کشور به
دست مردم است. اين مهم از برکات جمهوري اسلامي است و پيش از آن يعني در زمان
ستمشاهي، چيزي به اسم انتخابات واقعي وجود نداشت. با پيروزي انقلاب، تاکيد امام
راحل بر تعيين سرنوشت توسط مردم همگان را و حتي برخي ياران ايشان را به تعجب
واداشت. ايشان ضمن تاکيد درباره برگزاري هرچه زودتر رفراندوم قانون اساسي، درباره
انتخاب نمايندگان توسط مردم هم مي فرمايند: «مجلس خانه همه مردم و اميد مستضعفين
است... مردم در انتخابات آزادند و احتياج به قيم ندارند و هيچ فرد يا گروه و دسته
اي حق تحميل فرد يا افرادي را به مردم ندارند.» تجربه نوراني ايام زعامت امام راحل
و پس از ايشان امام حاضر، از تاکيد رهبران انقلاب بر حضور حداکثري مردم در
انتخابات و دخالت مستقيم آنها در جزييات امور کشور حکايت دارد.
اما اخيرا طرح استاني شدن انتخابات در دستور مجلس شوراي اسلامي قرار گرفت و هفته گذشته کليات آن به تصويب نمايندگان رسيد. بر اساس اين طرح 6 ماده اي در انتخابات مجلس، محدوده جغرافيايي هر استان به عنوان حوزه استاني انتخابات محسوب مي گردد و تعداد نمايندگان هر حوزه استاني معادل تعداد نمايندگان حوزه هاي انتخابيه موجود در استان است بنابر اين راي دهندگان در هر حوزه انتخابيه مي توانند به تعداد نمايندگان لازم براي استان از بين نامزدهاي انتخاباتي استان، نمايندگان مورد نظر خود را انتخاب کنند. حاميان اين طرح معتقدند با اين کار، نگاه نمايندگان از مسائل خرد منطقه اي و محلي، به سطح کلان ملي ارتقا يافته و موجب بهبود کارکرد نهاد قانونگذاري کشور مي شود.
آنها معتقدند نبايد وقت نمايندگان صرف مسائل جزئي شده و در اثر آن مسائل کلان به زمين مانده و مورد غفلت قرار گيرد. اينکه نماينده اي وقت ارزشمند خود را صرف فلان مشکل کوچک محلي و منطقه اي کند با ماموريت و شان جايگاه قانونگذاري در نظام اسلامي فرق دارد. اين نگاه ظاهرا منطقي و معقول است و در نگاه اول اينگونه نشان مي دهد که نيت خيري در پس آن است و هدف، بهبود جايگاه قانونگذاري است.
اما اين همه ماجرا نيست و حتي اگر نيت همه طراحان و حاميان و موافقان اين طرح چنين باشد، باز هم آثار و تبعات سوئي در پي دارد که به يقين قابل قياس با آن نيت خير احتمالي نيست. مجلس کنوني با وجود برخي ايرادات و کاستي ها در موارد مختلف، واجد يک وجه مهم و بي نظير است که به يقين بايد آن را نقطه عطف و قوت اين تاسيس مهم کشور برشمرد. اين نقطه قوت چيزي نيست جز حفظ وحدت و انسجام ملي که دليل آن هم وجود نمايندگاني از سراسر کشور است، از دورافتاده ترين نقاط تا مرکز استان ها و پايتخت کشور. نقاط دورافتاده و محرومي که به اين سادگي ها صدايشان به مرکز نمي رسد، با داشتن نماينده در مجلس شوراي اسلامي، اميدوارند که روزي مشکلشان به گوش مقام مسئولي برسد و براي آن چاره اي انديشيده شود. اگر امروزه نمايندگان شهرهاي کوچک به دنبال طرح و حل مسائل حوزه انتخابيه خود هستند، علت آن وجود مشکلات معيشتي و روزمره فراواني است که مردم آن ديار با آن دست به گريبانند. حال فکرش را بکنيد عده اي به جاي حل مشکل، ساده ترين کار را انتخاب کنند و آن چيزي نيست جز پاک کردن صورت مسئله! يعني به جاي اينکه مشکل فلان منطقه محروم را برطرف کنند، نماينده آن حوزه را حذف مي کنند تا ديگر کسي نباشد که صداي آنها را به مرکز برساند و البته اين کار در پوشش فريبنده «توجه به مسائل کلان ملي» رخ مي دهد!
از ديگر سو اين روش يک آفت مهم ديگر دارد که از قضا به نظر مي رسد براي عده اي، اين موضوع هدف و مقصد نهايي باشد! استاني شدن انتخابات، عملاراه را بر نمايندگان مستقل، غير حزبي، غير وابسته و مردمي که بدون وابستگي ها و آلودگي هاي معمول برخي جريانات سياسي و صرفا بر اساس شايستگي ها و شناخت محلي مردم، مورد اقبال قرار مي گيرند، مسدود مي کند و رقابت را از عرصه منطقه اي به استاني منتقل مي کند. نتيجه محتوم چنين روشي، حذف مستقل ها و روي کار آمدن نمايندگان حزبي است و فرجام اين روند به مهم ترين کارکرد کنوني مجلس يعني حفظ وحدت و انسجام ملي لطمه مي زند و به کاهش مشارکت مردم به دليل نااميدي از رسيدن صدايشان به مرکز منجر مي شود. دليل اين رخداد نامبارک چيزي نيست جز الزام و اجبار مردم به راي دادن به ليست هايي که يا آنها را نمي شناسند و يا به تهيه کنندگان آن اعتماد و اطمينان ندارند.
از ديگر سو نماينده اي که با اين ساز و کار و در انقياد احزاب و گروه هاي سياسي به مجلس وارد شود، چه کارکرد ويژه و برجسته اي خواهد داشت؟! او پيش از اينکه نماينده مردم باشد و خود را وامدار آنها بداند، نماينده جريان سياسي برآمده از آن است و بايد دين خود را به آن ادا کند! چرا که به دليل گسترده شدن دامنه تبليغات به تمام استان، هزينه انتخابات افزايش خواهد يافت و او که نمي تواند اين هزينه کمرشکن را بپردازد، لاجرم بايد دست به دامن اصحاب ثروت و قدرت شود! مي توان حدس زد که در اين شرايط سرنوشت مردم به دست باندهاي قدرت و ثروت خواهد افتاد! طبيعتا وقتي يک جريان سياسي هزينه تبليغات و برآمدن يک نماينده را برعهده گرفته باشد، منتظر است تا به محض ورود او به مجلس، طلبش را از او وصول کند و عملاکار به جايي مي رسد که بايد منتظر کثيف ترين مناسبات سياسي باشيم!
درباره اين طرح و آفات آن گفتني ها و مستندات فراواني مي توان ارائه کرد اما آنچه به اختصار مي توان از موارد فوق نتيجه گرفت اين است که با استاني شدن انتخابات:
نامزدها براي انتخاب شدن در رقابتي به گستره استان، نياز به امکانات مالي بيشتري خواهند داشت.
- راي مراکز استان و شهرهاي بزرگ در انتخابات اثر بيشتري داشته و راي شهرها و روستاها به حاشيه برود.
- انتخابات استاني به تشکيل ائتلاف هاي بزرگ در بين احزاب ثروتمند يا قدرتمند منجر مي شود.
تشکيل ائتلاف هاي بزرگ در سطح استان نيازمند ثروت فراوان است و در نتيجه در نهايت چند حزب بزرگ که توانايي دارند از عهده هزينه مالي و تشکيلاتي انتخابات بر بيايند، باقي مي ماند.
- خود به خود نامزدهاي باندهاي قدرت و ثروت انحصار قدرت تشکيل مي دهند.
- نامزدهاي غيرحزبي نمي توانند وارد بافت قدرت شوند.
- صداي مردم مستضعف حاشيه نشين شنيده نخواهد شد.
- محدوده انحصاري قدرت، پاي رانت خواران و ثروتمندان را جهت وامدار کردن گروه هاي سياسي، به عرصه انتخابات باز خواهد کرد.
پاسخ به يک شبهه
ممکن است برخي شبهه کنند انتخابات مجلس خبرگان نيز استاني است و در همين حال مردم هم در آن مشارکت مي کنند، در پاسخ بايد گفت چهره هايي که براي عضويت در مجلس خبرگان خود را در معرض راي مردم قرار مي دهند از علماي مشهور و شناخته شده هر استان هستند و حتي در سطح کشور نيز شناخته شده اند.
وابستگي نمايندگان به مراکز قدرت و ثروت و کاهش نقش مردم
نمايندگان مجلس در گفت وگو با کيهان ضمن تاکيد بر برخي محاسن طرح استاني شدن انتخابات اظهار داشتند: در کنار اين محاسن طرح استاني شدن مضرات فراواني دارد که وابستگي نامزدهاي انتخابات به مراکز قدرت و ثروت و نيز کاهش نقش مردم در انتخاب نمايندگان خود از جمله اين معايب است. بهرام بيرانوند نماينده بروجرد در گفت وگو با کيهان با تاکيد بر اين که اين طرح معايب فراواني دارد اظهار داشت: نخستين ايراد طرح استاني شدن آن است که نامزدهاي انتخابات بايستي براي معرفي خود در سطح استان هزينه هاي بالاي تبليغاتي را متحمل شوند و اين هزينه ها آنان را به مراکز قدرت و ثروت متصل خواهد ساخت و از اين رو اين نامزدها در صورت پيروزي وامدار صاحبان ثروت و يا کانون هاي قدرت خواهند شد.
وي ادامه داد: در صورت تصويب اين طرح نمايندگان به بهانه هاي گوناگون از جمله کارهاي ملي در مرکز کشور از مرعي و منظر مردم دور خواهند شد و مردم عملاامکان دسترسي به نمايندگان خود را از دست خواهند داد.
مردم مي پرسند چرا در سال آخر اين طرح ها تصويب مي شود؟!
بيرانوند با اشاره به اين که مجلس نهم آخرين سال کاري خود را سپري مي کند اظهار داشت: بسياري از مردم مي گويند نمايندگان در آخرين سال کاري خود به دليل ميل به بقا در مجلس آينده دست به تدوين و تصويب برخي طرح ها مي زنند و هر چند ما اين اتهام را وارد نمي دانيم ولي نمي توان از مردم انتظار داشت سوال نکرده و نپرسند که چرا در سال آخر چنين طرحي را پيگيري مي کنيد؟
نماينده بروجرد در تشريح معايب بعدي طرح استاني شدن انتخابات گفت: با اين طرح چرخش نخبگان در مجلس شوراي اسلامي نخواهيم داشت و نمايندگي در ميان طيفي از اين نخبگان که با مراکز قدرت و ثروت ارتباط دارند دست به دست خواهد شد.
غافل شدن نمايندگان از سرکشي به حوزه انتخابيه
وي همچنين اظهار داشت: غافل شدن نمايندگان از سرکشي به حوزه انتخابيه خود به دلايلي از جمله اين که ما نماينده کل استان هستيم نه شهر خاص و نيز قطع ارتباط مردم با حاکميت از ديگر مضرات استاني شدن انتخابات است.
بيرانوند گفت: مجلس مهمترين کانال ارتباطي مردم با نظام اسلامي است و با استاني شدن انتخابات اين کانال از بين خواهد رفت.
نقش مراکز جمعيتي در انتخاب نمايندگان شهرهاي کوچک
نماينده بروجرد به افزايش نقش مراکز جمعيتي در انتخابات به عنوان عيب ديگر طرح پرداخته و گفت: با اين طرح مراکز جمعيتي از جمله مراکز استان ها که داراي جمعيت زيادي هستند براي شهرهاي کوچک تعيين تکليف خواهند کرد و به اين ترتيب مشارکت مردم به دليل القاي اين حس که راي آنها اهميتي ندارد کاهش خواهد يافت. وي همچنين به اين نکته پرداخت که با استاني شدن انتخابات نقش شناخت مردم از بين خواهد رفت چرا که مردم بايد اين بار کساني را انتخاب کنند که تا به حال آنها را نديده اند و نمي شناسند.
کاهش ارتباط نمايندگان با مردم و تلاش براي جلب نظر احزاب و گروه ها
عليرضا منظري توکلي نماينده بافت نيز در گفت و گو با کيهان ضمن اشاره به اين نکته که طرح استاني شدن انتخابات محاسن و معايبي دارد گفت: احتمال مي رود به واسطه اين طرح ارتباط نمايندگان با مردم کاهش بيابد و مناطق محروم که پناهگاه شان مجلس است کمتر مورد توجه قرار بگيرند و در نتيجه مشارکت پائين بيايد. وي حرکت به سمت حزبي شدن را از جمله محاسن اين طرح دانست و در عين حال گفت: با اين وجود احتمال مي رود که نامزدها با استاني شدن انتخابات بيشتر به جاي جلب نظر مردم به سمت جلب نظر احزاب حرکت کنند. نماينده بافت پيشنهاد داد که طرح استاني شدن ضمن جرح و تعديل هاي لازم به صورت آزمايشي اجرا شود تا محاسن و معايب آن شناخته شود.
نمايندگان استاني انتخاب مي شوند ولي وظايف شان شهري است
محمدرضا پورابراهيمي داوراني نماينده کرمان نيز در گفت و گو با کيهان ضمن اشاره به محاسن و معايب طرح استاني شدن گفت: جدي نگري و دور شدن از نگاه به مسائل ريز و محلي و توجه به وظايف اصلي نمايندگان از جمله محاسن طرح استاني شدن انتخابات است. وي در عين حال اظهار داشت: اين که نماينده اي به صورت استاني انتخاب مي شود ولي ماموريت ها و وظايف او شهري است از مضرات و معايب اين طرح محسوب مي شود که در دو هفته آينده جزئيات آن مورد بررسي نمايندگان قرار خواهد گرفت.
اما اخيرا طرح استاني شدن انتخابات در دستور مجلس شوراي اسلامي قرار گرفت و هفته گذشته کليات آن به تصويب نمايندگان رسيد. بر اساس اين طرح 6 ماده اي در انتخابات مجلس، محدوده جغرافيايي هر استان به عنوان حوزه استاني انتخابات محسوب مي گردد و تعداد نمايندگان هر حوزه استاني معادل تعداد نمايندگان حوزه هاي انتخابيه موجود در استان است بنابر اين راي دهندگان در هر حوزه انتخابيه مي توانند به تعداد نمايندگان لازم براي استان از بين نامزدهاي انتخاباتي استان، نمايندگان مورد نظر خود را انتخاب کنند. حاميان اين طرح معتقدند با اين کار، نگاه نمايندگان از مسائل خرد منطقه اي و محلي، به سطح کلان ملي ارتقا يافته و موجب بهبود کارکرد نهاد قانونگذاري کشور مي شود.
آنها معتقدند نبايد وقت نمايندگان صرف مسائل جزئي شده و در اثر آن مسائل کلان به زمين مانده و مورد غفلت قرار گيرد. اينکه نماينده اي وقت ارزشمند خود را صرف فلان مشکل کوچک محلي و منطقه اي کند با ماموريت و شان جايگاه قانونگذاري در نظام اسلامي فرق دارد. اين نگاه ظاهرا منطقي و معقول است و در نگاه اول اينگونه نشان مي دهد که نيت خيري در پس آن است و هدف، بهبود جايگاه قانونگذاري است.
اما اين همه ماجرا نيست و حتي اگر نيت همه طراحان و حاميان و موافقان اين طرح چنين باشد، باز هم آثار و تبعات سوئي در پي دارد که به يقين قابل قياس با آن نيت خير احتمالي نيست. مجلس کنوني با وجود برخي ايرادات و کاستي ها در موارد مختلف، واجد يک وجه مهم و بي نظير است که به يقين بايد آن را نقطه عطف و قوت اين تاسيس مهم کشور برشمرد. اين نقطه قوت چيزي نيست جز حفظ وحدت و انسجام ملي که دليل آن هم وجود نمايندگاني از سراسر کشور است، از دورافتاده ترين نقاط تا مرکز استان ها و پايتخت کشور. نقاط دورافتاده و محرومي که به اين سادگي ها صدايشان به مرکز نمي رسد، با داشتن نماينده در مجلس شوراي اسلامي، اميدوارند که روزي مشکلشان به گوش مقام مسئولي برسد و براي آن چاره اي انديشيده شود. اگر امروزه نمايندگان شهرهاي کوچک به دنبال طرح و حل مسائل حوزه انتخابيه خود هستند، علت آن وجود مشکلات معيشتي و روزمره فراواني است که مردم آن ديار با آن دست به گريبانند. حال فکرش را بکنيد عده اي به جاي حل مشکل، ساده ترين کار را انتخاب کنند و آن چيزي نيست جز پاک کردن صورت مسئله! يعني به جاي اينکه مشکل فلان منطقه محروم را برطرف کنند، نماينده آن حوزه را حذف مي کنند تا ديگر کسي نباشد که صداي آنها را به مرکز برساند و البته اين کار در پوشش فريبنده «توجه به مسائل کلان ملي» رخ مي دهد!
از ديگر سو اين روش يک آفت مهم ديگر دارد که از قضا به نظر مي رسد براي عده اي، اين موضوع هدف و مقصد نهايي باشد! استاني شدن انتخابات، عملاراه را بر نمايندگان مستقل، غير حزبي، غير وابسته و مردمي که بدون وابستگي ها و آلودگي هاي معمول برخي جريانات سياسي و صرفا بر اساس شايستگي ها و شناخت محلي مردم، مورد اقبال قرار مي گيرند، مسدود مي کند و رقابت را از عرصه منطقه اي به استاني منتقل مي کند. نتيجه محتوم چنين روشي، حذف مستقل ها و روي کار آمدن نمايندگان حزبي است و فرجام اين روند به مهم ترين کارکرد کنوني مجلس يعني حفظ وحدت و انسجام ملي لطمه مي زند و به کاهش مشارکت مردم به دليل نااميدي از رسيدن صدايشان به مرکز منجر مي شود. دليل اين رخداد نامبارک چيزي نيست جز الزام و اجبار مردم به راي دادن به ليست هايي که يا آنها را نمي شناسند و يا به تهيه کنندگان آن اعتماد و اطمينان ندارند.
از ديگر سو نماينده اي که با اين ساز و کار و در انقياد احزاب و گروه هاي سياسي به مجلس وارد شود، چه کارکرد ويژه و برجسته اي خواهد داشت؟! او پيش از اينکه نماينده مردم باشد و خود را وامدار آنها بداند، نماينده جريان سياسي برآمده از آن است و بايد دين خود را به آن ادا کند! چرا که به دليل گسترده شدن دامنه تبليغات به تمام استان، هزينه انتخابات افزايش خواهد يافت و او که نمي تواند اين هزينه کمرشکن را بپردازد، لاجرم بايد دست به دامن اصحاب ثروت و قدرت شود! مي توان حدس زد که در اين شرايط سرنوشت مردم به دست باندهاي قدرت و ثروت خواهد افتاد! طبيعتا وقتي يک جريان سياسي هزينه تبليغات و برآمدن يک نماينده را برعهده گرفته باشد، منتظر است تا به محض ورود او به مجلس، طلبش را از او وصول کند و عملاکار به جايي مي رسد که بايد منتظر کثيف ترين مناسبات سياسي باشيم!
درباره اين طرح و آفات آن گفتني ها و مستندات فراواني مي توان ارائه کرد اما آنچه به اختصار مي توان از موارد فوق نتيجه گرفت اين است که با استاني شدن انتخابات:
نامزدها براي انتخاب شدن در رقابتي به گستره استان، نياز به امکانات مالي بيشتري خواهند داشت.
- راي مراکز استان و شهرهاي بزرگ در انتخابات اثر بيشتري داشته و راي شهرها و روستاها به حاشيه برود.
- انتخابات استاني به تشکيل ائتلاف هاي بزرگ در بين احزاب ثروتمند يا قدرتمند منجر مي شود.
تشکيل ائتلاف هاي بزرگ در سطح استان نيازمند ثروت فراوان است و در نتيجه در نهايت چند حزب بزرگ که توانايي دارند از عهده هزينه مالي و تشکيلاتي انتخابات بر بيايند، باقي مي ماند.
- خود به خود نامزدهاي باندهاي قدرت و ثروت انحصار قدرت تشکيل مي دهند.
- نامزدهاي غيرحزبي نمي توانند وارد بافت قدرت شوند.
- صداي مردم مستضعف حاشيه نشين شنيده نخواهد شد.
- محدوده انحصاري قدرت، پاي رانت خواران و ثروتمندان را جهت وامدار کردن گروه هاي سياسي، به عرصه انتخابات باز خواهد کرد.
پاسخ به يک شبهه
ممکن است برخي شبهه کنند انتخابات مجلس خبرگان نيز استاني است و در همين حال مردم هم در آن مشارکت مي کنند، در پاسخ بايد گفت چهره هايي که براي عضويت در مجلس خبرگان خود را در معرض راي مردم قرار مي دهند از علماي مشهور و شناخته شده هر استان هستند و حتي در سطح کشور نيز شناخته شده اند.
وابستگي نمايندگان به مراکز قدرت و ثروت و کاهش نقش مردم
نمايندگان مجلس در گفت وگو با کيهان ضمن تاکيد بر برخي محاسن طرح استاني شدن انتخابات اظهار داشتند: در کنار اين محاسن طرح استاني شدن مضرات فراواني دارد که وابستگي نامزدهاي انتخابات به مراکز قدرت و ثروت و نيز کاهش نقش مردم در انتخاب نمايندگان خود از جمله اين معايب است. بهرام بيرانوند نماينده بروجرد در گفت وگو با کيهان با تاکيد بر اين که اين طرح معايب فراواني دارد اظهار داشت: نخستين ايراد طرح استاني شدن آن است که نامزدهاي انتخابات بايستي براي معرفي خود در سطح استان هزينه هاي بالاي تبليغاتي را متحمل شوند و اين هزينه ها آنان را به مراکز قدرت و ثروت متصل خواهد ساخت و از اين رو اين نامزدها در صورت پيروزي وامدار صاحبان ثروت و يا کانون هاي قدرت خواهند شد.
وي ادامه داد: در صورت تصويب اين طرح نمايندگان به بهانه هاي گوناگون از جمله کارهاي ملي در مرکز کشور از مرعي و منظر مردم دور خواهند شد و مردم عملاامکان دسترسي به نمايندگان خود را از دست خواهند داد.
مردم مي پرسند چرا در سال آخر اين طرح ها تصويب مي شود؟!
بيرانوند با اشاره به اين که مجلس نهم آخرين سال کاري خود را سپري مي کند اظهار داشت: بسياري از مردم مي گويند نمايندگان در آخرين سال کاري خود به دليل ميل به بقا در مجلس آينده دست به تدوين و تصويب برخي طرح ها مي زنند و هر چند ما اين اتهام را وارد نمي دانيم ولي نمي توان از مردم انتظار داشت سوال نکرده و نپرسند که چرا در سال آخر چنين طرحي را پيگيري مي کنيد؟
نماينده بروجرد در تشريح معايب بعدي طرح استاني شدن انتخابات گفت: با اين طرح چرخش نخبگان در مجلس شوراي اسلامي نخواهيم داشت و نمايندگي در ميان طيفي از اين نخبگان که با مراکز قدرت و ثروت ارتباط دارند دست به دست خواهد شد.
غافل شدن نمايندگان از سرکشي به حوزه انتخابيه
وي همچنين اظهار داشت: غافل شدن نمايندگان از سرکشي به حوزه انتخابيه خود به دلايلي از جمله اين که ما نماينده کل استان هستيم نه شهر خاص و نيز قطع ارتباط مردم با حاکميت از ديگر مضرات استاني شدن انتخابات است.
بيرانوند گفت: مجلس مهمترين کانال ارتباطي مردم با نظام اسلامي است و با استاني شدن انتخابات اين کانال از بين خواهد رفت.
نقش مراکز جمعيتي در انتخاب نمايندگان شهرهاي کوچک
نماينده بروجرد به افزايش نقش مراکز جمعيتي در انتخابات به عنوان عيب ديگر طرح پرداخته و گفت: با اين طرح مراکز جمعيتي از جمله مراکز استان ها که داراي جمعيت زيادي هستند براي شهرهاي کوچک تعيين تکليف خواهند کرد و به اين ترتيب مشارکت مردم به دليل القاي اين حس که راي آنها اهميتي ندارد کاهش خواهد يافت. وي همچنين به اين نکته پرداخت که با استاني شدن انتخابات نقش شناخت مردم از بين خواهد رفت چرا که مردم بايد اين بار کساني را انتخاب کنند که تا به حال آنها را نديده اند و نمي شناسند.
کاهش ارتباط نمايندگان با مردم و تلاش براي جلب نظر احزاب و گروه ها
عليرضا منظري توکلي نماينده بافت نيز در گفت و گو با کيهان ضمن اشاره به اين نکته که طرح استاني شدن انتخابات محاسن و معايبي دارد گفت: احتمال مي رود به واسطه اين طرح ارتباط نمايندگان با مردم کاهش بيابد و مناطق محروم که پناهگاه شان مجلس است کمتر مورد توجه قرار بگيرند و در نتيجه مشارکت پائين بيايد. وي حرکت به سمت حزبي شدن را از جمله محاسن اين طرح دانست و در عين حال گفت: با اين وجود احتمال مي رود که نامزدها با استاني شدن انتخابات بيشتر به جاي جلب نظر مردم به سمت جلب نظر احزاب حرکت کنند. نماينده بافت پيشنهاد داد که طرح استاني شدن ضمن جرح و تعديل هاي لازم به صورت آزمايشي اجرا شود تا محاسن و معايب آن شناخته شود.
نمايندگان استاني انتخاب مي شوند ولي وظايف شان شهري است
محمدرضا پورابراهيمي داوراني نماينده کرمان نيز در گفت و گو با کيهان ضمن اشاره به محاسن و معايب طرح استاني شدن گفت: جدي نگري و دور شدن از نگاه به مسائل ريز و محلي و توجه به وظايف اصلي نمايندگان از جمله محاسن طرح استاني شدن انتخابات است. وي در عين حال اظهار داشت: اين که نماينده اي به صورت استاني انتخاب مي شود ولي ماموريت ها و وظايف او شهري است از مضرات و معايب اين طرح محسوب مي شود که در دو هفته آينده جزئيات آن مورد بررسي نمايندگان قرار خواهد گرفت.
