مناظرههای
انتخاباتی چطور شکل گرفت؟10 اردیبهشت - 96
«این یک واقعیت است: مناظرههای تلویزیونی میتوانند آرای یک نامزد
انتخاباتی را تغییر دهند. این مناظرهها هستند که قدرت، اعتماد به نفس، هوشمندی،
توانایی استدلال و مبارزه یک نامزد را به مخاطبان عرضه میکند و به رأیدهندگان
نشان میدهد که هر شخص چقدر توانایی و قابلیت مبارزه در برابر مخالفان را دارد و
میتواند آنها را از میدان به در کند یا نه. و بیشتر از این که روی رأیدهندگان
مصمم موثر باشد آرای خاکستری را تحت تأثیر قرار میدهد؛ آنهایی که نمیدانند رأیشان
موثر است یا نه و هنوز تصمیم نگرفتهاند به کدام نامزد رأی بدهند تا مسائل آنها را
حل کند. این آرا در همه کشورها تعیینکننده انتخابات هستند.»
به گزارش ایسنا، هفتهنامه صدا در ادامه درباره تاریخچه
مناظرههای انتخاباتی نوشت: «در ایران اوضاع به کلی متفاوت بوده: مناظرههای
انتخاباتی سابقه سی ساله دارند؛ اگر چه وقفههای طولانی مدتی هم بین آنها پیش
آمده ولی با این حال در هر دوره، تفاوت های عمدهای با هم داشتهاند. اگر پیگیر
برنامههای انتخاباتی باشید میدانید که دیروز اولین دور مناظرهها برگزار شد ولی
برای این که بدانید اوضاع در جهان چطور بوده و هست بد نیست این مطلب را بخوانید.
اولینبار، ایالات متحده آمریکا
در آمریکا، کمیسیونی به نام «کمیسیون مناظرههای انتخاباتی» ساز و کار
مناظرهها را تعیین میکند. ضمن این که نامزدهای حزبی باید اول از همه در دانشگاه،
رودرروی رقبای حزبی قرار بگیرند و جلوی تماشاگران که بیشتر دانشجو و خبرنگارند، به
سوالها جواب بدهند. بعد از پیروزی در رقابت حزبی، نوبت به مناظرههای نامزدهای
اصلی میرسد که در دانشگاه برگزار میشود و معمولاً مجریان مشهور شبکهها اجرای آن
را بر عهده دارند؛ شیوهای که در کشورهای دیگر کم و بیش اجرا نمیشود. اما شکلگیری
چنین نظامی در مناظرهها یکشبه نبوده است. آمریکا در این کار بیش از ۶۰ سال سابقه دارد و دوران عجیب و گاه مضحکی را هم سپری کرده است. همه چیز مناظرهها
از دهه ۶۰ شروع شد.
دهه شصت میلادی، دهه تأثیرگذاری تلویزیون بوده است؛ دههای که رفاه نسبی
خانوادههای آمریکایی را قانع کرد که تلویزیون بخرند و بیش از هر رسانه دیگری این
شبکههای مختلف تلویزیونی بودند که به مخاطبان الگوی ذهنی ارائه میکردند: چه مصرف
کنند، چه بپوشند و چه ارزشهایی را جدی بگیرند. برای همین هم تلویزیون به مهمترین
رویداد سیاسی ایالات متحده علاقه نشان داد. پخش زنده مناظره دو نامزد نهایی
انتخابات، به قدری مهم بود که مدتها تلویزیون تبلیغ این برنامه را پخش میکرد. ۲۱ اکتبر سال ۱۹۶۰ بود که اولین دوره مناظرههای تلویزیونی
و رادیویی انتخابات آمریکا در نیویورک برگزار شد؛ دورهای که ریچارد نیکسون (از
حزب جمهوریخواه) و جان اف کندی (از حزب دموکرات) رقیب هم بودند ولی این مناظره
ساده برگزار نشد: نیکسون مدتی بود که بیمار شده بود ولی میخواست در این مناظره
شرکت کند. برای همین گروه مشاوران به او پیشنهاد دادند تا گریم کند. او برای
پوشاندن رنگپریدگیاش از فوم استفاده کرده بود ولی حواسش نبود که زیر پروژکتورهای
پرقدرت و گرم استودیو، این فومها اصلاح شوند. چهرهی نیکسون در همان دقایق اولیه
مناظره عرق کرد و مردم او را دیدند که مستأصل رو به آنها ایستاده است. این در حالی
بود که کندی با راحتی تمام، در تمام طول مناظره رو به دوربین حرف میزد. جالب این
بود: آنهایی که آن روز از رادیو به این مناظره گوش داده بودند، نیکسون و افرادی که
از طریق تلویزیون به تماشای مناظره نشسته بودند، کندی را برنده مناظره میدانستند.
آن سال از هر سه آمریکایی یک نفر مناظره را تماشا کرد که طبق آمار ۶۶.۴ میلیون نفر میشدند. در این انتخابات در نهایت کندی پیروز شد ولی این
شروع، بحرانی به وجود آورد. تجربه رویارویی نیکسون و اتفاقاتی که رخ داد باعث شد ۱۶ سال تمام نامزدهای انتخابات از مناظره خودداری کنند. در سال ۱۹۷۶ بود که جرالد فورد جمهوریخواه و جیمی کارتر دموکرات در دومین مناظره زنده
تاریخ انتخابات ریاست جمهوری آمریکا حاضر شدند. مناظرهای که باز هم به ضرر جمهوریخواهان
تمام شد. در اولین دور، اختلالی که در صدا پیش آمد ۲۷ دقیقه طول کشید و دو نامزد از ترس اتفاقهایی پیشبینی نشده جُم نخوردند!
اما مناظره دوم بود که کارتر کار فورد را تمام کرد؛ او در جواب سوالی درباره
افزایش نفوذ شوروی در اروپای شرقی گفت: «شوروی هیچ نفوذی در اروپای شرقی ندارد.»
پاسخ فورد در حالی بود که در جنگ سرد، کشورهایی مثل لهستان، رومانی و مجارستان همه
متحد شوروی بودند. اشتباه او، آرای کارتر را به شدت بالا برد ولی سال ۱۹۸۰ کارتر در برابر رونالد ریگان قرار گرفت که هنرپیشه بود و روبهروی دوربین
راحتتر بود. در این برنامه تلویزیونی ریگان سوال معروفش را پرسید و گفت: «اوضاع
از چهار سال پیش بهتره یا نه؟» این جمله اعتماد به نفس ریگان را نشان و کارتر را
در مقام پاسخگویی قرار داد. سوالی که جزو فرهنگ انتخاباتی ایالات متحده آمریکا شد
و پس از آن، رقبای انتخاباتی آن را برای نامزدی که یک دوره رئیسجمهور بود، به کار
میبردند.
شوخطبعی و زیرکی ریگان نکتهای بود که کاملاً به چشم میآمد. مثلاً در
مناظره سال ۱۹۸۴ ریگان ۷۳ ساله رقیب والتر ماندیل بود. او در جواب کسانی که میگفتند سنش برای ریاست
جمهوری بالاست، گفت: «به نظر من سن مسئله این مبارزه انتخاباتی نیست؛ من نمیخواهم
از خامی و جوانی رقیبم سوءاستفاده کنم!» به جز این ماظرههای مشهور، اتفاقات جالب
دیگری هم در این برنامههای زنده رخ داده؛ مثلاً سال ۱۹۹۲ جیمز استاکدیل که نماینده نامزد مستقل مناظرهاش را با جمله معروف «من کیام؟
چرا اینجا هستم؟» شروع کرد تا بگوید یک سیاستمدار نیست اما در ادامه معلوم شد که
او واقعاً گیج است! بدترین قسمت وقتی بود که مجری از استاکدیل درباره زشتیهای
رقابت پرسید و او در مقابل میلیونها بیننده جواب داد: «من سمعک ندارم، دوباره
بپرس!»
در سالهای اخیر به دلیل فراگیر شدن تلویزیون بینندگان این مناظرهها
افزایش پیدا کرده. طبق آمار، مناظره دوم هیلاری کلینتون و دونالد ترامپ برای
انتخابات سال ۲۰۱۶ آمریکا بیش از ۱۰۰ میلیون نفر در داخل آمریکا بیننده داشته و بسیاری هم خارج از آمریکا آن را
دیدهاند. اما تا پیش از این رکورد تاریخی، بیشترین بیننده از آن مناظره سال ۱۹۸۰ میان «رونالد ریگان» و «جیمی کارتر» بود که ۸۰.۲ میلیوننفر آن را تماشا کردند. هر چند که از نظر تعداد خانوادههای
بیننده، مناظره سال ۲۰۱۲ «باراک اوباما» و «میت
رامنی» ۴۶.۲ میلیون بیننده داشته که مقداری از ۴۵.۸ خانوادهای که بیننده مناظره سال ۱۹۸۰ بودند بیشتر شده است.
اما کشورهای دیگر به اندازه آمریکا رغبتی در برگزاری مناظرههای تلویزیونی
انتخاباتی نشان ندادهاند.
انگلیس و مقاومت
انگلیس از کشورهایی بود که سرسختانه در برابر مناظره زنده تلویزیونی
مقاومت میکرد. استدلال آنها این بود که شیوه آمریکایی مناظره تلویزیونی مناسب با
سیستم پارلمانی انگلیس نیست چون ساکنان هر حوزه انتخابی، نه به یک نامزد نخستوزیری
که به نامزد نمایندگی در مجلس عوام رأی میدهند. ۱۵ آوریل ۲۰۱۰ بود که در نهایت این قاعده شکسته شد.
رهبران سه حزب اصلی انگلیس، برای اولین بار در مناظره تلویزیونی شرکت کردند و به
صورت زنده به سوالهای مردم پاسخ دادند. برای این مناظرهها قانونی تصویب شد: قرار
شد سه مناظره تلویزیونی هر یک به مدت ۹۰ دقیقه و هر کدام از
یک شبکه تلویزیونی پخش شود. ضمناً سوالهایی که قرار بود پرسیده شود از سوی
تماشاگرانی که در استودیو حضور داشتند و بینندگان تلویزیونی به دست آمده بود؛ هر
رهبر سیاسی، یک دقیقه برای پاسخگویی به هر سوال وقت داشت و دو کاندیدای دیگر میتوانستند
درباره پاسخ رقیبشان اظهار نظر کنند.
فرانسه و یک تغییر مهم
مناظره زنده تلویزیونی در فرانسه از سال ۱۹۷۴ شروع شد؛ ۱۴ سال بعد از آن که آمریکا این روند را
شروع کرد. این مناظره بین فرانسوا میتران و والری ژیسکاردستن صورت گرفت اما همیشه
هم اوضاع بر وفق مراد نبود؛ مثلاً سال ۲۰۰۲ ژاک شیراک از مناظره
با ژان ماری لوپن خودداری کرد. سنت مناظره در فرانسه به این ترتیب بوده که به مدت
سه ساعت، دو نامزد اصلی رودرروی هم قرار میگرفتند و هر کدام بر اساس سوال مجری،
جوابهایی میدادند اما بیشتر به همدیگر حمله میکردند. این روش در سال جاری
میلادی تغییر کرد. این بار بر خلاف دورههای قبل که مناظره فقط بین دو نامزد نهایی
برگزار میشد، هر پنج نامزد اصلی (لوپن، فیون، ماکرون، آمون و ملانشون) حضور
داشتند. در مناظره دوم این روش تغییر کرد و هر ۱۱ نامزد، حتی آنهایی که شانسی در جذب آرا نداشتند در برنامه حاضر و پاسخگوی
سوالات دو مجری برنامه شدند. مناظرهای که با سه موضوع «اشتغال»، «امنیت» و «رفاه
اجتماعی» برگزار شده بود و حدود ۴ ساعت طول کشید.
کشورهای دیگر
در کشورهای دیگر هم که کموبیش رقابت جدی است مناظرهها برگزار میشود و
گاهی هم به دلیل مخالفت یک نامزد دچار وقفه میشود. مثلاً در کانادا «مناظره
رهبران کانادا برگزار میشود که از دو مناظره، یکی به زبان انگلیسی و یکی به زبان
فرانسه تشکیل میشود. در استرالیا و آلمان هم در هر دوره رقابت این مناظرهها
برگزار میشود. در مصر بعد از بهار عربی این مناظرهها برگزار شد و این احتمالاً
جدیترین نمایش انتخاباتی میان کشورهای عربی بوده است.
ایران و مناظره به سبک فرانسوی
در ایران سابقه مناظرههای تلویزیونی فقط محدود به انتخابات نبوده؛ در سال
۱۳۶۰ بود که اولین بار گروههای فکری فعال
در جمهوری اسلامی رودرروی هم نشستند و از عقایید خودشان دفاع کردند. در آن مناظرهها،
آیتالله بهشتی، آیتالله مصباح یزدی، عبدالکریم سروش، احسان طبری و نورالدین
کیانوری (حزب توده)، حبیبالله پیمان (جنبش مسلمانان مبارز) و فرخ نگهدار (شاخه
اکثریت سازمان چریکهای فدایی خلق) با هم مباحثه میکردند. اما بعد از اقدامات
تروریستی منافقین و کمی بعد، منحل شدن حزب توده و چریکهای فدایی عملاً این مناظرهها
به آخر رسید. سال ۱۳۷۶ بود که در جریان انتخابات چهار نامزد،
مقابل هم قرار گرفتند. البته این مناظرهها بیشتر شبیه جلسات پرسش و پاسخ بود و
کسی نقدی به دیگری وارد نمیکرد. به خصوص که این برنامه ضبط شده بود و جذابیت
برنامه پخش زنده را هم نداشت. با این حال سال ۱۳۸۸ بود که اولین مناظرههای زنده دو نفره برگزار شد. مناظرههایی که جنجالی
بود و نامزدها اتهامهای سختی به هم وارد میکردند. بعد از حوادث آن سال و اشاره
کارشناسان به شروع بحران از همان مناظرهها به نظر میرسید که تلویزیون دیگر تمایلی
به این نوع برنامهها نشان ندهد. اما کمی بعد تلاش شد تا این مناظرهها جدی گرفته
شود و از سال ۱۳۹۱، افرادی از گروههای سیاسی مخالف همدیگر
در مقابل هم قرار گرفتند. اوج این برنامهها در انتخابات سال ۹۲ بود که به شیوه تازهای اجرا شد. شش نامزد مقابل یک مجری قرار میگرفتند
و به سوالات پاسخ میدادند. هر نامزد هم فرصتی داشت تا به جواب نامزد دیگر بپردازد
و آن را نقد کند. در این مناظرهها بود که حسن روحانی، از اقدامات هستهای دوران
خودش دفاع و از محمدباقر قالیباف بابت برخوردش با دانشجوها انتقاد کرد. از محسن
رضایی برای انتقال اخبار محرمانه به سایت تحت نظرش گلایه کرد و اعلام کرد که میتواند
مسئله هستهای را حل کند. در این برنامه بود که دکتر ولایتی مقابل سعید جلیلی قرار
گرفت و معلوم شد که اتحاد جریان اصولگرایی خیلی هم محکم نیست. این مناظرهها در
سطوح دیگر هم ادامه پیدا کرد و نمایندگان آنها در برنامههای شبکههای مختلف حاضر
شدند و به همدیگر تاختند.
امسال اوضاع چطور است
به نظر میرسد که شیوه برگزاری مناظره در ایران شبیه شیوه فرانسوی است؛
یعنی همه نامزدها مقابل هم قرار میگیرند و هم به سوالات و هم به نقدها جواب میدهند.
با این حال بر سر برگزاری مناظرهها کشمکش زیادی بود. کمیسیون نظارت بر انتخابات
اول اعلام کرد که مناظرهها ضبط شده است. ولی وقتی نامزدها همگی با این کار مخالفت
کردند اعلام شد که این مناظرهها در سه بخش و به مدت سه ساعت به صورت زنده پخش میشود.
حالا همه منتظرند تا ببینند این بار کدامیک از نامزدها رقبایش را در مناظرهها
منکوب میکند. این مناظره ها میتواند تکلیف برنده را روشن کند؛ دستکم انتخابات
سال ۹۲ این را به همه ثابت کرد.