نگاه بازجو یانه اوین نامه به ديروزنامه هاي زنجيره اي جناح رقیب

نگاه  بازجو یانه اوین نامه ی کیهان سرباز جو شریعت نداري به ديروزنامه هاي زنجيره اي جناح رقیب 24 آذر – 96

تکرار ادعاي دشمن شکست خورده؛تعميم الگوي مقاومت تندروي است
    
سرويس سياسي- روزنامه بهار در گزارشي با عنوان «سردرگمي در سوريه» در موضعي کاملا هماهنگ با محافل صهيونيستي و غربي در زير سوال بردن فعاليت نيروي قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و موضع حمايتي سرلشگر سليماني از جبهه مقاومت اسلامي نوشت:«با نگاهي به مواضع مقامات ايراني درباره سوريه شاهد نوعي سردرگمي در اظهارات مسئولان سياسي و نظامي هستيم. آنچه مي توان از اظهارنظرهاي نظاميان برداشت کرد آن است که تمايل آنان بر ادامه حضور نظامي در عراق و سوريه و حتي گسترده تر شدن اين ميدان است. مواردي از قبيل احتمال کمک مستشاري نظامي به کشور يمن و همينطور گروه هاي فلسطيني در چند روز اخير از جمله مواردي است که اين گمانه را تقويت کرده است...يک گزينه پيش روي ايران تعميم الگوي حضور در عراق و سوريه براي مقابله باتروريسم به ساير کشورها و مناطقي است که درگير بحران هستند. اين ديدگاه که چه بخواهيم چه نه حامياني در بخش هايي از مراکز تصميم گير دارد و اثر آن را مي توان در تيترها و تحليل هاي حاشيه ساز رسانه ها وتريبون هاي خاص مشاهده کرد بر اين اعتقاد است که حضور ايران در مقابله باتروريسم الگوي مناسبي براي حل و فصل هر نوع بحران منطقه اي است و به همين دليل بايد تمامي تنش هاي موجود در منطقه را از يمن تا فلسطين به همين شيوه حل کرد.مبناي اين ديدگاه بر اساس نوعي تندروي استوار است
    
اين روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت :« در دنياي امروز در پايان هر جنگي نيز راهي جز ميز مذاکره نيست. در نتيجه نمي توان صرفا با توانمندي هاي تسليحاتي و حضور نظامي به موفقيت واقعي دست يافت. بنابراين تضعيف بال ديپلماسي نظام سياسي به بهانه تقويت نظاميان در نهايت به ضرر کشور خواهد بود».
    
گفتني است جريان مدعي اصلاحات در سال هاي اخير و در برهه اي که محور مقاومت با مرکزيت سپاه قدس به مبارزه با داعش مي پرداخت، با خنجر از پشت به حافظان امنيت و اقتدار کشور ، تاکيد داشتند که حضور نظامي ايران در سوريه منطقي و قابل قبول نيست! و تنها راه شکست داعش، ديپلماسي و مذاکره است.در همان برهه، کارشناسان تاکيد داشتند که هدف اصلاح طلبان از مطرح کردن مذاکره منطقه اي درخصوص داعش- يا همان برجام منطقه اي- نه راهکاري براي شکست داعش، بلکه تنها و تنها يک بهانه براي نشست و برخاست با کدخداست! و امروز هم که تصميم احمقانه ترامپ در قبال مسئله قدس از سيد حسن نصرالله و اسماعيل هنيه در خط مقدم مبارزه با صهيونيسم تا سران اروپا و سازمان ملل را به موضع واحد عليه صهيونيستها و آمريکا رسانده ، موضع حمايتي ايران در قبال مقاومت اسلامي فلسطيني را تندروي ميدانند. شايد به همين دليل باشد که شيمون پرز از رهبران معدوم رژيم کودک کش صهيونيستي اصلاح طلبان را بزرگترين سرمايه اسرائيل در ايران دانسته بود
        
    
خانواده هاشمي ممنوع الخروج نيست ، وکيل اطلاعاتش را به روز کند!
    
روزنامه زنجيره اي شرق به ادعاي وکيل خانواده هاشمي درباره ممنوع الخروج بودن اعضاي اين خانواده پرداخت و ادعاي فوق را کذب خواند.در بخشي از گزارش روزنامه شرق آمده است : درحالي که صبح ديروز عليزاده طباطبايي خبري مبني بر ممنوع الخروجي برخي اعضاي خانواده آيت الله هاشمي اعلام کرده بود، اما ياسر هاشمي در گفت وگو با «شرق» اعلام کرد که «اطلاعات آقاي عليزاده طباطبايي به روز نيست و اين اطلاعات صحت ندارد». 
    
اين در حالي است كه خود عليزاده هم در توضيحات بيشتري به «شرق» گفت: ياسر هاشمي به او گفته است با پيگيري هايي که خودشان انجام داده اند، ممنوع الخروجي آنها رفع شده است. طباطبايي گفت: «ممنوع الخروجي مربوط به چند ماه قبل بوده است ولي با پيگيري هاي انجام شده رفع شده و ظاهرا برخي اعضاي خانواده هم سفر به خارج داشتند و با مشكلي روبه رو نشده اند».سايت انتخاب هم در خبري با تکذيب اطلاعات عليزاده، از قول منبعي مطلع نوشت: در حال حاضر، محدوديت و ممنوعيتي براي خروج افراد نامبرده وجود ندارد و اگر چنين ممنوعيتي وجود داشته، در حال حاضر رفع شده است.
    
        
بن بست گراني به روايت روزنامه حامي دولت 
    
در حالي که دولت در چهار سال گذشته همواره با افتخار نمايي به دنبال القاي اين ادعا بود که تورم در اين دولت مهار شده است روزنامه هاي حامي دولت که در سال هاي گذشته همواره تکرار کننده اين مدعاي خلاف واقع بودند امروز از بن بست گراني سخن مي گويند.
    
روزنامه زنجيره اي شرق در گزارش خود آورده است : اگرچه به نظر مي رسد دولت با افزايش قيمت حامل هاي انرژي کسب درآمد مي کند اما در بررسي سطحي ديگر از لايه هاي پنهان اين تصميم، زيان بزرگ خود دولت به عنوان مصرف کننده بزرگ در کشور نمايان است.بهتر است به سوابق تاريخي تصميمات تورمي در اسناد کشور بازگرديم. صفحه ٣٥ تا ٤٥ گزارش اقتصادي سال ١٣٧٣ به انتشار سازمان برنامه و بودجه به نتايج سياست هاي تورمي دولت اشاره دارد. براساس اين گزارش استنتاج مي شود: بهبود اوضاع درآمدي از طريق دستکاري قيمت هاي کليدي توهم است.
    
اين گزارش مي افزايد : وقتي اين قيد را لحاظ کنيم که گزارش هاي رسمي در ايران خوشبينانه ترين و محافظه کارانه ترين تحليل ها را ارائه مي دهد، اين نوشتار اهميت درخور توجهي پيدا خواهد کرد. در صفحات اشاره شده آورده شده: تورم مصرف کننده در سال ١٣٧٢، حدود ٢١ درصد بوده است، اما در همان سال مي بينيم CPI دولت؛ يعني شاخص ضمني هزينه هاي سرمايه گذاري دولت، 71/5 درصد بوده است. به عبارت ساده، وقتي دولت سياست تورم زا در پيش مي گيرد، هرچند تصور مي کند به درآمدي بيشتر از گذشته دست مي يابد، اما از آنجا که خود دولت مصرف کننده اي بزرگ در کشور محسوب مي شود، هم از باب هزينه هاي مصرفي خود و هم به دليل شيوع فساد در مصرف گران شده ها، زياني به مراتب بيشتر از درآمد حاصله متحمل مي شود.
    
گزارش نويس شرق نتيجه گرفته است : «الفباي اقتصاد مي گويد افزايش قيمت، يك ابزار سياستي براي تغيير تقاضا است اما در ايران كانون اصلي بحران در قسمت عرضه است و با اين دستكاري قيمت مشكلات ساختاري طرف عرضه حل وفصل نخواهد شد
        
    
اوباماي باهوش! و ترامپ ديوانه! دو روي يک سکه
    
روزنامه آرمان در مطلبي نوشت:«اگرچه آمريکا در دوران دونالد ترامپ از عمل به بخش عمده اي از تعهداتش سرباز زده است، اما ايران پيوسته به تعهداتش عمل کرده است».
    
در ماه هاي اخير دو جريان سهل انديش و ماموريت دار به شدت در تلاش است تا با ترامپ هراسي، وي را يک استثناء معرفي کرده و از اين طريق حاکميت آمريکا را بزک و تبرئه کند. در اين ميان برخي روزنامه هاي زنجيره اي پا را فراتر گذاشته و مدعي شد که ايران در دوره اوباما فرصت سوزي کرد و نتيجه اين فرصت سوزي، گرفتار شدن در دوره ترامپ است!اين در حالي است که ساختار سياسي آمريکا به گونه اي طراحي شده است که رئيس جمهور، مجري تدابير پشت پرده طبقه حاکم است و بيش از اين اختياري ندارد؛ 
    
ترامپ هراسي با هدف تبرئه سيستم حاکمه آمريکا توسط مدعيان اصلاحات در حالي است که ترامپ- به عنوان نماينده جمهوري خواهان- و اوباما- به عنوان نماينده دموکرات ها- در هر موضوعي با هم اختلاف داشته باشند، در دشمني با جمهوري اسلامي ايران و مردم کشورمان هيچ اختلافي با هم ندارند.
        
    
اشک تمساح براي معيشت مردم
    
روزنامه آفتاب يزد در سرمقاله ديروز نوشت:«انصافا انتشار لايحه بودجه سال 97 از سوي دولت آغازگر دور جديدي از استرس ها و دلهره ها ميان مردم شده است. صرفنظر از بحث عوارض خروج از کشور و برخي مسائل ديگر که بخش خاصي از جامعه را هدف قرار داده است، زمزمه هاي افزايش قيمت بنزين با روان هر انساني بازي مي کند. چرا که برخلاف موضوعات پيشين،خبر فوق بسياري از افراد جامعه را تحت تاثير قرار مي دهد. به هر حال مرسوم است وقتي بنزين گران مي شود، از شير مرغ تا جون آدميزاد مشمول گراني مي گردد و نرخ تورم بالا مي کشد».
    
نگاهي به وضعيت اقتصادي کشور نشان دهنده اين واقعيت است که مردم با مشکلات زيادي از جمله معيشت و بيکاري روبه رو هستند. در چندسال اخير برخي دولتمردان در کنار روزنامه هاي زنجيره اي مدعي اصلاحات با جنجال رسانه اي، تمامي امور حتي آب خوردن مردم را به برجام گره زده و مدعي شدند که با امضاي توافق هسته اي تمام مشکلات کشور رفع مي شود.اما برجام که قرار بود تحريم ها را از سر راه ملت ايران بردارد، تحقيقا هيچ دستاوردي در پي نداشت. تحريم ها نه تنها برداشته نشد بلکه با قوانيني همچون «مادر تحريم ها» زيرساخت گسترده تري نيز پيدا کرد.
    
يکي از مسائل مهم درخصوص عملکرد دولت يازدهم، کارنامه خالي در حوزه اقتصادي بود. اما هر بار که منتقدان به اين مسئله اشاره مي کردند، روزنامه هاي زنجيره اي با رفتار قبيله اي و با فحاشي به منتقدان، به کل منکر هرگونه نقص و اشکال در دولت مي شدند. بر همين اساس، گلايه ديرهنگام اين روزنامه ها از عملکرد دولت روحاني به هيچ عنوان براي افکار عمومي باورپذير نيست و بيشتر به اشک تمساح شباهت دارد.
    
        
به اين مرده چوب نزنيد!
    
روزنامه اعتماد در صفحه نخست خود يادداشتي را با عنوان «به اين مرده چوب نزنيد!» به اظهارات سخنگوي دولت پيرامون بخش کشاورزي اختصاص داده است
    
در اين نوشتار آمده است: «آقاي نوبخت، سخنگوي دولت و رئيس سازمان برنامه و بودجه در بخش خبري ساعت ١٤ مورخ ٢٠/٩/١٣٩٦ پيرامون لايحه بودجه سال ١٣٩٧ مطلبي نقل به اين مضمون داشتند: ميزان ٤٠ هزار ميليارد تومان امكان اخذ ماليات از بخش هاي مختلفي كه مي توانند ماليات بدهند، وجود دارد. قانونگذار كه حكيم است اين بخش ها مثلا كشاورزي را از پرداخت ماليات معاف كرده است كه مي توانيم با قانونگذاري اين درآمد را داشته باشيم.... جناب دكتر نوبخت لطفا به مرده بخش كشاورزي چوب آخر را نزنيد؛ اين مرده اي كه آقايان از بالاي هواپيما يا در گذر از كنار جاده ها و مزارع در دشت افتاده است را مي بينند ديگر رمق و تواني ندارد كه به او لگد هم زده شود.»شايان ذکر است که سياست هاي دولت يازدهم و دوازدهم در حوزه هاي گوناگوني مانند صنعت، واردات و صادرات، قراردادها و شيوه آن، کشاورزي و.... بارها مورد انتقاد کارشناسان قرار گرفته است. اما متاسفانه دولت يازدهم چهارسال خود را با «فرافکني به دولت قبل» سرگرم کرد.
    
مبناي متفاوت نگراني موشکي اروپا و آمريکا!
    
روزنامه ايران در مطلبي با عنوان «نظام سياسي آمريکا مانع اقدامات افراطي ترامپ در برجام» در مصاحبه با يک کارشناس نوشت: «در آمريکا هم مانند بسياري از کشورها «قوه مدبره اي» وجود دارد که از اقدامات افراطي و نسنجيده آقاي ترامپ - از کره شمالي گرفته تا بيت المقدس - به شدت نگران است... به عبارت ديگر، صبر دستگاه سياسي آمريکا نيز در برابر اقدامات نسنجيده و خطرناک آقاي ترامپ حدي دارد و اين طور نيست که او بتواند تمام برنامه هاي جريان افراطي را بدون مقاومت عملياتي کند
    
اين ادعا که نظام سياسي آمريکا مانع اقدامات افراطي[!] ترامپ است، در حالي مطرح شده که در بخش ديگري از اين گفت وگو گزاره اي متناقض با آن آمده است: «اگر هم جريان هايي در درون آمريکا جايگاه ايران را به رسميت شناخته باشند و مايل به عادي سازي روابط با تهران باشند، هنوز ميزان نفوذ لابي ها و بازيگران حاشيه اي در واشنگتن چنان مهم است که اجازه نمي دهد نهادهاي سياستگذاري در آمريکا به صورت واقع بينانه و مصلحت انديشانه تصميم گيري کنند.» 
    
اين کارشناس عليرغم اينکه مدعي وجود جرياني در آمريکاست که از اقدامات ترامپ جلوگيري مي کند، در عين حال معتقد است که لابي ها چنان نفوذي در آمريکا دارند که از سياستگذاري هاي واقع بينانه در اين کشور جلوگيري مي کند! شواهد و واقعيت ها خلاف مدعاي غير واقعي فوق(عدم همراهي نظام سياسي آمريکا با ترامپ) را ثابت مي کند چراکه در دوران پسابرجام مجالس آمريکا طرح هاي تحريمي بسياري را عليه ايران با تنها چند راي مخالف تصويب کرده اند.
    
در بخش ديگري از گفت وگو از قول اين کارشناس در پاسخ به اين سوال که آيا اساسا مبناي نگراني اروپا و آمريکا درباره برنامه موشکي ايران يکسان است؟ آمده است: «آنها [آمريکايي ها] تصور مي کنند که با حفظ توانمندي موشکي ايران هم اقتدار آمريکا زير سوال رفته و هم يک فرصت تاريخي براي خلع سلاح و تضعيف ايران را از دست داده اند. اما موضع اروپا در اين مورد بسيار متفاوت است. اگر امروز اروپا از مسئله موشک هاي ايران ابراز نگراني مي کند، عمده ترين دليل اش اين است که مي خواهد نوعي موازنه در رابطه اش ميان ايران و آمريکا برقرار کند. در واقع، مخالفت اروپا با موشک هاي ايران، بيش از اينکه ناشي از دغدغه هاي ذهني يا نگراني هاي واقعي امنيتي باشد، يک مخالفت تاکتيکي و سياسي است
    
مدعيان اصلاحات که پس از نقض عهد مکرر آمريکا در برجام، در اعتمادشان به شيطان بزرگ ناکام شدند و مسير خوشبيني به اروپا را در پيش گرفتند، چنان مشغول بزک اروپا شده اند که فشار بر ايران بر سر توانمندي موشکي از سوي اروپا و آمريکا را داراي مبناي متفاوت جلوه مي دهند!