ادعای آیتاللهی: افزایش خشونت زنان علیه مردان 7ذی-96
«خدا میداند با چنین وضعیتی کدام پسری ولو ٤٠ساله و ٥٠ساله جرئت ازدواجکردن
را خواهد داشت؛ حتی اگر رستم دستان باشد، باید حمایت و دفاع از زنان را به مردان
واگذار کرد. تجربه نشان داده که بهترین نوع حمایت از زنان آن است که حمایت از زنان
را به مردان خانواده بسپاریم. پدر، همسر، برادر، پدربزرگ، پدر همسر و محارمی که
قدرت حمایت و دفاع از زن را دارند...». اینها بخشی از یادداشت زهرا آیتاللهی،
رئیس شورای فرهنگی-اجتماعی زنان، است که در روزنامه کیهان منتشر شد و به قول خودش
تقطیعشده در رسانههای مجازی منعکس شد و جنجال فراوانی بهپا کرد.
به گزارش ایسنا، شرق در ادامه نوشت: خودش میگوید منظورش را آنطور که
باید، به گوش شنونده نرساندهاند و هدفدار بوده و این شیوه منعکسکردن سخنانش
منصفانه نیست. یادداشت کیهان را که میخوانیم البته کلیت ماجرا همین است که از این
چند جمله استنباط میشود؛ اما نگرانی او که حالا نزدیک به یک سال است بر مسند
ریاست شورای فرهنگی-اجتماعی نشسته، این است که پلیسیبودن لایحه منع خشونت علیه
زنان، مردان را از ازدواج گریزان میکند. البته خانم آیتاللهی شاید به این نکته
توجه نکردهاند که در تمام این سالها که کلیت قانون مدنی به نفع مردان بوده، زنان
از ازدواج گریزان نشدهاند؛ اما به نظر او زنان با درایت خود میتوانند بخشی از
مشکلات را حل کنند. او به انتقادات گوش میدهد و پاسخ میدهد و مدام میگوید منکر
ظلمی که به زنان میشود، نیست؛ اما لایحه منع خشونت علیه زنان را نیازمند تصحیح
جدی میداند. اظهارات آیتاللهی واکنش زنان مجلس را نیز به دنبال داشته است.
سلحشوری در گفتوگو با رسانهها عنوان کرد: «باید نگاه سیاسی به زن را کنار
بگذاریم. اگر به زن بهعنوان یک انسان که دارای حق اجتماعی است، نگاه کنیم و نگاه
سیاسیمان را هم وارد موضوع زنان نکنیم و نگوییم این طرح را معاونت زنان ریاستجمهوری
و خانم مولاوردی یا فراکسیون زنان تهیه کرده پس باید با آن مخالفت کرد، چنین
مواضعی بروز نمیکند. در حوزه زنان چیزی بهعنوان اصلاحطلب و اصولگرا وجود ندارد
و نباید هم داشته باشد». این اظهارنظرها در هر صورت متعلق به رئیس شورای
فرهنگی-اجتماعی زنان است، شورای فرهنگی-اجتماعی زنان و خانواده، نهادی است که برای
سیاستگذاری و برنامهریزی کلان در مسائل فرهنگی و اجتماعی زنان و ایجاد هماهنگیهای
لازم در این امور، براساس مصوبه صدوپانزدهمین جلسه مورخ ١٩/٣/١٣٦٦ شورایعالی
انقلاب فرهنگی تشکیل شده و از تیر سال ١٣٦٧ کار خود را آغاز کرده و آیتاللهی پس
از کبری خزعلی ریاست آن را برعهده گرفته است.
واقعا معتقد هستید وقتی که پدر و برادر و شوهر باشد،
زنان به قانون نیاز ندارند؟
مطلبی که از در شبکههای اجتماعی منتشر شده، دو، سه خط از یک مطلب تقریبا ٩٠ خطی من است که در روزنامه کیهان چاپ شده است. هر مقالهای- تأکید میکنم هر مقالهای- اگر فقط دو جملهاش در جایی منتشر شود و مابقی آن نباشد، قطعا در حق نویسنده آن اجحاف کردهاید. بحثی که من مطرح کردهام، یک ارزیابی از لایحه منع خشونت علیه زنان است و من این لایحه را نقد کردهام و فکر میکنم این طبیعی باشد که من بهعنوان یک مسئول امور زنان کشور که واقعیتهای اجتماعی جامعه را زیر نظر دارد، معتقدم که در موارد زیادی به زنان ظلم میشود، خیلی از این ظلمها هم در کانون خانواده اتفاق میافتد. آن چیزی که مقام معظم رهبری تابهحال سه، چهار مرتبه نسبت به آن تأکید داشتهاند این است که مردانِ خانواده را به سمتی ببریم که نتوانند به زنان ظلم کنند. بنده بهشدت معتقدم ما هر راهکاری را که میخواهیم ارائه دهیم، باید در نهایت به نفع زنان باشد. ما اگر راهکارهایی را ارائه دهیم که اثر کوتاهمدت آن مثبت باشد؛ اما در درازمدت آثار منفی داشته باشد، این به ضرر جامعه زنان است. هر طرح و پیشنهادی که منجر به ایجاد تنشهای بیشتر در خانه و خانواده بشود، به ضرر زنان است. واقعیت این است که بههرحال زن از نظر قدرت بدنی زورش به مرد نمیرسد و حساسیتش هم نسبت به مسائل بیش از مرد است؛ بنابراین اگر در کانون خانواده مرد بخواهد به زن ظلم بکند، هم راحت میتواند این کار را بکند و هم زن زیاد صدمه میبیند. من اعتقاد دارم در لایحه منع خشونت علیه زنان، فیالواقع برای هر خطای کوچک مرد، یک جرم بزرگ و یک مجازات بزرگ دیده شده؛ یعنی هم جرمانگاری شده و هم مجازاتهای سخت برایش در نظر گرفته شده است.
نتیجه این لایحه چیزی نیست جز اینکه در خانواده دائم تنش خواهیم داشت. بنده قبول دارم با موارد حاد ظلم مرد به زن باید برخورد قانونی شود. البته نمیگویم نباید با موارد جزئی و ریز برخورد شود، اما برخوردش باید متفاوت باشد. خیلی وقتها باید مرد را نصیحت کرد، کانون خانواده، مکانی است که نمیشود همه مسائل آن را با قانون حل کرد. خیلی جاها مرد خانواده را باید از حیث باورها و رفتارهایش تغییر داد، اگر باور و خصلتها سر جای خودش باشد، با ضرب و زور قانون بخواهیم مرد را وادار به تغییر کنیم، آنجا که مشکل مرد خیلی حاد نیست به ضرر زن میشود. زن دنبال چیست؟ دنبال این است که در خانه اگر ظلمی به او میشود برطرف شود و بتواند کنار فرزندانش و همسرش به خوشی زندگی کند. اگر ما برنامهای بچینیم که نتیجهاش متلاشیشدن خانواده باشد، درست است که الان یک زن از یک مشکل به صورت موقت نجات پیدا میکند، اما دچار مشکل بیشتری میشود و آن فروپاشی خانواده است. فروپاشی خانواده به زنان کم ضرر میزند؟ هم همسر از دست میدهد، هم فرزندانش در خانواده عادی بزرگ نمیشوند و تمام بار مسئولیت بچه بر دوش زن میافتد آن هم در شرایطی که پیش مادرشان باشند و اگر هم پیش مادر زندگی نکنند، مشکل دوری مادر از بچهها او را آزار میرساند. من معتقدم این لایحه چون جرمانگاری زیادی برای مردان دارد و برای این جرمها مجازات سنگین دارد، باید در آن تجدیدنظر کرد.
شما نمیتوانید انکار کنید که شرایط زنان زیادی در خانههایشان مصداق بارز خشونت خانگی است، قبول ندارید؟
من این را قبول دارم.
من فکر میکنم شما نباید همه مردان و خانوادهها را با مردان و خانواده خودتان مقایسه کنید؛ حتما بهعنوان یک مسئول به دادگاه خانواده رفتهاید، وقتی که زنان در دادگاه خانواده برای اینکه حقشان را بگیرند این همه مشکل میبینند و در آخر هم حقشان را نمیگیرند، چه اشکالی دارد یک لایحهای باشد از این زنان حمایت کند؟
من حرفم همین است، اما منتها این لایحه آن لایحه مدنظر شما نیست. این لایحه به این شکل مضر به حال زن و خانواده اوست. زن جزئی از خانواده است و هویت خیلی از ما زنان در کنار خانواده است که تعریف میشود. درست است که ما هویت فردی و اجتماعی داریم اما هویت اصلی ما در کنار خانواده تعریف میشود. اگر همسر و بچههای خوب نداشته باشیم بیشترین آسیب را میبینیم.
خانم دکتر، همسر خوب چگونه به دست میآید وقتی قانونی نباشد که از زنان حمایت کند؟
با این لایحه و در حضور پلیس هم ایجاد نمیشود.
قطعا ایجاد نمیشود ولی اگر من نوعی گیر یک مرد بد افتادم این قانون به من کمک میکند...
بخشی از این قانون به تو کمک میکند، اما بقیهاش وضعیت را برای تو بدتر میکند؛ حرف من این است. من معتقدم اتفاقا نیازمند قانونی هستیم که به زنان کمک کند که مورد ظلم واقع نشوند و در سطح جامعه هم دچار ظلم نشوند. من هم این ظلمها را میبینم و قبول دارم. مثلا وقتی یک زن مورد تجاوز به عنف قرار میگیرد، آیا مردی که به زن تجاوز کرده، به تناسب جرم ارتکابیاش مجازات میشود؟ به نظرم نه و اتفاقا مجازاتش خیلی کمتر از آن است که مستحقش است. بنابراین ما اعتقاد داریم چه در سطح جامعه و چه در سطح خانواده بسترهای قانونی مناسب برای حمایت از زن داشته باشیم. اما باید چند کار انجام بدهیم؛ اول اینکه همه مشکلات را نباید با قانون حل کنیم، در کانون خانواده خیلی از مشکلات باید با رفاقت، دوستی و صمیمت اصلاح شود. بنابراین در خیلی از مواقع ما باید با تقویت اخلاق در خانواده جلو برویم، درواقع وظیفه ما فرهنگسازی است، اگر ما کانون خانواده را به سمتی ببریم که احساس ناامنی در آن ایجاد شود و مرد احساس کند که با هر رفتار کوچکش ممکن است همسرش او را به زندان بیندازد، اینجا اصلا بستری باقی نمیماند که اسمش را خانواده بگذاریم.
خانم دکتر، الان هم کم احساس ناامنی نمیکند، مگر وضع زنان خوب است؟ مردها حتی در شوخیهایشان با همسرانشان وقتی بحث به طلاق میرسد در همان خنده میگویند که برو دادگاه، قانون همه حق را به من داده. یعنی مرد در ناخودآگاهش میداند که حق همه چیز با اوست... یعنی مرد میداند کار به دادگاه بکشد کار زن ساخته است...
حرف خوبی زدید. ببین شما خودت ازدواج کردهای. وقتی با همسرت اختلاف پیدا میکنی چقدر فشارهای بیرونی میتواند همسرت را اصلاح و چقدر لطافت و ظرافتهای مدبرانه کمک میکند که مرد درست شود.
وقتی زن کتک میخورد، کار به ظرافت و درایت زنان نمیرسد خانم آیتاللهی... .
ما زنیم و خوب میدانیم که خداوند در ما چه تواناییهایی قرار داده. ما با این توانمندیها میتوانیم در خیلی از مسائل رفتار شوهرانمان را اصلاح کنیم؛ بدون آنکه پدر، مادر، پلیس و دادگاه دخالت کند.
شما این را قبول دارید که مردان از حقوق قانونی خود سوءاستفاده میکنند؟
بله که قبول دارم، اما به این هم اعتقاد دارم که این روزها در جامعه ما زنان هم از موقعیت خود سوءاستفاده میکنند. چرا ما مدام میخواهیم بگوییم که چرا، الا و بلا همه مردها مجرم هستند و همه زنها مظلوم و محق هستند؟ شما امروز لایحه خشونت علیه زنان را بنویسید، اگر مردها بعدش نیامدند لایحه خشونت علیه مردان را بنویسند. آنها هم انسان هستند. یک مادر همانقدر که دلش برای دخترش میسوزد، دلش برای پسرش هم میسوزد. دلش میخواهد هم دختر و هم پسرش خوشبخت باشند. ما مسئولان جامعه زنان باید مادرانه به مسائل زنان نگاه کنیم. ما نباید بستری فراهم کنیم که به زن ظلم شود و نباید شرایطی ایجاد کنیم که زن از شرایط خودش سوءاستفاده کند.
یعنی شما میگویید زنها با این لایحه سوءاستفاده میکنند؟ اینهمه مردان در دادگاههای خانواده سوءاستفاده میکنند، یعنی نباید جلویش را گرفت؟
الان آمارهایی که پزشکیقانونی ارائه میدهد میگوید روزبهروز تعداد مردهایی که بهخاطر خشونتی که همسرانشان اعمال کردهاند به پزشکیقانونی مراجعه میکنند افزایش پیدا میکند...
خانم دکتر این آمار تحت هیچ شرایطی قابلقیاس با زنان خشونتدیده و آسیبدیده نیست... .
کاملا قبول دارم، ولی میخواهم بگویم ما مسیری را طی میکنیم که از یک طرف جایگاه زنان را در خانواده مستحکم نمیکنیم، برعکس جایگاه مردان را هم خراب میکنیم. برای اصلاح یک رفتار غلط نباید رفتار غلط کرد. ما برای یک خطای اجتماعی راهکاری ارائه میکنیم که خود آن راهکار منجر به خطای بیشتر میشود. من معتقدم نیازمند قانون در دفاع از زنان هستیم، اما باید قانون فقط در حوزهای که به زن ظلم شده حمایت کند نه بیشتر. اگر میخواهیم رفع ظلم بکنیم نباید کارمان منجر به ظلم به مرد و فرزندان شود. در این لایحه، هم مردان، هم فرزندان و هم در درازمدت زنان آسیب میبینند.
پس شما معتقدید این لایحه باید ویرایش شود و نگاه حذفی ندارید؟
بله، کاملا قبول دارم. من اعتقاد دارم باید اصلاح شود و به نظرم لایحه مدل غربی نوشته شده است. به نظر من بر اساس معضل زنان ایرانی و فرهنگ بومی و فرهنگ خانوادههای ما نوشته نشده است. یک جمله از من در شبکههای اجتماعی پخش شده که برادر و پدر خانواده باید از زن حمایت کنند. در مقاله چاپشده از من حرفم این است که قانون باید از زن حمایت کند، اما یک چیزی را نادیده نگیرید؛ کلا در فرهنگ ایرانی ما، مردان خانواده را حامی زن میدانند. یک دختر وقتی مشکلی دارد پدر خانواده است که از او حمایت میکند. آیا این واقعیت اجتماعی را قبول نداریم که پدر خانواده بیشتر از پلیس به درد دختر میخورد؟ در خیلی از موارد که برای زن مشکل پیش میآید، این شوهر است که دلسوز زن است، نه پلیس. ما بهخاطر یک درصد کم نباید به اکثر موارد تعمیم بدهیم. این واقعیت اجتماعی ما نیست که زنان در اکثر خانوادهها کتک میخورند.
خانم دکتر، زن در یک خانواده نرمال که پیش پلیس نمیرود... شما برای زنانی که در دادگاه هستند، پدرشان و محارمشان به آنها تجاوز کرده یا در دادگاه هستند و از شوهر معتادشان نمیتوانند طلاق بگیرند چه تجویزی دارید؟
ما بهعنوان شورای فرهنگی-اجتماعی زنان روی این مسئله کار کردیم و حرفهای مفصلی هم زدیم. در یک جمله نمیشود گفت، اما مواردی که فرمودید تعدادشان خیلیخیلی اندک است. ما پیش خدای خودمان مسئولیم، یک فاجعه را که یک در میلیون اتفاق میافتد به کل جامعه تعمیم ندهیم... .
خانم دکتر یک نفرش هم فاجعه است... .
بله در این شکی نیست، ولی این لایحه پاسخ عالمانهای به این دردهای ظالمانه نیست به یقین میتوان با اتکا به نگرشهای اسلامی وبااعتماد به توان علمی اندیشمندان خودمان وباعنایت به ذخایرفرهنگی ایران سربلند برای مشکلات فراوان زنان کشورمان چارهاندیشی کرد، تمام نقد بنده آن است که چرا برای درد جامعه ایرانی راهحل را فقط توصیههای سازمان ملل میدانیم و به توان ملی خود اعتماد نمی کنیم در پایان این نکته را هم یادآوری کنم اولین مرکزی که در ایران برای اصلاحات قانونی به نفع زنان اقدام کرد شورای فرهنگی - اجتماعی زنان بود که ازسال ۱۳۷۲ تاکنون دراین زمینه فعال است و توانسته در تغییرات قانونی به نفع زنان هم اقدامات موثری انجام دهد.
مطلبی که از در شبکههای اجتماعی منتشر شده، دو، سه خط از یک مطلب تقریبا ٩٠ خطی من است که در روزنامه کیهان چاپ شده است. هر مقالهای- تأکید میکنم هر مقالهای- اگر فقط دو جملهاش در جایی منتشر شود و مابقی آن نباشد، قطعا در حق نویسنده آن اجحاف کردهاید. بحثی که من مطرح کردهام، یک ارزیابی از لایحه منع خشونت علیه زنان است و من این لایحه را نقد کردهام و فکر میکنم این طبیعی باشد که من بهعنوان یک مسئول امور زنان کشور که واقعیتهای اجتماعی جامعه را زیر نظر دارد، معتقدم که در موارد زیادی به زنان ظلم میشود، خیلی از این ظلمها هم در کانون خانواده اتفاق میافتد. آن چیزی که مقام معظم رهبری تابهحال سه، چهار مرتبه نسبت به آن تأکید داشتهاند این است که مردانِ خانواده را به سمتی ببریم که نتوانند به زنان ظلم کنند. بنده بهشدت معتقدم ما هر راهکاری را که میخواهیم ارائه دهیم، باید در نهایت به نفع زنان باشد. ما اگر راهکارهایی را ارائه دهیم که اثر کوتاهمدت آن مثبت باشد؛ اما در درازمدت آثار منفی داشته باشد، این به ضرر جامعه زنان است. هر طرح و پیشنهادی که منجر به ایجاد تنشهای بیشتر در خانه و خانواده بشود، به ضرر زنان است. واقعیت این است که بههرحال زن از نظر قدرت بدنی زورش به مرد نمیرسد و حساسیتش هم نسبت به مسائل بیش از مرد است؛ بنابراین اگر در کانون خانواده مرد بخواهد به زن ظلم بکند، هم راحت میتواند این کار را بکند و هم زن زیاد صدمه میبیند. من اعتقاد دارم در لایحه منع خشونت علیه زنان، فیالواقع برای هر خطای کوچک مرد، یک جرم بزرگ و یک مجازات بزرگ دیده شده؛ یعنی هم جرمانگاری شده و هم مجازاتهای سخت برایش در نظر گرفته شده است.
نتیجه این لایحه چیزی نیست جز اینکه در خانواده دائم تنش خواهیم داشت. بنده قبول دارم با موارد حاد ظلم مرد به زن باید برخورد قانونی شود. البته نمیگویم نباید با موارد جزئی و ریز برخورد شود، اما برخوردش باید متفاوت باشد. خیلی وقتها باید مرد را نصیحت کرد، کانون خانواده، مکانی است که نمیشود همه مسائل آن را با قانون حل کرد. خیلی جاها مرد خانواده را باید از حیث باورها و رفتارهایش تغییر داد، اگر باور و خصلتها سر جای خودش باشد، با ضرب و زور قانون بخواهیم مرد را وادار به تغییر کنیم، آنجا که مشکل مرد خیلی حاد نیست به ضرر زن میشود. زن دنبال چیست؟ دنبال این است که در خانه اگر ظلمی به او میشود برطرف شود و بتواند کنار فرزندانش و همسرش به خوشی زندگی کند. اگر ما برنامهای بچینیم که نتیجهاش متلاشیشدن خانواده باشد، درست است که الان یک زن از یک مشکل به صورت موقت نجات پیدا میکند، اما دچار مشکل بیشتری میشود و آن فروپاشی خانواده است. فروپاشی خانواده به زنان کم ضرر میزند؟ هم همسر از دست میدهد، هم فرزندانش در خانواده عادی بزرگ نمیشوند و تمام بار مسئولیت بچه بر دوش زن میافتد آن هم در شرایطی که پیش مادرشان باشند و اگر هم پیش مادر زندگی نکنند، مشکل دوری مادر از بچهها او را آزار میرساند. من معتقدم این لایحه چون جرمانگاری زیادی برای مردان دارد و برای این جرمها مجازات سنگین دارد، باید در آن تجدیدنظر کرد.
شما نمیتوانید انکار کنید که شرایط زنان زیادی در خانههایشان مصداق بارز خشونت خانگی است، قبول ندارید؟
من این را قبول دارم.
من فکر میکنم شما نباید همه مردان و خانوادهها را با مردان و خانواده خودتان مقایسه کنید؛ حتما بهعنوان یک مسئول به دادگاه خانواده رفتهاید، وقتی که زنان در دادگاه خانواده برای اینکه حقشان را بگیرند این همه مشکل میبینند و در آخر هم حقشان را نمیگیرند، چه اشکالی دارد یک لایحهای باشد از این زنان حمایت کند؟
من حرفم همین است، اما منتها این لایحه آن لایحه مدنظر شما نیست. این لایحه به این شکل مضر به حال زن و خانواده اوست. زن جزئی از خانواده است و هویت خیلی از ما زنان در کنار خانواده است که تعریف میشود. درست است که ما هویت فردی و اجتماعی داریم اما هویت اصلی ما در کنار خانواده تعریف میشود. اگر همسر و بچههای خوب نداشته باشیم بیشترین آسیب را میبینیم.
خانم دکتر، همسر خوب چگونه به دست میآید وقتی قانونی نباشد که از زنان حمایت کند؟
با این لایحه و در حضور پلیس هم ایجاد نمیشود.
قطعا ایجاد نمیشود ولی اگر من نوعی گیر یک مرد بد افتادم این قانون به من کمک میکند...
بخشی از این قانون به تو کمک میکند، اما بقیهاش وضعیت را برای تو بدتر میکند؛ حرف من این است. من معتقدم اتفاقا نیازمند قانونی هستیم که به زنان کمک کند که مورد ظلم واقع نشوند و در سطح جامعه هم دچار ظلم نشوند. من هم این ظلمها را میبینم و قبول دارم. مثلا وقتی یک زن مورد تجاوز به عنف قرار میگیرد، آیا مردی که به زن تجاوز کرده، به تناسب جرم ارتکابیاش مجازات میشود؟ به نظرم نه و اتفاقا مجازاتش خیلی کمتر از آن است که مستحقش است. بنابراین ما اعتقاد داریم چه در سطح جامعه و چه در سطح خانواده بسترهای قانونی مناسب برای حمایت از زن داشته باشیم. اما باید چند کار انجام بدهیم؛ اول اینکه همه مشکلات را نباید با قانون حل کنیم، در کانون خانواده خیلی از مشکلات باید با رفاقت، دوستی و صمیمت اصلاح شود. بنابراین در خیلی از مواقع ما باید با تقویت اخلاق در خانواده جلو برویم، درواقع وظیفه ما فرهنگسازی است، اگر ما کانون خانواده را به سمتی ببریم که احساس ناامنی در آن ایجاد شود و مرد احساس کند که با هر رفتار کوچکش ممکن است همسرش او را به زندان بیندازد، اینجا اصلا بستری باقی نمیماند که اسمش را خانواده بگذاریم.
خانم دکتر، الان هم کم احساس ناامنی نمیکند، مگر وضع زنان خوب است؟ مردها حتی در شوخیهایشان با همسرانشان وقتی بحث به طلاق میرسد در همان خنده میگویند که برو دادگاه، قانون همه حق را به من داده. یعنی مرد در ناخودآگاهش میداند که حق همه چیز با اوست... یعنی مرد میداند کار به دادگاه بکشد کار زن ساخته است...
حرف خوبی زدید. ببین شما خودت ازدواج کردهای. وقتی با همسرت اختلاف پیدا میکنی چقدر فشارهای بیرونی میتواند همسرت را اصلاح و چقدر لطافت و ظرافتهای مدبرانه کمک میکند که مرد درست شود.
وقتی زن کتک میخورد، کار به ظرافت و درایت زنان نمیرسد خانم آیتاللهی... .
ما زنیم و خوب میدانیم که خداوند در ما چه تواناییهایی قرار داده. ما با این توانمندیها میتوانیم در خیلی از مسائل رفتار شوهرانمان را اصلاح کنیم؛ بدون آنکه پدر، مادر، پلیس و دادگاه دخالت کند.
شما این را قبول دارید که مردان از حقوق قانونی خود سوءاستفاده میکنند؟
بله که قبول دارم، اما به این هم اعتقاد دارم که این روزها در جامعه ما زنان هم از موقعیت خود سوءاستفاده میکنند. چرا ما مدام میخواهیم بگوییم که چرا، الا و بلا همه مردها مجرم هستند و همه زنها مظلوم و محق هستند؟ شما امروز لایحه خشونت علیه زنان را بنویسید، اگر مردها بعدش نیامدند لایحه خشونت علیه مردان را بنویسند. آنها هم انسان هستند. یک مادر همانقدر که دلش برای دخترش میسوزد، دلش برای پسرش هم میسوزد. دلش میخواهد هم دختر و هم پسرش خوشبخت باشند. ما مسئولان جامعه زنان باید مادرانه به مسائل زنان نگاه کنیم. ما نباید بستری فراهم کنیم که به زن ظلم شود و نباید شرایطی ایجاد کنیم که زن از شرایط خودش سوءاستفاده کند.
یعنی شما میگویید زنها با این لایحه سوءاستفاده میکنند؟ اینهمه مردان در دادگاههای خانواده سوءاستفاده میکنند، یعنی نباید جلویش را گرفت؟
الان آمارهایی که پزشکیقانونی ارائه میدهد میگوید روزبهروز تعداد مردهایی که بهخاطر خشونتی که همسرانشان اعمال کردهاند به پزشکیقانونی مراجعه میکنند افزایش پیدا میکند...
خانم دکتر این آمار تحت هیچ شرایطی قابلقیاس با زنان خشونتدیده و آسیبدیده نیست... .
کاملا قبول دارم، ولی میخواهم بگویم ما مسیری را طی میکنیم که از یک طرف جایگاه زنان را در خانواده مستحکم نمیکنیم، برعکس جایگاه مردان را هم خراب میکنیم. برای اصلاح یک رفتار غلط نباید رفتار غلط کرد. ما برای یک خطای اجتماعی راهکاری ارائه میکنیم که خود آن راهکار منجر به خطای بیشتر میشود. من معتقدم نیازمند قانون در دفاع از زنان هستیم، اما باید قانون فقط در حوزهای که به زن ظلم شده حمایت کند نه بیشتر. اگر میخواهیم رفع ظلم بکنیم نباید کارمان منجر به ظلم به مرد و فرزندان شود. در این لایحه، هم مردان، هم فرزندان و هم در درازمدت زنان آسیب میبینند.
پس شما معتقدید این لایحه باید ویرایش شود و نگاه حذفی ندارید؟
بله، کاملا قبول دارم. من اعتقاد دارم باید اصلاح شود و به نظرم لایحه مدل غربی نوشته شده است. به نظر من بر اساس معضل زنان ایرانی و فرهنگ بومی و فرهنگ خانوادههای ما نوشته نشده است. یک جمله از من در شبکههای اجتماعی پخش شده که برادر و پدر خانواده باید از زن حمایت کنند. در مقاله چاپشده از من حرفم این است که قانون باید از زن حمایت کند، اما یک چیزی را نادیده نگیرید؛ کلا در فرهنگ ایرانی ما، مردان خانواده را حامی زن میدانند. یک دختر وقتی مشکلی دارد پدر خانواده است که از او حمایت میکند. آیا این واقعیت اجتماعی را قبول نداریم که پدر خانواده بیشتر از پلیس به درد دختر میخورد؟ در خیلی از موارد که برای زن مشکل پیش میآید، این شوهر است که دلسوز زن است، نه پلیس. ما بهخاطر یک درصد کم نباید به اکثر موارد تعمیم بدهیم. این واقعیت اجتماعی ما نیست که زنان در اکثر خانوادهها کتک میخورند.
خانم دکتر، زن در یک خانواده نرمال که پیش پلیس نمیرود... شما برای زنانی که در دادگاه هستند، پدرشان و محارمشان به آنها تجاوز کرده یا در دادگاه هستند و از شوهر معتادشان نمیتوانند طلاق بگیرند چه تجویزی دارید؟
ما بهعنوان شورای فرهنگی-اجتماعی زنان روی این مسئله کار کردیم و حرفهای مفصلی هم زدیم. در یک جمله نمیشود گفت، اما مواردی که فرمودید تعدادشان خیلیخیلی اندک است. ما پیش خدای خودمان مسئولیم، یک فاجعه را که یک در میلیون اتفاق میافتد به کل جامعه تعمیم ندهیم... .
خانم دکتر یک نفرش هم فاجعه است... .
بله در این شکی نیست، ولی این لایحه پاسخ عالمانهای به این دردهای ظالمانه نیست به یقین میتوان با اتکا به نگرشهای اسلامی وبااعتماد به توان علمی اندیشمندان خودمان وباعنایت به ذخایرفرهنگی ایران سربلند برای مشکلات فراوان زنان کشورمان چارهاندیشی کرد، تمام نقد بنده آن است که چرا برای درد جامعه ایرانی راهحل را فقط توصیههای سازمان ملل میدانیم و به توان ملی خود اعتماد نمی کنیم در پایان این نکته را هم یادآوری کنم اولین مرکزی که در ایران برای اصلاحات قانونی به نفع زنان اقدام کرد شورای فرهنگی - اجتماعی زنان بود که ازسال ۱۳۷۲ تاکنون دراین زمینه فعال است و توانسته در تغییرات قانونی به نفع زنان هم اقدامات موثری انجام دهد.