باهنر: خاتمی را از سران
فتنه نمیدانم اما... 5 دی – 96
همین پسوند اما وچند نقطه کاررا خراب کرده است
چون بدتر وسنگین ترازاتهام فتنه است.
«آقای خاتمی را برخی جزو سران فتنه میدانند. البته من ایشان را جزو سران
فتنه نمیدانم ولی فکر میکنم آقای خاتمی در ۸۸ کوتاهیهایی داشته که باید جبران کند و اگر طرحی داشته باشد که بخواهد
بنشیند و جبران کند و اشکالاتی را که به وجود آوردند، حل کنند حتما باید اشتباهاتش
را جبران کند و اگر جبران کند میتوان نشست و گفتوگو کرد.»
به گزارش ایسنا، روزنامه خراسان نوشت: گفتوگو با محمدرضا باهنر جذاب است،
پیشترها او به سبب حضور پررنگتر در لایههای قدرت در مصاحبهها پاسخ های
دیپلماتیک می داد و گاهی به سختی می شد تیترهای جذاب از لابهلای گفت و گوی او
انتخاب کرد اما چند وقتی است که در بیان مواضع و تحلیل هایش صراحت بیشتری به خرج
می دهد. از جمله در گفت و گوی مشروح خود با خبرنگار خراسان که به جز یک سوال به
بقیه سوالات ما با زبان صریح تری پاسخ داد. او در این گفت و گو تحلیلی از شرایط
سیاسی کشور به خصوص فعالیت های اصولگرایان و اصلاح طلبان در انتخابات ارائه می کند
و از پارادوکس هایی می گوید که اصولگرایان در آن گرفتار شده اند و اگر بتوانند این
تناقضات را حل کنند می توانند رای ۴۰ درصدی خود را به ۵۱ درصد برسانند. باهنر از افرادی در جریان اصلاح طلب نام می برد که
اصولگرایان می توانند با آن ها مذاکره کنند؛ چهره هایی همچون موسوی خوئینی ها،
محمدرضا عارف و مجید انصاری. او حتی می گوید که آماده است با سید محمد خاتمی هم
گفت و گو کند و او را جزو سران فتنه نمی داند، هر چند برای این گفت و گو زمینه
هایی را لازم می داند و شروطی که خاتمی باید انجام دهد. دبیر کل جامعه اسلامی
مهندسین و عضو حقیقی مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است اصلاح طلبان نباید از روحانی
عبور کنند او این طور می گوید که برخی اصلاح طلبان اگر چه روحانی را انتخاب کردند
اما احساس می کنند چون روحانی «نمی تواند» پس بهتر است پرونده خود را از روحانی
جدا کنند. وقتی درباره تصمیم جمنا در انتخابات ۲۹ اردیبهشت و کنار گذاشتن قالیباف سوال می کنیم او از این تصمیم دفاع می کند
و می گوید که انتظار داشته اصولگرایان ۲۵ درصد رای بیاورند اما
با تصمیم جمنا ۴۰ درصد رای آورده اند. او برای اصولگرایان
هم توصیه هایی دارد و معتقد است آنها باید گفتمان خود را به نوعی اصلاح کنند که هم
اصولشان حفظ شود و هم سرمایه اجتماعی داشته باشند. او یکی از آسیب های جریان
اصولگرایی را وابستگی این جریان به نهادهای مختلف می داند و درباره نقد کردن برخی
نهادهای نظام معتقد است هم شورای نگهبان و هم قوه قضاییه قابل نقد هستند اما باید
شرایط و زمینه هایش فراهم شود. او تحلیل جالبی هم درباره رای آوردن خاتمی، روحانی
و احمدی نژاد و رای نیاوردن ناطق نوری دارد.
گزیده پاسخهای محمدرضا باهنر را با هم میخوانیم:
- ما واقعا به فتنه اعتقاد داریم و یک سری آدمها از سران فتنه هستند و قابل
مذاکره نیستند که باید با نظام مسئله خود را حل کنند.
- ما اصلاحطلبان را به طور عام فتنهگر نمیدانیم.
- بودجهای که امسال دولت به مجلس داده مورد انتقادهای سنگین قرار گرفته اما
من هم به عنوان کسی که در حزب روحانی نبودم و در طرف رقیب قرار داشتم، میدانم که
دولت در بستن بودجه امسال به شدت مشکل دارد و باید کمکش کرد تا از این گردنه بگذرد.
- غیر از سران فتنه افراد زیادی هستند، مثلا آقای عارف قابل مذاکره است یا
برخی اعضای تشخیص مصلحت نظام مثل مجید انصاری حتی در ردههای بالاتر مثل موسویخوئینیها.
او شخصیتی است که کاملا میشود مورد مذاکره قرار بگیرد.
- در طرف اصولگرایان من خودم آمادگی دارم اما تیپی مثل دکتر حداد عادل میتواند
وارد شود و میداندار شود یا مثلا برخی علما اگر بتوانند خوب است. مثلا احمد توکلی
یا در بحث اقتصادی دکتر نادران یا آقای ذوالقدر هم میتوانند.
- آقای خاتمی را برخی جزو سران فتنه میدانند. البته من ایشان را جزو سران
فتنه نمیدانم ولی فکر میکنم آقای خاتمی در ۸۸ کوتاهیهایی داشته که باید جبران کند و اگر طرحی داشته باشد که بخواهد
بنشیند و جبران کند و اشکالاتی را که به وجود آوردند، حل کنند حتما باید اشتباهاتش
را جبران کند و اگر جبران کند میتوان نشست و گفتوگو کرد.
- من خودم هم که در طیف مقابل هستم معتقدم هر کمکی که میشود باید برای دولت
انجام داد تا بتواند از این چالشها عبور کند. معتقدم تکلیف شرعی و قانونی و
اخلاقی ما این است که به دولت کمک کنیم و قدرت دولت را افزایش دهیم حتی یک طرف اگر
دولت کمک هم نخواهد هر مقدار که بتوانیم باید کمک کنیم.
- این که کسی بگوید برای این که ثابت کند دولت روحانی ناتوان است آن را تخریب
کنم، خیانت به نظام و انقلاب و مردم است.
- دو گروه اصلاحطلبان از روحانی دلخور هستند. یک گروه توقعشان برآورده نشده
و میخواستند همه وزیران دولت را از اصلاحطلبان محکم بگذارد و چون این طور نشده
میگویند روحانی به عهدش عمل نکرده. این دلخوری نباید باعث شود به روحانی کمک
نکنند. عده دیگر روحانی را انتخاب کردند و احساس میکنند چون روحانی نمیتواند
بهتر است پرونده خود را از روحانی جدا کنیم که به نظرم حرف درستی نیست.
- دوستانی داریم که میگویند دولت نمیتواند اما ما این موضع را قبول نداریم
و فکر میکنیم باید همه تلاش خود را انجام دهیم تا کار جلو برود. از سران قوا هم
انتظار داریم متلکپراکنیها و تیکهپراکنیها را نداشته باشند چون اصلا به مصلحت
نیست و روسای قوا باید نشان دهند که همدل هستند؛ حداقل در چیزهایی که همه قبول
داریم.
- از ۱۲هزار نفر که در انتخابات مجلس ثبت نام
کردند، شش هزار نفر رد صلاحیت شدند که برخی را میشناسم به ناحق رد شدند یا تایید
شدند. شورای نگهبان تقصیر ندارد چون باید ظرف یک ماه ۱۲هزار نفر را بررسی کند و گاهی مواقع نمیتواند به نتیجه برسد. ما فکر میکنیم
روند کلی برخورد شورای نگهبان خوب بوده اما جزئی که وارد میشویم، میبینیم به
تعداد محدودی ظلم شده است.
- سپاه موقعی که دفاع از امنیت و مبارزه با داعش میکند جزو افتخارات ملی
ماست اما در فضای مجازی میگویند این کارها خوب است و دستش درد نکند اما چرا در
کارهای اقتصادی دخالت میکند؟ آنهایی که نقد میکنند بیکاری و تورم و مشکلات را
ناشی از سپاه معرفی میکنند. ما چه باید بکنیم؟ بشویم مدافع سپاه یا منتقد؟ واقعا
پاسخ دقیقی برای آن ندارم.
- اصولگرایان اکثریت میگویند حجاب برتر چادر است اما در تهران ۸۰درصد چادر نمیپوشند. بالاخره اگر من خیلی روی چادر شعار دهم عده زیادی رای
نمیدهند. چکار کنم؟ اینها پارادوکسهایی است که وجود دارد. البته من معتقدم
ادبیات باید اصلاح شود.
- جمنا خوب عمل کرد و خیلی هم موفق بود. این را امروز به شما میگویم که بنده
در جلسات رسمی جمنا که دعوت میشدم، در فاصله هفت ماه به انتخابات میگفتم ما با
گفتمان انقلابیگری که این طور دوستان تبلیغ میکنند، در جامعه بیشتر از ۲۵درصد رای نداریم. من انتظار ۲۵ درصد رای داشتم و ۴۰درصد رای آورد که خیلی خوب شد. ۴۰درصد رای در مقایسه با
دوره قبل که جداگانه حضور پیدا کرده بودند، چقدر بود؟
- ممکن است برخی تحلیل کنند اگر قالیباف مانده بود و رئیسی رفته بود شاید ۴۲درصد رای میشد. البته من میدانم اگر قالیباف میآمد حتما رایش کمتر میشد.
این تحلیل من است و شاید اشتباه باشد اما همان موقع نظرم این بود که قالیباف باید
برود کنار. چون رئیسی همه اصولگرایان را بهتر متحد میکرد و اگر قالیباف بود بخشی
از اصولگرایان جدا میشدند شاید به روحانی رای نمیدادند اما به قالیباف هم رای
نمیدادند و این وحدت میان اصولگرایان به خاطر خود رئیسی بود.
- حتما شورای نگهبان قابل نقد است اما میتوانیم بگوییم؟ همین الان دعوایی
را که در کشور شکل گرفته ببینید. قوه قضاییه قابل نقد است یا خیر؟ قطعا قابل نقد
است و صدها نقد دارم. ممکن است نقد کردن قوه قضاییه این روزها رایآور هم باشد اما
قوه قضاییه خودش باید زمینه نقد سالم را برای خود ایجاد کند. موقعی که سروصدا شد
به فاصله ۱۵ روز آقای اژهای در دانشگاه چند ساعت با
دانشجویان بحث کردند و آیتالله آملی لاریجانی هم ۸ ساعت بحث کردند. چرا قبلش این طور نبود؟ حتما باید سروصدا ایجاد میشد؟
- برای انتخابات ۱۴۰۰ برنامهای ندارم.
- بعد از این که خاتمی رئیسجمهور شد، به ملاقاتش رفتم و ضمن تبریک، گفتم
برنامه شما برای ریاستجمهوری چیست و اعضای کابینه شما چه کسانی هستند. ایشان زد
زیر خنده و گفت: مگر من فکر میکردم رئیسجمهور بشوم که برنامه و کابینه داشته
باشم و تازه میخواهم ببینم چه کار باید کرد؟ احمدینژاد هم غیر از خودش که شاید
فکر میکرد از جایی به او الهام شده که رئیسجمهور میشود، کسی تصور نمیکرد او
رئیسجمهور شود.
- درباره آقای روحانی هم اگر هاشمی و خاتمی حمایت نمیکردند و عارف کنار نمیرفت
و ما ۴نامزد نداشتیم، روحانی رای نمیآورد.
- این اشکال نظام است. نمیگویم رئیسجمهور از صندوق دربیاید اما باید از دو
سال قبل بدانیم که بین دو نفر یک نفر رئیسجمهور میشود نه این که بین ۵۰ نفر معلوم نیست چه کسی رئیسجمهور میشود.
- این که بگویید لاریجانی میآید یا خیر هزار اتفاق میافتد. بعضی وقتها زود
شروع کردن مضر است. اینهایی که رئیسجمهور شدند، کسانی بودند که دیر شروع کردند و
ناطق نوری که از یک سال قبل شروع کرد، نتوانست.
- شما نباید کسی را که یک یا دو دوره وارد مجلس شده است با باهنر که هفت دوره
سابقه مجلس دارد مقایسه کنید. اگر با باهنر ابتدای کار مقایسه کنید حتما بسیار
بهتر هستند.