انتقاد
تند جواد لاری جانی از احمدینژادیها 10 آذر – 96
ممد جواد لاری جانی که برادر بزرگ لاری
جانی های فاسد اقتصادی ومالی است .خودش پرونده کلان زمین خواری دارد .چون همراه با
سایر برادران فاسدش از سوی احمدی نژاد افشا شده است . اکنون که دژخیم اژه ای گوش
خوار زرد کرده با لهجه لاتی و لمپنی به احمدی نژاد حمله کرد شرایط را مناسب دیده
تا به وکیل مدافع نمایندگی برادرانس به
احمدی نژاد انتقاد کند.
محمد جواد لاریجانی با اشاره به موضوع
حصر به اتهاماتی که از سوی فرقه زنبیلیه نسبت به او مطرح شده است پاسخ گفت.
بخش هایی از گفتگوی لاریجانی با میزان را در ادامه بخوانید؛
آقای شمخانی در حاشیه بازدید از نمایشگاه مطبوعات گفت که واژه حصر واژه درستی نیست و افرادی که نامشان مطرح میشود اصلاً در حصر نیستند. خانواده این افراد دیداری با آنها داشتند؛ آیا اتفاق جدیدی در این رابطه رخ داده و نظام تصمیم جدیدی اتخاذ کرده است؟
اینجا هم ظاهراً همان بحث " اتساع معنوی" مطرح است! واژه حصر واژهای انعطاف پذیر شده است! بحث اصلی در این رابطه بحث فتنه 88 است. آیا در نظام ما شورش بر علیه نظام و ریختن به خیابان برای گرفتن قدرت سیاسی مجاز هست یا نیست؟ کسانی که این کار را کردند باید رها شوند یا باید پاسخگو باشند؟ بنابر این مسئله اصلی مسئله فتنه است. اینها کسانی بودند که در فتنه 88 نقش کلیدی داشتند. این مسئله باید روشن شود که آیا کسی که در نظام اسلامی میتواند برای کسب قدرت مردم را به خیابان بریزد و شورش کند و منافع ملی را زیر پا بگذارد و موجبات بروز خسارت و کشته شدن شهروندان را فراهم آورد در آن صورت باید چگونه پاسخگو باشد؟ این موضوع باید روشن شود. یک جریان سیاسی در کشور وجود دارد که هر وقت دستانش برسد این کار را می کند. در دوره اصلاحات در فتنه 78 یک چشمه آمدند که ناامید شدند.
در 88 آن شورش را کردند که همه اجانب و دشمنان ما خوشحال شدند و ازنخست وزیر و وزیر خارجه رژیم صهیونیستی تا منافقین دستبند سبز به دست بستند. این مسئله کمی نیست. این حرکت قبل از هدف قرار دادن اسلامیت، یک کودتای تمام عیار علیه دموکراسی بود. این مسئله در هر جای دنیا اتفاق می افتاد عواقب تندی داشت. یک نیمچه اتفاقی در ترکیه افتاد بیش از 50 هزار نفر را گرفتند و هنوز هم این روند در آن کشور ادامه دارد. البته نظام ما خیلی توانمند است و مطابق با قانون و با تسامح برخورد میکند. چیزی که امروز در قالب بزرگ کردن حصر مطرح می شود این است که بگویند بحث فتنه بلااشکال است. من میخواهم بگویم جریان فتنه یک خیانت بزرگ به مردم و کشور بود و نه تنها نباید فراموش شود بلکه باید برای همیشه ریشه کن شود ودیگر در کشور ما هیچ عنصر سیاسی جرأت نکند برای رسیدن به مقاصدش به فتنه روی آورد. فتنه محصول نفاق سیاسی است و نفاق محصول انحراف در تفکر دینی است. یک جریانی معتقد به حکومت سکولار است، اما چون قانون اساسی این را نمیپذیرد بنابر این اعضای این جریان در ابتدا قسم یاد میکنند که قانون اساسی را قبول داریم تا به قدرت برسند و وقتی به قدرت رسیدند در جهت تغییر حکومت حرکت میکنند، اما چون نمیتوانند، به شورش روی می آورند.
جریان دیگری هم چنین خصلتی دارد؟
مشابه این جریان را در مورد احمدی نژاد هم داشتیم یعنی یک انحراف در تفکر دینی موجب شد در عمل سیاسی رفتار منافقانه داشته باشند و مدام بگویند ولایت و بگویند مقصود از ولایت، امام زمان (عج) است. درحالی که بحث ولایت از خدا شروع می شود و با پیامبر و ائمه و امام زمان (عج) هم هست و شامل ولی فقیه هم میشود، اما آنها بعداً در مقابل ولی فقیه هم قرار گرفتند. یعنی دایره انحراف و نفاق سیاسی و خروج برعلیه امام عادل یک دایره کاملا بسته است.
مرحوم شیخ مفید (ره) این نوع انحراف را تحت عنوان "غلّو" درج کرده است و منحرفین مربوطه را "غلات" نامیده است. اولا:غلات یک شخصیت محبوب و مورد ا حترام دینی را بر می گزینند و حبّ شخصی ( کاریزماتیک) وی را مدام علم میکنند. ثانیاً: حبّ آن شخصیت را بر شرع مقدم میدارند و لذا برای اقامه دین اصراری ندارند. برخی مانند آقای احمدی نژاد و همراهانش دوران دین را سپری شده میدانند، میگویند روزی اسب وسیله رفت و آمد بوده است اما امروزه اسب هست ولی برای تفریح و سواری، نه رفت و آمد دین هم همینطور.
جالب است که انتهای ادعای هر دو جریان منحرف - سکولارها و غلات- یکسان است و آنهم عدم تاکید بلکه مخالفت بر اقامه دین به عنوان عقلانیت پایه تجربه مدنی - سیاسی جمهوری اسلامی . دم از عدالت میزنند، اما عدالت غیر مبتنی بر اسلام! تاریخ نشان داده که همه چیز از این نوع عدالت بیرون میآید.
اخیرا! برخی از اعضای فرقه زنبیلیه یا همان جریان انحرافی علیه شما مواردی را مطرح کرده است؛ نظرتان در این مورد چیست؟
توهین و هتاکی علیه من ارزشی ندارد، همواره سخن درست و " قول سدید" ارزش دارد.
حال در دوران "دسترسی دیجیتال" میتوانیم بگوییم ضمن اینکه دسترسی به مطالب علمی به نحو غیر مترقبهای تسریع و تسهیل شده است، اما "هرزهگی" هم جهانگیر و جهان شمول شده است؛ چه "هرزه گویی" و چه "هرزه نگاری " و دیگر انواع هرزه گیها!!
جبهه نظامی و امنیتی ، در مرحله آخر است ، یعنی اگر دشمن در دو زمینه جبهه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی توفیقات مهمی پیدا کند وسوسه می شود که پروژههای خود را با جبهه امنیتی - نظامی تکمیل کند. در جریان انتخابات مربوط به دولت اصلاحات، مبلغان این جریان روشن و صریح میگفتند اگر آقای ناطق رئیس جمهور بشود آمریکا به ایران حمله میکند! و در دولت معاصر هم برخی برای اینکه "توجیه خارج از زمینه " برای "برجام" ارائه دهند مدعی هستند که اگر برجام را نمی پذیرفتیم به تاسیسات نظامی - هستهای ما حمله نظامی می شد!! به نظر من این ادعاها هیچ کدام پایه و اساس درستی ن دارند و بیشتر " مصادره به مطلوب" هستند!
آنچه مهم است انحراف ازدین و نفاق سیاسی و خروج علیه ولی فقیه عادل است. اصلا لاریجانی "شمر" ! این حرفی که می زند درست است. من آدم پرتسامحی هستم اما بحثم این است که اصل قضیه فراموش نشود. انحراف از دین سبب نفاق در عمل سیاسی می شود و نفاق در عمل سیاسی ما را به "خروج" و "بغی" می کشاند.
این یک پدیده مهم و با نمونههای متعدد در جامعه است که حتما باید به آن توجه داشت. فکر نکنیم که زمینههای انحراف امروز نیز وجود ندارد. انحراف پوسته خود را عوض میکند؛ یک زمانی مجاهدین خلق اسلام آلوده به مارکسیسم را علم کردند ، به درّه نفاق افتادند و علیه امام مشروع قیام کردند و امروز عاقبت آنها را همگان می بینند و البته خسارت عظیم به ملت وارد کردند و زمانی دیگر ژست مدرنیته و سکولاریسم بود و حال ژست امام زمانی شده است. یعنی محتوا همان است. ممکن است یک ژست بعدی نیز پیدا شود باید حواسمان را جمع کنیم.
بخش هایی از گفتگوی لاریجانی با میزان را در ادامه بخوانید؛
آقای شمخانی در حاشیه بازدید از نمایشگاه مطبوعات گفت که واژه حصر واژه درستی نیست و افرادی که نامشان مطرح میشود اصلاً در حصر نیستند. خانواده این افراد دیداری با آنها داشتند؛ آیا اتفاق جدیدی در این رابطه رخ داده و نظام تصمیم جدیدی اتخاذ کرده است؟
اینجا هم ظاهراً همان بحث " اتساع معنوی" مطرح است! واژه حصر واژهای انعطاف پذیر شده است! بحث اصلی در این رابطه بحث فتنه 88 است. آیا در نظام ما شورش بر علیه نظام و ریختن به خیابان برای گرفتن قدرت سیاسی مجاز هست یا نیست؟ کسانی که این کار را کردند باید رها شوند یا باید پاسخگو باشند؟ بنابر این مسئله اصلی مسئله فتنه است. اینها کسانی بودند که در فتنه 88 نقش کلیدی داشتند. این مسئله باید روشن شود که آیا کسی که در نظام اسلامی میتواند برای کسب قدرت مردم را به خیابان بریزد و شورش کند و منافع ملی را زیر پا بگذارد و موجبات بروز خسارت و کشته شدن شهروندان را فراهم آورد در آن صورت باید چگونه پاسخگو باشد؟ این موضوع باید روشن شود. یک جریان سیاسی در کشور وجود دارد که هر وقت دستانش برسد این کار را می کند. در دوره اصلاحات در فتنه 78 یک چشمه آمدند که ناامید شدند.
در 88 آن شورش را کردند که همه اجانب و دشمنان ما خوشحال شدند و ازنخست وزیر و وزیر خارجه رژیم صهیونیستی تا منافقین دستبند سبز به دست بستند. این مسئله کمی نیست. این حرکت قبل از هدف قرار دادن اسلامیت، یک کودتای تمام عیار علیه دموکراسی بود. این مسئله در هر جای دنیا اتفاق می افتاد عواقب تندی داشت. یک نیمچه اتفاقی در ترکیه افتاد بیش از 50 هزار نفر را گرفتند و هنوز هم این روند در آن کشور ادامه دارد. البته نظام ما خیلی توانمند است و مطابق با قانون و با تسامح برخورد میکند. چیزی که امروز در قالب بزرگ کردن حصر مطرح می شود این است که بگویند بحث فتنه بلااشکال است. من میخواهم بگویم جریان فتنه یک خیانت بزرگ به مردم و کشور بود و نه تنها نباید فراموش شود بلکه باید برای همیشه ریشه کن شود ودیگر در کشور ما هیچ عنصر سیاسی جرأت نکند برای رسیدن به مقاصدش به فتنه روی آورد. فتنه محصول نفاق سیاسی است و نفاق محصول انحراف در تفکر دینی است. یک جریانی معتقد به حکومت سکولار است، اما چون قانون اساسی این را نمیپذیرد بنابر این اعضای این جریان در ابتدا قسم یاد میکنند که قانون اساسی را قبول داریم تا به قدرت برسند و وقتی به قدرت رسیدند در جهت تغییر حکومت حرکت میکنند، اما چون نمیتوانند، به شورش روی می آورند.
جریان دیگری هم چنین خصلتی دارد؟
مشابه این جریان را در مورد احمدی نژاد هم داشتیم یعنی یک انحراف در تفکر دینی موجب شد در عمل سیاسی رفتار منافقانه داشته باشند و مدام بگویند ولایت و بگویند مقصود از ولایت، امام زمان (عج) است. درحالی که بحث ولایت از خدا شروع می شود و با پیامبر و ائمه و امام زمان (عج) هم هست و شامل ولی فقیه هم میشود، اما آنها بعداً در مقابل ولی فقیه هم قرار گرفتند. یعنی دایره انحراف و نفاق سیاسی و خروج برعلیه امام عادل یک دایره کاملا بسته است.
مرحوم شیخ مفید (ره) این نوع انحراف را تحت عنوان "غلّو" درج کرده است و منحرفین مربوطه را "غلات" نامیده است. اولا:غلات یک شخصیت محبوب و مورد ا حترام دینی را بر می گزینند و حبّ شخصی ( کاریزماتیک) وی را مدام علم میکنند. ثانیاً: حبّ آن شخصیت را بر شرع مقدم میدارند و لذا برای اقامه دین اصراری ندارند. برخی مانند آقای احمدی نژاد و همراهانش دوران دین را سپری شده میدانند، میگویند روزی اسب وسیله رفت و آمد بوده است اما امروزه اسب هست ولی برای تفریح و سواری، نه رفت و آمد دین هم همینطور.
جالب است که انتهای ادعای هر دو جریان منحرف - سکولارها و غلات- یکسان است و آنهم عدم تاکید بلکه مخالفت بر اقامه دین به عنوان عقلانیت پایه تجربه مدنی - سیاسی جمهوری اسلامی . دم از عدالت میزنند، اما عدالت غیر مبتنی بر اسلام! تاریخ نشان داده که همه چیز از این نوع عدالت بیرون میآید.
اخیرا! برخی از اعضای فرقه زنبیلیه یا همان جریان انحرافی علیه شما مواردی را مطرح کرده است؛ نظرتان در این مورد چیست؟
توهین و هتاکی علیه من ارزشی ندارد، همواره سخن درست و " قول سدید" ارزش دارد.
حال در دوران "دسترسی دیجیتال" میتوانیم بگوییم ضمن اینکه دسترسی به مطالب علمی به نحو غیر مترقبهای تسریع و تسهیل شده است، اما "هرزهگی" هم جهانگیر و جهان شمول شده است؛ چه "هرزه گویی" و چه "هرزه نگاری " و دیگر انواع هرزه گیها!!
جبهه نظامی و امنیتی ، در مرحله آخر است ، یعنی اگر دشمن در دو زمینه جبهه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی توفیقات مهمی پیدا کند وسوسه می شود که پروژههای خود را با جبهه امنیتی - نظامی تکمیل کند. در جریان انتخابات مربوط به دولت اصلاحات، مبلغان این جریان روشن و صریح میگفتند اگر آقای ناطق رئیس جمهور بشود آمریکا به ایران حمله میکند! و در دولت معاصر هم برخی برای اینکه "توجیه خارج از زمینه " برای "برجام" ارائه دهند مدعی هستند که اگر برجام را نمی پذیرفتیم به تاسیسات نظامی - هستهای ما حمله نظامی می شد!! به نظر من این ادعاها هیچ کدام پایه و اساس درستی ن دارند و بیشتر " مصادره به مطلوب" هستند!
آنچه مهم است انحراف ازدین و نفاق سیاسی و خروج علیه ولی فقیه عادل است. اصلا لاریجانی "شمر" ! این حرفی که می زند درست است. من آدم پرتسامحی هستم اما بحثم این است که اصل قضیه فراموش نشود. انحراف از دین سبب نفاق در عمل سیاسی می شود و نفاق در عمل سیاسی ما را به "خروج" و "بغی" می کشاند.
این یک پدیده مهم و با نمونههای متعدد در جامعه است که حتما باید به آن توجه داشت. فکر نکنیم که زمینههای انحراف امروز نیز وجود ندارد. انحراف پوسته خود را عوض میکند؛ یک زمانی مجاهدین خلق اسلام آلوده به مارکسیسم را علم کردند ، به درّه نفاق افتادند و علیه امام مشروع قیام کردند و امروز عاقبت آنها را همگان می بینند و البته خسارت عظیم به ملت وارد کردند و زمانی دیگر ژست مدرنیته و سکولاریسم بود و حال ژست امام زمانی شده است. یعنی محتوا همان است. ممکن است یک ژست بعدی نیز پیدا شود باید حواسمان را جمع کنیم.