گپی با مطهری از ارتباطش با لاریجانی‌ها تا رنگ کردن موهایش!

گپی با مطهری از ارتباطش با لاریجانی‌ها تا رنگ کردن موهایش!
مطهری گفت: افرادی بودند که با زور و فشار اسم‌شان در لیست امید رفت ولی اسم من را خودشان گذاشتند و من هم گفتم اشکالی ندارد و من هم رای آوردم.
علی مطهری نائب رئیس دوم مجلس شورای اسلامی و فرزند شهید آیت الله مطهری مهمان این هفته برنامه تلویزیونی "دست خط" بود.
بخش هایی از گفتگوی مطهری را به نقل از خبرآنلاین می خوانیم:
چند نگاه به عرصه فرهنگ وجود دارد و برخی‌ها مثل مشاورین فرهنگی همین دولت می‌گویند باید فرهنگ را به مردم سپرد و عرصه فرهنگ را مردم اداره کنند. برخی معتقدند اینطور نیست و در جامعه اسلامی باید فرهنگ با نظارت حکومت باشد و برخی نگاه بینابین دارند و می‌گویند هم باید سهم مردم و هم سهم حکومت مشخص شود. شما کدام نگاه را قبول دارید؟
بخش اعظم فرهنگ طبیعتا به مردم سپرده می‌شود و مردم ضوابط را رعایت می‌کنند، چون اکثریت مردم مسلمان هستند و معتقدند. ولی آن جاهایی که نیاز به اعمال قانون است، وظیفه دولت است که وارد شود. ضمن اینکه دولت اسلامی و دولت ایدئولوژیک وظیفه دارد که در خصوص اخلاق مردم، عقاید مردم، فرهنگ مردم اقداماتی را انجام دهد و نمی‌توان گفت، هیچ وظیفه‌ای ندارد.
فضای مجازی هم تاثیر گسترده‌ای می‌گذارد.
همین طور است. این هم پدیده جدیدی است و هم آثار مثبت و هم آثار منفی دارد و تا حدی از دست خیلی‌ها خارج است و هر کسی هر متنی را می‌تواند منتشر کند.
در جاهای مختلف دنیا که این تجربه را دارند هم همینطور است؟
نظارت حتماً وجود دارد. هم از نظر اخلاقی و هم از نظر سیاسی این نظارت وجود دارد. در کشورهای دیگر این طور بی‌ در و پیکر نیست. ما هم حتماً باید اهمیت دهیم و از نظر اخلاقی سخت‌گیر باشیم و این طور نباشد هر چیزی به راحتی منتشر شود.
در خصوص اظهار‌نظر و اختلاف‌نظرهای سیاسی نباید خیلی سخت‌گیری کنیم. اما مهم‌تر این است که مردم رشد کافی را داشته باشند و بتوانند درک کنند و به تدریج این حالت هم دارد ایجاد می‌شود؛ یعنی خیلی راحت تحت تاثیر اخبار و تحلیل‌ها قرار نمی‌گیرند.
وقتی فضا را طوری هدایت می‌کنید که اینچنین تاثیرگذار است نمی‌توان از مردم انتظار داشت که سره را از ناسره تشخیص دهند.
بله، باید نظارت شود.
نه نظارتی که فقط سانسور شود؛ این اشتباه است. نظارت عقلایی و درستی باید انجام شود که با زیرساختی باشد که برای خود ما باشد.
نظارت در حدی که دروغ و افترا، تهمت نباشد، ولی اینکه کسی تحلیلی برای خودش دارد را نمی‌توان جلوگیری کرد؛ خب یک کسی جواب او را می‌دهد. اما مسائل اخلاقی را نمی‌توان باز گذاشت و گفت هر کاری می‌خواهند انجام دهند.
خب شما از مدیران ارشد مجلس هستید؛ آیا دولت این دغدغه را دارد؟
بله. دولت دغدغه دارد، در رسانه‌ها، هم هیات نظارت بر مطبوعات که شامل خیلی از سایت‌های خبری هم می‌شود و آن کارگروه تشخیص مصادیق مجرمانه در فضای مجازی هم دائماً رصد می‌کنند و حساسیت‌های خاص خودشان را دارند، ولی خب تا حدی می‌توان این امر را کنترل کرد.
در سینما چطور می‌بینید؟ فیلم‌هایی که در سینمای ما اکران می‌شود دغدغه‌های فرهنگی ما را پوشش می‌دهد؟
همه فیلم‌ها را نمی‌بینم، ولی گاهی فیلم‌ها را می‌بینم و اصرار دارم حتماً باید ببینیم. حتی من به کمیسیون فرهنگی پیشنهاد کردم هر فیلمی که قرار است نمایش داده شود، حتما قبل از آن کمیسیون آن را تماشا کند. البته ما نمی‌خواهیم در کار اجرایی دخالت کنیم. ما این را بیان می‌کنیم و خیلی مواقع عمل می‌شود و گاهی مواقع هم استقبال نمی‌شود. نمی‌خواهیم در کار اجرایی هم دخالت شود و ببینیم و بگوییم این اکران بشود یا خیر، ممکن است نظر بدهیم. وگرنه کار با شورای مربوطه است ولی ما باید این فیلم‌ها را ببینیم.
خیلی‌ جاها فیلم‌ها را دیدیم و فیلم‌های خوبی هم داریم ولی فیلم‌های سطح پائین هم داریم که مثلا ادبیات خوبی ندارند و کلمات خوبی در آنها بکار نمی‌رود و آثار تربیتی خوبی ندارند. با این نقاط ضعف هم باید مبارزه شود.
اقتصاد و عدالت اجتماعی چقدر در عرصه فرهنگ ما تاثیرگذار است؟ یعنی آنچه که مردم در عرصه اقتصاد و عدالت اجتماعی می‌بینند، چقدر در پذیرش فرهنگی انها موثر است؟
این بسیار مرتبط است، یعنیدر جایی که عدالت اجتماعی یا عدالت اقتصادی نباشد آسیب‌های فرهنگی هم ایجاد می‌شود. جامعه‌ای که عدالت اقتصادی و اجتماعی نداشته باشد و شکاف‌های طبقاتی در آن زیاد باشد و فاصله‌های طبقاتی زیاد باشد، این جامعه به دو گروه محروم و دارای عقده‌های روانی و از آن سو، یک گروه پرتوقع و عزیزکرده بی‌جهت تقسیم می‌شود.
روشن است این وضعیت، آثار اجتماعی منفی دارد و این برای جامعه آسیب است که احساس کنند کار و فعالیت ملاک پیشرفت نیست و ملاک گرفتن پست‌ها و ملاک پیشرفت اقتصادی کار و تلاش نیست، بلکه روابط و پول و پارتی تاثیرگذار است. این خیلی بد است و آثار بد فرهنگی در جامعه دارد.
ارزش کار با این افکار پائین می‌آید و این مسائل هم با هم مرتبط است و نمی‌توان گفت اقتصاد و فرهنگ برای خودشان هستند؛ همه اینها با هم مرتبط هستند و باید تلاش کنیم عدالت مورد نظر اسلام را پیاده کنیم. طبیعی است که تا به نقطه ایده‌آل برسیم فاصله زیاد است.
در همین قضیه حقوق‌های نجومی یا چیزی که با عنوان املاک نجومی درباره شهرداری گفته شد، یکسری گفتند کارکردهای سیاسی داشت و در نهایت هم معلوم نشد، چه شد و ابعاد آن چه بود؟! خیلی از نمایندگان مجلس هم می‌گفتند که ما از گزارش دیوان محاسبات قانع نشدیم! این ضربه به اعتماد عمومی مردم ضربه می‌زند!
بله، در این زمینه‌ها متاسفانه چون جنبه سیاسی پیدا می‌کند اغراق هم بکار می‌رود. بالاخره یک کارهایی شد و حقوق‌هایی نامتعارف پرداخت شده بود ولی آن مقداری که تبلیغ می‌کنند نبود. قانون را به شکلی نوشته بودند و مصوباتی که دولت قبل داشت، در جاهایی دست هیات‌های عامل را در بانک‌ها و جاهای دیگر باز گذاشته بود که حقوق را خودشان تشخیص دهند و خیلی از این موارد بود که از جهت قانونی مشکلی نداشت، ولی از نظر وجدانی مشکل داشت.
وقتی یک کارگر حداکثر حقوقی که دریافت می‌کند یک میلیون تومان است ولی کسی تا 30 میلیون حقوق می‌گیرد، هر چند قانونی باشد باید احساس شود از نظر وجدانی درست نیست.چه در این موضوع و چه در موضوع املاک نجومی اغراق‌هایی هم صورت گرفت و جنبه سیاسی پیدا کرد.
به طور کلی اختلاف طبقاتی و شکاف طبقاتی نباید به مقداری باشد که نامتعارف باشد و عقده‌های روانی ایجاد کند، لذا اسلام هم یک راه‌هایی باز گذاشته است مثلاً دولت اسلامی می‌تواند مالیات‌هایی قرار دهد. مسائل اخلاقی مثل توصیه به انفاق، رسیدگی به فقرا و خمس و زکات و غیره هم در اسلام وجود دارد تا این اختلاف طبقاتی با این موضوعات کاهش یابد.
اگر توجه نکنیم به مشکلات برمی‌خوریم. امروز هم وقتی ظاهر جامعه را نگاه می‌کنیم، روشن است که اختلاف طبقاتی واقعاً زیاد است و همه باید تلاش کنیم وضعیت بهتر شود.
آن روزی که بک بنده‌خدایی از حقوق‌های نجومی دفاع می‌کرد و از یک بنده خدای دیگری دفاع می‌کرد، شما رئیس جلسه بودید و جلوی صحبت را گرفتید.
جلوی صحبت را گرفتیم چون در موضوع نبود؛ یعنی موضوع چیز دیگری بود و ایشان باید درباره آن موضوع صحبت می‌کرد ولی حرف‌های خودش را بیان کرد. اوایل مجلس هم بود. البته ایشان هم تحت فشار روحی بود و تهمت‌هایی به پدر ایشان زده بودند و او می‌خواست جواب دهد.
حرف‌هایی علیه خودش زده بودند و حرف‌هایی را به ایشان نسبت داده بودند. برخورد ما بخاطر این بود که در موضوع صحبت نمی‌کرد. اگر در نطق میان دستوری بود که می‌خواست حرف‌های خودش را بیان کند، مشکلی نداشت.
آقای مطهری در مجلس هشتم با فهرست اصولگرایان وارد شدید و مجلس دهم با فهرست امید و اصلاح طلبان آمدید. الان ما باید شما را کدام سمتی حساب کنیم؟
ما هیچ طرفی نیستیم. اینکه در مجلس هشتم در فهرست اصولگرایان بودم، علتش این بود که ما در ستاد بزرگداشت شهید مطهری، آقای مصلحی که رئیس ستاد بودند، ایشان هم دست‌اندرکار مسئله انتخابات بودند. من تصمیم گرفته بودم وارد مسئله انتخابات بشوم. آن زمان انتقادات زیادی به اصلاح‌طلبان داشتم و طبعاً به اصولگرایان نزدیک بودم و به ایشان گفتم، چنین تصمیمی دارم.
ایشان هم اقدام کردند و اسم ما را در لیست آوردند. می‌توانستم به کسان دیگری هم بگویم، آن زمان سه گروه بودند، گروهی تحت عنوان پیروان خط امام و رهبری... مثلا می‌شد به آقای عسگر اولادی هم بگویم، دیگران هم بودند و شاید همین اتفاق می‌افتد. من آن زمان خیلی توجه به این نداشتم که کدام لیست هستیم.
آن زمان مردم تا حدودی شناخت داشتند، چون قبل از آن مقاله و مصاحبه زیاد داشتم. بعد از ورود به مجلس هم دیدیم، در جاهایی انتقادهایی داشتیم که این آقایان نمی‌پذیرفتند و اختلافاتی شد و نظراتی در مقابل آقای احمدی‌نژاد داشتیم. ایشان در جاهایی صریحاً می‌گفت من قانون را عمل نمی‌کنم. نمی‌توانستیم سکوت کنیم. وارد شدیم. بحث سوال از رئیس‌جمهور مطرح شد.
استعفا دادید؟
بله. می‌خواستیم مطرح شود ولی هیات رئیسه اجازه این کار را نمی‌داد. تلاش می‌کردند امضاها کاهش یابد.
هیات رئیسه آقای لاریجانی بودند دیگر؟
بله. همین دوستان ما بودند اینها می‌خواستند این مسئله مطرح نشود و 8-7 ماه این موضوع طول کشید و در نهایت من استعفا دادم. گفتم اگر نتوانیم از حقوق مردم دفاع کنیم نمایندگی فلسفه خودش را از دست می‌دهد بنابراین من استعفا می‌دهم. استعفا هم روالی در مجلس دارد.
نماینده نیم ساعت فرصت دارد دلایل خود را بیان کند و ظاهراً نیم ساعت هم وقت هست موافق و مخالف صحبت کنند و در نهایت رای‌گیری می‌شود. من صحبت کردم و دلایل را بیان کردم و خیلی‌ها از ما دفاع کردند. به یاد دارم آقای مصباحی مقدم از من دفاع کردند و اکثراً مخالف استعفای ما بودند. برخی هم موافق بودند و یکی از آقایان هم گفت خوب است به استعفای ایشان رای منفی بدهیم تا در دوره بعد مردم ایشان را رد کنند.
این امر برعکس شد، یعنی ما آمدیم و رای آوردیم و آن بنده خدا رای نیاورد. در نهایت مجلس با رای بالا با این استعفا مخالف کرد. خود این باعث شد که سوال از رئیس‌جمهور مطرح شود. بعد از مجلس هشتم دیگر این دوستان اسم ما را حذف کردند، یعنی گفتند بنده و یکی دو نفر دیگر را از فهرست اصولگرایان حذف کردند که ما تحت عنوان "صدای ملت" نامزد شدیم.
اگر چه من خیلی مایل به ادامه حضور نبودم، ولی اگر نمی‌آمدم نوعی عقب‌نشینی محسوب می‌شد دوباره کاندیدا شدم. تحت عنوان صدای ملت آمدیم و به نوعی مستقل بود و رای آوردیم. برای مجلس دهم هم به این شکل شد که فهرست امید خودشان اسم من را گذاشتند، من درخواستی نکردم. البته من هم مخالفت نکردم و تشکر هم کردم.
البته افرادی بودند که با زور و فشار اسم‌شان در لیست رفت ولی اسم من را خودشان گذاشتند و من هم گفتم اشکالی ندارد و من هم رای آوردم.
برخی در این فهرست با زور و فشار رفتند؟
بله. اصلاح‌طلب نبودند و با فشارهای سیاسی وارد شدند. بعد از ورود به مجلس هم می‌گفتند فراکسیون جدید باز کنیم. من گفتم از نظر اخلاقی درست نیست که در این فهرست بودیم و راه دیگری باز کنیم. من اخلاقی این کار را درست نمی‌دانستم. همچنان در فهرست امید هستیم. ولی واقعاً من نه اصلاح‌طلب حساب می‌شوم و نه اصولگرا حساب می‌شوم.
برای ریاست مجلس به شوهر خواهر خودتان رای دادید، یا به آقای عارف رای دادید؟
این مسائل سری است. چه ضرورتی دارد؟
جالب است بالاخره.
گفتن این امر هم فایده‌ای ندارد.
اشاره کردید اختلاف طبقاتی بین مردم زیاد شده است. به نظر شما در این 4 سال وضعیت اقتصادی مردم بهتر شده است؟
نمی‌توان گفت بهتر شده است ولی حفظ ثبات اقتصادی و اینکه تورم تا حد زیادی مهار شد مسئله مهمی است. اینکه در قیمت ارز نوسانات ناگهانی و شدید را نداریم موفقیت محسوب می‌شود. با توجه به فشارهایی که وجود دارد در مجموع دولت باز هم خوب عمل کرده است ولی این که بگوییم وضع اقتصادی مردم بهتر شده فکر نمی‌کنم چنین امری باشد.
این انتقاد منتقدان حتی از طرف برخی افراد اقتصادی طرفدار دولت را وارد می‌دانید که شاید درست نبود دولت همه تخم‌مرغ‌های اقتصادی را در سبد برجام قرار دهد؟
بله. حالا من این را به شکل دیگری بیان می‌کنم. دولت روی برجام خیلی تبلیغات کردیعنی نباید اینقدر تبلیغات می‌کردند که ما شاهکار کردیم.البته برجام مهم بود و کار درستی بود و برای کشور مثبت بود و آثار خوبی در پی داشت ولی اینکه تبلیغات زیادی روی برجام شد که انتظارات و توقعات مردم را بالا برد، کار درستی نبود. باید بیان می‌کردند توافقی شده و باید ببینیم چه خواهد شد. ما این طور نگاه می‌کردیم که آینده چه می‌شود و ممکن است گشایش‌هایی ایجاد شود و ممکن است گشایش‌هایی نباشد. ما باید این طور نگاه می‌کردیم.
درست می‌گویید که در خصوص برجام تلاش شد ولی اینکه می‌گویید دولت نباید روی آن تبلیغات می‌کرد، به هر حال مردم یک سختی 12 ساله را تحمل کردند و تحریم‌ها متعدد تحمل شد و به لحاظ هسته‌ای هم به جایی مثل غنی‌سازی 20 درصد رسیدیم که توانستیم امتیازاتی را بگیریم، حالا که می‌خواستیم آن را کنار بگذاریم، اگر دولت نمی‌گفت در ازای آن چه آورده‌ای خواهیم داشت و بر روی آن تبلیغات نمی‌کرد، واقعا افکار عمومی اغنا می‌شد؟
بله، اقناع می‌شد. ما چیز زیادی از دست ندادیم، اینکه برخی ها می‌گویند به کجا رسیده بودیم و همه را دادیم و هیچ چیزی نگرفتیم، واقعا اینچنین نیست.
این طور هم که متخصصان می‌گویند هر لحظه هم اراده کنیم ظرف 5 روز می‌توانیم به غنی‌سازی 20 درصد برسیم. به نظر من، در مجموع صنعت هسته‌ای ما با برجام پیشرفت بیشتری پیدا می‌کند البته حالا باید ببینیم با مسائل جدیدی که ایجاد شده، رفتار امریکا چگونه است.
گفته بودید آمدن ترامپ به نفع ما می‌شود؟
بله، من گفته بودم. الان هم به نظرم به نفع ما است. یک فرد نامتعادل و تندرو در امریکا به نفع ماست و تا امروز هم به نظرم به نفع ما بوده. درست است که ادبیات خوبی ندارد ولی رفتارهایی که داشته است، باعث شده دنیا حق را به ایران بدهد.
الان امریکا متهم به پیمان‌شکنی است و اروپا در مقابل آن ایستاده است و بقیه کشورهای دنیا هم حق را به ایران می‌دهند. ما الان در موضع بالا هستیم.
با اعضای جدید شورای شهر تهران ارتباط دارید؟
نمایندگان تهران ارتباط دارند ولی من شخصاً ارتباطی ندارم.
با شما مشورت درباره شهردار جدید تهران کردند؟
خیر. من خیلی ارتباطی ندارم.
بالاخره شما نمایندگان تهران هستید، باید با نمایندگان تهران ارتباط داشته باشند.
حداکثر این است که نمایندگان پیشنهادی بدهند ولی دخالت در امور نمی‌توانند.
از انتخاب آقای نجفی راضی هستید؟
فکر می‌کنم خوب است، چون تجربه مدیریتی ایشان هم خوب است. به طور کلی فرد منظم و مدیری هستند. در آموزش و پرورش مدیریت خوبی داشت و امیدوار هستیم که پیشرفت خوبی داشته باشد.
درست است که سفارش آقای قالیباف را کردید که دولت از او استفاده کند؟
بله. من پیشنهاد دادم و گفتم که دیوارکشی بین اصولگرایان و اصلاح‌طلبان نکنیم.
به آقای روحانی گفتید؟
به چند نفر از آقایان دولت گفتم، الان دقیق یادم نیست، به شخص آقای روحانی شاید نگفته باشم. دولت‌ها باید بتوانند از همه نیروها استفاده کنند. این خط‌کشی‌ها مشکل ایجاد می‌کند. وقتی یک گروه یا حزبی احساس کند که در قدرت شریک است، بیشتر همکاری می‌کنند و کشمکش‌ها کمتر می‌شود. اینکه هر دولتی افراد خودش را بیاورد و به سرعت افراد را تغییر دهد، من خیلی موافق نیستم.
از ترکیب کابینه دوزادهم راضی هستید؟
در مجموع خوب است. اگر چه در برخی موارد انتظار دیگری داشتیم.
مثلاً در کدام حوزه؟
حالا دیگر گذشته است.
گذشته ولی برای بیان نظر بد نیست.
الان به منزله مخالفت با وزیر فعلی می‌شود. خیلی درست نیست و فایده ندارد. در جاهایی انتظار داشتیم که افراد قوی‌تر و مستقل‌تری معرفی شوند، ولی در مجموع احساس کردیم آقای روحانی به خاطر محذوراتی که داشت، تعامل خوبی با رقیب خود داشت و کابینه‌ای تشکیل داد که مورد رضایت آنها هم باشد و شاید مصلحت کشور هم همین باشد، برای اینکه مخالفت‌ها و حملات به دولت کم شود تا از این شرایط اضطراری را عبور کنیم.
آقای دکتر، شما فرزند سوم شهید مطهری هستید؟
بله.
کلا چند خواهر و برادر هستید؟
ما 7 نفر هستیم؛ سه برادر و چهار خواهر هستیم.
خود شما هم 4 فرزند دارید؟ دو پسر و دو دختر.
بله.
بچه‌ها چه می‌کنند؟
پسر اولم کارشناس ارشد شهرسازی است و در معاونت عمرانی شهرداری منطقه 17 تهران است، البته پستش را دو سال پیش گرفته و اخیراً نیست. (می‌خندد)
داماد آقای ایازی وزرات بهداشت هستند؟
بله. پسر دومم رضا مهندسی مکانیکی را از دانشگاه شریف گرفت و رشته MBA در دانشگاه تهران می‌خواند. کارشناسی ارشد را ادامه می‌دهد.
دومین پسر متاهل نیستند؟
خیر. سومین فرزندم هم دخترم لیلا هست که 20 سال دارد و در دانشگاه رشته علوم تربیتی می‌خواند. چهارمین فرزندم زهرا 9 ساله است و کلاس چهارم دبستان و بسیار با هوش است.
شما داماد آیت‌الله انصاری هستید؟
نه، خانم من نوه حاج شیخ جواد انصاری هستند که عارف بزرگی بود و امام هم ایشان را می‌شناخت و قبول داشت. پدر ما هم ایشان را می‌شناختند. رهبری هم ایشان را می‌شناسند. خواص ایشان را به عنوان عارف بزرگی می‌شناسند.
مهریه چقدر بود؟
5 سکه بود که امام هم ما را عقد کردند. امام به همه می‌گفتند با هم بسازید.
چه سالی بود؟
فکر می‌کنم 61 یا 62 بود. 58 پدر ما شهید شدند فکر می‌کنم 61 عقد شدیم که 62 عروسی داشتیم.
چقدر با حاج خانم رفیق هستید و برای ایشان مطلب عاشقانه می‌نویسید؟
خیلی خوب هستیم.
تا حالا برای ایشان چیزی نوشتید؟
بله.
ایشان هم برای شما می‌نویسند؟
بله. گاهی به شکل پیامک هست.
الان الکترونیکی شده است.
بله.
اخوی بزرگ شما قم هستند یا تهران؟
تهران هستند. آقامجتبی عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی هستند. اخوی کوچک ما محمدآقا قم هستند که 8 سال از من کوچکتر هستند و روحانی هم هستند. البته ایشان ابتدا در دانشگاه صنعتی شریف رشته برق لیسانس گرفتند و بعداً از دانشگاه تهران فوق‌لیسانس فلسفه گرفتند و کانادا رفتند و دکترای فلسفه دین گرفتند. در موسسه آقای مصباح یزدی در قم عضو هیات علمی هستند.
تفکرات سیاسی ایشان به آقای مصباح نزدیک است؟
نخیر. یک مقدار متفاوت است. از نظر علمی در سطح خوبی هستند ولی بروز و ظهوری ندارند.
ممکن است ایشان هم یک زمانی بروز سیاسی داشته باشند؟
ممکن است. یا سیاسی یا علمی و فقهی ممکن است.
به نظر سیاسی برادرها به هم نزدیک هستید؟
بله. تقریبا همدیگر را تائید می‌کنیم.
حال مادر خوب است؟
الحمدالله. خیلی شکسته شده‌اند.
یک زمانی توفیق داشتیم خدمت مادرتان برسیم، برای شما نگران بودند و می‌گفتند اظهارنظر صریح می‌کنند و من هم می‌گویم مراقبت کنید. همینطور است؟
بله.
تذکر می‌دهند؟
نه این که اعتراض کنند ولی می‌گویند از صراحت کم کنید. مخصوصاً در دو سه سال پیش که فضا تندتر بود. امروز خیلی مسئله‌ای نداریم. خیلی جاها دفاع هم کردند.
مادرتان علی آقای لاریجانی را خیلی دوست دارند.
بله. ایشان را دوست دارند.
بین دامادها ایشان را بیشتر از همه دوست دارند؟
این را نمی‌دانم در قلبشان نیستم، ایشان مشهورتر هستند. همه دامادها را دوست دارند.
علی آقا چه سالی به خواستگاری امدند؟
سال 56 بود. پسران مرحوم آیت الله آشیخ هاشم آملی لاریجانی کهایشان از مراجع بودند. پدر ما در سال‌های 56 و 57 چهارشنبه تا جمعه را معمولاً در قم بودند و چندتا کلاس درس داشتند که به توصیه امام و درخواست طلاب قم بود. اولین بار من همراه پدر بودم که خدمت ایشان هم رفتیم.
ایشان (میرزا هاشم آملی) فرد شوخ طبعی بودند که برای من بسیار عجیب بود. پدر گفتند روحیه ایشان کلاً همینطور است. فرزندان آیت‌الله آملی لاریجانی، این روش را داشتند که از دختران شخصیت‌ها برای ازدواج انتخاب می‌کردند؛ خب علی آقا هم ظاهراً برای فرزند شهید مطهری آمدند.
در همان دیدارها این را مطرح کردند؟
خیر. در دوره‌ای که من حضور داشتم مطرح نشد. فکر کنم در همان مراودات مطرح شد و ایشان هم آمدند و خیلی سریع انجام شد. در همان سال 56 مراسم عقد برگزار شد.
رابطه شما با علی آقای لاریجانی چطور است؟
رابطه خیلی خوبی داریم. هیچ مشکلی وجود ندارد. روابط دوستانه است. از جوانی هر دو دانشجو بودیم. زمانی که نهضت آغاز شد در سال 56 من دانشگاه تبریز بودم و گاهی ترم منحل می‌شد و ما هم در تهران بودیم. از همان زمان با هم بودیم. دوستی ما ریشه‌دار است.
در این مدت که ایشان رئیس مجلس و شما نماینده مجلس هستید، اختلاف نظر داشتید که به مسائل خانوادگی هم کشیده شود؟
اختلاف نظر در جاهایی ممکن هست و حتی در هیات رئیسه هم گاهی بحث می‌کنیم. ممکن است موضع من با موضع ایشان متفاوت باشد.
ممکن است در جلسه مجلس از شما عصبانی شود و در خانه بگوید، نباید این کار را می‌کردید؟
نه، به این شکل نبوده است. مواردی بوده که نظرات ما در جاهایی مخالف بوده و حتی در تریبون مجلس هم مطرح کرده‌ایم. مثلاً در قضیه سوال از رئیس‌جمهور، در پاسخ به تذکری گفتم هیات رئیسه تخلف کرده است و باید ارجاع به کمیسیون می‌شد ولی آئین‌نامه می‌گوید رئیس باید ارجاع کند. به گردن ایشان انداختیم (می‌خندد). حرف‌ها را بیان می‌کنیم.
مهم‌ترین ویژگی شخصیتی آقای لاریجانی در اداره جلسات مجلس چیست؟
ایشان خیلی پخته شده و نزدیک ده سال است که مجلس را اداره می‌کند. طبیعی است بسیار پخته شده است. با سال‌ها اول بسنجید متوجه این پختگی خواهید شد. کلاً آدم عاقل و باتدبیر و باهوشی است. طبعاً پاسخ‌های پخته‌ای می‌دهد.
لابی سیاسی قوی هم دارد!
بله. لابی قوی دارد. کسی که 10 بار به عنوان رئیس مجلس انتخاب شود، تابحال نداشته ایم. طبیعی است که لابی قوی دارد که چنین کاری می‌کند. شخصیت ایشان هم طوری است که نمایندگان علاقه‌مند هستند.
ممکن است ایشان برای 1400 برای ریاست جمهوری اقدام کنند و شما هم اقدام کنید و با هم رقابت شود؟
چیزهایی می‌پرسید که فتنه انگیز است. این حرف‌ها را برای بعد بگذارید.
ولی جالب می‌شود که برادر خانم و داماد با هم رقابت کنند.
صحبت درباره این مسائل زود است.
الان دانشگاه تدریس دارید؟
بله. دانشگاه تهران دانشکده الهیات، گروه فلسفه تدریس دارم و معمولاً دو یا چهار واحد درس دارم.
یعنی کار سنگین شما را از تدریس دور نکرده است؟
بله، یک یا حداکثر دو درس دارم که از کار مجلس نمانیم. در واقع مامور به خدمت در مجلس هستیم. ولی خواستم ارتباط من با مجلس قطع نشود.
رابطه شما با آقا صادق لاریجانی چطور است؟
خوب است.
از معدود نمایندگانی بودید که دو بار قوه قضائیه علیه شما اعلام جرم کرد.
بله. دو بار اعلام جرم شد. در عین حال رابطه ما با ایشان بسیار خوب است. همین چند ساعت پیش با چند تن از نمایندگان خدمت ایشان بودیم. مسائل مختلف مطرح شد و شوخی و مسائل دیگر هم بود.
شوخی شوخی اعلام جرم هم شد.
بله. آن دو سال پیش بود که دو بار اعلام جرم شد و ما هم جواب دادیم.
با آقا جواد چطور؟
ارتباط کمتری داریم.
شب شهادت پدر کجا بودید؟
من منزل بودم. اتفاقا بنا بود خود من ایشان را ببرم. من بیرون بودم و به خانه آمدم و دیدم ایشان در حال نماز هستند، مادر گفت ایشان می‌خواهند بیرون بروند. گفتم من نماز بخوانم و برویم. رفتم بالا نماز را خواندم و پائین آمدم، گفتند آقای حاج طرخانی آمد و ماشین داشت و ایشان را برد.
ما هم دیگر منزل بودیم تا ساعت حدود ده و نیم و یازده بود که تلفن زنگ زد؛ آقای دکتر یدالله صحابی بود. مادر ما گوشی را برداشته بود، او گفته بود که امشب اقای مطهری منزل ما می‌مانند. ایشان متوجه شده بود که حتماً اتفاقی رخ داده است؛ چون هفته قبلش سرلشگر قرنی ترور شده بود. آنها - تروریست‌ها - هم گفته بودند ما دو روحانی را می‌زنیم. مادر ما هم اصرار کرده بودند که بگویید چه اتفاقی افتاده است؟ آقای صحابی هم گفته بود چیزی نیست، تیر به کتف ایشان خورده است. ما هم سریع به بیمارستان طرفه رفتیم که مقابل منزل آقای دکتر صحابی بود. ما را راه ندادند چون مسئله تمام شده بود.
ما هنوز فکر می‌کردیم واقعا تیر به کتف ایشان خورده، ولی دیدیم که خانواده آقای صحابی و دیگران آمدند تسلیت گفتند و تازه فهمیدیم چه اتفاقی رخ داده است. واقعاً چیز عجیبی بود؛ ما می‌دانستیم ایشان دشمنان زیادی دارند...
باورکردنی نبود برایتان؟
بله. کمونیست‌ها، مجاهدین خلق، فرقان و ... را می‌دانستیم دشمن ایشان هستند ولی فکر نمی‌کردیم ترور کنند و اصلاً باور نمی‌کردیم. واقعاً تحمل این امر سخت بود تا زمانی که امام (ره) پیام دادند. امام که گفت پاره تن من بود و حاصل عمر من بود، فهمیدیم عزادار واقعی خود امام است. قدری آرام شدیم وگرنه انصافاً تحمل این امر سخت بود.
بعد از آن خدمت امام رفتید؟
بله. آن زمان خیلی خدمت امام رفتیم.
حضرت امام نکته خاصی بیان نکردند؟
دقیق یادم نیست که امام آن زمان چه گفتند ولی حرف‌های مهمی زدند. امام آن زمان منزل آقای اشراقی در قم بودند. بعد هر سال موقع سالگرد ایشان خدمت امام می‌رفتیم. یک سال خدمت ایشان رسیدیم، ایشان گفتند دیشب برنامه تلویزیون را درباره شهید مطهری دیدم و گریه کردم.
حتی مرحوم حاج احمد آقا می‌گفتند ایشان هر زمانی سرود شهید مطهری پخش می‌شود، امام گریه می‌کنند. عکس‌العمل ایشان را موقعی که خبر رسیده بود را بیان کردند که محاسن خود را می‌کشیدند و می‌گفتند که مطهری را کشتند. برای امام این موضوع سخت بود چون بسیار امید به ایشان داشتند. مخصوصاً از نظر تاثیری که ایشان در حوزه علمیه داشتند. منظور اثر سیاسی نیست.
این نکته که شهید مطهری مخالف پست اجرایی گرفتن روحانیون بودند، درست است؟
بله.
با آقای هاشمی اختلاف نظر داشتند؟
فکر کنم اختلاف نظر بود. چون ایشان در مصاحبه‌ای دو هفته قبل شهادت می‌گویند روحانیون پست اجرایی دولتی نگیرند و روحانیت کار اصلی خودش را انجام دهد مگر اضطرار باشد؛ یعنی فرد غیرروحانی صالح نباشد. نظر کلی ایشان این بود که روحانیت همان حالت عادی خود را حفظ کند و همان استقلال خود را حفظ کند و در مقابل دولت‌ها باشند و در کنار مردم باشند، حتی در جمهوری اسلامی چنین باشد.
آن زمان نظر امام (ره) هم همین بود. بعد از داستان‌هایی که پیش آمد، امام (ره) کم کم اجازه دادند روحانیون هم وارد عرصه شوند و این همان اضطرار می‌شود. ولی از این به بعد هم چنین عمل کنیم...
در جایی از شما خواندم که این نگرانی که آقای مطهری درباره آقای لاهوتی داشتند، درباره آقای هاشمی هم چنین نگرانی داشتند که به مجاهدین خلق نزدیک شده باشند.
نه اینکه نگرانی به آن شکل باشد. آن زمان افراد زیادی بودند که تحت تاثیر مجاهدین خلق واقع شده بودند و می‌گفتند باید با اینها همکاری کنیم. شاید مقداری احساس کرده بودند، چنین گرایشی برای آقای هاشمی ایجاد شده است چون آقای هاشمی پول برای اینها جمع می‌کرد، احساس می‌کردند که نکند آقای هاشمی هم چنین فکری داشته باشد، در حالی که آقای هاشمی هنوز در زندان بود.
بعد خبری شنیده بودند که در داخل زندان درباره اینکه با اینها همکاری کنیم یا نه، آقای هاشمی جمله خوبی گفته بودند که ما عدالت را هم به خاطر خدا می‌خواهیم؛ یعنی همکاری با کمونیست‌ها را رد کرده بود. در آنجا خیال شهید مطهری راحت شده بود. این مطلب را آقای هاشمی هم در یکی از سخنرانی‌ها بیان کرده بودند.
سال گذشته همین ایام خدمت حضرت آیت‌الله سیستانی رفتید.
بله.
ناگفته‌ای از این ملاقات دارید؟
همان زمان گزارشی به شکل خبری منتشر شد. دو سه هفته قبل از اربعین بود که ما رفتیم و موکب‌ها را بازدید می‌کردیم و خیلی جالب بود. ملاقاتی با ایشان داشتیم و ایشان هم علاقه خاصی به شهید مطهری دارد. در سال 55 که شهید مطهری نجف رفته بودند، ایشان به دیدار شهید مطهری آمده بود و ملاقات‌هایی داشتند، خاطراتی از آن زمان بازگو کردند و توصیه‌هایی برای داخل ایران داشتند.
می‌گفتند به مناطق مرزی و مناطق محروم توجه بیشتری شود.در خصوص نوع رفتارشان در عراق می‌گفتند که مردم را برای مبارزه با داعش بسیج کردیم و مردم استقبال کردند.
آقای مطهری فضای سیاسی کشور را چطور ارزیابی می‌کنند؟
فضای سیاسی الان فضای خوبی است. صحبت‌های آقای ترامپ باعث شد اتحاد خوبی در کشور برقرار شود و تهدیدهایی که ایشان می‌کند، مردم را متحدتر کرده است و امروز همه از موضع ایران دفاع می‌کنند و علیه آقای ترامپ صحبت می‌کنند.
یک صحبتی هم از مادرتان شنیدم که شما در جایی گفته بودید من موهایم را رنگ می‌کنم به خاطر این است که مادر متوجه سن و سال من نشوند. درست است؟
توصیه ایشان بوده و هست. ایشان اصرار دارند که محاسن سفید نباشد. دوست ندارند و می‌گویند رنگ کنید. چون پدر ما هم خضاب می‌کردند. سن مرحوم پدر ما از آقای منتظری 4 سال بزرگ‌تر بودند، از آقای بهشتی 8 سال بزرگ‌تر بودند ولی چون خضاب می‌کردند شاید سن ایشان کمتر نشان می‌داد. مادر اصرار دارند که رنگ کنیم و از این سفیدی چهره خوششان نمی‌آید.
من هم قدری تنبل هستم و اگر یک بار رنگ کنم دوباره فراموش می‌کنم و باز سفید می‌شود و سفید و سیاه خوب نیست.مثل آقای روحانی هم نیستیم که دقیق و منظم رنگ کنیم؛ وقت و حوصله این کار را ندارم. هر وقت پیش مادر می‌رویم اعتراض می‌کنند که چرا اینطوری هستید.
روزی که مجلس اتفاق تروریستی رخ داد حضور داشتید؟
بله.
چطور بود؟
چیز عجیبی بود. اگر راه را درست آمده بودند به سرعت وارد صحن می‌شدند و حداقل 50-40 نماینده از بین می‌رفت. سریع به ما اطلاع دادند و آقای پزشکیان مسئول اداره جلسه بود و سریع به ایشان گفتم و ایشان هم گفتند، سریع به حراست بروید و تماس گرفتیم و گفتند داعشی هستند و مشغول هستیم و نگرانی نیست.
ما هم فکر کردیم مسئله کوچکی است که بعد گسترده شد. ولی نماینده‌ها آرامش خاصی داشتند و مشکلی به وجود نیامد.
خود سردار جعفری هم به مجلس آمدند.
بله. درست هم این بود که نمایندگان جلسه را ترک نکنند و حالت عادی داشته باشد. از نظر امنیتی هم بیرون رفتن درست نبود. جلسه خیلی خوب اداره شد.
این حادثه نشان داد که اگر عمق استراتزیک خود را در جایی همانند سوریه و عراق نمی‌بردیم خیلی از این اتفاقات بیشتر می‌دیدیم.
بله. این یک سیاست درستی بود. نه اینکه چون ایران دست بالا را دارد این را بگوییم. من همان زمان هم می‌گفتم این کار درستی است. یعنی وقتی بخشی از سرزمین اسلامی مورد هجوم واقع شود همه مسلمانان وظیفه دارند کمک کنند. حتی جایی که حرم هم نباشد وظیفه داریم.درست است که از این شهدا به عنوان شهدای مدافع حرم نام می‌بریم ولی این طور نیست اگر در جایی حرم نباشد دفاع نمی‌کنیم.
سرزمین اسلامی مورد هجوم واقع شود همه مسلمانان وظیفه دفاع دارند.این کسی که داوطلبانه به سوریه و عراق می‌رود درک قوی از موضوع دارد.می‌داند نود درصد ممکن است شهید شود و احتمال شهادت بالاست و درک می‌کند باید برویم و لازم است.
یعنی با اعتقاد قدم برمی‌دارد.
بله. این ارزش دارد. هم نشان شجاعت است و هم نشانه درک قوی است که دارند. دل کندن از زندگی مادی هم بسیار مهم است. همین شهید حججی نمونه بارز است و بچه دو ساله داشت و دل کندن از این فرزند سخت است. چطور می‌توان از خانواده و همسر و فرزند دل کند؟اینها آدم‌های استثنایی هستند.