نگاه بازجویانه اوین نامه ی کیهان
سربازجو شریعت نداري به ديروزنامه هاي زنجيره اي جناح رقیب 25 آذر- 96
ديروز
تضمين روحاني بودند امروز فراري!
سرويس سياسي- روزنامه آرمان در مطلبي نوشت:«معاون اول رئيس جمهور در شرايطي قرار دارد که مي تواند با اقدامي سنجيده و به موقع آينده خود و جريان اصلاحات را رقم زند. بسياري نيز براين عقيده هستند که او نبايد در سيلاب مشکلات دولت غرق شود و بايد به آينده سياسي خود پس از روحاني فکر کند. بايد ديد آقاي معاون اول در آينده چه تصميمي خواهد گرفت».
اين روزنامه زنجيره اي در ادامه نوشت: «اصلاح طلبان نيز با روند موجود در دولت آن چنان از حضور کمرنگ جهانگيري در دولت ناراحت نيستند. آنهايي که مقداري آينده نگري مي کنند به آينده جهانگيري پس از روحاني مي انديشند و در سر سوداي 1400 را مي پرورانند. در اين ميان حتي برخي معتقدند که جهانگيري بايد از دولت خارج شود، طوري که صادق زيباکلام استاد دانشگاه تهران در مراسم روز دانشجو در دانشگاه امير کبير مي گويد: «به نظرم جهانگيري بايد کنار بکشد و خود را براي انتخابات ۱۴۰۰ آماده کند».اين واقعيت ماجراست که اگر جهانگيري تا پايان در دولت بماند بد و خوب دولت در همه عرصه ها به پاي او نيز نوشته خواهد شد. از اين رو با وجود برخي مشکلات مثل باقي بودن رکود، بيکاري، مشکلات موسسات مالي و اعتباري، صندوق هاي بازنشستگي و چالش وعده هاي بي سرانجام، جهانگيري بايد به فکر آينده سياسي خود و اصلاح طلبان باشد و راه مطلوبي برگزيند».
اين روزنامه مدعي اصلاحات تاکيد کرده است که «اصلاح طلبان از حضور کمرنگ جهانگيري در دولت ناراحت نيستند».اين نشان دهنده آن است که جنجال رسانه اي درخصوص حضور کمرنگ جهانگيري در دولت تنها يک ترفند براي شانه خالي کردن از مسئوليت و فرار از پاسخگويي درباره کارنامه خالي دولت است.
پيش از انتخابات امسال، «محمدرضا خاتمي» در مصاحبه با روزنامه زنجيره اي اعتماد در پاسخ به اين سوال که «چه تضميني براي همراهي دولت دوم روحاني و اصلاح طلبان وجود دارد؟» گفته بود:«تضمين اين مسئله، خود ما هستيم». اما برخلاف اين ادعا، در حال حاضر مدعيان اصلاحات براي فرار از پاسخگويي درباره عملکرد دولت و ابراز برائت از روحاني ازيکديگر سبقت مي گيرند.
عطش دستيابي به قدرت و بي توجهي به مشکلات و دغدغه هاي مردم و ارجح بودن منافع قبيله اي نسبت به منافع ملي، در مدعيان اصلاحات به حدي گسترش يافته است که تنها پس از حدود 120 روز از آغاز به کار دولت دوازدهم، اين جماعت با بي مسئوليتي به دنبال تبرئه خود از ناکامي ها و فاصله گذاري با دولت است تا بتواند با اين ترفند سياسي در انتخابات ۱۴۰۰ نيز قوه مجريه را به دست بگيرد.
مدعيان اصلاحات که مردم را تنها در نقش ماشين راي مي بينند و به جوانان تنها در حد سياهي لشکر ميتينگ ها نقش مي دهند، در پي آن هستند تا با توهين به شعور مردم، نقش و مسئوليت خود را در دولت روحاني انکار نمايند.
اين بي مسئوليتي در حالي است که اين جريان سهم خود را تمام و کمال از دولت دريافت کرده است و اکثريت مطلق کرسي هاي کابينه در اختيار مدعيان اصلاحات است. در حقيقت اين جريان در کارنامه دولت شريک است و بايد در اين خصوص به مردم پاسخگو باشد.
تخريب و تخطئه اشاعه فرهنگ ايثار و شهادت
روزنامه همدلي در گزارشي شيطنت آميز و به بهانه حادثه دلخراش جان باختن تعدادي از دانش آموزان کرجي در کاروان راهيان نور، تلاش کرد با بزرگ نمايي حوادث اندکي که در مدت بيش از 20 سال از برگزاري کاروان هاي راهيان نور رخ داده است، خانواده ها را از شرکت دادن فرزندانشان در اين کاروان ها بر حذر دارد.
اين روزنامه اصلاح طلب که عنوان «راهيان خون» را براي تيتر يک خود انتخاب کرده بود در مطلبي نوشت:« متاسفانه کشتار دانش آموزان در سفرهاي اردويي تبديل به پديده اي عادي شده است. با توجه به خطرات تردد در جاده هاي کشور و آمار بالاي تلفات در تصادفات جاده اي، فرستادن دانش آموزان به اردو با اتوبوس مانند فرستادن کودکان روي ميدان مين و در حکم قتل عمد است. اينکه هوا تاريک بود، راننده خوابش برد، اتوبوس نقص فني داشت، جاده لغزنده بود و... که معمولا در گزارش هاي فني منعکس مي شود، توجه به شاخ و برگ و حواشي داستان براي ناديده گرفتن اصل ماجرا است».
گفتني است سال هاست که از اجراي طرح کاروان راهيان نور مي گذرد و همه ساله بر خيل مشتاقان حضور در اين کاروان ها براي اعزام به مناطق عملياتي که با هدف تجديد ميثاق و پاسداشت آرمان هاي شهداي هشت سال دفاع مقدس صورت مي گيرد، افزوده مي شود.
خانواده هاي ايراني براي آشنايي فرزندان خود با شهدا، ارزش ها و فرهنگ دفاع مقدس، انتظارات خود را در اردوهاي راهيان نور مطالبه مي کنند و با اعزام فرزندان خود به اين مناطق، آنها را در مقابل موج سنگين تهاجم فرهنگي غرب بيمه مي کنند. در چنين شرايطي جريان مدعي اصلاحات که کارنامه سياهي در توهين به مقدسات و همچنين آرمانها و ارزش هاي انقلاب اسلامي بويژه شهدا و دفاع مقدس دارد، با ژست دلسوزي براي دانش آموزان خواستار توقف فوري چنين اردوهايي شده حال آنکه تقريبا بر همگان واضح و مبرهن است که هدف اصلي اين جريان تخريب و تخطئه اشاعه فرهنگ ايثار و شهادت و ارزش هاي دفاع مقدس به نسل جوان امروزي است.
دست بردن در صندوق توسعه ملي در حال تبديل شدن به روال!
روزنامه شرق در يادداشتي به دست بردن دولت در صندوق توسعه ملي پرداخته و ضمن مقايسه رويه دولت دوازدهم در اين زمينه با دولت هاي سابق نوشت:«اين کار به رويه تبديل شده است!».
در بخشي از يادداشت شرق آمده است:«پس از گذشت چهار سال از آن روزها به نظر مي رسد بار ديگر دست بردن در صندوق توسعه ملي در حال تبديل شدن به روالي عادي است که ممکن است به تجربه تلخ ديگري منجر شود».
اين روزنامه در ادامه تعابير زشتي در مورد بخشي از مردم کشور از جمله مردم شريف يزد به کار برده است که شرم آور به نظر مي رسد، هر چند نويسنده تعبير خسيس را با ذکر خاطره اي از رئيس دولت اصلاحات همراه کرده است ولي افکار عمومي جامعه نشان داده است که به کار بردن اين گونه تعابير با هر نيتي و حتي اگر «مدح» يک شيوه اقتصادي باشد پسنديده نيست.
کارنامه شهرداري: شب ها هنوز زباله ها جمع مي شود!
روزنامه اعتماد در صفحه نخست شماره روز پنج شنبه يک رپورتاژ آگهي در قالب يک يادداشت براي محمدعلي نجفي، شهردار تهران منتشر کرد.
اين يادداشت با عنوان «صد روز قابل دفاع و انتظارات پيش رو» در مدح نجفي و به قلم يکي از اعضاي شوراي شهر! نوشته شده است. با ديدن عنوان يادداشت سراپا حيرت و البته کنجکاو که به خواندن آن پرداختيم تا دريابيم در شهرمان چه رخ داده که اين عضو اصلاح طلب شوراي شهر آن را بهانه انتشار چنين متني کرده است؟!
نخستين دليل براي مدح شهردار جديد تهران از ديدگاه اين مدعي اصلاح طلبي و شفافيت! اين است: «نخستين وجه قابل دفاع اين كارنامه صد روزه اتفاقا همان وجهي است كه بعضا در نقد عملكرد سه ماهه مديريت جديد شهري در تهران بيان مي شود، اينكه انگار نه انگار كه شهردار تهران تغيير كرده است! به نظر مي رسد اگر واقع بينانه و منصفانه قضاوت كنيم، اينكه يك تغيير و تحول مديريتي گسترده در سطح شهرداري تهران بدون ايجاد بحران جابه جايي در سازمان و به گونه اي انجام شود كه كوچك ترين خللي در كار خدمت رساني به شهروندان پيش نيايد!!»
اينکه پس از جا به جايي شهردار تهران و در اين 100روزه همچنان کارهاي خدماتي و غيره (نظير جمع آوري زباله) توسط شهرداري صورت گرفته است نخستين دليل براي ستايش شهردار جديد تهران است! جالب است که اين «جماعت شعارهاي قشنگ» که اکنون کف انتظارات خويش از شهرداري را تا اين حد پايين آورده اند در دوره قبل وقتي پروژه هاي عظيمي چون اتوبان صدر، بزرگراه امام علي(ع)، تونل نيايش، گسترش سريع مترو و... به بهره برداري مي رسيد نه تنها يک خط در مورد اين پروژه هاي بزرگ نمي نوشتند بلکه با حاشيه سازي سعي در پوشاندن اقدامات مثبت شهردار قبل داشتند.
مديريت قبيله اي!
در ادامه نيز چند دليل به همين سبک و سياق ارائه شده است. اما نکته قابل توجه رويکرد يکسان مدعيان اصلاح طلبي در «تخريب شخصيت» مديران غيراصلاح طلب است که در اين يادداشت هم پي گرفته شده است: «تنها وقتي مي توان به ميزان شجاعت و جسارت مديريت جديد در اتخاذ اين تصميمات پي برد كه به آن خزانه خالي و وضعيت دشوار اقتصادي شهرداري تهران در هنگام تحويل به مديريت جديد توجه كنيم و ببينيم چطور يك مديريت اصلاح طلب كه به حفظ اصول ناظر بر پاكدستي اصرار دارد، حتي در چنين شرايط دشواري، كسب درآمد به هر قيمت را سرلوحه خود قرار نمي دهد!»
دولت يازدهم با روي کار آمدن دائما بر طبل خزانه خالي مي کوبيد ولي با گذشت زمان معلوم شد حقوق هاي نجومي از همين خزانه اي که مدعي خالي بودن آن هستند پرداخت شده است. هم اکنون نيز اين رويکرد براي تخريب شهردار قبلي تهران دنبال مي شود. بايد به اين عضو شوراي شهر که در مدح شهردار جديد قلم فرسايي کرده يادآور شد که ايکاش تنها همين يک نکته را در نظر مي گرفتيد تا کمي انصاف در نوشته شما ديده شود و آن اين است که با روي کار آمدن دولت تدبير و اميد اين دولت نه تنها کمترين همکاري را با شهرداري تهران انجام نداد بلکه همانطور که بارها توسط قاليباف عنوان شده است بزرگترين بدهکار به شهرداري دولت بود و که حتي سهم خود را از بليط مترو که يارانه اي براي حمل ونقل عمومي محسوب مي شود پرداخت نکرد اما بلافاصله پس از آمدن نجفي روي کار او حتي به هيئت دولت دعوت شد!
رشد اقتصاد زيرزميني!
شرق در گزارشي به گسترش اقتصاد زيرزميني در سال هاي گذشته پرداخت و به نقل از وزارت اقتصاد نوشت: «اقتصاد زيرزميني در دو دهه اخير روندي کاملا صعودي داشته است».
بر اساس اين گزارش «اين وزارتخانه که پيش از اين گزارشي درباره رابطه نرخ بيکاري و اقتصاد زيرزميني ارائه کرده بود و در آن گزارش از اندازه اقتصاد زيرزميني در سال ٩٤ خبر داده بود، اما اکنون در جديدترين گزارش خود تاکيد کرده است: اقتصاد زيرزميني در دوره ٥٣ تا ٩٢ داراي روند افزايشي بوده است. اين وزارتخانه پيش از اين تاکيد کرده بود اندازه اقتصاد زيرزميني در سال ٩٤ به 36/5 درصد رسيده است.»
شرق همچنين نوشته است:«زنگ هشدار اقتصاد زيرزميني در حالي در اقتصاد ايران به صدا درآمده که حجم اقتصاد زيرزميني در کشورهاي دنيا کاهش يافته است. نتايج مطالعات در ٣١ کشور اروپايي نشان مي دهد متوسط اندازه اقتصاد سايه، از ٢٠ درصد در سال ٢٠٠٣ به 15/7درصد در سال ٢٠١٤ کاهش يافته است. همچنين اندازه اقتصاد سايه در سال ٢٠١٤ براي کشورهاي ترکيه، نروژ و سوئد به ترتيب ٢٧، ١٣ و 6/9 درصد است».
سرويس سياسي- روزنامه آرمان در مطلبي نوشت:«معاون اول رئيس جمهور در شرايطي قرار دارد که مي تواند با اقدامي سنجيده و به موقع آينده خود و جريان اصلاحات را رقم زند. بسياري نيز براين عقيده هستند که او نبايد در سيلاب مشکلات دولت غرق شود و بايد به آينده سياسي خود پس از روحاني فکر کند. بايد ديد آقاي معاون اول در آينده چه تصميمي خواهد گرفت».
اين روزنامه زنجيره اي در ادامه نوشت: «اصلاح طلبان نيز با روند موجود در دولت آن چنان از حضور کمرنگ جهانگيري در دولت ناراحت نيستند. آنهايي که مقداري آينده نگري مي کنند به آينده جهانگيري پس از روحاني مي انديشند و در سر سوداي 1400 را مي پرورانند. در اين ميان حتي برخي معتقدند که جهانگيري بايد از دولت خارج شود، طوري که صادق زيباکلام استاد دانشگاه تهران در مراسم روز دانشجو در دانشگاه امير کبير مي گويد: «به نظرم جهانگيري بايد کنار بکشد و خود را براي انتخابات ۱۴۰۰ آماده کند».اين واقعيت ماجراست که اگر جهانگيري تا پايان در دولت بماند بد و خوب دولت در همه عرصه ها به پاي او نيز نوشته خواهد شد. از اين رو با وجود برخي مشکلات مثل باقي بودن رکود، بيکاري، مشکلات موسسات مالي و اعتباري، صندوق هاي بازنشستگي و چالش وعده هاي بي سرانجام، جهانگيري بايد به فکر آينده سياسي خود و اصلاح طلبان باشد و راه مطلوبي برگزيند».
اين روزنامه مدعي اصلاحات تاکيد کرده است که «اصلاح طلبان از حضور کمرنگ جهانگيري در دولت ناراحت نيستند».اين نشان دهنده آن است که جنجال رسانه اي درخصوص حضور کمرنگ جهانگيري در دولت تنها يک ترفند براي شانه خالي کردن از مسئوليت و فرار از پاسخگويي درباره کارنامه خالي دولت است.
پيش از انتخابات امسال، «محمدرضا خاتمي» در مصاحبه با روزنامه زنجيره اي اعتماد در پاسخ به اين سوال که «چه تضميني براي همراهي دولت دوم روحاني و اصلاح طلبان وجود دارد؟» گفته بود:«تضمين اين مسئله، خود ما هستيم». اما برخلاف اين ادعا، در حال حاضر مدعيان اصلاحات براي فرار از پاسخگويي درباره عملکرد دولت و ابراز برائت از روحاني ازيکديگر سبقت مي گيرند.
عطش دستيابي به قدرت و بي توجهي به مشکلات و دغدغه هاي مردم و ارجح بودن منافع قبيله اي نسبت به منافع ملي، در مدعيان اصلاحات به حدي گسترش يافته است که تنها پس از حدود 120 روز از آغاز به کار دولت دوازدهم، اين جماعت با بي مسئوليتي به دنبال تبرئه خود از ناکامي ها و فاصله گذاري با دولت است تا بتواند با اين ترفند سياسي در انتخابات ۱۴۰۰ نيز قوه مجريه را به دست بگيرد.
مدعيان اصلاحات که مردم را تنها در نقش ماشين راي مي بينند و به جوانان تنها در حد سياهي لشکر ميتينگ ها نقش مي دهند، در پي آن هستند تا با توهين به شعور مردم، نقش و مسئوليت خود را در دولت روحاني انکار نمايند.
اين بي مسئوليتي در حالي است که اين جريان سهم خود را تمام و کمال از دولت دريافت کرده است و اکثريت مطلق کرسي هاي کابينه در اختيار مدعيان اصلاحات است. در حقيقت اين جريان در کارنامه دولت شريک است و بايد در اين خصوص به مردم پاسخگو باشد.
تخريب و تخطئه اشاعه فرهنگ ايثار و شهادت
روزنامه همدلي در گزارشي شيطنت آميز و به بهانه حادثه دلخراش جان باختن تعدادي از دانش آموزان کرجي در کاروان راهيان نور، تلاش کرد با بزرگ نمايي حوادث اندکي که در مدت بيش از 20 سال از برگزاري کاروان هاي راهيان نور رخ داده است، خانواده ها را از شرکت دادن فرزندانشان در اين کاروان ها بر حذر دارد.
اين روزنامه اصلاح طلب که عنوان «راهيان خون» را براي تيتر يک خود انتخاب کرده بود در مطلبي نوشت:« متاسفانه کشتار دانش آموزان در سفرهاي اردويي تبديل به پديده اي عادي شده است. با توجه به خطرات تردد در جاده هاي کشور و آمار بالاي تلفات در تصادفات جاده اي، فرستادن دانش آموزان به اردو با اتوبوس مانند فرستادن کودکان روي ميدان مين و در حکم قتل عمد است. اينکه هوا تاريک بود، راننده خوابش برد، اتوبوس نقص فني داشت، جاده لغزنده بود و... که معمولا در گزارش هاي فني منعکس مي شود، توجه به شاخ و برگ و حواشي داستان براي ناديده گرفتن اصل ماجرا است».
گفتني است سال هاست که از اجراي طرح کاروان راهيان نور مي گذرد و همه ساله بر خيل مشتاقان حضور در اين کاروان ها براي اعزام به مناطق عملياتي که با هدف تجديد ميثاق و پاسداشت آرمان هاي شهداي هشت سال دفاع مقدس صورت مي گيرد، افزوده مي شود.
خانواده هاي ايراني براي آشنايي فرزندان خود با شهدا، ارزش ها و فرهنگ دفاع مقدس، انتظارات خود را در اردوهاي راهيان نور مطالبه مي کنند و با اعزام فرزندان خود به اين مناطق، آنها را در مقابل موج سنگين تهاجم فرهنگي غرب بيمه مي کنند. در چنين شرايطي جريان مدعي اصلاحات که کارنامه سياهي در توهين به مقدسات و همچنين آرمانها و ارزش هاي انقلاب اسلامي بويژه شهدا و دفاع مقدس دارد، با ژست دلسوزي براي دانش آموزان خواستار توقف فوري چنين اردوهايي شده حال آنکه تقريبا بر همگان واضح و مبرهن است که هدف اصلي اين جريان تخريب و تخطئه اشاعه فرهنگ ايثار و شهادت و ارزش هاي دفاع مقدس به نسل جوان امروزي است.
دست بردن در صندوق توسعه ملي در حال تبديل شدن به روال!
روزنامه شرق در يادداشتي به دست بردن دولت در صندوق توسعه ملي پرداخته و ضمن مقايسه رويه دولت دوازدهم در اين زمينه با دولت هاي سابق نوشت:«اين کار به رويه تبديل شده است!».
در بخشي از يادداشت شرق آمده است:«پس از گذشت چهار سال از آن روزها به نظر مي رسد بار ديگر دست بردن در صندوق توسعه ملي در حال تبديل شدن به روالي عادي است که ممکن است به تجربه تلخ ديگري منجر شود».
اين روزنامه در ادامه تعابير زشتي در مورد بخشي از مردم کشور از جمله مردم شريف يزد به کار برده است که شرم آور به نظر مي رسد، هر چند نويسنده تعبير خسيس را با ذکر خاطره اي از رئيس دولت اصلاحات همراه کرده است ولي افکار عمومي جامعه نشان داده است که به کار بردن اين گونه تعابير با هر نيتي و حتي اگر «مدح» يک شيوه اقتصادي باشد پسنديده نيست.
کارنامه شهرداري: شب ها هنوز زباله ها جمع مي شود!
روزنامه اعتماد در صفحه نخست شماره روز پنج شنبه يک رپورتاژ آگهي در قالب يک يادداشت براي محمدعلي نجفي، شهردار تهران منتشر کرد.
اين يادداشت با عنوان «صد روز قابل دفاع و انتظارات پيش رو» در مدح نجفي و به قلم يکي از اعضاي شوراي شهر! نوشته شده است. با ديدن عنوان يادداشت سراپا حيرت و البته کنجکاو که به خواندن آن پرداختيم تا دريابيم در شهرمان چه رخ داده که اين عضو اصلاح طلب شوراي شهر آن را بهانه انتشار چنين متني کرده است؟!
نخستين دليل براي مدح شهردار جديد تهران از ديدگاه اين مدعي اصلاح طلبي و شفافيت! اين است: «نخستين وجه قابل دفاع اين كارنامه صد روزه اتفاقا همان وجهي است كه بعضا در نقد عملكرد سه ماهه مديريت جديد شهري در تهران بيان مي شود، اينكه انگار نه انگار كه شهردار تهران تغيير كرده است! به نظر مي رسد اگر واقع بينانه و منصفانه قضاوت كنيم، اينكه يك تغيير و تحول مديريتي گسترده در سطح شهرداري تهران بدون ايجاد بحران جابه جايي در سازمان و به گونه اي انجام شود كه كوچك ترين خللي در كار خدمت رساني به شهروندان پيش نيايد!!»
اينکه پس از جا به جايي شهردار تهران و در اين 100روزه همچنان کارهاي خدماتي و غيره (نظير جمع آوري زباله) توسط شهرداري صورت گرفته است نخستين دليل براي ستايش شهردار جديد تهران است! جالب است که اين «جماعت شعارهاي قشنگ» که اکنون کف انتظارات خويش از شهرداري را تا اين حد پايين آورده اند در دوره قبل وقتي پروژه هاي عظيمي چون اتوبان صدر، بزرگراه امام علي(ع)، تونل نيايش، گسترش سريع مترو و... به بهره برداري مي رسيد نه تنها يک خط در مورد اين پروژه هاي بزرگ نمي نوشتند بلکه با حاشيه سازي سعي در پوشاندن اقدامات مثبت شهردار قبل داشتند.
مديريت قبيله اي!
در ادامه نيز چند دليل به همين سبک و سياق ارائه شده است. اما نکته قابل توجه رويکرد يکسان مدعيان اصلاح طلبي در «تخريب شخصيت» مديران غيراصلاح طلب است که در اين يادداشت هم پي گرفته شده است: «تنها وقتي مي توان به ميزان شجاعت و جسارت مديريت جديد در اتخاذ اين تصميمات پي برد كه به آن خزانه خالي و وضعيت دشوار اقتصادي شهرداري تهران در هنگام تحويل به مديريت جديد توجه كنيم و ببينيم چطور يك مديريت اصلاح طلب كه به حفظ اصول ناظر بر پاكدستي اصرار دارد، حتي در چنين شرايط دشواري، كسب درآمد به هر قيمت را سرلوحه خود قرار نمي دهد!»
دولت يازدهم با روي کار آمدن دائما بر طبل خزانه خالي مي کوبيد ولي با گذشت زمان معلوم شد حقوق هاي نجومي از همين خزانه اي که مدعي خالي بودن آن هستند پرداخت شده است. هم اکنون نيز اين رويکرد براي تخريب شهردار قبلي تهران دنبال مي شود. بايد به اين عضو شوراي شهر که در مدح شهردار جديد قلم فرسايي کرده يادآور شد که ايکاش تنها همين يک نکته را در نظر مي گرفتيد تا کمي انصاف در نوشته شما ديده شود و آن اين است که با روي کار آمدن دولت تدبير و اميد اين دولت نه تنها کمترين همکاري را با شهرداري تهران انجام نداد بلکه همانطور که بارها توسط قاليباف عنوان شده است بزرگترين بدهکار به شهرداري دولت بود و که حتي سهم خود را از بليط مترو که يارانه اي براي حمل ونقل عمومي محسوب مي شود پرداخت نکرد اما بلافاصله پس از آمدن نجفي روي کار او حتي به هيئت دولت دعوت شد!
رشد اقتصاد زيرزميني!
شرق در گزارشي به گسترش اقتصاد زيرزميني در سال هاي گذشته پرداخت و به نقل از وزارت اقتصاد نوشت: «اقتصاد زيرزميني در دو دهه اخير روندي کاملا صعودي داشته است».
بر اساس اين گزارش «اين وزارتخانه که پيش از اين گزارشي درباره رابطه نرخ بيکاري و اقتصاد زيرزميني ارائه کرده بود و در آن گزارش از اندازه اقتصاد زيرزميني در سال ٩٤ خبر داده بود، اما اکنون در جديدترين گزارش خود تاکيد کرده است: اقتصاد زيرزميني در دوره ٥٣ تا ٩٢ داراي روند افزايشي بوده است. اين وزارتخانه پيش از اين تاکيد کرده بود اندازه اقتصاد زيرزميني در سال ٩٤ به 36/5 درصد رسيده است.»
شرق همچنين نوشته است:«زنگ هشدار اقتصاد زيرزميني در حالي در اقتصاد ايران به صدا درآمده که حجم اقتصاد زيرزميني در کشورهاي دنيا کاهش يافته است. نتايج مطالعات در ٣١ کشور اروپايي نشان مي دهد متوسط اندازه اقتصاد سايه، از ٢٠ درصد در سال ٢٠٠٣ به 15/7درصد در سال ٢٠١٤ کاهش يافته است. همچنين اندازه اقتصاد سايه در سال ٢٠١٤ براي کشورهاي ترکيه، نروژ و سوئد به ترتيب ٢٧، ١٣ و 6/9 درصد است».