"کاخ
سفید" از چه عصبانی است؟ 5مهر-97
چنانچه رژیم ولایت فقیه تن به مذاکره ندهد و به سیاست موشکی و جنگ افروزی برون مرزی خود ادامه دهد نه سرانجام اقتصاد و پول کشور همچون ونزوئلا می شود که سایه سنگین شوم احتمال جنگ همه چیز نابود کن هرروز قوی تر می شود.
تحلیلگران
مسائل بین الملل بررسی کردند "کاخ سفید" از چه عصبانی است؟ در
رفتارشناسی آمریکاییها باید به این نکته توجه داشت که آنها به دنبال ایجاد یک
فضای جنگ روانی به یک عملیات میدانی هستند. زمانی که در تئوریهای جنگ نامتعادل
وقتی کشوری از اقدام و کنش رسانهای وارد جنگ روانی میشود، یک گام به عملیات
میدانی نزدیک میشود و برای اینکه از فاز جنگ روانی به عملیات میدانی برسد باید
فضا را تا سرحد امکان ملتهب کند فرارو- صحبتها و لحن عصبانی جان بولتون تقریبا
همه را غافلگیر کرده است. او و دیگر مقامات آمریکایی که طی چندماه اخیر مداوم به
اظهار نظر در خصوص ایران پرداختهاند بعد از بیانیه مشترک ایران و ۱+۴ حالا با لحن متفاوت ونامتعارفی به اعلام موضع در قبال ایران
پرداخته اند که عصبانیت عجیبی در آن به وضوح قابل مشاهده است. تقریبا چهل سال است
که رابطه میان ایران آمریکا مملو از تهدیدها و تنشهای بسیار بوده است، اما به
وضوح مشخص است که طی روزها و هفتههای اخیر این تنش و دشمنی وارد فاز جدیدی شده
است. به طوری که جان بولتون در آخرین اظهارات خود با عصبانیتی عجیب در خصوص ایران
نظراتی را مطرح میکند. او در نشست گروه ضدایرانی «اتحاد بر ضد ایران هسته ای» (UANI) در نیویورک، ایران را تهدیدی دائمی علیه آمریکا و همپیمانانش
دانست و مدعی شد: «اگر علیه ما و همپیمانانمان قدمی بردارید و به شهروندانمان
آسیبی برسانید، اگر به دروغها، کلکها و فریبهایتان ادامه بدهید، به طور قطع با
عواقب بسیار بدی مواجه خواهید شد.» بولتون در بخشی از سخنانش گفت که فشار آمریکا
بر ایران را تا زمان توقف رفتار بیثباتکنندهاش ادامه خواهد داشت و افزود: «تحریمهای
ما شدید و بیرحمانه خواهد بود. این یک کارزار فشار حداکثری است.» البته بولتون در
سخنان خود صرفا ایران را مخاطب قرار نداد و در یک اظهار نظر بی سابقه با اشاره به
اروپا گفت: «آنهایی که در این شرایط میخواهند به ایران تسهیلات مالی و بانکی
ارائه بدهند، باید خود را برای خطرات این کار آماده کنند.» اما آنچه که بسیار عجیب
به نظر میرسد نوع رفتار مقامات کاخ سفید است که به شکل عجیب و بیسابقهای مملو
از عصبانیت و خشمی است که تا امروز وجود نداشته است. ترامپ نمیخواهد بازنده قمار
بزرگ باشد در همین خصوص امیرعلی ابوالفتح تحلیلگر مسائل آمریکا طی گفتگو با فرارو
اظهار کرد: «ماجرا از این قرار است که دونالد ترامپ یک قمار بسیار بزرگ را آغاز
کرده است و از یک توافقی که فعال بود و ایران را محدود کرده بود و قبول کرده بودیم
که زیر نظر آژانس و تحت نظارت عمل کنیم و از نظر دولت قبلی آمریکا و تمام طرفین
توافق، برجام توانسته بود راه دستیابی ایران به سلاح هستهای را مسدود کند، خارج
شده و امید دارد که به یک توافق بهتر و جامعتری دست پیدا کند. اما اگر ایران حاضر
به مذاکره نشود و زیر بار نرود، ایالات متحده آمریکا بزرگترین بازنده این قمار
خواهد بود. زیرا از یک توافق مطلوب خارج شده و جهان هم با آنها همراهی نکرده است
و دچار یک انزوای کم سابقه شده است و از سوی دیگر ایران موفق شده فشارها را کاهش
دهد و برجام هم با تمام مختصات خودش که مثلا بعد از ۵ سال تحریمهای تسلیحاتی لغو میشوند و بعد ۱۰ سال محدودیت ساخت سانترفیوژ هم برداشته میشود.» وی ادامه داد:
«این مسئله میتواند یک لطمه بسیار بزرگ حیثیتی به ایالات متحده آمریکا وارد کند.
زیرا قبل از خروج از برجام بارها مقامات مختلف این کشور و کشورهای اروپایی و
تحلیلگران مسائل بینالملل به ترامپ هشدار داده بودند که دست به چنین اقدامی نزند.
ضمن اینکه اگر ایران حاضر نشود پای میز مذاکره بیاید تنها راهی که برای آمریکاییها
باقی میماند که خودشان را از این ضربه حیثیتی نجات دهند این است که با ایران وارد
جنگ شوند. اما هیچکدام از این دو حالت برای رئیس جمهور آمریکا مطلوب نیست.» او
افزود: «از طرف دیگر خیلی امید داشتند که جلسه مجمع عمومی سازمان ملل زمینه نوعی
گفتگو و دیدار با آقای روحانی یا به طور کلی برخی مقامات ایرانی را فراهم کند به
همین دلیل هم تا آخرین لحظات توییت و صحبت میکردند که رئیس جمهور آمریکا حاضر است
بدون شرط با مقامات ایران از جمله آقای روحانی و مقام معظم رهبری دیدار و گفتگو
کند. اما موضع گیری قاطعانه ایران در خصوص عدم دیدار و گفتگو آنها را بسیار
ناامید کرده است؛ بنابراین حالا وارد فاز دوم شدن که آن ایجاد رعب و وحشت و تهدید
تا سرحد یک جنگ تمام عیار است.» این تحلیلگر مسائل بینالملل تصریح کرد: «حالا اگر
ایران تا ۱۳ آبان حاضر به مذاکره نشود و بعد از آن هم مشخص شود که فروش نفت
ایران به صفر نرسیده است و سیاستهای ایران و ۱+۴ نتیجه داده است و چند هفته بگذرد و مشکلی برای ایران پیش
نیاید، قطعا بازنده بزرگ آمریکا است؛ بنابراین الان امیدوارند که این سیاست جدید
که مبتنی بر خشم و عصببانیت و تهدیدهای شدید است، نتیجه دهد و ایران مجبور به
مذاکره شود. زیرا این مدل چند ماه پیش در خصوص کره شمالی جواب داده است و جدا از
اینکه اصلا این مذاکرات نتیجه بخش بود یا نه، اما به هرحال کره شمالی بعد از
درگیریهای کلامی که تا سرحد جنگ اتمی هم پیش رفت حاضر شد پای میز مذاکره بیاید.
به همین دلیل است که مداوم مقامات ایرانی اعلام میکنند که مدل کره شمالی درباره
ایران نتیجه نخواهد داشت. البته پیام این قبیل اظهار نظرها صرفا به ایران نیست و
گروه ۱+۴ را هم مخاطب قرار داده است. زیرا آنها به وضوح نشان داده اند
که حاضر نیستند از آمریکا حمایت کنند و این برای ایالات متحده بسیار ناراحت کننده
بوده است.» ابوالفتح با اشاره به صحبتهای روحانی در سازمان ملل مبنی بر اینکه
آمریکا به قطعنامه ۲۲۳۱ برگردد و بعد وارد مذاکره شوند، اظهار کرد: «موضوع این است که
ترامپ از برجام خارج نشده است که الان حاضر باشد دوباره به آن برگردد. مشکلی که
اینجا وجود دارد اختلاف بر سر نقطه مذاکره است وگرنه هر دو طرف خواهان مذاکره
هستند. آمریکاییها تاکید دارند که از صفر آغاز شود و در تمامی مسائل باشد، اما
ایران معتقد است که اگر قرار به مذاکره باشد باید از همان نقطهای که برجام قرار
دارد، ادامه پیدا کند. اما این اصلا از نظر آمریکاییها قابل قبول نیست، زیرا
معتقدند که اگر آمریکا در برجام حضور داشته باشد ایران هر لحظه بیشتر به رهایی از
محدودیتها نزدیک میشود.» آمریکا سعی دارد وارد فاز عملیات میدانی شود همچنین
مهدی مطهرنیا دیگر تحلیلگر مسائل بینالملل در گفتگو با فرارو اظهار کرد: «در
رفتارشناسی آمریکاییها باید به این نکته توجه داشت که آنها به دنبال ایجاد یک
فضای جنگ روانی به یک عملیات میدانی هستند. زمانی که در تئوریهای جنگ نامتعادل
وقتی کشوری از اقدام و کنش رسانهای وارد جنگ روانی میشود، یک گام به عملیات
میدانی نزدیک میشود و برای اینکه از فاز جنگ روانی به عملیات میدانی برسد باید
فضا را تا سرحد امکان ملتهب کند. در این فضا ادبیات مقاماتی که از سابقه بالای
امنیتی و نظامی برخوردارند، به طرف ایجاد التهابات و رویاروییهای مستقیم بسیار
تند گرایش پیدا میکند تا از این فضای خشونت محور، جامعه ملی خود و مخاطبان بیطرف
و جامعه مخاطبان رقیب را در یک وضعیت مدیریت شده قرار دهند.» وی افزود: «در جنگ
روانی هم نیروهای خودی و بی طرف و بیگانه، جامعه هدف محسوب میشود و ادبیات
مقامات آمریکایی به ویژه افرادی مانند ترامپ، جان بولتون و پمپئو و نیکی هیلی در
چارچوب همین مسئله قرار میگیرند؛ لذا این نحوه برخورد نه ناشی از عصبانیت که
محصول یک نوع حرکت برنامه ریزی شده در جهت به اوج رساندن جنگ روانی برای ورود به
فضای عملیاتی است که در نشست شورای امینت کلید زده و در بعد از ۱۳ آبان اجرایی شود.» او در خصوص اظهارات اخیر جان بولتن عنوان
کرد: «آنچه که وی مطرح میکند بیشتر سعی دارد جامعه داخلی ایالات متحده آمریکا را
مخاطب قرار دهد تا جمهوری اسلامی ایران را. زیرا در جامعه کنونی آمریکا به دلیل
فقدان تجربه سیاسی ترامپ بسیاری از محافل سیاسی در فکر تضعیف کاخ سفید هستند.
فراموش نکنیم که در این رقابتهای سیاسی میان جمهوری خواهان و دموکراتها و حتی
جمهوری خواهان با یکدیگر، ترامپ اصلا شرایط مناسبی ندارد؛ لذا اگر ترامپ بتواند
بعد از ماجرای کره شمالی درباره ایران هم حداقل دستاوردهایی داشته باشند، این
جممهوری خواهان کلاسیک و دموکراتها هستند که در آستانه انتخابات کنگره، وضعیت
نامطلوبی پیدا میکنند.» مطهرنیا در پایان گفت: «به همین دلیل الان ترامپ به شدت
نیازمند حمایت افکار عمومی آمریکا در خصوص جهت گیریهایش در قبال ایران و تمام
رقبای بینالمللی و حتی اتحادیه اروپا است. او حتی خود را مدیون ژنرالهای جمهوری
خواه هم نمیداند و سعی دارد جدا از همه اینها برای خود اعتبار قابل توجهی دست و پا
کند. به همین دلیل بولتون بیشتر روی این مسئله تمرکز دارد که در جامعه ایالات
متحده آمریکا نوعی همگرایی با دولت آمریکا با رهبری ترامپ ایجاد شود و این مسئله
است که خیلی آنها را نگران کرده است.»