گزیده خبرها قسمت چهارم


گزیده خبرها قسمت چهارم  10 آذر-97
امام جمعه قم: مجلس نبايد تحت تاثير القائات جناحي و حزبي قرار گيرد
امام جمعه قم گفت: بودجه 98 بايد با هدف دستگيري از اقشار ضعيف جامعه تنظيم و تصويب شود.
قم- خبرنگار كيهانآيت الله سيدهاشم حسيني بوشهري در خطبه هاي نمازجمعه قم كه با حضور اقشار مختلف مردم انقلابي اين شهر در مصلي قدس برگزار شد، افزود: مجلس شوراي اسلامي و نمايندگان محترم، منتخب مردم اند و با راي آنها در اين مقام قرار گرفته اند؛ لذا بايد ارتباط مستمر با مردم داشته باشند تا به خوبي مشكلات اصلي جامعه را شناسايي و با مصوبات خود آنها را مرتفع كنند.
عضو مجلس خبرگان رهبري استقلال نمايندگان مجلس را بسيار مهم عنوان كرد و تصريح كرد: مجلسيان در گفتار و رفتار معنويت و اخلاق را فراموش نكنند و تحت تاثير القائات جناحي و حزبي  قرار نگيرند، زيرا مجلس نام اسلامي را يدك مي كشد لذا بايد در تراز يك مجلس اسلامي باشد.
وي در بخش ديگري از خطبه ها، سخنان اخير رهبرمعظم انقلاب را در جمع شركت كنندگان كنفرانس وحدت اسلامي مورد تحليل  قرار داد و بيان داشت: كسي كه اهل قرآن باشد و عامل به آن، هرگز در برابر مستكبران سر تسليم فرود نمي آورد. لذا بايد محتواي قرآن در ميان مردم و امت اسلام ترويج و تعميق يابد.
خطيب جمعه قم افزود: مايه ننگ و عار است كه رئيس يك كشور اسلامي كه مدعي توحيد است، به نام ولايت الله ولايت طاغوت را برگزيند و بدان افتخار هم بورزد!
آيت الله حسيني بوشهري با اشاره به جايگاه ممتاز جمهوري اسلامي  در معادلات جهاني و منطقه اي، گفت:  ايران اسلامي پس از انقلاب به بركت ولايت الله و ايستادگي و مقاومت مردم اينك به درختي تناور تبديل شده است كه فشارهاي مستكبرين قادر به شكستن اين اقتدار نيست.
وي همچنين هفته بسيج را مورد اشاره قرار داد و بيان داشت: بسيج ركن اساسي انقلاب اسلامي است و تا فرهنگ بسيجي در اين كشور رواج داشته باشد، بالندگي و پيشرفت آن ادامه خواهد داشت.
عضو مجلس خبرگان رهبري روز نيروي دريايي را نيز به رزمندگان اين نيرو تبريك گفت و اظهار داشت: عظمت نيروي دريايي  تا دور دست ترين نقاط دريايي كشيده شده و با قدرت در برابر توطئه ها و فتنه هاي اشرار و مستكبرين ايستاده است.
طبق آمار وزارت راه و شهرسازي ركورد گراني مسكن در يك دهه اخير زده شد
گزارش رسمي وزارت راه و شهرسازي نشان مي دهد براي اولين بار در ساليان اخير، ميزان افزايش سالانه قيمت مسكن به بالاي 90 درصد رسيده است.
به گزارش مشرق بر اساس گزارش وزارت راه و شهرسازي، متوسط قيمت يك مترمربع آپارتمان در تهران در آبان ماه امسال به 9 ميليون و 158 هزار تومان رسيده كه نسبت به ماه مشابه سال قبل 91 درصد رشد نشان مي دهد؛ بدين ترتيب آبان ماه  امسال ركورد يك دهه اخير در گراني مسكن زده شد.
بالاترين رقم افزايش قيمت مسكن در دولت احمدي نژاد مربوط به خرداد 1391 با 68 درصد بود اما در دولت روحاني از شهريور تا آبان امسال، ركورد دولت احمدي نژاد زده شد به طوري كه در يك ساله منتهي به شهريور امسال قيمت مسكن 73 درصد، در مهر 83 درصد و در آبان 91 درصد افزايش يافته است.
بر اساس آمار وزارت راه و شهرسازي در 5 سالي كه عباس آخوندي وزير راه و شهرسازي بود، قيمت هر مترمربع آپارتمان در تهران نزديك به 5 ميليون تومان افزايش پيدا كرده است. تا قبل از روي كار آمدن عباس آخوندي در اواسط سال 1392، قيمت هر مترمربع آپارتمان در تهران حدود 3/7 ميليون تومان بود.
بدين ترتيب در 5 سالي كه آخوندي وزير راه و شهرسازي شد،  نزديك به 5 ميليون تومان بر قيمت مسكن افزوده شد.
آمار وزارت راه و شهرسازي گوياي آن است كه در نتيجه عملكرد همه دولت هاي قبل از دولت روحاني، قيمت مسكن در تهران 3/8 ميليون تومان گران شده بود، اما در دوره آخوندي به تنهايي 5 ميليون تومان ديگر بر قيمت مسكن در تهران اضافه شده است.
شايان ذكر است به اعتقاد كارشناسان راهكار اصلي كنترل قيمت مسكن افزايش توليد و مقابله با سوداگري است.
مهدي غلامي كارشناس مسكن درباره راه حل اين مشكل معتقد است: «اتخاذ سياست هاي كاهش هزينه هاي توليد مسكن و تشويق به ساخت و عرضه، مشكل مسكن را مرتفع مي كند».
با اين حال عباس آخوندي كه پس از يك دوره وزارت در دهه هفتاد، براي دومين بار در دولت روحاني به وزارت راه و شهرسازي رسيد، افتخار خود را نساختن خانه مي داند!
او پروژه ملي مسكن مهر با هدف خانه دار كردن مردم متوسط و ضعيف و حذف قيمت زمين از قيمت مسكن را مزخرف مي دانست و طرح مسكن اجتماعي كه ايده آن را از دهه هفتاد مطرح نموده بود(!) به جاي مسكن مهر ارائه كرد، اما آن هم در طول پنج سال گذشته به جايي نرسيد.
آمارهاي نگران كننده از كاهش رشد جمعيت در كشور
به علت عدم اجراي صحيح قانون توسط دولت رخ داد
با بررسي آمارهاي جمعيت مشخص مي شود دستگاه هاي اجرايي قانون حمايت از رشد جمعيت در ايران را به درستي اجرا نمي كنند.
به گزارش مشرق، در دهه هاي گذشته به واسطه شرايط كشور و همچنين نياز به رشد متوازن جمعيت، سياست هاي تحديد نسل در كشور دنبال شد كه نتيجه آن جلوگيري از روند رو به رشد جمعيت ايران طي سال هاي دهه 60 و پس از آن بود.
از اين رو در دوراني كه اين سياست در كشور اجرا مي شد شاهد محدوديت هايي در ارائه خدمات اجتماعي به خانواده هاي داراي بيش از 3 فرزند بوديم و همچنين تبليغات زيادي كه در خصوص خانواده كمتر در فضاي عمومي كشور ديده مي شد كه ترويج شعارهايي همچون فرزند كمتر زندگي بهتر را مي توان در اين زمينه بررسي كرد كه اين مسائل سبب كاهش ميزان مواليد و نرخ باروري زنان و در نتيجه كوچك شدن خانواده هاي ايراني شد.
اين روند همچنان ادامه يافت تا اواسط سال 1390 رهبر انقلاب با دقت نظر در معايب تداوم چندين ساله اين سياست، از اجراي آن جلوگيري و در مقابل تحديد نسل ايستادند. ايشان در ديداري كه روز سوم مرداد ماه سال 1390 با مسئولان نظام داشتند در اين خصوص فرمودند:  «ما بايد در سياست تحديد نسل تجديدنظر كنيم. سياست تحديد نسل در يك برهه اي از زمان درست بود؛ يك اهدافي هم برايش معين كردند. آنطوري كه افراد متخصص و عالم و كارشناسان علمي اين قسمت تحقيق و بررسي كردند و گزارش دادند، ما در سال 71 به همان مقاصدي كه از تحديد نسل وجود داشت، رسيديم. از سال 71 به اين طرف، بايد سياست را تغيير مي داديم؛ خطا كرديم، تغيير نداديم. امروز بايد اين خطا را جبران كنيم. كشور بايد نگذارد كه غلبه نسل جوان و نماي زيباي جواني در كشور از بين برود
بر همين اساس نيز ضمن توقف اجراي اين سياست و از دستوركار خارج شدن آن، از ارديبهشت ماه سال 93 نيز سياست هاي كلي «جمعيت» از سوي رهبر انقلاب به دستگاه ها ابلاغ شد كه آن هم نقشه راه جديدي پيش روي مسئولان براي مديريت اين موضوع گذاشت.
براساس اين سياست نامه ابلاغي، دستگاه هاي اجرايي موظف شدند نسبت به رفع موانع ازدواج، تسهيل و ترويج تشكيل خانواده و افزايش فرزند، كاهش سن ازدواج، حمايت از زوج هاي جوان و توانمندسازي آنان در تامين هزينه هاي زندگي و تربيت نسل صالح و كارآمد اقدامات لازم را انجام دهند.
اما آنچه در عمل طي سال هاي اخير شاهديم اين است كه علاوه بر اجرا نشدن صحيح اين قانون، شاهد پسرفت در اين خصوص نيز هستيم به طوريكه آمارها سال به سال نگران كننده تر مي شوند.
روند كاهشي تعداد مواليد در ساليان اخير
براساس آمار موجود، در سال 1394، ميزان تولد جديد در كشور بيش از يك ميليون و 570 هزار نفر بوده است كه اين رقم با كاهش قريب به 42 هزار نفري در سال 95 به يك ميليون و 528 هزار رسيد كه اين رقم در سال 96 به يك ميليون و 479 هزار نفر كاهش يافت.
به عبارت ديگر در سال هاي پس از اجراي اين قانون شاهد كاهش قريب به 92 هزار نفري تعداد مواليد در كشور بوديم كه همين مسئله نشان دهنده ضعف در اجراي سياست هاست.از سوي ديگر، كاهش ميزان مواليد در كشور همزمان شده است با افزايش سن خانوار بطوريكه براساس آخرين آماري كه توسط بانك مركزي از تعداد خانوار مربوط به وضعيت بودجه خانوار در سال 96منتشر شد، اين مسئله قابل درك مي شود.براساس اين آمار، ميزان افراد بالاي 50 سال در خانوار ايراني در سال 1387 به عنوان اولين سال مورد بررسي 16/7 درصد بوده كه اين رقم در آخرين آمار منتشره در سال 96 به بيش از 25/4 درصد رسيده است كه بيانگر رشد قريب به 8/7 درصدي است.
به عبارت ديگر تعداد افراد پا به سن گذاشته در خانواده هاي ايراني طي اين سال ها بيشتر شده است و در مقابل، درصد افراد پايين تر از 20 سال در هر خانوار از 33/9 درصد در سال 1387 به 26/7 درصد كاهش يافته كه نشانگر افت 7/2 درصدي است.
از اين دو آمار مي توان نتيجه گرفت هرم جمعيتي ايران در حال حركت به سمت پيري است و به اندازه اي كه از جمعيت جوان كشور به سمت ميان سالي حركت مي كنند، جايگزين نمي شود كه اين مسئله به عنوان زنگ خطر و هشداري جدي در مقابل مسئولان قرار دارد.
بررسي دقيقتر موضوع نيز از آخرين سرشماري مركز آمار قابل دسترسي است كه بنابر اطلاعات آن، ميزان رشدجمعيت كشور چه در بخش شهري و چه در بخش روستايي با كاهش مواجه شده است بطوريكه در بخش شهري متوسط كاهش سرعت رشد جمعيت به منفي 17 درصد و در بخش روستايي نيز به منفي 10 درصد رسيده است.اين ميزان كاهش پيش از اين نيز در آينده پژوهي هايي كه چه در داخل و چه خارج از كشور انجام شده بود قابل پيش بيني بود. براساس پژوهشي كه سازمان ملل در اين خصوص انجام داد، در سال 1420 نرخ رشد جمعيت ايران به صفر مي رسد كه با توجه به شرايط فعلي حتي ممكن است زودتر نيز اين فاجعه رخ دهد.
همچنين برخي آينده پژوهي ها نيز حكايت از اين دارد كه جمعيت ايران پس از رسيدن به 90 ميليون نفر روند معكوس به خود مي گيرد و تا سال 1480 شمسي، تعداد ايرانيان به 62 ميليون كاهش مي يابد.
علت كاهش جمعيت ايران چيست؟
كارشناسان اين حوزه دلايل بسياري براي اين وضعيت نا به سامان جمعيتي كشور مطرح مي كنند كه هر كدام در جاي خود قابل بررسي است اما مهم ترين عواملي كه در اين زمينه مي توان به آن اشاره كرد عدم همراهي به موقع و اجراي دقيق سياست هاي جمعيتي توسط مسئولين كشور است كه همزماني آن با فشارهاي اقتصادي كه اين سال ها به واسطه كم كاري هاي داخلي و همچنين تحريم هاي خارجي بر ملت ايران تحميل كرده موجب بخشي از اين كاهش جمعيت شده است.
از سوي ديگر، تغيير سبك زندگي افراد بخصوص درجوامع شهري و تاثيري كه رسانه هاي جمعي بر طرز فكر مردم مي گذارند به همراه اطلاعات غلطي كه برخي افراد به ظاهر كارشناس براي تغيير محاسبات مسئولان در اختيار آنها قرار مي دهند نيز از ديگر عوامل اين بحران است.
در اين زمينه مي توان به دستگيري دو نفر از اساتيد دانشگاه كه در پوشش فعاليت هاي علمي اقدام به نفوذ در دستگاه هاي مختلف حاكميتي و مانع آفريني در برابر اجراي صحيح سياست هاي كلي نظام در زمينه جمعيت نمودند، اشاره كرد. اين عناصر متهم به اقدام عليه امنيت كشور از طريق ارتباط و همكاري با موسسات برانداز، ايجاد انحراف و اختلال هدفمند در تصميمات نهادهاي سياستگذار، آمارسازي، خروج اطلاعات از كشور و... مي باشند.
نقش سازمان هاي امنيتي خارجي در بحران جمعيتي ايران
يك محقق و پژوهشگر حوزه جمعيت با اشاره به اينكه نقشه كاهش زادوولد و نرخ پايين فرزند آوري در ايران از سوي سازمان سيا همچنان باقدرت ادامه دارد تصريح كرد: دشمن تمام قواي خود را به كار گرفته و با ورود به بخش فرهنگي و به كارگيري رسانه ها ازجمله ماهواره و توليد فيلم ها، تلاش مي كند بي رغبتي و ترساندن جوانان از ازدواج، تاكيد بر افزايش مهريه و ترويج طلاق در كشور دامن بزند.
خبر ويژه
سوال تحقيرآميز CNN و پاسخ حقارت بار تركي الفيصل
رئيس سابق دستگاه اطلاعاتي عربستان گفت: كنار آمريكا زماني كه به شدت منفور بود ايستاديم و همچنان در كنار آمريكا هستيم.
تركي الفيصل در مصاحبه با شبكه تلويزيوني سي ان ان، در پاسخ به اين سوال كه واكنش شما به سخنان دونالد ترامپ مبني بر اينكه «عربستان بدون حمايت واشنگتن، دو هفته بيشتر دوام نمي آورد! چيست؟»، گفت: عربستان هيچ گاه خود را در شرايطي قرار نمي دهد كه باعث شود طرف ديگر در هر مسئله اي در موضع ضعف قرار گيرد. ما با آمريكا و هر كشور ديگري براساس رايزني و گفت وگو عمل مي كنيم و اميدواريم درباره منافع مشترك به توافق نظر دست پيدا كنيم.
وي خاطرنشان كرد: ما هرگز فراموش نمي كنيم آمريكا در زمان حمله صدام حسين به كويت، در كنار ما ايستاد. آمريكا براي حمايت از عربستان قربانياني داده است و ما از اين مسئله به شدت قدرداني مي كنيم و آن را به ياد خواهيم داشت و اين مسئله يك عامل تاريخي باقي خواهد ماند. اما ما هم در كنار آمريكا در زماني كه اين كشور به شدت در خاورميانه منفور بود در دهه هاي پنجاه، شصت و هفتاد ايستاديم و همچنان در كنار آمريكا ايستاده ايم و بار اين دوستي با آمريكا را هم در برابر حملاتي كه گروه هاي مخالف آمريكا در خاورميانه داشتند، بر دوش كشيده ايم.