«بایدهایی» که نمی شوند

 بایدهایی» که نمی شوند7دی-97
تهران- ایرنا- تاریخ ادبیات ایران نشان‌ها و نشانه‌های فراوانی از پند و اندرز و نصیحت را در خود جای داده است. چه فراوانند کتاب‌های متل و مثلی که در پس هر روایت و داستان و حکایتی به دنبال پندی اخلاقی و توصیه‌ای انسانی می‌گردند.
روزنامه ابتکار در یادداشتی به قلم علیرضا صدقی در روزنامه ابتکار آورده است: چه شیرین است شنیدن و خواندن و چشیدن نصایحی از این دست.رسم ادبا و حکمای دیرپای این مرزوبوم بر این بوده که از هر رویداد و اتفاق تلخ و شیرینی، درس‌آموزی و تجربه‌اندوزی کنند و آن را برای خوانندگان احتمالی‌شان در آینده به ودیعه بگذارند. رسمی دوست‌داشتنی و اثربخش که بی‌گمان در بزنگاه‌های خطرخیز تاریخی راه نجات و رهایی را فراروی ایرانیان قرار داده است.

اما مدتی است که با تسری این روال تاریخی از ادبیات و ادیبان به دیگر حوزه‌های اجتماعی، آسیبی جدی در ساختار اجتماعی ایران پدید آمده است. این آسیب بیش از هرچیز در افق سیاست‌ورزی و نزد سیاست‌پیشگان، خود را نشان می‌دهد. چندی است که مسئولان و مدیران کشور، به جای مداوای دردها و تسکین آلام و چاره‌جویی به منظور حل بحران‌ها، به دام نصیحت کردن و پند دادن و کلی‌گویی‌های اخلاقی افتاده‌اند. پند و اندرزهایی که نه در پهنه سیاست جایی دارند و نه سیاست‌ورزان جایگاه ارائه و نشر آن‌ها را دارا هستند.

از دیگر سو و از آنجا که ادبیات پند، ادبیاتی به ظاهر دستوری، از موضع دانای کل و بر مسیر تبیین دقیق حقیقت امور استوار شده است، برخی سیاستمداران کشور هم دچار این نگرش شده‌اند که به واسطه مدیریت یا اطلاعاتی که در اختیار دارند، می‌توانند و حتی باید از چنین ادبیاتی در مواجهه با موضوعات مختلف بهره گیرند. حال آنکه بر این رفتار حداقل دو اشکال عمده شکلی و باطنی وارد است.

نخست آنکه ادبیات سیاسی ـ به مفهوم علمی و اجرایی آن ـ با لحن دستوری و از موضع بالادستی صادر نمی‌شود. چه اینکه سیاست‌پیشگان سعی می‌کنند همواره خود در قامت کارگزاران مردم و کشور نشان دهند. لذا نمی‌توانند و نمی‌شود که از ادبیات دستوری استفاده کنند.

به لحاظ محتوایی هم نباید فراموش کرد که اصحاب سیاست ـ به ویژه آن‌ها که در نهادهای انتخابی فعالیت می‌کنند ـ وامدار مردم و آحاد جامعه هستند. آن‌ها با واسطه یا بی‌واسطه وکیل خیل کثیری از مردمانی هستند که به هر دلیلی به آن‌ها رای داده و برای‌شان این جایگاه را تعریف کرده‌اند. لذا سیاستمداران در جایگاهی نیستند که بتوانند با استفاده از ادبیات دستوری در برابر مردم ظاهر شوند و آن‌ها را به چالش «باید»ها دعوت کنند.

در اثبات فراگیری این مسئله باید اشاره کرد که رئیس‌جمهوری در آخرین جلسه هیئت دولت طی سخنانش بارها از تعابیری نظیر «باید در اقتصاد اقداماتی را انجام داده...»، «باید تلاش کنیم که رنج مردم در فشار تحریم کاسته شود»، «باید تلاش کنیم قیمت اجناسی که در اختیار مردم قرار می‌گیرد، کاهش یابد»، «یارانه‌ها باید هدفمند، مشروط و موقت باشند»، «وزرا باید...» و... استفاده کرده است.

البته این موضوع تنها اختصاص به رئیس‌جمهوری یا مدیران دولتی ندارد. بلکه بسیاری از مسئولان کشور در سخنرانی‌های‌شان با دلیل و بدون دلیل و به هر طریقی از چنین تعبیرهایی استفاده می‌کنند. به طوری که امروز این نوع مواجهه با مخاطبان به گفتمان رایج سیاست‌پیشگان کشور تبدیل شده است.

این در حالی است که وظیفه سیاستمدار، مدیر و مسئول بالادستی ارائه طریق، تبیین راهبردها، تدوین استراتژی‌ها، ارائه گزارش‌ها و... است. از مدیران و مسئولان اجرایی ـ در هر سطح و قوه ـ انتظار می‌رود که به جای نصیحت کردن و اندرز دادن و از «باید»ها گفتن، به عملکردها و راهبردها و گزارش‌ها بپردازند. آن‌ها باید پاسخگوی تصمیم‌ها و عملکردهای‌شان باشند نه اینکه در مقام ناصح و دانای کل از «باید»هایی بگویند که هرگز اجرایی و عملیاتی نمی‌شوند.

در حقیقت مخاطب اصلی تمام این «باید»ها، همان گویندگان آن‌ها هستند. خودشان هستند که «باید» به این «باید»ها توجه کنند و در نوبت بعدی از «شدن»ها یا دلایل «نشدن»ها بگویند. با این وصف، به نظر می‌رسد بسیاری از سیاست‌پیشگان کشور ایستادن در جایگاه پاسخگویی و توجه به مطالبات عمومی را دوست ندارند و ترجیح می‌دهند که در همان مقام ناصح و دانای کل بمانند و به نصیحت مردمان مشغول باشند.

البته نباید فراموش شود که مدت‌ها است آستانه مردم در پذیرش و اقبال نسبت به این نوع ادبیات به سر آمده است و دیگر تمایل ندارند تا مسئولانی که هر کدام به نوعی در بحران‌های ایجاد شده نقش داشته‌اند، از چنین موضعی با آن‌ها به گفت‌وگو بنشینند.

به نظر می‌رسد مسئولان امر باید هرچه سریع‌تر نسبت به تغییر این گفتمان یا شیفت آن به شکل دیگری از گفتمان‌های سیاسی رایج دنیا اقدام کنند، در غیر این صورت دیگر هیچ مخاطبی جز خودشان نخواهند داشت.

منبع: روزنامه ابتکار، 1397.10.06
**
گروه اطلاع رسانی**9131