ایمیل د ریافتی : امتحان شفاهی فیزیک
در دانشگاه
یا
بهانه گیری برای رد کردن دانشجو یان همراه با جواب دادن دانشجوی رندی که تجربه
آزمون و رد شده دارد که با پاسخ
خود استاد را مات کرده است.
استاد سختگیر فیزیک اولین دانشجو را برای پرسش فرا می خواند و
سئوال را مطرح می کند:
شما در قطاری نشسته اید که با سرعت هشتاد کیلومتر در
ساعت حرکت می کند و ناگهان شما گرما زده شده اید، حالا چکار میکنید؟
دانشجوی بی تجربه فورا ً جواب می دهد:
من پنجره کوپه را پائین میکشم تا باد بوزد.
اکنون پروفسور میتواند سئوال اصلی را بدینترتیب مطرح کند:
حال که شما پنجره کوپه را باز کرده اید، در جریان هوای
اطراف قطار اختلال حاصل میشود و لازم است موارد زیر را محاسبه کنید:
محاسبه مقا ومت جدید هوا در مقابل قطار؟
تغییر اصطکاک بین چرخها و ریل؟
آیا در اثر باز کردن پنجره، سرعت قطار کم میشود و اگر آری،
به چه اندازه؟
حسب المعمول دهان دانشجو باز مانده بود و قادر به حل این
مسئله نبود و سرافکنده جلسه امتحان را ترک کرد.
همین بلا سر بیست دانشجوی بعدی هم آمد که همگی در امتحان
شفاهی فیزیک مردود شدند.
پروفسور آخرین دانشجو را برای امتحان فرا میخواند و طبق
معمول سئوال اولی را میپرسد:
شما در قطاری نشسته اید که با سرعت هشتاد کیلومتر در ساعت
حرکت میکند و ناگهان شما گرما زده شده اید، حالا چکار می کنید؟
این دانشجوی خبره می گوید؛ من کتم را در میارم.
پروفسور اضافه می کند که هوا بیش از اینها گرمه.
دانشجو میگه خوب ژاکتم را هم در میارم.
هوای کوپه مثل حمام داغه.
دانشجو میگه اصلا ً لخت مادر زاد میشم.
پروفسور گوشزد میکند که دو آفریقائی نکره و نانجیب در کوپه
هستند و منتظرند تا شما لخت شی.
دانشجو به آرامی میگوید:
میدانید آقای پروفسور، این دهمین بار است که من در امتحان
شفاهی فیزیک شرکت می کنم و اگر قطار مملو از آفریقائی های شهوتران باشد، من آن پنجره
لامصب را باز نمی کنم.