تصاویر تلاش های طلبه ها و اساتیدحوزه
تا که جای امداد رسانی به زلزله زدگان آذربایجان با ابزار آلات خریداری شده
از بودجه بیت المال بتوانند هلال ماه زا در شوال رویت کنند . 29 مرداد 91
معلوم نیست آن موقع از اینگونه وسایل رؤیت ماه نبود. در
حوزه علمیه چگونه ماه دیده و فتوا داده می شد که اکنون طلبه های حوزه علمیه ی قم چنین بساط معرکه گیری تبلیغات مدرن بازی رؤیت ماه در آورده اند؟ تازه از این صحنه ها تصویر گرفته و برروی شبکه اینترنت
گذاشته و برایش تبلیغ کرده اند؟ بهرحال با دیدن این صحنه ها یاد خاطره ای افتادم
که مربوط مردادماه سال 61 اتاق 6 بالای
بند 2 زندان اوین است . به یاد دارم وقتی که تازه وارد دستگیر شده ای وارد
اتاق می شد. بعضی از بچه های زندانی مأمور
بودند تا دست به اقدامی بزنند که تازه وارد از فضای خودش بدر آید وبا جمع قاطی و
اخت شود تا خط انفعال وبریدگی بر وی چیره نشود . بنابرای بعضی اقدامات تفریحی که موجب تقویت روحیه و شادابی جمعی زندانیان می
شد اجرا می نمودند . از جمله اینکه از بازداشتی تازه وارد سئوال می کردند که وسط
روز توی آسمان ستاره دیده ای؟ مشخص بود که
جواب منفی بود. سئوال بعدی این بود که آیا علاقه داری یا می خواهی ستاره ببینی ؟
طوریکه زندانی راضی می شد . سپس وی مقابل دریچه ای که برروی آن یک چارچوب آهنی جای
تلویزیون نصب بود .زیرآن یک پنجره کوچک اتاق بود که نیمه باز رو به فضای بیرون بود
که وی مقابل نور آفتاب نشانده می شد . آنگاه یک قسمت شلوار لی بر توی سر وی
کشانیده می شد تا از پاچه یا لوله شلوارلس آسمان را به بیند . آنگاه سئوال می شد که آیا
توی آسمان ستاره می بینی؟ می گفت نه .چند بار این سئوال تکرار وتأکید می شد خوب
نگاه کن ما داریم می بینیم چطور تو نمی
بینی با دقت نگاه نکن؟ تا اینکه متمرکز بر آسمان می شد که ستاره ببیند .در این هنگام یکی از بچه های
زندانی از پاچه ی قیفی شلوار لی یک پارچ
آب با سرعت می پاشید داخل شلوار روی صورتش وپرسش می شد حال چی؟ ستاره دیدی ؟ که خنده جمع شروع می شد . وی نیز
شلوار را از سرش کنار می زد وشروع به خنده می کردوفضایش عوض می شد و با جمع قاطی
می شد . البته باید گفت که ادا و اطوار نمایشی تبلیغی این طلبه ها به جای حال دادن
حال گیری می باشد.