گفت و شنود دروغ نامه
ی کیهان 15 مهر -92
قابلمه(گفت
و شنود)
گفتم :
چرا نماینده رهبر رژیم اصلاح ناپذیر؟در چرندگویی پراشتهاست وسیری ناپذیر
گفت :
سربازجوست خیلی پر خور ، سرش توی هر توبره است و آخور
این
شریک جرم جنایت دشت خاور، روزی به همسرش گفته بود غذا بیاور
همسرش قابلمه
را میزاره سر سفره ،سربازجو سریع میریزه غذا توی حفره
همسرش
در مورد غذا میکنه سئوال ، غذا چطوره ، سربازجو میگیره حال؟
میگه
نفرات زیاده به همسر میده جواب ، هسرش میگه فقط 2 نفریم ای ناصواب
اماسربازجوی
همه چیز خوار بد دهن میگه بهتر بود فقط قابلمه بود ومن
گفت: در خبرها آمده است دولت اعتدال فقط طی 2
ماهی که از روی کارآمدنش میگذرد 460 عزل و نصب انجام داده است!
گفتم: وزرای آقای روحانی برخلاف نظر ایشان عمل میکنند و با این کارشان ضربه سختی به فرهنگ و ادبیات کشور وارد کردهاند.
گفت:این عزل و نصبها چه ربطی به فرهنگ و ادبیات کشور دارد؟!
گفتم: مرد حسابی! مگر این ضربالمثل معروف را در ادبیات فارسی نشنیدهای که میگوید «جوجهها را آخر پائیز میشمارند».
گفت: خب! که چی؟!
گفتم: با این حساب، در همین اول پائیز جوجهای باقی نمیگذارند که آخر پائیز قابل شمردن باشد.
گفت: چه عرض کنم؟!
گفتم: ظهر شده بود. مرد از راه رسید و به همسرش گفت؛ غذا را بیاور. همسرش قابلمه غذا را سر سفره آورد. مرد میخورد و غُر میزد. همسرش پرسید؛ غذا اشکالی داره؟ و مرد گفت؛ نه! غذا خوبه ولی نفرات زیاده! همسرش گفت؛ فقط تو هستی و من و قابلمه غذا و مرد گفت؛ بهتر آن بود که فقط من باشم و قابلمه!
گفتم: وزرای آقای روحانی برخلاف نظر ایشان عمل میکنند و با این کارشان ضربه سختی به فرهنگ و ادبیات کشور وارد کردهاند.
گفت:این عزل و نصبها چه ربطی به فرهنگ و ادبیات کشور دارد؟!
گفتم: مرد حسابی! مگر این ضربالمثل معروف را در ادبیات فارسی نشنیدهای که میگوید «جوجهها را آخر پائیز میشمارند».
گفت: خب! که چی؟!
گفتم: با این حساب، در همین اول پائیز جوجهای باقی نمیگذارند که آخر پائیز قابل شمردن باشد.
گفت: چه عرض کنم؟!
گفتم: ظهر شده بود. مرد از راه رسید و به همسرش گفت؛ غذا را بیاور. همسرش قابلمه غذا را سر سفره آورد. مرد میخورد و غُر میزد. همسرش پرسید؛ غذا اشکالی داره؟ و مرد گفت؛ نه! غذا خوبه ولی نفرات زیاده! همسرش گفت؛ فقط تو هستی و من و قابلمه غذا و مرد گفت؛ بهتر آن بود که فقط من باشم و قابلمه!
گفت: سربازجوی هرجایی
، گیر داده به جا به جایی
گفتم : سربازجو ی بهونه گیر نا بجا ،گیرداده جا به جایی در کجا؟
گفت : میگه روحانی
نمیکشه خجالت ، بیش از دو ماه نگذشته از دولت
اما فعال شده روز و شب ، تا صدها نفر کنه عزل و
نصب
گفتم : چرا سربازجوی
متخصص در چاپلوسی؟فراموش کرده جا به جایی اتوبوسی
در مورد دولت های قبلی
می کرد تبلیغ ،چرا از یاد برده علیه روحانی کشیده تیغ؟
گفت : این مرتیکه هجو
گوی تند وتیز ،میگه جوجه هارا می شمرند آخر پائیز
مدعیست کنون جوجه ای درکار نیست ،چون همه را
روحانی کرده سر به نیست
گفتم : چرا نماینده
رهبر رژیم اصلاح ناپذیر؟در چرندگویی پراشتهاست وسیری ناپذیر
گفت : سربازجوست خیلی
پر خور ، سرش توی هر توبره است و آخور
این شریک جرم جنایت
دشت خاور، روزی به همسرش گفته بود غذا بیاور
همسرش قابلمه را
میزاره سر سفره ،سربازجو سریع میریزه غذا توی حفره
همسرش در مورد غذا
میکنه سئوال ، غذا چطوره ، سربازجو میگیره حال؟
میگه نفرات زیاده به
همسر میده جواب ، هسرش میگه فقط 2 نفریم ای
ناصواب
اماسربازجوی همه چیز
خوار بد دهن میگه بهتر بود فقط قابلمه بود ومن