ملازهی
در گفتوگو با ایلنا بررسی کرد:
دلایل اعزام نظامیان چین
به لاذقیه/ رویارویی پکن و مسکو با آمریکا از سوریه تا افغانستان 11 آبان –
96
این تحلیل
واقعیت ندارد چون چین و مسکو هردو به سبک خود ازمنافع شان دفاع می کنند که گاهی
مغایر همدیگر است .ضمن اینکه چین از منظر اقتصادی به شدت نیازمند بازار اقتصادی
آمریکاست و روس ها نگران تحریم هاست . همینطور چینی ها همچون روس ها در سوریه
تأسیسات نظامی دریایی ندارند .فقط وجه
اشتراک روس ها وچینی ها می تواند اکرائین وتایوان و کره شمالی و به احتمال ضعیف
برجام مقابل آمریکا باشد.
چین
علاوه بر کنترل تروریستهای آسیای میانه در سوریه به دنبال کسب منافع سیاسی است که
این وضعیت با همراهی روسیه تا افغانستان هم ادامه خواهد داشت و در آینده این کشور
صحنه قدرتنمایی جدید خواهد بود.
«پیرمحمد
ملازهی» تحلیلگر مسائل شبهقاره در تشریح دلایل اعزام نیروهای ویژه چین به سوریه
در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: بر اساس برنامهریزیهایی که صورت گرفته،
قرار بر این است تا پس از پایان کشمکشهای نظامی در سوریه طرفین به کنشگری سیاسی
روی بیاورند و منافع خود را تامین کنند؛ به عبارتی دیگر جنگ نظامی در حال پایان
است و طرفین برای امتیازگیری وارد فاز سیاسی میشوند که در این میان «چین» یکی از
بازیگران پرونده سوریه به شمار میآید.
وی ادامه
داد: بحث ورود نظامی چین به سوریه برای اولین بار در سال ۲۰۱۵
مطرح شد که حدود ۳۰۰ تا ۵۰۰ نظامی از
این کشور به سوریه اعزام شدند و در روزهای اخیر هم اخباری مبنی بر ورود نیروهای
ویژه این کشور به لاذقیه منتشر شده است. باید بدانیم که چین به عنوان یک قدرت بزرگ
در کنار روسیه و آمریکا به دنبال آن است تا خود را در پرونده سوریه مطرح کند و
منافع مختص به خود را کسب کند. درست است که بازیگران اصلی در سوریه را باید آمریکا
و روسیه دانست، اما پکن به دنبال آن است تا بتواند در کنار این دو کشور وارد
فرآیند سیاسی در سوریه شود.
بر اساس دادههای فعلی، وضعیت
پرونده سوریه از حیث نظامی و میدانی در حال دگرگون شدن است و از این جهت چین به
دنبال سهمخواهی در حد و اندازه اقدامهای سیاسی خود در شورای امنیت و نظام بینالملل
است. لذا اینکه میبینیم حضور نظامی چین در سوریه افزایش پیدا کرده است دقیقاً به
همین دلیل است؛ چراکه پکن از این راه به دنبال ایستادن در کنار آمریکا و روسیه است.
این
کارشناس مسائل بینالملل با اشاره به پیوند ایدئولوژیک و همکاریهای راهبردی روسیه
و چین عنوان کرد: اگر به مناطقی که نظامیان چین در آنجا حضور دارند نگاه کنیم به
راحتی میفهمیم که پکن دقیقاً در مکانی مستقر میشود که مسکو در آنجا حضور دارد
که نمونه آن را میتوانیم لاذقیه بدانیم. اساسا چین در جغرافیایی که آمریکاییها
حضور دارند وارد نمیشوند؛ چراکه نگاه ایدئولوژیک و همچنین راهبردهای آنها تنها با
کشوری مانند روسیه تطابق دارد.
وی افزود:
یکی از نگرانیهای چین که موجب شده وارد پرونده سوریه شود، بحث حمایت آمریکا از
جریانهای بنیادگرا و تروریستهایی است که هم اکنون در سوریه حضور دارند و قرار
است به افغانستان و آسیای مرکزی بازگردند. جریانهایی مانند نهضت اسلامی ترکستان
شرقی که منتسب به قومیت ایغورها بوده و همچنان به دنبال جدایی ایالت سین کیانگ چین
هستند و آمریکاییها تا حد زیادی در سوریه و افغانستان با آنها ارتباط دارند.
چینیها به خوبی میدانند که
بازگشت اعضای جریانهای رادیکال به آسیای میانه دقیقاً امنیت ملی آنها را هدف قرار
خواهد داد و از سوی دیگر، روسیه هم از همین موضوع احساس خطر کرده است. به این جهت
است که چین علاوه بر تامین منافع سیاسی خود در سوریه، به دنبال اتحاد با روسیه در
مقابل جریانهای تروریستی است که هماکنون در افغانستان، تاجیکستان و پاکستان
مشغول به فعالیت هستند.
ملازهی در
پایان یادآور شد: باید به این نکته مهم توجه کرد که سوریه زمین بازیگری کشورهایی
مانند آمریکا، روسیه، ترکیه، عربستان، ایران و حتی کشورهای اروپایی است و چین هم
به عنوان عضو دائم شورای امنیت که حق وتو برای آن محفوظ است خود را یکی از این
بازیگرها میداند. ممکن است پکن به اندازه روسیه در سوریه هزینه سیاس و نظامی
نکرده باشد، اما به هر حال یارکشی و جریانسازی سیاسی آن هم در وضعیت فعلی از
دلایلی است که باعث میشود روسیه و چین در یک طرف و آمریکا در سوی دیگر پرونده
سوریه قرار بگیرد. علاوه بر آن، همگرایی پکن و مسکو تنها در سوریه معنا پیدا نمیکند
بلکه افغانستان صحنه جدید رویارویی قدرتهای بزرگ در آینده نزدیک است که تا به
امروز هم بخشی از این سناریو عملیاتی شده است.
چین
علاوه بر کنترل تروریستهای آسیای میانه در سوریه به دنبال کسب منافع سیاسی است که
این وضعیت با همراهی روسیه تا افغانستان هم ادامه خواهد داشت و در آینده این کشور
صحنه قدرتنمایی جدید خواهد بود.
«پیرمحمد
ملازهی» تحلیلگر مسائل شبهقاره در تشریح دلایل اعزام نیروهای ویژه چین به سوریه
در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: بر اساس برنامهریزیهایی که صورت گرفته،
قرار بر این است تا پس از پایان کشمکشهای نظامی در سوریه طرفین به کنشگری سیاسی
روی بیاورند و منافع خود را تامین کنند؛ به عبارتی دیگر جنگ نظامی در حال پایان
است و طرفین برای امتیازگیری وارد فاز سیاسی میشوند که در این میان «چین» یکی از
بازیگران پرونده سوریه به شمار میآید.
وی ادامه
داد: بحث ورود نظامی چین به سوریه برای اولین بار در سال ۲۰۱۵
مطرح شد که حدود ۳۰۰ تا ۵۰۰ نظامی از
این کشور به سوریه اعزام شدند و در روزهای اخیر هم اخباری مبنی بر ورود نیروهای
ویژه این کشور به لاذقیه منتشر شده است. باید بدانیم که چین به عنوان یک قدرت بزرگ
در کنار روسیه و آمریکا به دنبال آن است تا خود را در پرونده سوریه مطرح کند و
منافع مختص به خود را کسب کند. درست است که بازیگران اصلی در سوریه را باید آمریکا
و روسیه دانست، اما پکن به دنبال آن است تا بتواند در کنار این دو کشور وارد
فرآیند سیاسی در سوریه شود.
بر اساس دادههای فعلی، وضعیت
پرونده سوریه از حیث نظامی و میدانی در حال دگرگون شدن است و از این جهت چین به
دنبال سهمخواهی در حد و اندازه اقدامهای سیاسی خود در شورای امنیت و نظام بینالملل
است. لذا اینکه میبینیم حضور نظامی چین در سوریه افزایش پیدا کرده است دقیقاً به
همین دلیل است؛ چراکه پکن از این راه به دنبال ایستادن در کنار آمریکا و روسیه است.
این
کارشناس مسائل بینالملل با اشاره به پیوند ایدئولوژیک و همکاریهای راهبردی روسیه
و چین عنوان کرد: اگر به مناطقی که نظامیان چین در آنجا حضور دارند نگاه کنیم به
راحتی میفهمیم که پکن دقیقاً در مکانی مستقر میشود که مسکو در آنجا حضور دارد
که نمونه آن را میتوانیم لاذقیه بدانیم. اساسا چین در جغرافیایی که آمریکاییها
حضور دارند وارد نمیشوند؛ چراکه نگاه ایدئولوژیک و همچنین راهبردهای آنها تنها با
کشوری مانند روسیه تطابق دارد.
وی افزود:
یکی از نگرانیهای چین که موجب شده وارد پرونده سوریه شود، بحث حمایت آمریکا از
جریانهای بنیادگرا و تروریستهایی است که هم اکنون در سوریه حضور دارند و قرار
است به افغانستان و آسیای مرکزی بازگردند. جریانهایی مانند نهضت اسلامی ترکستان
شرقی که منتسب به قومیت ایغورها بوده و همچنان به دنبال جدایی ایالت سین کیانگ چین
هستند و آمریکاییها تا حد زیادی در سوریه و افغانستان با آنها ارتباط دارند.
چینیها به خوبی میدانند که
بازگشت اعضای جریانهای رادیکال به آسیای میانه دقیقاً امنیت ملی آنها را هدف قرار
خواهد داد و از سوی دیگر، روسیه هم از همین موضوع احساس خطر کرده است. به این جهت
است که چین علاوه بر تامین منافع سیاسی خود در سوریه، به دنبال اتحاد با روسیه در
مقابل جریانهای تروریستی است که هماکنون در افغانستان، تاجیکستان و پاکستان
مشغول به فعالیت هستند.
ملازهی در
پایان یادآور شد: باید به این نکته مهم توجه کرد که سوریه زمین بازیگری کشورهایی
مانند آمریکا، روسیه، ترکیه، عربستان، ایران و حتی کشورهای اروپایی است و چین هم
به عنوان عضو دائم شورای امنیت که حق وتو برای آن محفوظ است خود را یکی از این
بازیگرها میداند. ممکن است پکن به اندازه روسیه در سوریه هزینه سیاس و نظامی
نکرده باشد، اما به هر حال یارکشی و جریانسازی سیاسی آن هم در وضعیت فعلی از
دلایلی است که باعث میشود روسیه و چین در یک طرف و آمریکا در سوی دیگر پرونده
سوریه قرار بگیرد. علاوه بر آن، همگرایی پکن و مسکو تنها در سوریه معنا پیدا نمیکند
بلکه افغانستان صحنه جدید رویارویی قدرتهای بزرگ در آینده نزدیک است که تا به
امروز هم بخشی از این سناریو عملیاتی شده است.